6- shor.mp3
1.07M
#نوحه_شور_سیدالشهدا (ع)
قلب و جانم گرفته خدا
کن عنایت دوباره به ما
تا رویم سوی کرب و بلا
قرآن من (حسین) ایمان من(حسین)
جانان من(حسین) سلطان من(حسین)
یا اباعبدالله الحسین (۴)
تا ابد عشق تو در دلم
حل نما یا حسین مشکلم
کن کرم گر چه ناقابلم
دنیای من(حسین) عقبای من(حسین)
آقای من(حسین) مولای من(حسین)
یا اباعبدالله الحسین
کربلا کعبه و قبله ام
من به عشق حسین زنده ام
لطف او کرده شرمنده ام
تو دلبری(حسین) تو رهبری(حسین)
تو سروری(حسین) تو بی سری (حسین)
یا اباعبدالله الحسین
من فدای غم و غربتت
غصه های دل زینبت
جسم صدچاک و خونین تنت
شیب الخضیب(حسین) خدالتریب(حسین)
ای بی حبیب(حسین) گشتی غریب(حسین)
یا اباعبدالله الحسین
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
@Maddahankhomein
چه پای آبله خیزی، چه مرکبی و چه راهی
مهار ناقه نیفتد به دست شمر الهی
به خفتگان همه رو نیزه میزدند که برخیز
دریغ و درد، چه راه بلند و شام سیاهی
به غیر سایۀ سرنیزه ها و خار مغیلان
برای طفل سه ساله نبود پشت و پناهی
اسیر بود امامی که کائنات اسیرش
اسیر بود چنان که به سینه، سلسله آهی
به پاره پارهی معجر، مخدرات مکدر
خدا کند که ندوزند اهل شام نگاهی
به چوب خشک، لبی را یزید بست که از خاک
محال بود نروید پی دعاش گیاهی
بدا به شعر که میخواند فی البداهه و میریخت
شراب بر سر پاک بلند مرتبه شاهی
📝 مسعود یوسف پور
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدلله
مرثیه مجلس یزید لعنت الله علیه
میرسد روضه به یک طشت خدا رحم کند
خیزران کاش به زخم دل ما رحم کند
چند جای لبت از چوب ترک خورده حسین
زخم چشمان ترت باز نمک خورده حسین
با سرت خنده کنان حرمله بازی می کرد
خیزران با دل یک قافله بازی می کرد
مگر از خاطره ام می رود آن بزم عذاب
می چکید از لب آن مردک سرمست شراب
خواهرت می رسد از راه طنابی بر دست
دشمنت دور سرت پیک شرابی در دست
مست بود و به دهانش غزلی کفر آمیز
تکیه می کرد به ضرب المثلی کفر آمیز
دخترت خواست روی پنجه ی پا برخیزد
به تماشای تو در طشت طلا برخیزد
هر چه کردم نگذارم به تو سوگند نشد
خیزران از لب و دندان تو دل کند نشد
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان
#امام_حسین_علیه_السلام
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#حسن_کردی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
یارقیه مددی
چنان از غم دوری افسرده بودم
که از داغِ تو سخت پژمرده بودم
سپر گر نمیکرد عمه خودش را
همان عصر روز دهم مُرده بودم
فقط خون دل بود و اشک دو دیده
غذایی اگر هم که من خورده بودم
گرسنه نخفتم شبی در اسارت
که هر شب پدرجان، کتک خورده بودم
حسابش ز دستم برون گشته آخر
که من اینقدَر زخم نشمرده بودم
حلالم کن امشب اگر شکوه کردم
دلم تنگِ تو بود، آزرده بودم
#عاصی_خراسانی
#علی_مقدم
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#ام_المصائب_زینب_س
#ماه_صفر #شام_بلا
#مجلس_یزید_ملعون
بس احترام دیدیم آن هم چه احترامی
در حال انتقامند آن هم چه انتقامی
بغض گلو گرفته با اشک خو گرفته
یک قافله سکوت و غوغای بی کلامی
بعد از تو ای حبیبم شد درد و غم نصیبم
حتی نه آشنایی ، حتی نه التیامی
اطرافمان به شادی سرگرم رفت و آمد
دلشادمان نکردند…حتی به یک سلامی
از کوچهها و بازار در بین چشم انظار
ما را عبور دادند این مردم حرامی
دلخسته از اسارت، مجروح از جسارت
من این چنینم و تو زخمی سنگ بامی
من کشتهی نگاه یک مشت لا ابالی
تو کشتهی مرام یک مشت بی مرامی
پا تا سرم کبودی ؛ دور و برم یهودی
در بین ازدحامم آن هم چه ازدحامی
کنج تنور و نیزه روی درخت و در طشت
یا سنگ خورده یا چوب بر آن لب گرامی
با اینکه من صبورم خورده ترک غرورم
لعنت به مرد شامی…لعنت به مرد شامی
#محمدحسن_بیات_لو
https://eitaa.com/Maddahankhomein
4_5875232415856742996.mp3
3.23M
شور و زمینه واحد حضرت رقیه
هدیه به حضرت رقیه صلوات
اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
خبر داری که دیدم کوچه بازار
من و بردن میونه بزم اغیار
دیدم از مردم شام خیلی آزار
باباجونم بابا جونم بابا جون
خیر داری. چی اومد بر سره من
جای تو کی بودش دوره بره من
به غارت بردن حتی معجزه کن
بابا جونم بابا جونم بابا جون
خبر داری که خردم تازیونه
لب و دندونه من مثل تو خونه
تمومه صورت من ارغوونه
بابا جونم بابا جونم بابا جون
خبر داری که دندونم شکسته
روی گونم بابایی جای دسته
تو عمرکم شدم از دنیا خسته
بابا جونم بابا جونم بابا جون
یادته می زدی شونه به گیسوم
میزدی بوسه به چشم و به آبروم
ببین حالا شده نیلوفری روم
بابا جونم بابا جونم بابا جون
یادته خنده بودش سهم لبهام
هر روز صبح وا میشد روی تو چشمام
اما حالا ببین تاریکه دنیام
بابا جونم بابا جونم باباجون
رضا نصابی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#اسارت
در شهر یهودیان به اجبار
وارد شده زینب عزادار
این بار نخست اوست والله
تا حال نرفته است بازار
جای علی اکبر و اباالفضل
دور و بر اوست خیل اشرار
زینب چه خلاف کرده یا رب
هستند همه از او طلبکار
می داد سلام و سنگ می خورد
سنگ است مگر زبان گفتار؟
این مجلس شوم مجلس کیست
جمع است در آن چقدر کفتار
از حد تصور است بیرون
فهمیدن روضه است دشوار
ناموس یزید در حجاب و
ناموس حسین بین انظار
با دختر فاطمه چه کردی!
نفرین به تو روزگار بی عار...
#علی_ذوالقدر
https://eitaa.com/Maddahankhomein
بنام خدا
#حضرت_رقیه_س
"" "" "" "" "
رقیه اشبه زهراست
یاران
انیس زینب کبراست
یاران
اگرچه دختری بودش
سه ساله
ولیکن شافع عقباست
یاران
بود؛چون عمه اش باب
الحوائج
نگار گلشن طاهاست
یاران
به سن کم؛جفادیدست
بسیار
شرار آه او پیداست
یاران
بود زیر دوپایش پرزپینه
دلش دریاچهٔ غمهاست
یاران
چوکَندند از دوگوشش
گوشواره
از آندم طاقتش فرسا
ست یاران
به دشت کربلاجانش
به لب شد
به حسرت درپی سقا
ست یاران
ز داغ اصغر و قاسم
غمین است
دلش با اکبر لیلاست
یاران
چه آمد بر سرش در
شام غربت
درآنجا بزم غم برپاست
یاران
سخن درپرده بایدگفت
گاهی
که در ویرانسراغوغاست
یاران
چو آمد رأس خونین در
خرابه
از آنشب او پی باباست
یاران
چومهمان رفت صاحب
خانه جان داد
از این غم دیده ها دریا
ست یاران
رقیه رفت قلب عمه
خون شد
از آندم زِین اَب تنها
ست یاران
چسان قبرش نهادند
وامصیبت
چه گویم این محن
عظماست یاران
کفن پیدا نشد بر آن
غزاله
مگرحسرت از این بالا
ست یاران
فکندی شعله بردلها تو
فاخر
بگویند شعر تو زیباست
یاران
"" "" "
شاعر آئینی: مسلم فرتوت(فاخر)
http://eitaa.com/Maddahankhomein
زبانحال زهرای سه ساله حضرت
رقیه س و استمداد طلبیدن او
از ام المصائب حضرت زینب س
در خرابه شام
"" "" "" "" "
منم دخت سه ساله گل باغ جنانم
شبیه جدهٔ خود رئوف و مهربانم
عزیزِ اهل بیتم، غزال خوش زبانم
گل باغ امامت، سراسر شور و شینم
سفیر دولت عشق حسین را نور عینم
بودجانم فدایش/بمیرم من برایش ۲
●●●●●●
نمی گردم دَمی من ،جدا از عمه جانم
بدون عمه زینب محال است زنده مانم
به زیرِ سایهٔ او همیشه شادمانم
بباشد سایهٔ او خدایا بر سر من
بود عمم همیشه انیس و یاور من
بودجانم فدایش/بمیرم من برایش ۲
●●●●●●
بابا جان قدر تو من ندارم غصه و غم
فقط بابای خوبم میشم دلتنگ عمم
چو پروانه بخواهم به دور او بگردم
کجائی عمه زینب شدم بی صبر و بی تاب
بیا جان رقیه مرا یک لحظه دریاب
بودجانم فدایش/بمیرم من برایش ۲
●●●●●●
به کنج این خرابه، غریبِ روز گارم
برفته از کفِ من ، دگر صبر و قرارم
بیا بالینم عمه توئی دارو ندارم
زتوگشتم جدا من شدم اززندگی سیر
دارم میمیرم الان بگشتم من زمینگیر
بودجانم فدایش/بمیرم من برایش ۲
التماس دعا
مسلم فرتوت گلهین # فاخر
"""""""""""""""""""""""""""""""""
http://eitaa.com/Maddahankhomein
بنام خدا
ایام اسارت و گریز به زهرای ثانی حضرت رقیه س
____
ابــــتدا گـویم ســــلامی بـــر صــفر
با دل پــــرخـــون و بـا چـشمان تر
عــاشقان ماه صــفرچـون بردمید
کــاروان برشــام پـرطوفان رسید
قــامت زیـنب درآنـجا شدچو لام
بــس که بـرزد طــعنه براواهل شام
نــیمه جـان شـدحضرت زین العباد
از جــــفای بـی حـــد قـــوم عـــناد
بـــگذریم از شـــــرح کـــل مــــاجرا
هــست عـــاجز از بـیانش طــبع ما
هــرچه بــنوشتند از این شهر و دیار
هست اشارت بر یکی از صــد هــزار
شـــاعرم مــن شـاعر شــوریده ســر
مـی سـرایم شــعر با چــشمان تـــــر
هـــر زمــان نــــام رقـــیه می بـــرم
آندم آن لـحـظه دگـرگـون می شـوم
پـــنجم مـــاه صــفر با صــد مـــحن
جـــان سپرده دخــت شـاه بی کـفن
داده جــان نــــیلوفر بــــاغ جــــنان
دخـــتر شــاهـنـشـه کــون و مــکان
همچو روزی غرق محنت می شویم
یــک یـک بـر سـینه و ســر می زنیم
از تـــه دل عـــاشقان نــــاله کــــنیم
بــر رقــیه هـــر زمان گــریه کــــنیم
محنت این دخت پرغم جان فزاست
نــــام او بـر در بـی درمــان دواسـت
هــــر کـــه گـــیرد دامـــن او را ز دل
او نـمی گردد یـــقین خــوار و خجل
سـن او کـم رتــبه ی او مـاسواسـت
درگـهش چــون فـاطمه دارالشفاست
فــاخرم مـن خــوان دل وا می کــنم
مـن بــر الام خـــود ایــما می کـــنم
راز دل انــــدم که افــشا می شــــود
بــاب حــاجـت بی گـمان وا می شود
مــسلم فـــرتوت فــاخر
http://eitaa.com/Maddahankhomein
زبانحال حضرت رقیه س
میشه بگی که من هنوز نازم
شونه بزن موی من و بازم
دست توی موهای تو میندازم
شونه بزن موی من و بازم
موم سوخت، شبیه مادر تو پهلوم سوخت
بابا ببین تموم بازوم سوخت
میون شعله چِشم و ابروم سوخت
ای کاش به گوش من نمیرسید حرفاش
جوری زدش رو صورتم موند جاش
به خدا سنگینه بابا دستاش
«مَنِ ألْذَی أیْتَمنی بابا حسین!»
دیگه نگم برات سرم چی شد
میشه نپرسی چادرم چی شد
رفتی نگفتی دخترم چی شد
تاره، چشای من نمیبینه آره
شده لباسای تنم پاره
حتی واسم نمونده گوشواره
فرشه زیر قدمهای تو که فرشه
ولی چرا تن تو بی سر شه
گریه کنم دلم سبکتر شه
نبودنت بهونهگیرم کرد
فکر سر بریده پیرم کرد
تو رفتی و زجر اسیرم کرد
ای داد میزنه روی سر من فریاد
میسوزونه زخمِ تنم رو باد
خبر داری که دندونم افتاد
شمردی بابا چندتا لگد خورده
به پهلوی دخترت
حسین وااای..
https://eitaa.com/Maddahankhomein
◾چند بیت توسل
◾به نازدانه سه ساله
◾سبکبرمشامممیرسد
زینت لبهای من نام سه ساله دختر است
کو بود بنتالحسین،چون جرعهاییازکوثراست
گشتهمعراجشخرابه،شام را ویران نمود
کنج ویران میزبان راس ذبح اکبر است
غنچهی یاس کبود است و به مثل مادرش
از شرار تازیانه بین گلشن پرپر است
بسکه از دوری بابا اشک و خون جاری نمود
دامنش از اشک دیده دائما زین غم تر است
گفت با زینب میان راه ای عمه ببین
این سر خونین بر نی راس پاک اکبر است
اینکه میبینی به نی چشمان خود را بسته است
این سر پر خون، علمدار حرم آب آور است
#مرتضی_محمودپور
https://eitaa.com/Maddahankhomein