«سایهٔ عرش» سایهٔ عرش خدا در کربلا افتاده است نور در گودالِ تاریک بلا افتاده است شد هجا سبع‌المثانی آیه-آیه حرف-حرف آیه‌های نور زیر دست‌وپا افتاده است بر ستیغ کوه نِی خورشید ایمان سربلند لرزه بر ارکان عرش کبریا افتاده است لعْل می‌جوشد پیاپی از لب خندان زخم شعلهٔ غم در تنورِ آه جا افتاده است ماه نو را جلوه بر نی آسمان طاقت نداشت پیش چشمان رباب(س) او بارها افتاده است غنچه‌ها بر ساقه‌ها خشکیده از سوز عطش ساقی از ساحل جدا، ساغر جدا افتاده است عصر عاشورا‌ست یا صبح قیامت شد پدید؟ رونق محشر از این حجم بلا افتاده است روی نعش بی‌سَرِ خورشید، مهتابی کبود از نفس در جست‌وجوی لاله‌ها افتاده است چشم خون‌بار شفق سرخ از غروب کربلاست خون شده چشمی که بر آن ماجرا افتاده است #سیدمرتضی_هاشمی_شیخ‌شبانی https://eitaa.com/Maddahankhomein

﷽ «سببِ آفرینش... » #حضرت_معصومه_سلام‌الله‌علیها اگر آدم پی گندم نمی‌شد، بشر این‌گونه سردرگم نمی‌شد نمی‌آمد زمین از آسمان‌ها برون از طارم هفتم نمی‌شد شراب پاک می‌نوشید انسان نجاست‌خوارِ جام و خُم نمی‌شد پیِ نان این‌همه سگ‌دو نمی‌زد وَ گندم قبلۀ مردم نمی‌شد شکم را گر نگه می‌داشت چندی، بنی‌آدم، بنی‌چَندُم نمی‌شد ضمیر آدم و حَوّا هُما بود الهی کاش هرگز «هُم» نمی‌شد! و شاید هم به این خاطر که جایی صفایش چون صفای قم نمی‌شد، به‌جز شوق تماشای قم، آدم، جدا از هفتمین طارم نمی‌شد که هفتم‌آسمان را اختر اینجاست که از «موسی بن جعفر(ع)» دختر اینجاست بهشت عدن اگر خواهی، بیا قم! که از باغ بهشتی بهتر اینجاست جناب حضرت آدم، پس از مرگ، بهشت روح‌افزایش در اینجاست شمیمی حضرت معصومه(س) دارد که عطر و بوی قبر مادر اینجاست به قم دارد عنایت صاحب‌الامر(عج) که او را پایگاه و منبر اینجاست یکی از هشت درهای بهشتی‌ست که هشتم‌آسمان را خواهر اینجاست... #سیّدمرتضی_هاشمی_شیخ‌شبانی https://eitaa.com/Maddahankhomein