#سلام_بر_محرم
یک طاقه غم از مشکی کمیاب می خواهم
در روضه ها پیراهنی بی تاب می خواهم
از دام و دانه، از جوانی خسته ام خسته
گنجشک های کربلایی آب می خواهم
در دجله ی دل از فرات اشک لبریزم
من ماهی دلتنگی ام،قلاب می خواهم
تکلیف دشواریست آب آوردن بابا
من اصغر شش ماهه را سیراب می خواهم
آه ای محرم! ای شبستان مناجاتم
در حوض قلبم ماه عالمتاب می خواهم
اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْن وَ عَلی عَلَیِ بْن الْحُسَین وَ عَلی اَوْلادِ الْحْسَیْن وَ عَلی اَصحابِ الْحُسَین
#مارال_افشون
@Maddahankhomein
#ماه_محرم #ماه
#امام_حسین_علیه_السلام
السلام علیک یا اباعبدالله الحسین
دل من با غمِ عشقت شده درگیر ،حسین
داده دنیای مرا عشقِ تو تغییر ،حسین
مادرم نذرِ تو کرده است جوانیِ مرا
تا که یک روز به پای تو شوم پیر، حسین
مثلِ اصحابِ تو قطعا به سعادت برسم
بسپارم به تو گر رشته ی تقدیر ،حسین
یک نگاهِ تو چه ها کرد به احوالِ زُهِیر
عجبا ، یک نگه و این همه تاثیر، حسین
رحمتِ واسعه بودن صفتی در خورِ توست
که شده عشقِ تو این قدر جهان گیر، حسین
خالصم کن که شوم عابسِ دیوانه ی تو
کمکم کن بِدَرم جامه ی تزویر، حسین
گریه در بزمِ عزای تو کند پاک مرا
قطره ای اشک شده مایه ی تطهیر ،حسین
قتلگاه و تل و یک خواهر و شمر و سر تو
زده آتش به دلم این دو سه تصویر، حسین
بس که انوارِ خدا از تن تو می تابید
سجده کردند به تو نیزه و شمشیر ، حسین
وقتِ غارت شد و انگشتر تو رفت که رفت
زینب آمد به سراغِ تو ولی دیر ، حسین
آمد و دید که قرآن به زمین افتاده
سوره فجر چگونه شده تفسیر ، حسین!
خواهرت بعد تو با رنجِ اسارت چه کند ؟
زینبت بی تو شد از دارِ جهان سیر، حسین
#رضا_یزدی_اصل
http://eitaa.com/Maddahankhomein
به اذن فاطمه همان پهلو شکسته_6006064043180164609.mp3
5.2M
🌹اذن ورود به ماه محرم | حاج میثم مطیعی
🏴فَلَأَنْدُبَنَّکَ صَبَاحاً وَ مَسَاءً
🍃🌹🍃😭
1_1651632070.mp3
5M
ماه محرم اومد، قرار قلب زارم اومد
#محرم 😭
#سیدرضا_نریمانی
1_1664784736.mp3
3.53M
سلام آقا فدای تو... 😭
#محرم 🏴
#محمود_کریمی
🍃🌹🍃😭
مداحی_آنلاین_شب_اول_محرم_سینه_زنت_آرزوشه_محمود_کریمی.mp3
5.02M
°•🎧!
#مداحی✨
#محمودڪریمۍ🎤
شبِاولِمحرّمـ...!
#محرم🏴
🍃🖤🍃😭
مداحی_آنلاین_دل_بی_تاب_اومده_بنی_فاطمه.mp3
4.15M
دل بی تاب اومده
چشم پر از آب اومده
اومده ماه عزا
لشکر ارباب اومده
🎙سید مجید بنی فاطمه
🍃🖤🍃😭
#ورودیه
🩸باید این زمین از خون من سیراب شود … باید از اینجا سرم را برای بدترین از خلق خدا، هدیه ببرند …
در نقلی آمده است:
🥀 وقتی که قافله سیدالشهداء علیهالسلام به نزدیک سرزمین کربلا رسید،
📋 كانَ الحُسينُ علیهالسلام تِلكَ الساعة يَنظُرُ يَميناً و شِمالاً و هو يَقول: هِيَ هِيَ، هو واللّه وَعدٌ لا خُلفَ فيه ! ثم اختَنقَ بِعَبرتِه و بَكىٰ
▪️آن حضرت در آن ساعت دائماً به سمت راست و چپ خود نگاه میکرد و میفرمود: «آری، اینجا همان جاست؛ به خدا اینجا همان جایی است که خدا وعده داده است و هیچ خُلفی در وعده او نیست»؛ سپس بغض راه گلوی آن حضرت را بست و شروع به گریه کردن، نمود.
🥀 از اصحاب آن حضرت شخصی به نام «عبدالرحمن» به پیش آمد و عرضه داشت: آقای من! چه شده است که اینگونه گریان شدهاید؟! سیدالشهداء صلواتاللهعلیه در جواب او فرمود:
📋 يا عبدالرحمن! لا بُدّ أن تُروىٰ هذه الأرض مِن دِماِئنا و تُعلٰى رُؤوسُنا علَى الرِّماح و تُهدىٰ إلى أشَرّ خَلقِ الله!
▪️ای عبدالرحمن! ناچاراً این زمین باید از خون ما سیراب شود؛ باید سر های ما در اینجا بر روی نیزه رود و برای بدترین خلق خدا، هدیه برده شود...
📚أسرار الشهاده ج۲ ص۱۲۸۸
✍ با احتیاط لالهی ما را پیاده کن
عباس جان! سه سالهی ما را پیاده کن
با احتیاط بار حرم را زمین گذار
زانو بزن وقار حرم را زمین گذار
با احتیاط تا که نیفتد ستارهای
می ترسم آنکه گیر کند گوشوارهای
چشم مخدرات به سمت نگاه تو
دوشیزگان محترمه در پناه تو
این حوریان عزیز خدایند و بس, همین
این دختران کنیز خدایند و بس, همین
این دختر علی ست که بالش شکستنی است
ناموس اعظم است و وقارش شکستنی است
این دختران من که بیابان ندیدهاند
در عمر خویش خار مغیلان ندیدهاند
یک لحظه هم ز خیمهی طفلان جدا نشو
جان رباب از دم گهواره پا نشو
تو هستی و اهالی این خیمه راحتند
در زیر سایهات همه در استراحتند
تو هستی و به روز حرم شب نمیرسد
چشم کسی به قامت زینب نمیرسد
احساس میکنم که جوابم نمیدهند
با آب آب گفتنم آبم نمیدهند
اول مرا به نیزهای از حال میبرند
بعدا کشان کشان لب گودال میبرند
اینجا مکان نیزه به پهلو کشیدن است
از خیمه ها دویدن و گیسو کشیدن است
راضیّم و ... رضایت یزدانم آرزوست
از سنگها شکستن دندانم آرزوست
من راضیم به پای خدا دست و پا زنم
با صورتم به خاک بیفتم صدا زنم
باید به روی نی سر ِمن نیز رو شود
تا که مقام خواهر من نیز رو شود
جام بلا به دست گرفتیم ما دو تا
این جام را الست گرفتیم ما دو تا
میخواستیم عبد شدن را نشان دهیم
پیغمبر و علی و حسن را نشان دهیم
از آن همه به خواهر من ماتمش رسید
وارد شدن به مجلس نامحرمش رسید
با احتیاط لاله ی ما را سوار کن
زینب بیا سه سالهی ما را سوار کن
با احتیاط خسته شدند این ستاره ها
این گوشپاره ها، سر گوشواره ها
@Maddahankhomein
#معارف_حسینی #ورودیه
🩸حضرت ثامنالحجج علیهالسلام با دستان مبارک خودش، در دهه اول محرم، پرده میآویخت و مجلس روضهای را ترتیب میداد …
جناب دعبل گوید:
🔖 در مثل چنین ایامی (اوائل ماه محرم) بر سید و مولایم علی بن موسی الرضا علیهماالسّلام داخل شدم.
📋 فَرَأَیْتُهُ جَالِساً جِلْسَةَ الْحَزِینِ الْکَئِیبِ وَ أَصْحَابُهُ مِنْ حَوْلِهِ
▪️دیدم که ایشان با حالتی محزون و اندوهگین نشسته است و یارانش دور اویند!
🔖 وقتی مرا دید که میآیم، به من فرمود: خوش آمد به تو ای دعبل! مرحبا به کسی که ما را با دست و زبانش یاری میکند!
🗯 سپس از جای خود به من جای نشستن داد و مرا کنار خود نشاند! سپس به من فرمود: ای دعبل! دوست دارم برایم شعری بخوانی! چرا که این روزها ایام حزنی است که بر ما اهل بیت میگذرد و ایام سرور دشمنان ما مخصوصا بنی امیه است.
🥀 ای دعبل! کسی که بگرید و ولو یک نفر را بر مصائب ما بگریاند، اجر او بر عهده خداست. ای دعبل! کسی که چشمانش بر مصائب ما گریان شود و به خاطر مصیباتی که از دشمنان بر ما رفت بگرید، خدا او را با ما و در زمره ما محشور میکند.
🔖 ای دعبل! کسی که بر مصیبت جدم حسین صلواتاللهعلیه بگرید، حتما خدا گناهانش را میبخشد!
📋 ثُمَّ إِنَّهُ علیهالسلام نَهَضَ وَ ضَرَبَ سِتْراً بَیْنَنَا وَ بَیْنَ حُرَمِهِ وَ أَجْلَسَ أَهْلَ بَیْتِهِ مِنْ وَرَاءِ السِّتْرِ لِیَبْکُوا عَلَی مُصَابِ جَدِّهِمُ الْحُسَیْنِ علیهالسلام
👈 سپس امام علیهالسّلام برخاست و با دست مبارکش پردهای بین ما و اهل و عیال خود آویخت و اهل بیت خود را پشت پرده نشاند تا بر مصائب جدشان حسین علیهالسّلام بگریند.
🔖 سپس متوجه من شد و فرمود: ای دعبل! برای حسین علیهالسّلام مرثیه بخوان که تو یاور ما و مداح ما هستی مادامی که زنده باشی! پس هر قدر میتوانی از یاری ما کوتاهی مکن!
🥀 دعبل میگوید: من گریستم و اشکم جاری شد و شروع به خواندن این اشعار کردم:
📋 أَ فَاطِمُ لَوْخِلْتِ الْحُسَیْنَ مُجَدَّلًا / وَ قَدْ مَاتَ عَطْشَاناً بِشَطِّ فُرَاتِ
▪️ای فاطمه! اگر حسین علیهالسلام را به خاک افتاده تصور کنی که در کنار شط فرات تشنه جان داده است ...
📚بحارالانوار، ج۴۵ ص۲۵۷
📚المنتخب، ص۲۷
✍ ماه عزا آمد دل عالم گرفته
زهرا بُنَیَّ یا بُنَیَّ دم گرفته
هرکس به هرنحوی عزادار شما هست
حتی خدا در عرش خود ماتم گرفته
کوچه به کوچه تا ابد شرمندهی توست
در “مُلک ری” هر خانه رنگ غم گرفته
دیدم که از عشق شما لات محله
رفته برای روضهات پرچم گرفته
راه نجات ما گنه کاران شمائید
با گریه بر تو, توبهی آدم گرفته
حتما پشیمان میشود در روز محشر
لطف تو را هرکس که دست کم گرفته
شاهان عالم ریزه خواران تو هستند
دست گدایی سوی تو حاتم گرفته
بالا سرت هرکس که آمد دست پُر رفت
این “پیروهن” , آن دیگری “خاتم” گرفته
برخیز دور خیمهی زینب شلوغ است
دور و برش را چند نامحرم گرفته
اهل و عیالت بعد تو آقا اسیرند
برخیز تا در خیمه ها آتش نگیرند
@Maddahankhomein
#رویت_هلال_ماه_محرم
وقتی هلال ماه محرم دمیده است
یعنی که ماه روضه و ماتم رسیده است
سالی گذشت گرچه به عصیان ولی خدا
معلوم شد که توبه ی ما را خریده است
از بس که گفته ایم شب و روز یاحسین
ما را گدای سفره ی او بر گزیده است
حب الحسین مایه ی تسکین فاطمه ست
ما را دعای او به محرم کشیده است
اصلا خدا به همره ایل و تبارمان
ما را برای نوکری اش آفریده است
این مرغ دل به شوق طواف حریم او
از طوس تا به کرب وبلا یش پریده است
از ماتم حسین به چشمان اشکبار
خسته ز راه کنج حرم آرمیده است
هر کس ز راه دور سلامی اگر دهد
مولا ز روی مهر سلامش شنیده است
زینب به قتلگه به دل پر ز آه گفت
اینجا کسی برادر من را ندیده است ؟
بشنید تا که صوت اُخَیَّ اِلَیَّ دید
بی سر کنار مادر قامت خمیده است
#جواد_کریم_زاده
@Maddahankhomein
ضبط۲۰۲۴-۰۷-۰۴ ۱۰-۱۷-۲۵.mp3
5.71M
▪️شب اول محرم
▪️#واحدنوسمحرمسال۱۴۰۳
▪️بنداول▪️
بازم محرم اومده شور عزا بر پا شده
درهای روضه حسین روی دو عالم وا شده
مرثیه های محتشم نقشه روی دیوار و در
بانی داغ کربلا بازم خود زهرا شده
در مجلس شاه شهید فوج ملائک بسته صف
بر سینه و سر می زنه در کربلا شاه نجف
پیراهن غرق به خون شد زینت عرش خدا
نجوای زهرا می رسه بر گوش جان از هر طرف
شهید غریبم حسین
▪️بنددوم▪️
دردا که در پیش فرات لب تشنه بودی ای حسین
آغوش خود را بر روی نیزه گشودی ای حسین
جسم شریف و پاک تو بر روی خاک افتاده بود
بر دوش پیغمبر مگر زینت نبودی ای حسین
عرش خدا بودی و بر روی زمین افتاده ای
با صورت غرق به خون از صدر زین افتاده ای
دردا که با ضرب لگد شد پیکر تو زیر و رو
در پنجه های خنجر شمر لعین افتاده ای
شهید غریبم حسین
▪️بندسوم▪️
غرق به خونه پیکرم گلگون شده کنج لبم
درد و بلاتو می خرم با جونم ای ماه شبم
عیبی نداره تشنمه زخمی شده بال و پرم
وقتی که سنگم می زنن گریون حال زینبم
عیبی نداره بسته شه تو راه تو دستای من
عیبی نداره پاره شه از تشنگی لبهای من
فکر خودت باش و به فکر کودک ششماهه باش
فکر اسیری رباب و دخترت آقای من
نیا سوی کوفه حسین
محسن طالبی پور
@Maddahankhomein