#مرثیه_مسلم_بن_عقیل
پایش امضا زدند خیلی زود
نامه را تا زدند خیلی زود
نامه را تا نکرده در واقع
کوفیان جا زدند خیلی زود
آستین های قتل مهمان را
ظهر بالا زدند خیلی زود
دیر نارو به فکرشان آمد
دیر… اما زدند خیلی زود
اول عازم شدند خیلی زود
بعد نادم شدند خیلی زود
باغ داران کوفه هم آن شب
سکّه لازم شدند خیلی زود
مثل قاضی شُریح, مثل شمر
همه عالِم شدند خیلی زود
همه ی دارها خریدارِ
سرِ مسلم شدند خیلی زود
پس پریشان شدند خیلی زود
بس پشیمان شدند خیلی زود
پیش هفتاد و دو نفر کافر
پس مسلمان شدند خیلی زود
نامه داران کوفه ظهرِ دهم
نیزه داران شدند خیلی زود
قاریان وای باعث قتلِ
خود قرآن شدند خیلی زود
اسب, خونْ یال, رفت خیلی دیر
با پر و بال رفت خیلی دیر
شمر آماده گشت خیلی زود
توی گودال رفت خیلی دیر
با حساب دو ساعت و اندی
زینب از حال رفت خیلی دیر
درخودش گیر کرد خیلی دیر
کوفه تغییر کرد خیلی دیر
حلق اصغر بدون شک از آب
تیر را سیر کرد خیلی دیر
با حساب رقیه, داغ حسین
عمه را پیر کرد خیلی دیر
وَ عمو زود رفت خیلی زود
وَ عمو دیر کرد خیلی دیر
آفتاب سر حسین تو را
نیزه تفسیر کرد خیلی دیر
🔸شاعر: #مهدی_رحیمی
💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#امام_صادق_شهادت 😢
تصور کن امامی دور تو مأمور هم باشد
به ضرب و شتم تو مأمور هی معذور هم باشد
درون خانه با ناموس خود باشی و جز اینها
به هتک حرمت از بالا بر او دستور هم باشد
به غیر از هتک حرمت در میان ناسزاهایش
به جز فریاد و فحاشی کلام زور هم باشد
تصور کن که در برخوردٍ با ماهی که در سجده ست
به جز توهین به دستش حکم از منصور هم باشد
تصور کن که حالا این تصورهای شرم آور
برای آدمی از جنس خاک و نور هم باشد
تصور کن امام صادق است و بر سکوت و صبر
به رغم لشکر شاگردها مجبور هم باشد
به جز تصویر میخی داغ در چشم امام ما
در آن تصویر حالا چکمه ای در دور هم باشد
چه خواهد شد اگر آتش بگیرد درب و بعد از آن
کسی که هی لگد را می زند مغرور هم باشد
به روی ساقه ی زردش دو چندان می شود دردش
اگر آن که لگد را می زند منفور هم باشد
برای خود نه٬ می گرید برای مادرش زهرا
بساط گریه پشت «در»اگر که جور هم باشد
#مهدی_رحیمی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
مناجات امام حسین ع
خوب است روضه روضه ی ارباب بهتر است
از این جهت که گریه کُنِ روضه مادر است
باید که طفل اشک بیاید به گونه ام
وقتی که پلک ، دست به سینه دم در است
سر روی شانه چونکه به ذکرت بلند شد
سر نیست،واعظی ست که بر روی منبر است
ای سر بریده بعد تو سر در مرام ما
از نوکران خاصِّ درگاه حیدر است
حق می دهم اگر ببرد ارث از پدر
گریه کن حسین برایم برادر است
بالاترین سِمَتِ درِ این خانه نوکریست
این اعتبار حسرت سلمان و قنبر است
"نوکر بهشت هم برود" نه بدون شک
نوکر بهشت هم نرود باز نوکر است
#مهدی_رحیمی
@Maddahankhomein
#حضرت_محسن_ابن_علی_ع
گرچه به ظاهر از امامت یک پسر کشتند
یک سوم سادات را در پشت در کشتند
هم که پدر را پیش چشمان پسر بردند
هم که پسر را پیش چشمان پدر کشتند
هم عاطفی هم منطقی با کشتن یک طفل
کشتند اگر که شیعه را از هر نظر کشتند
گفتند آخر پایشان وا شد به بیت وحی
عمری فحول شیعه را با این خبر کشتند
بی فهم ها، بی رحم ها در خانه محسن را...
یعنی که در گلدان گلی را با تبر کشتند
یعنی سرِ شب که نه شمعی بود و نه گل...نه؛
نامردها پروانه را وقت سحر کشتند
در پشت در امروز اگر، یعنی علی را هم
از روبرو...نه، عاقبت از پشت سر کشتند
#مهدی_رحیمی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#مرثیه_حضرت_سکینه
راوی کرب و بلا دارد روایت می کند
از جدایی سر و تن ها حکایت می کند
شد سکینه معنی اش آرامش قلب حسین
بشنو از دریا زمانی که شکایت می کند
چون روایت می کند از کربلا یک روضه اش
تا همیشه مجلس مارا کفایت می کند
راوی کرب و بلا با روضه های مستند
تازه در روز قیامت او قیامت می کند
نام زیبایش برای بردن قلب حسین
با رقیه با علی اصغر رقابت می کند
تا رقیه می رسد محو سکینه می شود
هرچه می گوید حسین،عباس اطاعت می کند
آه «اَیْنَ عمِّیَ الْعباس» او هم نکته ای ست
که خیال بچهها را آه راحت می کند
شمر یک بیماری سخت است که در قافله
به تمام مردها دارد سرایت می کند
درتمام راه هم بر ضرب و شتم بچهها
شمر فرمان می دهد خولی اطاعت می کند
شاعر: #مهدی_رحیمی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_عبدالعظیم_حسنی_ع
بنوشان به ما از می ناب خود
که ماه جهانی و مهتاب خود
نگه دار تهران دماوند نیست
تویی و دعای به محراب خود
کلام گهربارت از «جامعه» ست
گهربار ما و گهریاب خود
امام دهم هم خیال تو را
نموده چنین راحت از باب خود
تو هم انتظار فرج می کشی
پس از مرگ خود هم به سرداب خود
حرم را حرم کرده ای با حسین
مرا برده ای سمت ارباب خود
که در شهر ری عکس شش گوشه را
نگه داشتی در دل قاب خود
درو چون که می گشت گندم به ری
تو چون شمع در جمع اصحاب خود؛
از آن روضه می ساختی٬ جمع را
پریشان و گریان و بی تاب خود
#مهدی_رحیمی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_ام_کلثوم_س_مصائب
نوه ی دختری و عشق پیمبر بودن
دختر دومی ِحضرت حیدر بودن
صدق الله العلی نام پدر بود و چنین
آیه ی چارمی سوره ی کوثر بودن
ام کلثوم شدن اینهمه مظلوم شدن
شاهد میخ، چهل مرد، لگد، در بودن
شاهد میخ،چهل مرد،لگد،در،فریاد
بعد هم شاهد یک عمر به بستر بودن
جزو آموختگان وصیت نامه ی او
جزو تشییع کنان تن مادر بودن
پشت تابوت به همراه حسین و زینب
جزو آن چندنفر در شب آخر بودن
درشب قدر به نوعی و به شکلی شب تشت
ام کلثوم...بگو زینب دیگر بودن
دختر فاطمه و عمه ی طفلان اما
عزتش این بشود:خواهر خواهر بودن
می کند خم کمرش را همه ی عمر فقط
لحظه ای عمه ی دلواپس اصغر بودن
می کند خم کمرش را به خدا درآنی
روی تل گریه کنان محو برادر بودن
چکمه ای آمد از آن سو واز این سو شد باب
در هیاهوی حرم دست به معجر بودن
#مهدی_رحیمی
https://eitaa.com/Maddahankhomein