eitaa logo
ذاکرین خمین🎤
1.6هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
712 ویدیو
369 فایل
🕋بنام خدای بی نیاز🕋 پدرم گفت علی،عاشق مولا شده ام بین مردم همه جا والهُ شیدا شده ام مادرم داد به من درس محبت با شیر نوکرُ ریزه خور سفرهٔ زهرا شده ام 🎤👋بامابروزمداحی‌کن.👌🎤 https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
مشاهده در ایتا
دانلود
یامحمد باز از بام جهان بانگ اذان لبریز است مثنوی بار دگر از هیجان لبریز است بحر آرام دگرباره خروشان شده‌ است ساحل خفته پر از لؤلؤ و مرجان شده ‌است دشمن از وادی قرآن و نماز آمده ‌است لشکر ابرهه از سوی حجاز آمده‌ است با شماییم، شمایی که فقط شیطانی است (دین اسلام نه اسلامِ ابوسفیانی است) با شماییم که خود را خبری می‌دانید و زمین را همه ارث پدری می‌دانید با شماییم که در آتش خود دود شدید فخر کردید که هم‌کاسه نمرود شدید ننگ دیگر به رخ اصل و نسب ننشانید لکه ننگ به دامان عرب ننشانید گردباد آتش صحراست، بترسید از آن آه ِ این طایفه گیراست، بترسید از آن هان! بترسید که دریا به خروش آمده ‌است خون این طایفه این بار به جوش آمده ‌است صبر این طایفه وقتی که به سر می‌آید دیگر از خُرد و کلان معجزه بر می‌آید صبر کن! سنگ که سجّیل شود می‌فهمید آسمان غرق ابابیل شود می‌فهمید پاسخت می‌دهد این طایفه با خون اینک ذوالفقاری ز نیام آمده بیرون اینک هان! بخوانید که خاقانی از این خط گفته است شعر «ایوان مدائن» به نصیحت گفته است هان! بترسید که این لشکر بسم‌الله است هان! بترسید که طوفان طبس در راه است یا محمد! تو بگو با غم و ماتم چه کنیم؟ روز خوش بی تو ندیدیم به عالم، چه کنیم؟ پاسخ آینه‌ها بی‌تو دمادم سنگ است یا محمد(ص)! دل این قوم برایت تنگ است بانگ هیهات حسینی است رسیده است از راه هر که دارد هوس کرب‌وبلا بسم‌الله _______ https://eitaa.com/Maddahankhomein
مولای ما محافظ و لشکر نداشته است دیدار او که وقت مقرر نداشته است وقت طواف دور حرم فکر می‌کنم این خانه بی‌دلیل ترک بر نداشته است سوگند می‌خورم که "نبی" شهر علم بود شهری که جز علی درِ دیگر نداشته است چون روز روشن است که در جهل گم شده است هر کس که ختم ناد علی بر نداشته است طوری ز چارچوب در قلعه کنده است انگار قلعه هیچ زمان در نداشته است یا غیر لافتی صفتی در خورش نبود یا جبرئیل واژه‌ی بهتر نداشته است این شعر استعاره ندارد برای او تقصیر من که نیست برابر نداشته‌است دستی که عشق را به تو پیوند داده است بی‌شک به کعبه فرصت لبخند داده است مولا! تو کیستی که نبی، آبروی خلق معبود را به نام تو سوگند داده است حافظ خبر نداشت جهان وقف نام توست از کیسه‌ی خلیفه سمرقند داده است بی‌شک گره زده است زمین را به آسمان دستی که مرتضی به خداوند داده است
یا حبیب الباکین یازده بار جهان گوشه‌ی زندان کم نیست کنج زندان بلا گریه‌ی باران کم نیست سامرایی شده‌ام، راه گدایی بلدم لقمه نانی بده از دست شما نان کم نیست قسمت کعبه نشد تا که طوافت بکند بر دل کعبه همین داغ فراوان کم نیست یازده بار به جای تو به مشهد رفتم بپذیرش به خدا حج فقیران کم نیست زخم دندان تو و جام پر از خون آبه ماجرایی‌ست که در ایل تو چندان کم نیست بوسه‌ی جام به لب‌های تو یعنی این بار خیزران نیست ولی روضه‌ی دندان کم نیست از همان دم پسر کوچکتان باران شد تا همین لحظه که خون‌گریه‌ی باران کم نیست در بقیع حرمت با دل خون می‌گفتم که مگر داغ همان مرقد ویران کم نیست @Maddahankhomein
😔 ساعات عمر من همگی غرق غم گذشت دست مرا بگیر كه آب از سرم گذشت مانند مرده های متحرك شدم، بیا بی تو تمام زندگیم در عدم گذشت میخواستم كه وقف تو باشم تمام عمر دنیا خلاف آنچه كه میخواستم گذشت دنیا كه هیچ، جرعه آبی كه خورده ام از راه حلق تشنه من، مثل سم گذشت بعد از تو هیچ رنگ تغزل ندیده ایم از خیر شعر گفتن، حتی قلم گذشت تا كی غروب جمعه ببینم كه مادرم یك گوشه بغض كرده كه این جمعه هم گذشت مولا، شمار درد دلم بینهایت است تعداد درد من به خدا از رقم گذشت حالا برای لحظه ای آرام میشوم ساعات خوب زندگیم در حرم گذشت https://eitaa.com/Maddahankhomein
...و به همراه همان ابر که باران آورد مهربانی خدا در زد و مهمان آورد باد یک نامۀ بی واژه به کنعان آورد بوی پیراهنی از سوی خراسان آورد به سر شعر هوای غزلی زیبا زد دختر حضرت موسی به دل دریا زد چادرش دست نوازش به سر دشت کشید دشت هم از نفس چادر او گل می چید چه بگویم که بیابان به بیابان چه کشید من به وصف سفرش هیچ به ذهنم نرسید باور این سفر از درک من و ما دور است شاعرانه غزلی راهی "بیت النور" است آمد اینگونه ولی هر چه که آمد نرسید عشق همواره به مقصود به مقصد نرسید که اویس قرنی هم به محمد نرسید عاقبت حضرت معصومه به مشهد نرسید ماند تا آینۀ مادر دنیا باشد حرم او حرم حضرت زهرا باشد صبح شب می شد و شب نیز سحر هفده روز چشم او چشمه ای از خون جگر هفده روز بین سجاده، ولی چشم به در هفده روز چشم در راه برادر شد اگر هفده روز روز و شب  پلک ترش روضه مرتب می خواند شک ندارم که فقط روضۀ زینب می خواند https://eitaa.com/Maddahankhomein