◾️در شهادت حضرت مولانا امیرالمؤمنین علی صلواتاللهعلیه
مُردم امشب کنار بستر تو
باز کن چشم بسته را بابا
پدرانه بگیر در آغوش
زینب دلشکسته را بابا
فرق تو باز و چشم تو بسته است
میکشد غصۀ تو زینب را
باز لب وا کن و بخوان قرآن
بشکن آخر سکوت امشب را
آن شبی که سر تو ضربت خورد
نام تو بود ذکر افطارم
جای مادر اگرچه خالی بود
شکر کردم که من تو را دارم
شکر کردم که گرمی دستت
گرمی دست مادرم زهراست
شکر کردم که گرچه مادر نیست
به سرم باز سایۀ باباست
شکر کردم که زینبم، یعنی
همهجا زینت توام بابا
بعد مادر که رازدارت بود
مرهم غربت توام بابا
شکر کردم که تو بهار منی
باغ خانه پر است از بویت
شکر کردم که آسمان دلم
همهشب روشن است از رویت
شده شقّالقمر ولی، ای وای!
مثل فرقت شکستهام بابا
چشم بگشا کمی نگاهم کن
ماه درخوننشستهام! بابا
کاش آن ضربتی که قاتل زد
جای فرقت به فرق من میخورد
من بمیرم برای زخم سرت
کاش زینب بهجای تو میمرد
نهفقط زینب و حسین و حسن
همۀ خلق بی تو بیپدرند
چشم خود باز کن اَباالایتام
که یتیمان کوفه دربهدرند
ضربتی که شکافت فرق تو را
کینۀ بدر و خیبر است و حنین
کینهای که پس از تو میگیرد
جان شیرین مجتبی و حسین
استخوانی که در گلوی تو بود
نفست را گرفته بود انگار
بود سی سال خار در چشمت
شاید از غصۀ در و دیوار
روی تو زرد و فرق تو خونی
رنگ دیگر گرفتهای بابا
بیشتر از تمام این سی سال
بوی مادر گرفتهای بابا...
✍️ #محمدتقی_عارفیان
#یا_امیرالمؤمنین
#بَأَبِيَ_الوَحيدُ_الشَّهيد
#آجَرکَ_الله_یا_صاحبالزمان
@Maddahankhomein
💠 در میلاد و مدح حضرت مولانا امیرالمؤمنین علی صلواتاللهعلیه
گل کرده باز آیۀ اعجاز در حجاز
پیچیده بوی عطر جِنان در مشام جان
کعبه شکافت پیش قدمهای فاطمه
تا از میان خانۀ حق، حق شود عیان
کعبه که سینهچاک علی بود از ازل
بشکافت تا که عاشقیاش را عیان کند
با منکران بگو که خداوند ذوالجلال
دیگر چگونه شأن علی را بیان کند؟
بشکفت خنده بر لب گلها و غنچهها
بارید نور و عشق ز انگشت کردگار
هر روز رنگوبوی نجف دارد این دلم
هر سال با نگاه علی میدمد بهار
الحق مُقلّب دل و دیده تویی علی
بیچارهام، مدبّر روز و شبم تو باش
مولای من، مُحوّلُالأحوال نام توست
همواره اسم اعظم روی لبم تو باش
ای ذرّهای ز خاک درت گشته نُه فلک
ای شعلهای ز روی درخشانت آفتاب
هستی همیشه با حق و با تو همیشه حق
قرآن ناطقی تو و وصف تو در کتاب
پروردگار گفته به قرآن ثنای تو
خوانده تو را رسول خدا جان خویشتن
از یک درخت بوده سرشت تو و رسول
یک روحِ واحدید به دو پیکر و بدن
فخر عجم، امیر عرب، شاه لافتی
درد زمین به مقدم تو التیام یافت
کعبه است قلب عالم و تو جان کعبهای
چون کعبه زادگاه تو شد این مقام یافت
والشمس، والضحی، که تویی شیرمرد روز
والیل، والقمر، که تویی پارسای شب
نشنید نالههای دلت را به غیر چاه
نشناخت کس مقام تو را جز نبی و رب
حیدر اگر نبود زمین آسمان نداشت
خلق زمین ز خاک درِ بوتراب بود
عالم طفیل هستی زهرا و حیدر است
زهرا اگر نبود علی در حجاب بود
شیر خدا و شاه نجف، جان مصطفی
داروندار فاطمه، خورشید عالمین
خمخانۀ می ازلی، مرتضی علی
یک ساغرش حسن شد و یک ساغرش حسین
فردوس، نَفحهای ز نفسهای قدسیاش
یک نَفخه از کرامتش آیات هَلْ أتَیٰ
«دیباچۀ مروّت و سلطان معرفت
لشکرکش فتوّت و سردار اتقیا»
مهر سپهر دانش و ماه پگاه حُسن
جان جهان حکمت و شاه سپاه عشق
آغاز از مسیر علی میشود فقط
خواهد هرآنکه پا بگذارد به راه عشق
شاه سخن، امیر بیان، خسرو کلام
فرمانروای هر دو سرا، شاه انس و جان
کوه یقین و روح عدالت، امام حق
ساقی حوض کوثر و مولای عارفان
احمد نذیر بود و علی هادی و صراط
بعد از نبی، وصیّ و امام و وزیرْ او
شد کعبه سینهچاک که گوید علی یکی است
مولودِ کعبه است و ندارد نظیرْ او
از دامن وصیّ نبی دست برندار
همچون زبیر و طلحه اسیر جمل نشو
خواهی اگر به خیمۀ مولا نهی قدم
هرگز اسیر حرص و هَویٰ و اَمل نشو
در موج فتنه اَشعث کِنْدی همیشه هست
سلمان کم است، مالک و عمّار یار باش
چون میثم از ولای علی مست مست شو
در راه عشق یار، خریدار دار باش
▫️▫️▫️؛
ذکر علی عبادت ما، اعتبار ماست
نام علی است ذکر لب جمله انبیا
«فردا که هر کسی به شفیعی زنند دست
ماییم و دست و دامن معصوم مرتضی»
✍️ #محمدتقی_عارفیان
📌 ابیات داخل گیومه از جناب سعدی شیرازی است.
#یا_علی
#یا_امیرالمؤمنین
#صلیاللهعلیکیااباالحسن
#ولادت_امیرالمؤمنین_فرخنده_باد
Https://eitaa.com/Maddahankhomein
◾️در شهادت حضرت مولانا امیرالمؤمنین علی صلواتاللهعلیه
مُردم امشب کنار بستر تو
باز کن چشم بسته را بابا
پدرانه بگیر در آغوش
زینب دلشکسته را بابا
فرق تو باز و چشم تو بسته است
میکشد غصۀ تو زینب را
باز لب وا کن و بخوان قرآن
بشکن آخر سکوت امشب را
آن شبی که سر تو ضربت خورد
نام تو بود ذکر افطارم
جای مادر اگرچه خالی بود
شکر کردم که من تو را دارم
شکر کردم که گرمی دستت
گرمی دست مادرم زهراست
شکر کردم که گرچه مادر نیست
به سرم باز سایۀ باباست
شکر کردم که زینبم، یعنی
همهجا زینت توام بابا
بعد مادر که رازدارت بود
مرهم غربت توام بابا
شکر کردم که تو بهار منی
باغ خانه پر است از بویت
شکر کردم که آسمان دلم
همهشب روشن است از رویت
شده شقّالقمر ولی، ای وای!
مثل فرقت شکستهام بابا
چشم بگشا کمی نگاهم کن
ماه درخوننشستهام! بابا
کاش آن ضربتی که قاتل زد
جای فرقت به فرق من میخورد
من بمیرم برای زخم سرت
کاش زینب بهجای تو میمرد
نهفقط زینب و حسین و حسن
همۀ خلق بی تو بیپدرند
چشم خود باز کن اَباالایتام
که یتیمان کوفه دربهدرند
ضربتی که شکافت فرق تو را
کینۀ بدر و خیبر است و حنین
کینهای که پس از تو میگیرد
جان شیرین مجتبی و حسین
استخوانی که در گلوی تو بود
نفست را گرفته بود انگار
بود سی سال خار در چشمت
شاید از غصۀ در و دیوار
روی تو زرد و فرق تو خونی
رنگ دیگر گرفتهای بابا
بیشتر از تمام این سی سال
بوی مادر گرفتهای بابا...
✍️ #محمدتقی_عارفیان
#یا_امیرالمؤمنین
#بَأَبِيَ_الوَحيدُ_الشَّهيد
#تَهَدَّمَتْ_وَاللَّهِ_أَرْكَانُ_الْهُدَىٰ
@Maddahankhomein