🌸 ... نه غمیم وار 🌸
(حسینچی لر دیلیجن)
من بلبل گلزار حسینم نه غمیم وار
یار گل بی خار حسینم نه غمیم وار
نالایقم اما صف عشّاقه قوشولدوم
یعنی که خریدار حسینم نه غمیم وار
یوخ نسخه و دارو و اطبّایه نیازیم
بیر عمریدی بیمار حسینم نه غمیم وار
عقباده الیمدن یاپیشار ال سیز اباالفضل
دنیاده گرفتار حسینم نه غمیم وار
دنیاده حسینون غمینی شادلیقا وئرمم
شادم بونا غمخوار حسینم نه غمیم وار
گلمور بوتون اعمالیمه بیر ذرّه گمانیم
امّا چوخ امیدوار حسینم نه غمیم وار
هر مشکله دوشسَمده اباالفضل ائدر آسان
چون یار علمدار حسینم نه غمیم وار
جان اوسته اونی گورسم اولار ذکر زبانیم
محو گلِ رخسار حسینم نه غمیم وار
واردور یئری اولسا کفنیم بو قره کؤینک
من محرم اسرار حسینم نه غمیم وار
بیر عدّه شب اوّلِ قبره نگراندی
من یوخ، چون عزادار حسینم نه غمیم وار
یاد ایلیورم لبلرین ایچدیقجا سرین سو
چون تشنۀ دیدار حسینم نه غمیم وار
هر مشکله دوشسمده اباالفضل ائدر آسان
چون یار علمدار حسینم نه غمیم وار
هر بیر گئجه قلبیمده دی ششگوشه مزاری
هر بیر گئجه بیدار حسینم نه غمیم وار
فخر ایلییر عالمده هره بیر زادا، منده
فخریم بودی زوّار حسینم نه غمیم وار
من مرثیه خوانم دئمیون آدیمه عالِم
بیر راثی ایثار حسینم نه غمیم وار
یاز گوز یاشیلان صفحهی رخساره «بشیر»ا!
من شاعر دربار حسینم نه غمیم وار
سید بشیر حسینی میانجی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
😭 #سلام_بر_محرم
شب به شب ماه به یاد لب عطشان حسین(ع)
میکشد آه به یاد لب عطشان حسین(ع)
شک ندارم که دلِ عرشِ خدا میلرزد
گاه و بیگاه به یاد لب عطشان حسین(ع)
آسمان گریه کنان یکسره با هق هقِ ابر
شده همراه به یاد لب عطشان حسین(ع)
کاسه آبی شده خورشید و دلش میجوشد
هر سحرگاه به یاد لب عطشان حسین(ع)
مطمئنم شده تر دیده ی یوسف آری!
در تهِ چاه به یاد لب عطشان حسین(ع)
از خجالت شده سرگشته و میپیچد رود
راه و بی راه به یاد لب عطشان حسین(ع)
خم شده مثلِ کمانی به شکستن نزدیک
کمرِ ماه به یاد لب عطشان حسین(ع)
تا به "سر" میرسد این واقعه لب میبندم
قصه کوتاه! به یاد لب عطشان حسین(ع) ...
| #الهه_سلطانی |
↪️ @Maddahankhomein 🏴
#سلام_بر_محرم
یک طاقه غم از مشکی کمیاب می خواهم
در روضه ها پیراهنی بی تاب می خواهم
از دام و دانه، از جوانی خسته ام خسته
گنجشک های کربلایی آب می خواهم
در دجله ی دل از فرات اشک لبریزم
من ماهی دلتنگی ام،قلاب می خواهم
تکلیف دشواریست آب آوردن بابا
من اصغر شش ماهه را سیراب می خواهم
آه ای محرم! ای شبستان مناجاتم
در حوض قلبم ماه عالمتاب می خواهم
اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْن وَ عَلی عَلَیِ بْن الْحُسَین وَ عَلی اَوْلادِ الْحْسَیْن وَ عَلی اَصحابِ الْحُسَین
#مارال_افشون
@Maddahankhomein
#ماه_محرم #ماه
#امام_حسین_علیه_السلام
السلام علیک یا اباعبدالله الحسین
دل من با غمِ عشقت شده درگیر ،حسین
داده دنیای مرا عشقِ تو تغییر ،حسین
مادرم نذرِ تو کرده است جوانیِ مرا
تا که یک روز به پای تو شوم پیر، حسین
مثلِ اصحابِ تو قطعا به سعادت برسم
بسپارم به تو گر رشته ی تقدیر ،حسین
یک نگاهِ تو چه ها کرد به احوالِ زُهِیر
عجبا ، یک نگه و این همه تاثیر، حسین
رحمتِ واسعه بودن صفتی در خورِ توست
که شده عشقِ تو این قدر جهان گیر، حسین
خالصم کن که شوم عابسِ دیوانه ی تو
کمکم کن بِدَرم جامه ی تزویر، حسین
گریه در بزمِ عزای تو کند پاک مرا
قطره ای اشک شده مایه ی تطهیر ،حسین
قتلگاه و تل و یک خواهر و شمر و سر تو
زده آتش به دلم این دو سه تصویر، حسین
بس که انوارِ خدا از تن تو می تابید
سجده کردند به تو نیزه و شمشیر ، حسین
وقتِ غارت شد و انگشتر تو رفت که رفت
زینب آمد به سراغِ تو ولی دیر ، حسین
آمد و دید که قرآن به زمین افتاده
سوره فجر چگونه شده تفسیر ، حسین!
خواهرت بعد تو با رنجِ اسارت چه کند ؟
زینبت بی تو شد از دارِ جهان سیر، حسین
#رضا_یزدی_اصل
http://eitaa.com/Maddahankhomein
به اذن فاطمه همان پهلو شکسته_6006064043180164609.mp3
5.2M
🌹اذن ورود به ماه محرم | حاج میثم مطیعی
🏴فَلَأَنْدُبَنَّکَ صَبَاحاً وَ مَسَاءً
🍃🌹🍃😭
1_1651632070.mp3
5M
ماه محرم اومد، قرار قلب زارم اومد
#محرم 😭
#سیدرضا_نریمانی
1_1664784736.mp3
3.53M
سلام آقا فدای تو... 😭
#محرم 🏴
#محمود_کریمی
🍃🌹🍃😭
مداحی_آنلاین_شب_اول_محرم_سینه_زنت_آرزوشه_محمود_کریمی.mp3
5.02M
°•🎧!
#مداحی✨
#محمودڪریمۍ🎤
شبِاولِمحرّمـ...!
#محرم🏴
🍃🖤🍃😭
مداحی_آنلاین_دل_بی_تاب_اومده_بنی_فاطمه.mp3
4.15M
دل بی تاب اومده
چشم پر از آب اومده
اومده ماه عزا
لشکر ارباب اومده
🎙سید مجید بنی فاطمه
🍃🖤🍃😭
#ورودیه
🩸باید این زمین از خون من سیراب شود … باید از اینجا سرم را برای بدترین از خلق خدا، هدیه ببرند …
در نقلی آمده است:
🥀 وقتی که قافله سیدالشهداء علیهالسلام به نزدیک سرزمین کربلا رسید،
📋 كانَ الحُسينُ علیهالسلام تِلكَ الساعة يَنظُرُ يَميناً و شِمالاً و هو يَقول: هِيَ هِيَ، هو واللّه وَعدٌ لا خُلفَ فيه ! ثم اختَنقَ بِعَبرتِه و بَكىٰ
▪️آن حضرت در آن ساعت دائماً به سمت راست و چپ خود نگاه میکرد و میفرمود: «آری، اینجا همان جاست؛ به خدا اینجا همان جایی است که خدا وعده داده است و هیچ خُلفی در وعده او نیست»؛ سپس بغض راه گلوی آن حضرت را بست و شروع به گریه کردن، نمود.
🥀 از اصحاب آن حضرت شخصی به نام «عبدالرحمن» به پیش آمد و عرضه داشت: آقای من! چه شده است که اینگونه گریان شدهاید؟! سیدالشهداء صلواتاللهعلیه در جواب او فرمود:
📋 يا عبدالرحمن! لا بُدّ أن تُروىٰ هذه الأرض مِن دِماِئنا و تُعلٰى رُؤوسُنا علَى الرِّماح و تُهدىٰ إلى أشَرّ خَلقِ الله!
▪️ای عبدالرحمن! ناچاراً این زمین باید از خون ما سیراب شود؛ باید سر های ما در اینجا بر روی نیزه رود و برای بدترین خلق خدا، هدیه برده شود...
📚أسرار الشهاده ج۲ ص۱۲۸۸
✍ با احتیاط لالهی ما را پیاده کن
عباس جان! سه سالهی ما را پیاده کن
با احتیاط بار حرم را زمین گذار
زانو بزن وقار حرم را زمین گذار
با احتیاط تا که نیفتد ستارهای
می ترسم آنکه گیر کند گوشوارهای
چشم مخدرات به سمت نگاه تو
دوشیزگان محترمه در پناه تو
این حوریان عزیز خدایند و بس, همین
این دختران کنیز خدایند و بس, همین
این دختر علی ست که بالش شکستنی است
ناموس اعظم است و وقارش شکستنی است
این دختران من که بیابان ندیدهاند
در عمر خویش خار مغیلان ندیدهاند
یک لحظه هم ز خیمهی طفلان جدا نشو
جان رباب از دم گهواره پا نشو
تو هستی و اهالی این خیمه راحتند
در زیر سایهات همه در استراحتند
تو هستی و به روز حرم شب نمیرسد
چشم کسی به قامت زینب نمیرسد
احساس میکنم که جوابم نمیدهند
با آب آب گفتنم آبم نمیدهند
اول مرا به نیزهای از حال میبرند
بعدا کشان کشان لب گودال میبرند
اینجا مکان نیزه به پهلو کشیدن است
از خیمه ها دویدن و گیسو کشیدن است
راضیّم و ... رضایت یزدانم آرزوست
از سنگها شکستن دندانم آرزوست
من راضیم به پای خدا دست و پا زنم
با صورتم به خاک بیفتم صدا زنم
باید به روی نی سر ِمن نیز رو شود
تا که مقام خواهر من نیز رو شود
جام بلا به دست گرفتیم ما دو تا
این جام را الست گرفتیم ما دو تا
میخواستیم عبد شدن را نشان دهیم
پیغمبر و علی و حسن را نشان دهیم
از آن همه به خواهر من ماتمش رسید
وارد شدن به مجلس نامحرمش رسید
با احتیاط لاله ی ما را سوار کن
زینب بیا سه سالهی ما را سوار کن
با احتیاط خسته شدند این ستاره ها
این گوشپاره ها، سر گوشواره ها
@Maddahankhomein