#اهل_بیت_ع_مدح #پنج_تن
#امام_حسین_ع_مناجات
از جهانی که پر از تیرگیِ ما و من است
میگریزم به هوایی که پُر از زیستن است
میگریزم به همانجا که همه میگویند
هرکه از آینهها دم بزند، خویشتن است
میگریزم به جهانی که پُر از یکرنگیست
به جهانی که پُر از گریهکن و سینهزن است
همه یکپارچه، یک دست سیه پوشانند
برتن مردم این طایفه، یک پیرهن است
به همانجا که نَفَس قیمت دیگر دارد
اشکها درّ نجف، سینه عقیق یمن است
به همانجا که در آن باد صبا بسته دخیل
به عبایی که پر از رایحهی پنج تن است
چه خراسان، چه مدینه، چه عراق و چه دمشق
هر کجا پرچم روضهست، همانجا وطن است
دم من زندگی و بازدمم زندگی است
تا که روی لب من ذكر حسین و حسن است
قلب، آن است که لبریزِ محبت باشد
تا ابد خانهی اولاد على، قلب من است
✍ #سیدحمیدرضا_برقعی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#روز_مباهله #پنج_تن
مدح_و_مناجات #اهل_بیت_علیهم_السلام
🌿🌿🌿🌿ا🌿🌿🌿
نور جاری میشود از خُلق و خوی پنج تن
میچکد باران و دریا از سبوی پنج تن
آسمان خورشید را روی زمین آورده است
دشت، مجنون میشود در آرزوی پنج تن
دست در دست نبی(ص) أنوارِ عرشی آمدند
کور شد اینگونه چشمانِ عدوی پنج تن
هر که رو در رو شود با خاندان مصطفی(ع)
قاتل جانش شود یک تار موی پنج تن
آیهٔ تطهیر نازل شد! کلیسا سجده کرد
حضرت عیسی فدا شد روبروی پنج تن
أُسقف نجرانی از قصدش پشیمان شد سریع
تا که استشمام کرد از عطر و بویِ پنج تن
هر که با قصد مصاف آمد شکستش حتمی است
چون خدا بسیار حسّاس است رویِ پنج تن
بهره مندی از ولایت رکن اسلام ِ نبی ست(ص)
هست نامی از علی(ع) در گفتگوی پنج تن
«هَل أتی» میخوانم و انگشترش را میدهد
سائلم! رو میکنم هر دم به سوی پنج تن
شک ندارم آبرومند است در هر دو جهان
این دلِ بی آبرو، از آبروی پنج تن
چشم حیرانم میان ازدحام ِ روز حشر
سمت جنّت میرود در جستجوی پنج تن
آتش دوزخ برای ساعتی هم که شده
میشود خاموش با آبِ وضوی پنج تن!
شاعر: #مرضیه_عاطفی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#اهل_بیت_ع_مدح_و_مناجات
#روز_مباهله #پنج_تن
در افقی ماورای عرش معلی
آینه دارد خدا، "دَنیٰ فَتَدَلّیٰ"
طعم وجود از که یافت سفرهی خلقت؟
از نمک چهرهی محمد طاها
خلق شدند آفتاب و ماه و ستاره
صبح ازل با مداد رنگی مولا
صبح ازل سرنوشت خلق نیفتاد
از قلم ریز بین مصحف زهرا
خشت نخست کرم به نام حسن شد
تا نرود کج عمارتش به ثریا
اول یاقوت سرخ پیش قدم شد
تا بشود خاک کربلای معلیٰ
مادرم از کودکی خرید برایم
تا که شوم سر به راه، کفش تولا
آنچه نجاتم دهد ز بارش آتش
چیست به یوم الحساب؟ چتر تبرا
من قلمی هستم از تبار زبرجد
چشم به راه تراش عترت طوبیٰ
شاعر: #میلاد_حسنی
https://eitaa.com/Maddahankhomein