#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح
سلام ای عزیز دل ما حسن
قمر طلعت و شمس زیبا حسن
خدا منظر و سرو رعنا حسن
کریم کریمان و آقا حسن
یل حیدر و عشق زهرا حسن
(نوشتم به عشق وصال خدا
منم عبد و شاه دلم مجتبی)
کرم کرد و گشتم مسلمان حسن
مثال علی روحِ قرآن حسن
مرا کرده بر سفره مهمان حسن
منم نوکر و شاه و سلطان حسن
ولیّ خدا ، روحِ ایمان حسن
(نوشتم به عشق امام سخا
منم عبد و شاه دلم مجتبی)
ز کنج لبش میتراود عسل
تولّایِ او اصلِ خیرالعمل
کَرَم دارد و در کَرم بی مثل
به رزم آوری چون علی بی بدل
منم عاشق شور فتحِ جمل
(نوشتم به شوق دل مصطفی
منم عبد و شاه دلم مجتبی)
سر و سرور و شاه و رهبر حسن
یلِ کار و زار و دلاور حسن
علی شیر حق،شیرِ حیدر حسن
به پا کرده طوفان مکرر حسن
به میدان زد و میزند سر حسن
(مدد گیرم از تک یل مرتضی
منم عبد و شاه دلم مجتبی)
منم مستمندِ عطای حسن
گدایم به زیر لوای حسن
اسیر دم باصفای حسن
دل مست من مبتلای حسن
امید دل من ولای حسن
(نوشتم نوای دل مبتلا
منم عبد و شاه دلم مجتبی)
فرج میرسد میزند او علَم
بنا میکند در مدینه حَرم
برای خدای سخا و کرم
به دستم نهاده دوات و قلم
بکش دست مِهرَت به روی سرم
(نوشتم به عشق ظهور شما
منم عبد و شاه دلم مجتبی)
/عبدِ کریم/
http://eitaa.com/Maddahankhomein
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح
نام تو را تاج کریمان مینویسم
با خط زر در عرش رحمان مینویسم
از تو سخن گفتن اگر چه کار من نیست
مدح تو را در حد امکان مینویسم
آنگونه که زهرا تو را میخواند من هم
بعد از حسن هر بار یک جان مینویسم
وقتی خدا شأن تو را معلوم کرده
من هم به توصیف تو قرآن مینویسم
اللهُ یَهدی مَن یَشا، با حُسنِ خلقت
پس مرد شامی را مسلمان مینویسم
باید به راه روشن تو اقتدا کرد
یعنی تو را خورشید ایمان مینویسم
آنقدر زیبایی که تمثالی نداری
زیباییات را وجه یزدان مینویسم
یک روز میآید که با حُسنِ جمالت
یک مثنوی نه بلکه دیوان مینویسم
شهر مدینه روزی از دست تو خورده است
بر سفرهات یک شهر مهمان مینویسم
جنگ جمل در حیرت از جانبازیِ توست
جنگ جمل را جنگ حیران مینویسم
تیغ دو دم هر چند دست مرتضی بود
اینجا تو را شمشیر بُرآن مینویسم
هیهاتمنالذله با صلحت شد آغاز
کرببلا را خط پایان مینویسم
وصف کریم آل طاها بودنت را
شیواتر از تصویر باران مینویسم
دست کریم فاطمه از برکت توست
این سفرههامان را پر از نان مینویسم
وقتی تصور میکنم شش گوشهات را
از گنبد و از صحن و ایوان مینویسم
معماری صحن و سرایت را به دستِ
معمارهای قوم سلمان مینویسم
بر طاق سقاخانهات با اشک دیده
از غربت ساقیِ عطشان مینویسم
آقا اگر اذنم دهی حالا برایت
این سطر را با چشم گریان مینویسم
جانم فدای آن ضریحی که شکستن
کربلایی رضا باقریان
http://eitaa.com/Maddahankhomein
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح
چه والاست با او مقام فقیر
عجب با شکوه است نام فقیر
به آب و غذا، "جود" محدود نیست
حسن میشود همکلام فقیر
کریمانه آغوش او باز بود
به وقت جوابِ سلامِ فقیر
گدایی بهانهست تا لحظهای
رسد بوی او بر مشام فقیر
همه زندگانی او بوده است
به نامِ کریم و به کامِ فقیر
عجب نیست گر یار مسکین شود
پدر چون علی شد، پسر این شود...
✍ #علی_ذوالقدر
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_مناجات
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح
هنوز راه ندارد کسی به عالم تو
نسیم هم نرسیده به درک پرچم تو
نسیم پنجرهی وحی! صبح زود بهشت
"اذا تنفس ِ" باران هوای شبنم تو
تو در نمازی و چون گوشواره میلرزد
شکوه عرش خدا، شانههای محکم تو
به رمز و راز سلیمان چگونه پی ببرم؟
به راز عِزّةُ للّه، نقش خاتم تو
من از تو هیچ به غیر از همین نفهمیدم
که میهمان همه ماییم و میزبان همه تو
تو کربلای سکوتی و چارده قرن است
نشستهایم سر سفرهی مُحرم تو
چقدر جملهی "احلی من العسل " زیباست
و سالهاست همین جمله است مرهم تو
هوای روضه ندارم ولی کسی انگار
میان دفتر من مینویسد از غم تو
گریز میزند از ماتمت به عاشورا
گریز میزند از کربلا به ماتم تو
فقط نه دست زمین دور مانده از حرمت
نسیم هم نرسیده به درک پرچم تو
✍ #سیدحمیدرضا_برقعی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح #امام_حسین_ع_مدح
ذات حقست فقط قدر و بهای حَسنین
راه قربِ به خدا چیست؟ لقای حَسنین
در حسینیه مُوحّد شدنم کامل شد
بندهام، سجده کنم رو به خدای حسنین
آبرودار شدن، ماحصل نوکری است
هست، عزت همهاش تحت لوای حسنین
فاطمه بی برو برگرد تلافی بکند
هر کسی کارِ کمی کرد برای حسنین
کیمیا میشود از خیرِ مجاور شدنش
گردِ خاکی که نشیند به سرای حسنین
اینکه در سلسلهی سینه زنان، سینه زدیم
بوده تأثیر مناجات و دعای حسنین
ذکر مادر پدرم نام حسین است و حسن
جان مادر پدرم هم به فدای حسنین
نذر کردم بروم ماه صفر، صحن نجف
تا کنم طوف علی بهر رضای حسنین
اربعین پای پیاده، حرم ثارالله
کاش دستم برسد تذکرههای حسنین
دل من لک زده تا زائر شش گوشه شود
دست خالی من و لطف و عطای حسنین
بارها گفت نبی این دو پسر جان منند
این همه ظلم نبودهست سزای حسنین
هر دو آقای مرا تشنه به مقتل بردند
کاش امسال بمیرم به عزای حسنین
✍ #محمدجواد_شیرازی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح
آتنا گفتم و دیدم حسنات است حسن
اِهدنا گفتم و دیدم که صراط است حسن
ربنا گفتم و گفتند مسیرش زهراست
و علی است صَلاة و صلوات است حسن
حُسنِ او در همه ذراتِ جهان پنهان است
بی نهایتتر از آفاقِ حیات است حسن
چه بخواهند و نخواهند، حسن شرحِ خداست
وجهِ تفصیلی اَسماء و صفات است حسن
جاری است عشقِ حسن در رگ و در ریشهی ما
کوثرِ جاریِ صد رشته قنات است حسن
هرچه دشنام به او داد، تبسم میدید
دید دریاست، همه صبر و ثُبات است حسن
نصفی از زندگیاش را دو سه باری بخشید
در کرامات هم آئینهی ذات است حسن
چشمِ گریان به حسن مَحرمِ زهراست به حشر
فاطمه گفت: فقط راه نجات است حسن
ای صراطُ اللَـهِ ما! نامهی ما سنگین است
گریه بر بی کسیات برگ برات است حسن
حسنیهای حرم آبرو داری کردند
آنچنان غرق حسیناند که مات است حسن
✍ #حسن_لطفی
https://eitaa.com/Maddahankhomein