#نذر_علمدار_کربلا
رخصت از عشق گرفته است علم بردارد
یاعلی گفته و شمشیر دو دم بردارد
خیمهها سوز عطش داشت، پریشان میرفت
مشک بر شانهی خود حضرت باران میرفت
کوفیان بهت زده، محو رجزخوانی او
هیبت حیدریاش طلعت پیشانی او
لشکر از غرش این شیر به تنگ آمده است
این جوان کیست که اینگونه به جنگ آمده است؟
شده پر ولوله با هر قدمش قلب سپاه
گفت: لا حول و لا قوة الا بالله
رفت تا علقمه را ساقی کوثر گردد
کودکان چشم به راهند، عمو برگردد
کودکان چشم به راهند ولی آه، نشد
آسمان تیره شد و صحبتی از ماه نشد
آسمان تیره و سرها همه بر نیزه شدند
سر خونین پسرها همه بر نیزه شدند
دامن دختری از سوز چپاول میسوخت
باغبان از نفس افتاد، ولی گل میسوخت
#علی_اصغر_شیری
#حضرت_ابوالفضل_ع
@Maddahankhomein
#نذر_علمدار_کربلا
رخصت از عشق گرفته است علم بردارد
یاعلی گفته و شمشیر دو دم بردارد
خیمهها سوز عطش داشت، پریشان میرفت
مشک بر شانهی خود حضرت باران میرفت
کوفیان بهت زده، محو رجزخوانی او
هیبت حیدریاش طلعت پیشانی او
لشکر از غرش این شیر به تنگ آمده است
این جوان کیست که اینگونه به جنگ آمده است؟
شده پر ولوله با هر قدمش قلب سپاه
گفت: لا حول و لا قوة الا بالله
رفت تا علقمه را ساقی کوثر گردد
کودکان چشم به راهند، عمو برگردد
کودکان چشم به راهند ولی آه، نشد
آسمان تیره شد و صحبتی از ماه نشد
آسمان تیره و سرها همه بر نیزه شدند
سر خونین پسرها همه بر نیزه شدند
دامن دختری از سوز چپاول میسوخت
باغبان از نفس افتاد، ولی گل میسوخت
#علی_اصغر_شیری
#حضرت_ابوالفضل_ع
@Maddahankhomein
زمان:
حجم:
169.7K
#نوحه_عاشورایی
#حضرت_ابوالفضل_ع
میر و علمدار عشق ساقی و سردار عشق
كاشف كرب الحسین در همه جا یار عشق
غرق خون خفته در علقمه
زائر تو شده فاطمه
عباس من (۲)
فرق منیرت دو تا دست رشیدت جدا
با خبر از حال من نیست کسی جز خدا
دیده بگشا ببین حال من
برگشته بی تو اقبال من
عباس من (۲)
خیمه ی سقاخونه منتظر مشک آب
می کشد آخر مرا گریه ی طفل رباب
العطش بر لب کودکان
ناله ها رفته تا آسمان
عباس من (۲)
رفتی و با رفتنت رفته قرار حسین
خورده گره بعد از این بی تو به کار حسین
پاشو از جا که جان بر لبم
دلواپس حال زینبم
عباس من (۳)
#کمیل_کاشانی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
زمان:
حجم:
196.8K
#نوحه_عاشورایی
#حضرت_ابوالفضل_ع
تشنه لب افتاده ای از پا لب دریا
شاهد لب های تو تاب و تب دریا
ساقی عطشان من جان من چشم خود وا کن
خفته در خون پیش چشمان من چشم خود وا کن
■ غیرت کامل یا ابا الفضل
می دهد بوی مدینه غربت صحرا
چشم خود وا کن برادر آمده زهرا
مادرانه از غمت می زند دست خود بر سر
یک برادر جان بگو بر حسين لحظه آخر
■ غیرت کامل یا ابا الفضل
پرچمت افتاده یک سو دست تو سویی
ای پناه من چرا حرفی نمی گویی
در حرم غوغای آب اصغرم از عطش بی تاب
کودکان در خیمه ها در نوا کای عموجان آب
■ غیرت کامل یا ابا الفضل
#کمیل_کاشانی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
زمان:
حجم:
199.5K
#نوحه_عاشورایی
#حضرت_ابوالفضل_ع
نوکر عباسم و این افتخار من
بگذرد با عشق مولا روزگار من
هر چه دارم آبرو ، به خدا ، از ابالفضل است
درد اگر داری بگو ، که دوا ، از ابالفضل است
يا ابو فاضل (۲)
نام او دل می برد از عالم و آدم
کی رود نام قشنگ ارباب از یادم
ساقی آب و ادب ، حیدرِ ، کربلا عباس
جلوه شاه عرب ، دلبرِ ، با وفا عباس
يا ابو فاضل(۲)
روضه و گریه به پای ماتمش عشق است
ذکر نوحه زیر پرچم با دمش عشق است
ریشه های پرچمش ، رشته ی ، عروة الوثقاست
پسر ام البنین ، تا ابد ، پرچمش بالاست
يا ابو فاضل(۲)
هر چه دارم از تو دارم یا ابوفاضل
آبرو و اعتبارم یا ابوفاضل
با همان دست جدا ، کن عطا ، کربلای ما
مُهر و امضا کن آقا ، گریه و ، روضه های من
يا ابوفاضل(۲)
#کمیل_کاشانی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#شعر_آئینی
#مثنوی_عاشورایی
#حضرت_ابوالفضل_ع
السلام اى باغبان باغ خون
السلام اى سالك دشت جنون
اى زده از ناى دل فرياد عشق
جان پاك تو جنون آباد عشق
اى گل باغ اميرالمومنين
اى فروغ ديده ی اُمّ البنين
عشق و ايثار و وفا پابست تو
والقلم تفسير شد با دست تو
دشت دين را آبيارى كرده اى
لاله ها را پاسدارى كرده اى
آبروى آب اشك چشم توست
شور فرياد على در خشم توست
اى اميد كودكان عباس من
سوسن من سنبل من ياس من
كودكان احساس غربت مى كنند
ناله در ناله صدايت مى كنند
مهر من ماه على مير حرم
اى به صحراى شهادت ياورم
خفتهاى در خون چرا از جاى خيز
آمده بر ديدن تو مادرم
آيد از خيمه نواى العطش
ديده بر راه تو دارد دخترم
گرچه داغت شعله بر جانم زده است
رفتنت اما نگردد باورم
خاك از خونت شقايق زار شد
علقمه از اشك تو سرشار شد
علقمه ميقات عشق است و صفاست
علقمه معراج سقاى وفاست
علقمه يعنى زلال زندگى
شط پاكى جارى پايندگى
علقمه آرامگاه لاله است
دشت خون و اشك ، باغ ناله است
علقمه اى پاك چون اشك ملك
مى روى موّاج ، الله معك
علقمه اى نخلهايت در گداز
آشناى خلوت آن سرفراز
پيش تو پيشانى سقا شكست
در كنار تو دل زهرا شكست
ديدهاى آن عاشق سرمست را
ساقى لب تشنه بى دست را
ديدهاى هنگامه ی ديدار را
لحظه ی ديدار دو دلدار را
ديدهاى دور از نگاه زينبين
در غم عباس ، اندوه حسين
علقمه با من بگو سقا چه گفت
تشنه لب وقتى که روى خاك خفت
غرق در خون مست از جام بلا
ناله مى زد : يا اخا ادرك اخا
#کمیل_کاشانی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#شعر_آئینی
#غزل_عاشورایی
#حضرت_ابوالفضل_ع
من امير كشور عشقم ز نسل هل اتايم
آستانبوس حريم حرمت خون خدايم
خادم درگاه سالار شهيدان جهانم
در كمال رتبه امّا مير ارباب وفايم
نبض هستى بسته بر يك گردش چشم من اما
گاه تقدير و قضا را عين تسليم و رضايم
چشمه فيض و كمالم مظهر حسن جمالم
مست عشق ذوالجلالم عاشقى از خود رهايم
آيه انا فتحنا حرز بازوى نبردم
البلاء للولا را بهترين قالوا بلايم
خون حيدر موج دارد در تمام هستى من
وارث حلم و شجاعت از امير لافتايم
پور حيدر شيرمرد عرصه جنگ و جهادم
دامن ام البنين را زينت حجب و حيايم
من ابوالفضل رشيدم جلوه مهر و اميدم
كعبه را روح صفايم زمزم و سعى منايم
گرد شمع عشق چون پروانه در سوز و گدازم
پاسبان خيمه گاه عترت آل عبايم
روز عاشورا سراپا برخى جان حسينم
فانى فى اللهم و فرزند زهرا را فدايم
دست در راه وفا دادم خدا بخشيد بالم
در بهشت حق پرستو وش در آغوش هوايم
چشم را آماج تير خصم كردم غم ندارم
چشم بسته راه ديدار خدا را آشنايم
در لقب ماه بنى هاشم اميد اهل بيتم
بى پناهان را پناهم ، دردمندان را دوايم
#کمیل_کاشانی
https://eitaa.com/Maddahankhomein