eitaa logo
مجمع الذاکرین خمین🎤
1.3هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
413 ویدیو
238 فایل
🕋بنام خدای بی نیاز🕋 پدرم گفت علی،عاشق مولا شده ام بین مردم همه جا والهُ شیدا شده ام مادرم داد به من درس محبت با شیر نوکرُ ریزه خور سفرهٔ زهرا شده ام 🎤👋بامابروزمداحی‌کن.👌🎤 https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
مشاهده در ایتا
دانلود
🌱فاطمه شمشیری از جلال علی بود.... سفره یِ زهرا فقط حلال علی بود... 🌱تار شد و کم نشد تلألوءِ نورش.... فاطمه خورشید لم یزال علی بود.... 🔅السَّلامُ عَليکَ يا اَميرالمؤمنين علي ابن ابى طالِب عليه السلام. 🔅السَّلامُ عَلیَکِ یا فاطِمَةَ الزَّهرا سلام اللّه عَليها. https://eitaa.com/Maddahankhomein
❁﷽❁ 💝 ❤️ ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─ رزق ما یکشنبه ها از خوانِ زهرا وعلیست آبــرو داریـم اگر ، از اعتبــار حیـــدر است ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─ ✍رقیه سعیدی (کیمیا) https://eitaa.com/Maddahankhomein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بنیان کن منکر و مناهی است علی رونق ده دین و دین پناهی است علی در دامنش آویز که در هر دو جهان سرچشمۀ رحمت الهی است علی شایسته ترین مرد خدا بود علی در شأن نزول هل اتی بود علی هرگز به علی خدا نمی باید گفت لیک آینۀ خدا نما بود علی سر دفتر عالم معانی است علی وابستۀ اسرار نهانی است علی نه اهل زمین که آسمانی است علی فی الجمله بهشت جاودانی است علی از دین نبی شکفته جان و دل من با مهر علی سرشته آب و گل من گر مهر علی به جان نمی ورزیدم در دست چه بود از جهان حاصل من تا حبّ علی و آل او یافته ایم کام دل خویش مو به مو یافته ایم وز دوستی علی و اولاد علی است در هر دو جهان گر آبرو یافته ایم یکشنبتون متبرک به حضرت علی علیه السلام https://eitaa.com/Maddahankhomein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها ای حریر چرخ پای انداز تو مه چراغ محفل اعزاز تو آفتابت فوج عصمت را یَزک اخترانت چهر عفّت را زرک از شراب وحدتت رنگ شفق وز سحاب رحمتت نور فلق کهکشان صفُّ النِّعال درگهت سرمه سای چشم مَه خاک رهت شمسه ی کاخ رسالت روی تو مَهبَطِ روح و ملک مشکوی تو چلچراغ محفل اُمُّ القُری نور یثرب بضعه ی خَیرُ الوَری ماه بر باب جلالت حلقه زن بوریای محفلت عِقد پرن درة البیضای اکلیل وفا غایة القُصوای آزرم و حیا جلوه ی نه گنبد از خاک درت وز فروغ لایزالی گوهرت پیر گردون سر چو بر پایت نسود زد به نیل غصّه شولای کبود شد مکدّر ماهتاب شب فروز کو نبیند آفتابت را به روز باد از کویت چو راهی شد به باغ گل شد از انفاس قدسی تردماغ تا زکویت پا صبا در خلد هِشت تازه شد جان ریاحین بهشت از مسیرت تا غبار انگیز شد نافه ی غبرا عبیر آمیز شد ای صفای آب حیوان از لبت بلکه فیضش از زلال مشربت در تنافس قدسیان بر خدمتت ماسوا مهمان خوان رحمتت یکشنبتون متبرک به حضرت فاطمه سلام‌الله علیها https://eitaa.com/Maddahankhomein
کاروان اسرا وارد شهر کوفه شد. کوفیان جمع شدند تا ببینند این اسیرانی که مردانشان بر حاکم وقت خروج کرده‌اند کیستند؟ مردان ابن‌زیاد دور اسرا را گرفته‌ بودند و مست از این پیروزی ظاهری بودند. ابن‌زیاد می‌خواست همه ببینند عاقبت خروج بر یزید چیست! تا به حالا اسیرانی که به این شهر وارد می‌شدند دو ویژگی داشتند ۱- نامسلمان بودند ۲-غیرعرب بودند. حالا این اسیران هم شبیه همان‌ها وارد شهر شدند اما هم به زبان عربی فصیح صحبت می‌کردند و هم آیات قرآن را می‌خواندند. ماجرا جالب شده بود که ناگهان با پرسش زنی، شالوده فکر و خیالات کوفیان فروریخت. زنی پرسید شما اسیران کدام قومید؟ گفتند ما اسیران از خاندان پیغمبریم. مردم تازه فهمیده بودند چه شده است. و حالا شروع به سرزنش خود می‌کردند. اما چه فایده؟ بعد از حسین سرزنش چه سودی دارد؟ بعد از حسین هزار هزار هم که کشته شوی و بکشی حسین که زنده نمی‌شود! ننگ کشتن حجت خدا که پاک نمی‌شود. زینب کبری که بار حفاظت از جان امام سجاد را به دوش می‌کشید و علمدار کاروان اسرا بود آغاز به سخن کرد. یک اسکتوا گفت و همه ساکت شدند. حتی باد هم نوزید. حتی زنگ شتران به صدا حرکت در نیامد. او آن‌روز علی ترین زن روی زمین بود. https://eitaa.com/Maddahankhomein
بسم الله الرحمن الرحیم «کلاغ پر» وقتی کشید مرغ دلم تا عراق،پر تا پای مرز رفتم و گفتم فراق پر حالا که باز کرده‌ای آغوش سوی من باید درآورد دلم از اشتیاق، پر تمثال توست بر در و دیوار و میزند از شوق کربلای تو حتی اتاق پر ما را کنون که دور خودت جمع کرده‌ای ای عشق! تا قیام قیامت، نفاق پر! در روضه‌ات مرا که دعا کرد مادرم از طالعم کشید در آن لحظه «عاق» پر روی سیاه در حرمت میشود سفید وقتی کبوتر تو شدم پس، کلاغ پر! فطرس همیشه قبل ورودش به صحن تو با گریه میکشد دم ایوان به طاق، پر از بس حریم قدسی‌ات اعجاب آور است میریزد از ملائکه هم در رواق پر در انتظار پخت و پز بزم ماتمت هر لحظه میکشد دل دیگ و اجاق پر در حسن میزبانی‌ات این بس که اربعین هر چشم درمی‌آورد از آن سیاق، پر https://eitaa.com/Maddahankhomein
بسم الله الرحمن الرحیم خاتم هرجا سراغی، از غم گرفتیم در سینه بزم، ماتم گرفتیم در هرمقامی، خدمت گزیدیم سینه زدیم و، پرچم گرفتیم اکسیر اعظم، ذکر حسین است عالم به‌هم ریخت، تا دم گرفتیم سنگ دل ما، با گریه شد آب از چشمه‌ی چشم، زمزم گرفتیم گریه برای، داغ تو بوده ارثی که ما از، آدم گرفتیم ما سنگ بودیم، با گریه بر تو حکم نگین از، خاتم گرفتیم لطف تو بیش از، این حرف‌ها بود لطف تو خیلی‌ست، ما کم گرفتیم https://eitaa.com/Maddahankhomein
ایستاده در راه ز نخل مصطفی چیدند بی رحمانه حاصل ها چقدر آتش ازین مجمر خدا ، افتاد بر دل ها نباشد سخت‌ تر زین مرحله از بعد عاشورا که باید چشم ما افتد به چشم خیل قاتل ها به روی ناقه ی عریان نشسته کوهی از ایمان که افتاده به دست و پای او زنجیر باطل ها به گِل افتاده اکنون قافله ای ساربان بنگر ز اشک زینب کبراست مانده ناقه در گِل ها برای آن که ننشیند به قلب داغداران غم ز روی نیزه می تابند سرها سوی محمل ها سری بر نیزه و زینب کنارش، نیست اندوهی کنار دوست آسان می شود اینگونه مشکل ها رود منزل به منزل کاروان با داغ عاشورا خداوندا درین وادی چه دلگیرند منزل ها « شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل کجا دانند حال ما سبکباران ساحل ها » به خط عشق «یاسر» می نویسد روی لوح دل نباشد هيچ نُقصانی میان جمع کامل ها محمود تاری «یاسر» https://eitaa.com/Maddahankhomein
یا عقیله العرب(س) از ضربِ عشق جمع مکسر شکسته بود آیینه وار قلب پیمبر شکسته بود پروازدرهوای اسارت محال بود بال و پرِ کبودِ کبوتر شکسته بود پیشانی برادر او را شکست؟نه از دست سنگ ها دلِ خواهر شکسته بود باچشمِ خویش دید که امواجِ آفتاب در بین تیغ و نیزه و خنجرشکسته بود انگار کربلای نگاهش مدینه شد انگار باز پهلوی مادر شکسته بود اصلا معادلات به هم خورده بود چون خود‌کار پاره پاره و دفتر شکسته بود https://eitaa.com/Maddahankhomein
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
زمینه حضرت زینب سلام الله علیها ایام اسارت آل الله گریه پشت گریه/غصه پشت غصه روزای اسارت/زینبو کشته غصه غصه یکی دو تا نیس غصه که قحط آب نیس این روزا روضه اینه جای زینب و سکینه تو مجلس شراب نیس میشه با این یه جمله هم جون داد اسم زینب سر زبون افتاد واسه روضه همین بسه امشب دخلت زینب علی ابن زیاد ــــــــــــــــــــــــ سیلی پشت سیلی/نیزه پشت نیزه چند تا دخترا رو/تا حالا کشته نیزه؟ غصه یکی دو تا نیس غصه که بی شماره اس روضه همینه آره میگم با یه اشاره روضه لباس پاره اس روضه خون امشبو نزن فریاد نرسه روضه هات به گوش باد چشم سقا رو نیزه ها بسته س دخلت زینب علی ابن زیاد وحید محمدی https://eitaa.com/Maddahankhomein
◾بازار کوفه و شام بخواب ناز رفته اصغر من به روی نی سر نیلوفر من نگفتی بعد من بیچاره میشه به راه شام و کوفه مادر من 😢 سربازار دیدم قد کشیدی ز روی نیزه مادر را ندیدی دو دستم بسته و قدم خمیده تمام ناله‌هایم را شنیدی 😢 سرت بر روی نی سردار گشتی روانه جانب بازار گشتی تمام نیزه‌داران مست هستند تکان داده سرت بیدار گشتی 😢 الا ای کودک ببریده حنجر بیا پایین ز بالا پیش مادر چرا چشمان خونبار تو بازه سرت بادا سلامت پای تا سر ◾بازار کوفه خورشید فاطمی ز سر نیزه سر زده تا منتهای عرش برین بال و پر زده رنگ شفق گرفته زخون لاله‌گون شده آیات کهف خوانده به دلها شرر زده https://eitaa.com/Maddahankhomein