مدح #ولادت_باسعادت
#حضرت_رسول_اکرم_و
#امام_صادق_علیهما_السلام
میلاد تو آغازِ جمیعِ برکات است
رفتار تو الگوی وقار و سکنات است
لبخند ملیحِ تو نماد حسنات است
خال لب تو محور مجموع کرات است
ای حضرت محبوبِ خداوند، محمد!
ای بنده ی محجوبِ خداوند، محمد!
سر منشاءِ هر خوبی و احسان، قدم توست
محرابِ دلِ غمزده، ابروی خَم توست
هر ماذنه ای نام تو دارد، حرم توست
از روز ازل دستِ علی بر علَم توست
یعنی، تو و حیدر شجری واحده هستید
چون خار به چشمان بنی ساعده هستید
دارید اگر دشمنِ بد ذات، غمی نیست
تا هست علی با تو، تو با او اَلَمی نیست
در مکتبِ عشاق، بجز تو صنمی نیست
این عشقِ تو و حب علی، چیز کمی نیست
تا بود، خدا بود و علی بود و محمد
قبل از همه، انوارِ جلی بود و محمد
ای احمد مختار، تو قبل از همه بودی
با رخصتِ دادار، تو قبل از همه بودی
با حیدر کرار، تو قبل از همه بودی
با عترتِ اطهار، تو قبل از همه بودی
آنگه که مَلَک هم نرسیده به ولادت
بودید خدا را ز دل و جان به عبادت
روزیکه نه تسبیح و نه تهلیل بپا بود
اَذکارِ شما سنتِ رایج به سما بود
سر حلقه ی این ذکر، لب لعلِ شما بود
زهرای تو مَجذوبه ی در ذات خدا بود
تا نور دو عینِ تو هدایتگرِ ما شد
چشمانِ حسینِ تو هدایتگر ما شد
بودند ملائک همه دیوانه و مستت
بستند همه دیده به تسبیحِ دو دستت
چون یاد گرفتند صفا را ز نشستت
خود را بجز از ذکرِ خداوند گسستند
ما مستِ حسینِ تو شدیم از ازل ای یار
پابستِ حسینِ تو شدیم از ازل ای یار
با نورِ تو شد، نورِ حسینِ تو که لاحق
از او به وجود آمده نه حجتِ ناطق
مکشوف شد از نهضت او خیلِ حقایق
برخاسته از کرب و بلا مکتبِ صادق
میلاد تو زیباست به این طالعِ مسعود
از زهره ی زهرای تو تا مهدیِ موعود
گر منتظرِ مجلسِ میلادِ تو هستیم
ما چشم براهِ شب امداد تو هستیم
آماده ی ره توشه از این یاد تو هستیم
کشکول به دستیم و نمک زاد تو هستیم
دنبالِ بهانه، پیِ یک ذکرِ گریزیم
تا بهرِ قتیلُ العبَرات اشک بریزیم
گویند روایات که ممنونِ حسینی
او خونِ خدا باشد و تو خونِ حسینی
او محوِ اِله هست و تو مفتون حسینی
دلباخته و واله و مجنونِ حسینی
از عرصه ی منبر به سر آیی به سرایش
تا پیرهنِ او نکند گیر به پایش
این پیرهن از کودکی اَش مسئله دارد
زهرا هم از این قصه ی پر غم گله دارد
یک جامه ی پاره چقدَر مشغله دارد
غارتگرِ این جامه مگر حوصله دارد؟!
جسمی که به او ضربه، ز هر رهگذر آید
بی سر که شود، پیرهنش زود درآید
با اینکه به گودال، به لب داشت مناجات
اَعراب نکردند بر او هیچ مراعات
هر قوم به یک حربه نمودند مباهات
آن لحظه که با خالقِ خود کرد ملاقات
یک تن نَه،،، بریدند گروهی سرِ او را
بد جور شکستند دلِ مادر او را
میدید حرم پیکرِ او را شده غارت
هم کشتن و هم غارت و هم قصدِ جسارت
آغاز شد از بعدِ شهادت چو اسارت
بردند حرم را به چه سختی و حقارت
یارب سرِ بازار کجا و حرم یار
دیگر برسان، بر سرِ دیده قدم یار
✍استادمحمودژولیده
#ولادت_باسعادت_حضرت_رسول_اکرم_و_امام_صادق_علیهما_السلام_مبارک_باد.
https://eitaa.com/Maddahankhomein