بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_زینب_س_کوفه
▶️
به روی نی سر تومیبرد هوش ازسر زینب
چه سازد چون کند بیتودل غمپرور زینب
به سان شمع میسوزی به روی نی ولی افسوس
که چون پروانه ازغم سوخته بال وپر زینب
جدایی من وتو ای برادر غیر ممکن بود
اگر ممکن شود روزی، نگردد باور زینب
بخوان قرآن که قرآن خواندنت را دوست میدارم
که میبخشد صدای تو توان برپیکر زینب
دهد هر تار موی تو خبر از مادرم زهرا
گمانم بودهای دیشب به نزد مادر زینب
من ژولیده میگویم که زینب گفت با افغان
به روی نی سر تو میبرد هوش ازسر زینب
#ژولیده_نیشابوری
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#امام_حسین_علیه_السلام
#مناجات
میزنم دم ز ولای تو اباعبدالله
دلم افتاده به پای تو اباعبدالله
پیش هر بی سروپایی که گدایی نکنم
من گدایم گدای تو اباعبدالله
باهمه خیل گدایی که در خانه توست
کم ندیدم ز عطای تو اباعبدالله
مادرم گفت اگر این همه عزت داری
پدری کرده برای تو اباعبدالله
ای که آرامش جان علی و فاطمه ای
جان عالم به فدای تو اباعبدالله
کعبه دور سر شش گوشه تو میگردد
مروه دنبال صفای تو اباعبدالله
این ورودی جنان یا در باب القبله است؟
چه بهشتی است سرای تو اباعبدالله
بی جهت نیست حرم هرشب جمعه غوغاست
زائر توست خدای تو اباعبدالله
کاش محشور شوم روز قیامت آقا
با تو و با شهدای تو اباعبدالله
زودتر از همه سیراب شود از کوثر
زائر کرببلای تو اباعبدالله
یاری مادر تو حضرت زهرا کرده
هر که گرید به عزای تو اباعبدالله
مادرت هرشب جمعه به حرم می آید
میزند ناله برای تو اباعبدالله
مادرت هر شب جمعه به حرم میشنود
ناله واولدای(واعطشای) تو اباعبدالله
پیش چشمان تر تو پسرت را کشتند
جگرم سوخت برای تو اباعبدالله
بی جهت نیست زمینگیرشدی پیش تنش
تکه تکه شد عصای تو اباعبدالله
خواستی موی سفید تو نبیند زینب
خون او گشت حنای تو اباعبدالله
اولین مرتبه بود از حرم آمد بیرون
خواهر تو زقفای تو اباعبدالله
این همه دیده نامحرم وزینب،ای وای
خوب شد بود عبای تو اباعبدالله
شاعر: #عبدالحسین_میرزایی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
🍃🏴 نذر شهادت امام خیمه نشین
#حضرت_زین_العابدین_علیه_السلام 🍃🏴
در خیمه ماند و داغ دید و قسمتش تب شد
بعد از پدر پشت و پناهِ عمّه زینب(س) شد
آتش کشیدند و به غارت رفت هر چه بود
بسکه هجوم آورده؛ خیمه نامرتّب شد
روز دهم با رأس ِ بر نیزه به پایان یافت
قدّش خمید و روزگارش بعد از آن شب شد
در پیش چشمش یک نفر رفت و طناب آورد
حرف از اسارت آمد و صبرش لبالب شد
با دست بسته خیره شد بر ناقه! اشکش ریخت
در محضرش زانو زد و مَرکب مؤدّب شد
میدید عمّه در شلوغیِ سرِ بازار
با چادرش رو میگرفت و بد معذّب شد
هم داغ، هم بارِ امامت روی دوشش داشت
با خطبۂ جانانه اش ناجیِ مذهب شد
سی سال گریه کرد هر جا آب را می دید
تا که به «سیدّالبُکا» آقا ملقّب شد!
#ألسلام_علیک_یا_علی_بن_الحسین
#یاسیدالساجدین_أدرکني
#عرض_تسلیت
#مرضیه_عاطفی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
❁﷽❁
مِثْلِ عبّٰاسْ كَسْي هَسْت دِلٰاوَر بٰاشَد
بٰاْ هَمِهْ تِشْنِگي اَشْ يٰادِ بَرٰادَر بٰاشَد
مِثْلِ عَبّٰاسْ كَسيْ هَسْت كِهْ سَقّٰا بٰاشَد
جِگَرِ سُوخْتِه اشْ حَسْرَتِ دَريٰا بٰاشَد
مِثْلِ عَبّٰاسْ كَسْيْ هَسْتْ اَبٰابيلْ شَوَد
بٰالُ و پَر سُوخْتِه ، هَمْسٰايِه جِبْريلْ شَوَد
هيچ كَس مِثْلِ اَباالْفَضْلِ وَفٰادٰار نَبُود
لٰايِقِ تَشْنِگيُ و اِسْمِ عَلَمْدٰار نَبُود
هَر كَسْي خْوٰاست كِهْ فَردٰا بِه شَفٰاعَتْ بِرِسَدْ
يٰا اَباالْفَضْلِ بِگُوييد بِه سَلٰامَتْ بِرِسَد
#التماس_دعا
https://eitaa.com/Maddahankhomein
🏴السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْعَبْدُ الصَّالِحُ الْمُطِيعُ لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِمْ.
بنویسید که در علقمه عباس افتاد
قطره اشکی شد و بر چادر زهرا افتاد
عمق این مرثیه رامشک وعلَم میدانند
داستان را همه اهل حرم می دانند
بعد عباس دگر آب سراب است، سراب
غیر آن اشک که درچشم رباب است،رباب
داغ پرواز تو بر سینه اثر خواهد کرد
رفتنت حرمله را حرمله تر خواهد کرد
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#امام_حسین_علیه_السلام
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#مسمط_مثلث
قلم شدم بنویسم قسم به باور زینب
قسم به عشق ، حسین است نامِ دیگر زینب
حسین اول زینب حسین آخر زینب
دخیلِ چادر او آسمان و هفت فلک هم
فقیرِ درگَهِ او تا همیشه نان و نمک هم
نَه ما که مُلک و مَلک هم به زیر شهپرِ زینب
ملیکهی ملکوت و جلیلهی جبروت و
بهشتِ هر بَرَهوت و تمام ، غرق ثبوت و
و روشن است عَوالم زِ نورِ انورِ زینب
اگر به خُطبه نشیند علیست در کلماتش
اگر که جلوه کند فاطمه است در جلواتش
که زنگِ قافلهی عشق هم مسخر زینب
خداست مَحوِ حجابش نبیاست ماتِ نقابش
حسن زمانِ نمازش گرفته است به قابش
تمامِ خانهی زهرا به گِردِ محورِ زینب
اگر که پَرده تکانَد زمین به خاک نشاند
و هرچه هست در عالم به دورِ خویش دَوانَد
که میبَرند همه روزی از در زینب
حمایل است برایش دو تیغِ اَبروی عباس
نشسته نقشِ قدومش به رویِ زانوی عباس
به سینه است دو دستش همیشه در بَرِ زینب
صدای اکبرش آمد دَمِ اذان که رسیدیم
قدم گذار بر این خاک عمه جان که رسیدیم
دلش گرفت از اینجا دلِ مطهر زینب
برادران همه هستند در این زمان همه هستند
هزار شکر به گِردش که مَحرمان همه هستند
دو صف شدند رَوَد خیمه لشکرِ زینب
رسید و دید بلا را شنید همهمهها را
نشست و ریخت به معجر غبارِ کرببلا را
به گریه گفت مَرو آه حسین از سرِ زینب
چقدر حول و هیاهو چقدر نیزه در آنسو
چقدر تیغِ بلند و چقدر تیرِ سه پهلو
قسم به اینهمه بانو قسم به مادرِ زینب
بجای آب فقط سنگ و خار و سراب است
صدای نالهی من نَه که التماس رُباب است
بیا بزن دو سه باره گِره به معجرِ زینب
گذشت روزِ دهم شد دو طفلِ سوخته گُم شد
دوباره شانهی خانم اسیرِ زخمِ صدم شد
میانِ خیمه و گودال دویده یکسره زینب
چقدر نیزه کشیده میان دشت دویده
چقدر خورده زمین و گمان کنم که بُریده
و خیره مانده به جایی نگاهِ آخر زینب
دوید شیرزن آمد به جنگ تن به تن آمد
رسید موقعِ غارت برای پیرهن آمد
ولی چه دیر رسید و شکست پیکر زینب
میان آنهمه دشمن صدا زد ای سرِ بی تن
حرامی است و حرامی حسین چشم تو روشن
هزار دشمن و یک زن همه برابر زینب
به ناله گفت نخندید به خاک و خون ننشانید
به داد گفت نَدُزدید به هر طرف نکشانید
زد آنقدر زِ جگر داد سوخت حنجرِ زینب
"سری به نیزه بلنداست در برابر زینب
خداکند که نباشد سر برادر زینب"
رسیده ناقه* کجایی امیر لشکرِ زینب
#حسن_لطفی
*در مقاتل آمده است،امام سجاد علیهالسلام میفرمایند که ناقهی عریان من لنگ و علیل و ناقهی عمه مان لاغر و استخوانی بود.
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#دوبیتی_زبانحال_حضرت_زینب(س)
خودم دیدم گلم را سر بریدن
لباس یوسف من را دریدن
خودم دیدم علیِ اکبرش را
دراین صحرا به خاک و خون کشیدن
خودم دیدم اَقاقی گشت پرپر
تو گویی نیز باغی گشت پرپر
سرش پرخون، دو دستانش بُریده
وَ چشم مستِ ساقی گشت پرپر
خودم دیدم که قاسم روی خاک است
تنش هم غرق خون و چاک چاک است
خودم دیدم زِ تل عبداله اش را..
که روی پای مولایش هلاک است
خودم دیدم تمام صحنه ها را
علیِ اصغر و تیر جفا را
نه تنها قلب مولا و ربابه..
غم اصغر شرر زد کربلا را
خودم دیدم حسینم لاله گون بود
لبِ تشنه، لبِ دریای خون بود
خودم دیدم میانِ قتلگاهش..
که تیر و نیزه از جسمش برون بود
خودم دیدم تنِ شَه از قفا شد
تمامِ یار و اصحابش فدا شد
خودم دیدم که آخِر پیش زهرا
سرش هم بر سرِ سرنیزه ها شد
منی که دیده بودم در مدینه
شرار آتش و مسمار و سینه
ولی حالا میانِ کربلا زد..
به اهل و خیمه آتشها زِ کینه
منی که دیده بودم خون جگر را
میانِ تشت، لخته لخته خون ها
پس از اَندوهِ کوفه آه..دیدم
به بزم شام تشت و رأس مولا
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
#مرثیه_حضرت_زینب_س
https://eitaa.com/Maddahankhomein
🏴حدیث عشق🕊
حدیث عشق تو دیوانه کرده عالم را
به خون نشانده دل دودمان آدم را
غم تو موهبت کبریاست در دل من
نمی دهم به سرور بهشت این غم را
غبار ماتم تو آبرو بمن بخشید
به عالمی ندهم این غبار ماتم را
زمان به یادعزایت محرم است حسین
اگر چه شور دگر داده ای محرّم را
اگر بناست دمی بی تو بگذرد عمرم
هزار بار بمیرم نبینم آن دم را
گدای دولت عشقم،که فرق بسیار است
گدای دولت عشق و گدای درهم را
به نیم قطره ی اشک محبّتت ندهم
اگر دهند به دستم تمام عالم را
محبّت تو بود رشته ی نجات مرا
رها نمی کنم این ریسمان محکم را
به عاشقان تو نازم که بهر جانبازی
گزیده اند همیشه خط مقدم را
گناهکارم و یک عمر چشم گریانم
به زخم های تو تقدیم کرده مرهم را
به یمن گریه برای تو روز محشر هم
خموش می کنم از اشک خود جهنم را
سخن زسوز دلت با که می توان گفتن
که سوختی دل بیگانه را و محرم را
نشست تخت سلیمان به خون چو یاد آورد
حدیث قتلگه و ساربان و خاتم را
سپهر از چه نشد پاره پاره آن ساعت
که نقش خاک زمین دید عرش اعظم را
روا نبود که امت به سر بریدن تو
دهند اجر رسالت رسول خاتم را
بنات فاطمه را بانگ العطش بر چرخ
به جای آب بجوشد زسینه خون یم را
لب از ثنات نگیرد دمی، اگر ببرند
هزار مرتیه دست و زبان (میثم) را
غلام رضا سازگار
https://eitaa.com/Maddahankhomein
تک حضرت زینب س...mp3
6.45M
سبک تک، شور حضرت زینب سلام الله علیها..
یازینب
سلام الله علیها زینب
شفیعه ی دودنیا زینب یازینب
بی بی جان
تویی تفسیر کل قرآن
شده ذکر تو ذکر طوفان بی بی جان
نور سماواتی زینب فاتحِ شاماتی زینب
عمه صاحب الزمان عمه ساداتی زینب
عقیلة العربی تو هاشمی نسبی زینب زینب زینب
تو بانوی همه ای تالی فاطمه ای زینب زینب زینب
یازینب یا بنتِ علی...
حلمایی
تو بانوی همه دنیایی
تو کوفه وارثِ مولایی حلمایی
بانویی
تو شام همه دیدن حق گویی
تو حیدری و حمزه خویی.. بانویی
راوی عاشورا زینب خطبه ی تو غرا زینب
کاخ یزیدی شد ویران با غضب تو یا زینب..
تو صاحبِ علمی محافظ حرمی زینب زینب زینب
بی ذوالفقار اومدی سر یزید و زدی زینب زینب زینب
یازینب یا بنتِ علی...
یاعباس
خدایِ جود و تقوا عباس
نوای ارمنی ها عباس یاعباس
آقایی
برای خیمه ها سقایی
امیرِ کشور دلهایی.. آقایی
میر و علمداری عباس شیرِ سپهداری عباس
علقمه دشمن هم میگفت حیدر کراری عباس
تو نافذ البصری در آسمان قمری مولا مولا مولا
ای عشق ام بنین تویی تو شاه زمین مولا مولا مولا
یا عباس یا ابن علی...
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
#شور_حضرت_زینب_س
#زمینه_حضرت_زینب_س
#شور_حضرت_عباس_ع
https://eitaa.com/Maddahankhomein
مناجات با امام حسین
هفتمین روز شهادت تا اربعین
مصائب آل الله علیهم السلام
روز هفتم بر سرِ قبرِ عزیزان میروند
کاین تسلی بر دلِ رنجورِ طفلان میدهد
مجلسی بر پا شود بهرِ گلِ پرپر شده
این محافل مرحمی بر آن غمِ دلبر شده
من فدای آن عزادارانِ مولای غریب
آن گرفتاران،به چنگِ ظالمانِ نا نجیب
مجلسی هم شد به پا در کوفه و شامِِ بلا
عیش و نوشی بود و بزمِ کافرانِ بی حیا
شیون و زاری و آهِ اهلِ بیتِ آن امام
ناله بود و گریه بود و تازیانه مستدام
بعدِ چهل روز ناله ها گردِ مزار آغاز شد
شِکوِه از جور وجفا پیوسته بر لب باز شد
خواهری با قدِ خم با یک دلِ پر درد و آه
میزند بر سینه و سر کِی برادر کن نگاه
از رقیه تو مپرس از طفلک شیرین سخن
اربعین آمد ندیدم جز غم و درد و مَحَن
گوشه ویرانه شد آرام آن مظلومه ات
بی کفن شد دفن،آنجا دخترِ دردانه ات
✍️ #محمود_یوسفی_مشهد
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#حضرت_زینب_س_مصائب
#حضرت_زینب_س_اسارت
چگونه داغها را میگذارد پشت سر زینب
کجا؟ کی؟ میگذارد چشم بر هم در سفر زینب
فقط با دیدن عباس دائم زنده میگردد
تمام خاطراتی را که دارد از پدر زینب
به جز آن روزهایی که به همراه برادر بود
ندیده روز خوش در زندگی از هر نظر زینب
جگرسوز است داغش مثل اقیانوسی از آتش
اثر بخش است آهش، چون دعا وقت سحر زینب
اگر چه بر فراز نیزه "رد الشمس" را دیده
ولی با خطبههایش میکند "شق القمر "زینب
طنین خطبههایش در دل افلاک میپیچد
و کاخ ظالمان را میکند زیر و زبر زینب
دل اهل حرم با بودنش گرم است و شکی نیست
که بوده یک تنه اندازهی صدها نفر زینب
خبر دارم که در طول مسیر، از کربلا تا شام
نبوده لحظهای از حال طفلانْ بیخبر زینب
خبر دارم تنش با تازیانه گرم صحبت بود
زمانی که برای کودکان میشد سپر زینب
شبیه کوه یا آتشفشانی ابری و خاموش
گذشته از کنار خیمههای شعلهور زینب
رباب و ام کلثوم و رقیه، حضرت سجاد
اگر چه داغها دیدند اما بیشتر زینب
زمانی که حسین آرام میزد دست و پا در خون
کبوتروار در گودال میزد بال و پر زینب
شکستهتیرها و نیزهها را زد کنار اما
صدای آشنایی را شنید از دور و بر زینب
صدای نالهی مادر میآمد از دل گودال
شبیه نالههایی که شنید از پشت در زینب
✍ #احمد_علوی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#حضرت_زینب_س_مصائب
هرچند پای خستۀ زینب توان نداشت
هرچند بین قافله جانش امان نداشت
بار امانتی که به منزل رسانده است
چیزی کم از رسالت پیغمبران نداشت
جز گیسوان غرق به خون روی نیزهها
در آتش بلا به سرش سایهبان نداشت
آیا به جز حوالی گودال، ساربان،
راهی برای رفتن این کاروان نداشت؟
یک شهر چشم خیره و... بگذار بگذریم
شهری که از مروّت و غیرت نشان نداشت
آری هزار داغ و مصیبت کشیده بود
اما تنور و تشت طلا را گمان نداشت
دیگر لب مقدس قرآن کربلا
جایی برای طعنۀ آن خیزران نداشت!
✍ #یوسف_رحیمی
https://eitaa.com/Maddahankhomein