تقدیم به حضرت سکینه سلام الله علیها صلوات
#وفات_حضرت_سکینه_سلام_الله_علیها
آن دختری که نزدِ خدا اعتبار داشت
نامش سکینه بود، شکوه و وقار داشت
بنت الحسین ، دخترِ دردانه ی رباب
این کیمیای عشق هزاران عیار داشت
مشتاقِ دیدنِ پدرش بود صبح وشام
مانندِ گل همیشه هوای بهار داشت
آن خانه ای که جای رباب و سکینه بود
آن جا دلِ حسین همیشه قرار داشت
مانندِ عمه زینبِ خود بود زینِ اَب
از بس که مثلِ عمه ی خود اقتدار داشت
از مادرش وفا و حیا ارث برده بود
این دختر از عفاف به دل چشمه سار داشت
از راویانِ مقتَلِ کرب و بلاست او
از این سفر به سینه غمِ بی شمار داشت
یادش نمیرود عطش و خیمه ی رباب
آن خیمه ای که در دلِ خود شیرخوار داشت
برداشت مشک و سمتِ عمویش دوید ، آه
در آن میان فقط زِ عمو انتظار داشت
وقتی که دید داغِ یتیمی به کربلا
از آن به بعد گریه ی بی اختیار داشت
در خیمه های سوخته، در بینِ شعله ها
با سوزِ سینه، روی لبش الفرار داشت
تا زنده بود روضه برای پدر گرفت
با یادِ کربلا گله از روزگار داشت
#رضا_یزدی_اصل
http://eitaa.com/Maddahankhomein