#مناجات #امام_حسین
خواب بودم، در میانِ خواب دستم را گرفت
وقت غفلت "حضرت توّاب" دستم را گرفت
قبلِ توبه کردنم دل را به سوی خود کشید
من نگفتم که مرا دریاب، دستم را گرفت!
سر به زیر و دل شکسته، از همه رانده شدم
دید تنهایم خودش بی تاب دستم را گرفت
روز... نه... می خواست شرمنده نباشم پیش خلق
صبر کرد و در شبِ مهتاب دستم را گرفت
معصیت کردم... قساوت در دلم آمد ولی
اشک، این سرمایه ی نایاب دستم را گرفت
وقتِ معصیت عبایش را به دورِ من گرفت
آبرویم را خرید ارباب... دستم را گرفت
گفتنِ یک بار ذکر دلربای "یاحسین"
بیشتر از سجده در محراب دستم را گرفت
تشنه بودم، بالب تشنه به سویم آمد و...
... قبل از آنی که بگویم آب دستم را گرفت
روضه خوان بالای منبر از سر بر نیزه خواند
روضه ی خورشید عالم تاب دستم را گرفت
#محمد_جواد_شیرازی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
🔷السَّلامُ عَلَیْكَ یابَقِیَّةَ اللَّهِ فى اَرْضِهِ🔷
#سالروز_تخریب_قبور_بقیع
#مناجات با امام زمان علیه السلام
درد دل ما بی تو فراوان شده آقا
دل همه امروز پریشان شده آقا
بد می گذرد زندگی مردم دنیا
بی تو همه ی سال ، زمستان شده آقا
ای باب نجات همگان دست بجُنبان
تو نیستی و بد شدن آسان شده آقا
آرامش دنیای نفس گیر ، کجایی
بدجور جهان بی سر و سامان شده آقا
حال دل بیچاره ما تا تو نباشی
مانند بقیعی است که ویران شده آقا
داده است به ما سوختگان جانِ دوباره
رویای بقیعی که چراغان شده آقا
ای کاش نمیریم و ببینیم که آنجا
چون کرببلا یا که خراسان شده آقا
محمد حسین رحیمیان
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#حضرت_عبدالعظیم_حسنی_علیه_السلام
#مناجات
#مربع_ترکیب
گاهی مسیر عشق طولانی و باریک است
این راه، پر پیچ و خم است و غرق تشکیک است
دنیای شهر من اگرچه گاه تاریک است
احساس من این است که خورشید نزدیک است
هر چند تا خورشید راهی دور را دارم
در شهرم اما شعبه ای از نور را دارم
با اینکه از این خاک هستم اهل ایرانم
در خانه ام بر خان آل الله مهمانم
عمریست زیر دین سلطان خراسانم
در شهر تهران نیز این را خوب می دانم
روزی خور لطف حضور یک کریمم من
چون میهمان خان شاه عبدالعظیمم من
ما از شراب گندم این خطه مِی داریم
از این شراب ناب، مستی ها ز پی داریم
دیگر هوای جنت و فردوس، کی داریم؟
وقتی جنانی را نهان در خاک ری داریم
درّی ز دریای ولا را در صدف داریم
یکجا مدینه، کربلا، مشهد، نجف داریم
همسایه زیر سایه ات عمریست آرامم
از کودکی جلد تو و این دانه و دامم
با آب سقا خانه هایت تر شده کامم
شب های جمعه در حریمت گرم احرامم
شب های جمعه روضه دار اهل تهرانی
با زائران یا نور یا قدوس می خوانی
عبدالعظیمی و تو را تعظیم، مرسوم است
هر کس که منکر شد تو را از فیض محروم است
اوج مقاماتت برای شیعه معلوم است
در ذیل اوصاف تو تصدیقات معصوم است
با چار معصوم زمانت همنفس بودی
بعد از امامانت برای شیعه بس بودی
تو کیستی که از سراپایت خدا جاریست
در غربت نام تو حسّی آشنا جاریست
در گلشن جود تو عطر مجتبی جاریست
در هر سلام زائرانت کربلا جاریست
ما را به سمت کربلا چشم تو راهی کرد
باب محرم را تو بر ما باز خواهی کرد
#محمد_بیابانی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#مناجات #زمزمه_خوانی
«چرا تو ای شکستهدل! خدا خدا نمیکنی
خدای چارهساز را، چرا صدا نمیکنی»
برای درد بیدوا، چرا دعا نمیکنی
بیا چو مرغ شب بخوان، ترانۀ خدا خدا
الا که نامهای سیه، به دست خالیات بود
سر شک تو نشانهای،ز خسته حالیات بود
دل شکسته شاهدِ شکستهبالیات بود
شکسته بال من بیا، سفر کنیم تا خدا
شبی بیا و تا سحر به هر ستاره سر بزن
از این قفس به آسمان، کبوترانه پر بزن
به خاک عجز و بندگی، گلاب چشم تر بزن
شتاب کن که میخرد، سِرشکِ توبه را خدا
خدا به اشک نیمهشب، ثواب میدهد بیا
خدا به نالۀ سحر، جواب میدهد بیا
خدا براتِ دوری از عذاب میدهد بیا
بیا و آشتی کن ای دل رمیده با خدا
الا که بذر معرفت، به سینه کاشتی بیا
شبی که اشک حسرتی،به دیده داشتی بیا
بیا به درگه خدا، برای آشتی بیا
بیا که میخرد ز ما، طاعت بیریا خدا
بیا و شستوشو بده، ز دل غبار کینه را
چرا صفا نمیدهی، حریم پاک سینه را
چرا صدا نمیزنی، شهیدۀ مدینه را
به حرمت حبیبهاش، نظر کند به ما خدا
چرا به خیل عاشقان، تو اقتدا نمیکنی؟
چرا به یاد نینوا، چو نی، نوا نمیکنی
چرا به پای دل سفر به کربلا نمیکنی
حسین اگر رضا شود، شود ز ما رضا خدا
اگر که جام دیدهات،ز گریه لب به لب شود
اگر به رسم عاشقی، دلت خداطلب شود
سفینةالنجات ما، حسین تشنهلب شود
خداست با حسین ما،حسین ماست با خدا.
#محمدجواد_غفورزاده
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#مناجات #امام_رضا_علیهالسلام
در ظل روزگار شما یاابالحسن
هستیم ریزهخوار شما یاابالحسن
چون شمع جاننثار شما یاابالحسن
آهوی در حصار شما یاابالحسن
از خیل دوستدار شما یاابالحسن
مشهد زمین نیست ولی آسمان که هست
مشهد بهشت نیست ولی بیش از آن که هست
مشهد کرانه نیست ولی بی کران که هست
شکر خدا برای سرم آستان که هست
شد قبلهام دیارِ شما یاابالحسن
باید گرفت زیر پر جبرئیل را
باید که پا برهنه ببینی خلیل را
در صحن انقلاب ، می سلسبیل را
لطف کثیر حضرت و ظرف قلیل را
چشمِ من و غبارِ شما یاابالحسن
عالم علی و در همه جا سر به سر علی
آئینه شد خدا و علی ضرب در علی
دل گفت علی و دیده علی و جگر علی
هشت است روبروی من و جلوهگر علی
جانم فدای چار شما یابالحسن
از شوق و عشق تا به قیامت بایستد
هرکس که روبروی ضریحت بایستد
حتی زمان ، زمان زیارت بایستد
دریا از این شکوه به حیرت بایستد
در پای آبشار شما یاابالحسن
وقتی که چشمهام سحر خیز میشود
شبها حرم عجیب دل انگیز میشود
از بس عنایت است سرازیر میشود
حج مشهد است ، قسمت ما نیز میشود
حاجی شدم کنار شما یاابالحسن
یک ذره کم نمیشود این اشتیاقها
شکر خدا دوباره من و این رواقها
امشب نشستهام بنوسيم به طاقها
اینجا پر از شفاست از این اتفاقها
کارخداست کار شما یاابالحسن
پیری رسید و پنجره فولاد را گرفت
یک گریه باز صحن گوهرشاد را گرفت
یک اشک چشم جامع الاضداد را گرفت
عطری وزید و یک دل آباد را گرفت
از سمت کفشدار شما یاابالحسن
بعد از حرم همیشه منم با خماریاش
دل تنگ لحظه لحظهی شادی و زاریاش
مبهوت شمسههای طلا ، نقره کاریاش
حس وداع با همهی بی قراریاش
ماییم بی قرار شما یاابالحسن
امشب حرم قرق شده دل تا خدا رود
مادر رسیده است به ایوان طلا رود
بالای سر نشیند و پایین پا رود
تا که زیارتی کند و کربلا رود
مردیم در جوار شما یاابالحسن
امشب زیارت تو اگر مادر آمده
عباس آمدهاست و علیاکبر آمده
عمه دوباره با دو سه تا دختر آمده
حتی رباب آمد ، علی اصغر آمده
جمعاند در مدار شما یاابالحسن
دارالکرامه است اگر با حبیبها
دارالاجابه است برای غریبها
دارالهدایه و شب ابن شبیبها
مانند کربلاست حرم بوی سیبها
میآید از مزار شما یاابالحسن
نون و قلم نبیست و ما یسطرون حسین
طاق فلک علیست به عالم ستون حسین
خلقت تمام حضرت زهراست خون حسین
هستی تمام ظاهر و ما فی البطون حسین
ذکر حسین کار شما یا ابالحسن
شاعر: #حسن_لطفی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#مناجات #امام_حسینی
#اللهم_الرزقنا
دنیا برای دیدن تو آمدم حسین
سنگ محبت تو به سینه زدم حسین
هرچند روسیاهم و خیلی بدم حسین
هرگز مکن ز درگه لطفت ردم حسین
آقا به حق فاطمه دل را بخر حسین
این اربعین به کربوبلایم ببر حسین
عمری ست نوکر هَیَآتت منم حسین
خرج مجالست شده جان وتنم حسین
در زیر خیمه های تو سینه زنم حسین
حالا بیا تو موقع جان کندنم حسین
بنما به حال نوکر خود یک نظر حسین
این اربعین به کربوبلایم ببر حسین
پیراهن سیاه تو دارم به تن حسین
با بغض دشمنت شده ام لطمه زن حسین
دارم نشان نوکری ات بر بدن حسین
شد شهر کربلای تو،دل را وطن حسین
تنها تویی به مرز حریمت گذر حسین
این اربعین به کربوبلایم ببر حسین
دل را قتیل روضه ی غمناک کن حسین
با چند قطره اشک مرا پاک کن حسین
یا که مرا تو زائر افلاک کن حسین
یا زیر پای زائر خود خاک کن حسین
دارد دلم دوباره هوای سفر حسین
این اربعین به کربوبلایم ببر حسین
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#مناجات #امام_حسینی
#اللهم_الرزقنا
دنیا برای دیدن تو آمدم حسین
سنگ محبت تو به سینه زدم حسین
هرچند روسیاهم و خیلی بدم حسین
هرگز مکن ز درگه لطفت ردم حسین
آقا به حق فاطمه دل را بخر حسین
این اربعین به کربوبلایم ببر حسین
عمری ست نوکر هَیَآتت منم حسین
خرج مجالست شده جان وتنم حسین
در زیر خیمه های تو سینه زنم حسین
حالا بیا تو موقع جان کندنم حسین
بنما به حال نوکر خود یک نظر حسین
این اربعین به کربوبلایم ببر حسین
پیراهن سیاه تو دارم به تن حسین
با بغض دشمنت شده ام لطمه زن حسین
دارم نشان نوکری ات بر بدن حسین
شد شهر کربلای تو،دل را وطن حسین
تنها تویی به مرز حریمت گذر حسین
این اربعین به کربوبلایم ببر حسین
دل را قتیل روضه ی غمناک کن حسین
با چند قطره اشک مرا پاک کن حسین
یا که مرا تو زائر افلاک کن حسین
یا زیر پای زائر خود خاک کن حسین
دارد دلم دوباره هوای سفر حسین
این اربعین به کربوبلایم ببر حسین
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#مناجات #شب_جمعه
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
هرکسی که خویشتن را مستمندش میکند
گر زمین خوردهست آقایم بلندش میکند
تلخ کامیهای دنیا را چو قندش میکند
از جهان آزاد و بر این خانه بندش میکند
خوشبحال آنکه جزء سائلان این در است
خوشبحال آنکه از این سفره برکت میبرد
بُخل هم از این کرمخانه سخاوت میبرد
هرکسی که آمده از سفره راحت میبرد
شاه اینجا هدیهها را سوی رعیت میبرد
این سخاوتمندی از ارثیههای مادر است
بد به حال آنکه در قلبش محبت نیست نیست
بین او با صاحبِ خانه رفاقت نیست نیست
کار دنیا راحت و عقبا که راحت نیست نیست
با حسین بن علی ترس از قیامت نیست نیست
صبح محشر کار دست بچههای حیدر است
هرکه پرسد اعتبارت را، بگو داده حسین
خوشبحال آنکه عشقش را به او داده حسین
خوب و بد درهم خریده، آبرو داده حسین
جان به قربانش که فرصت به عدو داده حسین
گر نباشد او خدا، قطعا خدا را مظهر است
یک #شب_جمعه شد و قلب همه دنیا گرفت
هر ملک یک گوشه از شش گوشهاش مأوا گرفت
روضه با حال عجیبی در حریمش پا گرفت
قلب عالم سوخت تا این نغمه را زهرا گرفت
اهل عالم! این حسین من غریب مادر است
خواهرش از روی تل، شاه شهیدان را که دید
نالههای آب آب شاه عطشان را که دید
رد نعل اسبها بر جسم عریان را که دید
چکمههای شمر بر آن جسم بی جان را که دید
گفت: شرمت باد که او زینت پیغمبر است
آسمان نیلی شد و مهتاب میریزد زمین
مثل تسبیحی که در محراب میریزد زمین
آیه آیه پیکر ارباب میریزد زمین
نانجیبی پیش چشمش آب میریزد زمین
طعنه و زخم زبان، از زخم پیکر بدتر است
یکنفر عمامه، یک تن پیرُهن را میکشید
آن طرفتر یک نفر خلخال زن را میکشید
یک نفر با زورِ نیزه، هی بدن را میکشید
نانجیبی گیسوی ارباب من را میکشید
این وسط هم ساربان در فکر یک انگشتر است
پاره پاره پیکر بی جان به روی خاک ریخت
آیه آیه سورهی قرآن به روی خاک ریخت
کفر زد با خنجر و ایمان به روی خاک ریخت
هی سنان زد با سنان، دندان به روی خاک ریخت
شاه زیر نیزهها چشمش به سمت خواهر است
وای ده تا اسب حالا وارد گودال شد
با چهل تا نعل، جسم پور حیدر چال شد
وای زینب، وقت غارت کردن اموال شد
زینبش بر سرزنان بالای تل بی حال شد
روضهخوان بس کن که قلب مادر او مضطر است
✍ #سیدحسین_صمدی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#مناجات #شب_جمعه
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
شب جمعه به دل هوا دارم
در سرم شور کربلا دارم
شب جمعه دوباره پَر بزنم
در خیالم به دوست سر بزنم
گوشهی قتلگاه میآیم
با دَمِ آه آه میآیم
مادرش آمدهست میدانم
روضهی "یابُنَیَّ" میخوانم
دو سه خط روضه، هر که هر جا رفت
دل من پا به پای زهرا رفت
(تا كه او بيشتر نفس ميزد
بيشتر ميزدند زينب را)
(تيغشان مانده بود در گودال
با سپر ميزدند زينب را)
شب جمعهست روضهخوان زهراست
مجلسی گوشهی حرم بر پاست
یکی از گودی زمین میخواند
یک نفر روضه اینچنین میخواند
(لب گودال خواهر افتاده
ته گودال مادر افتاده)
(آن طرفتر برادری تنها
بین یک مشت خنجر افتاده)
(عزت آب و آبروی حرم
زیر یک چکمه بی سر افتاده)
شب جمعهست مبتلا شدهایم
باز مهمان کربلا شدهایم
رو به سمت حرم بایست به او
السلام علی الحسین بگو
✍ حجتالاسلام #سیدروح_الله_مؤید
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
#مناجات #غزل_شهادت
هر کس به کسی داده دل و ما به رقیه
دلخوش شدهایم از همه دنیا به رقیه
هرجا گره افتاد به کارم پدرم گفت
یا رو به ابالفضل بزن یا به رقیه
شد آینهی حضرت زهرا و رسیدهست
ارثیه از او أم أبیها به رقیه
از بس که گرفتند شفا از حرم او
باید که بگویند مسیحا به رقیه
تا اینکه گره واشود از کار خلایق
باید که قسم داد خدا را به رقیه
مانند رکابی که دلش بند نگین است
دلبسته شده شانهی سقا به رقیه
او جان خودش را سر عشقش به پدر داد
دلدادگی اصلا شده معنا به رقیه
با دلهره شد صبح، شبش بین خرابه
آشفته شده بعد عمو خواب رقیه
یک شهر تماشاگر اشکش شده بودند
حاشا که کسی داد تسلا به رقیه
#میثم_کاوسی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#امام_حسین_علیه_السلام
#مناجات #شب_جمعه
شب زیارتی است و حرم صفا دارد
دلم هوای سحرهای کربلا دارد
فدای معرفتت، در بهشت روضهی تو
هنوز لات محله برو بیا دارد
به حشر، روزی حبت به پاست در قلبش
هر آن که خیمهی این روضه را به پا دارد
حسین... زندگی من، حسین... یار دلم
کجا بدون تو این زندگی بها دارد؟!
بگو به مادرت این سینه زن، زمین خورده
بگو حساب مرا از همه سوا دارد
به گونهام نم اشکی چکید و این گریه
هر آن چه سِر نهان است، برملا دارد
هزار بار بمیرم به شوق دیدارت
دوباره زنده شوم از نو، باز جا دارد
اگرچه میل دل نوکران زیارت توست
دلت تمایلِ دیدار مجتبی دارد
به جز حرارت جاوید ماتمت، هر غم
زوال دارد و تاریخ انقضا دارد
بهای گریه برایت ز بس گرانقدر است
حبیب، آرزوی گریه بر تو را دارد
عجیب نیست، شب جمعه، دل پریشانم
کنار قتلگهت، مادرت نوا دارد
هزار و نهصد و پنجاه ضربه یعنی چه؟!
نظاره بر بدنت بِنت مرتضی دارد
تن به روی زمین مانده، دیدنش سخت است
سر به نیزه، خودش روضهای جدا دارد..
✍ #محمد_جواد_شیرازی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#مناجات با #امام_زمان_عج و #اربعین_حسینی
باز هم اربعین رسیده بیا
باز هم از تو بی خبر ماندم
عاشقانت زیارتت کردند
من ولی باز پشت در ماندم
روز و شب غبطه می خورم آقا
به کسانی که با تو مأنوسند
عاشق و بی قرار و بی تابند
دست و پای تو را که می بوسند
دیدن تو به من نمی آید
تو کجا و نگاه هر جایی
من اگر آنچه خواستی باشم
تو سراغم به خواب می آیی؟
نکند عاق کرده ای من را
نکند صبرتان سر آمده است
گر عتابم کنید حق دارید
هر گناهی ز من بر آمده است
خواستم تا ببینمت در خواب
به نگاهم اجازه داده نشد
خواستم تا به کربلا بروم
با رفیقان خود پیاده، نشد!
بین آن کاروان و جمعیت
چه کسی با تو هم قدم شده است؟
خوش به حال کسی که با گریه
با شما راهی حرم شده است
در حرم روضه خوان خودت هستی
روضه ی کاروان جان بر لب
بین روضه بلند می گویی:
به فدای تو عمه جان زینب…
تا رسیدند در دو راهی عشق
ساربان گفت که کجا برویم؟
پاسخی آمد از حریم حسین
همه گفتند کربلا برویم
تا رسیدند لحظه ای ماندند
در سکوتی که چهره ها شد مات
زد به سینه غریب بی کفنم
باز شد بغض عمه سادات
به زمین خورد از سر محمل
تیر غمها به قلب بانو رفت
با ادب نیت زیارت کرد
سوی یارش به روی زانو رفت
خواست تا درد دل کند اما
مگر این گریه ها امان می داد
یک نگاهی به دور خود انداخت
سر خود را فقط تکان می داد
السلام علیک یا مظلوم
السلام علیک یا عطشان
السلام علیک یابن علی
السلام علیک یا عریان
ای برادر نمی برم از یاد
که چگونه به خاک افتادی
زیر گرمای آفتاب آن روز
با لب تشنه،خسته،جان دادی
ای برادر نرقته از نظرم
اکبرت را که ارباً اربا شد
بعد عباس میر لشکر تو
پای دشمن به خیمه ها وا شد
به خدا ای عزیز لب تشنه
داغ یک قطره آب کشته مرا
بین این گریه های اهل حرم
گریه های رباب کشته مرا
غرق گریه رباب می گوید
که دل پاره پاره را بردند
با سه شعبه به روی دست پدر
طفلک شیرخواره را بردند
پسرم با خیال تو هر شب
دست بر سینه می فشارم من
گرچه ماندم خجالتت آنروز
ولی امروز شیر دارم من
گریه را کم کنید دخترها
کمی آرام اصغرم خواب است
گل نارم علی علی لا لا
مادرت چهل شب است بی تاب است
✅مجتبی شکریان
https://eitaa.com/Maddahankhomein