eitaa logo
🎤 مجمع الذاکرین خمین
1.4هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
355 ویدیو
220 فایل
🕋بنام خدای بی نیاز🕋 پدرم گفت علی،عاشق مولا شده ام بین مردم همه جا والهُ شیدا شده ام مادرم داد به من درس محبت با شیر نوکرُ ریزه خور سفرهٔ زهرا شده ام 👋بامابروزباشید.👌 https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
مشاهده در ایتا
دانلود
"آنها روضه ها را زندگی می‌کنند..." زمین لرزید و راه افتاد طوفان پر از آوار و موشک شد خیابان پر از پیراهن آتش گرفته پر از عطر تن آتش گرفته خبرهای جدید شهر سرخند کفن‌های سپید شهر سرخند ولی مسجد میان شعله برپاست پر از عطر نفس‌های مسیحاست پر از آواز داوود است این خاک مقدس بوده تا بوده ست این خاک شبی او نردبان آسمان شد و راز سوره "اسرا" عیان شد سلیمان معبدی را ساخت از نور میان سینه این خاک رنجور اگرچه زخمی از تیغ یهود است هنوز این خاک، مشغول سجود است هنوز این قوم فردا را ندیده است هنوز اعجاز موسی را ندیده است نمي‌داند که خون، موج آفرین است نمی‌داند که طوفان در کمین است بگو شهرک نشین‌ها! وقت تنگ است بگو هر لاله‌ای اینجا تفنگ است بگو ای بی وطن‌ها! ما اصیلیم بگو ما صاحبان الخلیلیم اگرچه خانه ای ویرانه داریم ولی دشتی پر از پروانه داریم بگو همسایه با "یعقوب" هستیم به تاریخی کهن منسوب هستیم بگو از مرگ گل‌ها باکتان نیست؟ حیاط خانه ما خاکتان نیست! تماشا کن! که می‌رقصند در دود به زودی نسخه‌های خام "تلمود" پس از عمری که گل توقیف می‌شد و حرف آسمان تحریف می‌شد بگو با باغ‌های خشک زیتون به پایان می‌رسد کابوس صهیون به یُمن بارش سیل ابابیل نمی‌ماند کسی از نسل قابیل نفس باید کشید آن لحظه‌ها را و باید دید لبخند خدا را هوای شهرمان آن روز تازه ست تردد در خیابان بی اجازه ست کسی در خانه خود متهم نیست زمين آغشته با مفهوم غم نیست جهان با عطر یوسف شاد وخوشبو ست امام جمعه دنیا فقط اوست @Maddahankhomein
بهار تازه برخیز و نقش تازه‌تری بر جهان بزن حرفی از اتفاق جدید زمان بزن برخیز و با صدای رسایت اذان بگو با خاک خسته‌جان سخن از آسمان بگو از یک بهار تازه و از یک شروع خوب بعد از غم غروب، بگو از طلوع خوب روح خدا! که در تن قرن معاصری تو اتفاق روشن قرن معاصری باید که نور چشم تو را انتشار داد عطر تو را میان فضا انتشار داد باید به قلب حادثه چون تو نشانه رفت جایی فراتر از قفس این زمانه رفت تاریخ با نگاه تو زیر و زبر شده این خاک مرده از نفست معتبر شده آرام در میانۀ طوفان نشسته‌ای بر منبر سپید جماران نشسته‌ای ای خطبه‌های سرخ تو آیات انقلاب هم آیۀ مَوَدّت و هم آیۀ عذاب رودیم و پا به پای تو ما بی‌کران شدیم کابوس تلخ هر شب فرعونیان شدیم تا یاد مهربان تو در خاطرات ماست در گوش باغ، لهجۀ شیرین آن صداست در جذر و مد حادثه‌ها ایستاده‌ایم با بال زخم خورده، رها ایستاده‌ایم روشن‌تر از حماسۀ آتش‌فشان شدیم یک کوه سربلند میان جهان شدیم ما در میان جمع خود از «من» گذ‌شته‌ایم از التهاب آن همه بهمن گذشته‌ایم دنیا! ببین که باغ پر از لاله ماندنی‌ست تاریخ عاشقانۀ این باغ خواندنی‌ست این باغِ ریشه‌دار به اصل «تو» می‌رسد پایان خوب قصه به فصل «تو» می‌رسد ✍🏻 🇮🇷 🕊 🏷 قدس‌سره 🇮🇷 @Maddahankhomein
تحفه درویش برای همسر عزیزِ جانمان، خواب میدیدم که یک شب میروم تاکهکشان ها با نسیمی آشنا آنسوی سقف آسمانها یک نفر از شرق دنیا در نگاهم شوق پاشید میروم با نور او جایی فراتر از مکان ها میگریزم از تمام بی پناهی های قصرم در پناه مهربانُ ساده آن سایه بان ها یک صدای خوشتر از ناقوس در جانم وزیده با منِ رومی چه می گویند این بانگ اذان ها؟! سفره ای شرقی برایم پهن شد، سبز و صمیمی سفره ای با دست گرم بهترینِ میزبان ها باز شد آغوش مسجدها، کلیسا جای من نیست! می‌گذارم سر به سجده... این منم همراه آنها؟! داغ شد اعماق قلبم، چیست این احساس تازه گُر گرفت انگار در چشمان من آتشفشانها ناگهان عاشق شدم، در چشم مَردم مژده ای بود! میرسد روزی قرار سینه ات، آرام جان ها! تو ملیکا نیستی!... من کیستم؟ حیرانم اما غرقِ نرگس می شود روزی تمام بوستان‌ها خنده ای شیرین به لبهای زمین می آید آن‌روز جمکرانی میشود حال و هوای کهکشان ها https://eitaa.com/Maddahankhomein