اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
غزلمصیبت شهادت حضرت رقیّه سلام اللّه علیها
پیشِ طبق دِق کردنم حتمیست امّا ....
در روضه مُردن اصلِ خوشبختیست بابا
امّا بگو از پیکرت کی سر بریده؟!
دردِ یتیمی غصّهیِ سختیست بابا
باید بدانی بر سرِ ما چه گذشته
خاک وُ خُلِ ویران عجب تختیست بابا
چشمَم نمیبیند ولی حس میکنم که ....
رویِ لبِ خشکیدهات لَختیست بابا
بر دامنم راحت بخواب اینجا اگر سنگ …
آمد به سویت مانعش دستیست بابا
جز من کسی پیشِ سرِ تو جان نداده
الحمداللّه این عجب بختیست بابا
آرام میگیرم کنارِ تو موقّت
آرامشِ قطعیِ من وقتیست بابا …
که یوسفِ زهرا بگیرد انتقامت
وقتی بیاید فصلِ خوشبختیست بابا
#حسین_ایمانی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
غزل پیوسته خداحافظی با ماهِ محرّم و روضهیِ ماهِ صفر (حضرت زینب سلام اللّه علیها)
باز این چه شورش است که بر نیزه مَحرم است
ماهِ صفر... اِدامهیِ آهِ مُحرّم است
سرهایِ قدیسان همه خیره به نیزهها
بر رویِ نیزه قاریِ آیاتِ اعظم است
کشتی شکست خوردهیِ طوفانِ شهرِ شام
پایِ سرِ بریده که نَه... پایِ پرچم است
از آب هم مُضایقه کردند کوفیان
آهِ ربابه کنجِ خرابه پُر از غم است
این کُشتهیِ فِتاده به هامون که میزنند...
با خیزران به رویِ لبَش شاهِ عالم است
از کربلا و کوفه گُذر کرد قافله
حالا رسیده شام... حرم بینِ هلهله
سنگینتر است وزنِ نگاهِ حرامیان
از وزنِ بندها... غُل و زنجیر و سلسله
بر پیکرِ همه اثرِ تازیانههاست
تاول به دستها و رویِ پاست آبله
زخمِ زبان زدند به دُردانهیِ حرم
تنها برایِ خندهیِ خولی و حرمله
شد عمّهیِ سهسالهیِ سادات روضهخوان
هر نیمهشب میانِ قنوتش به نافله
زینب کجا و طعنهیِ نامحرم و طناب؟!
زینب کجا و کوچه و بازار و اضطراب؟!
سیلی و تازیانه به جایِ خودش ولی...
زخمِ زبان و طعنه مرا میدهد عذاب
این بدترین شکنجه و سنگینترین غم است
همراهِ شمر و حرملهها... زینب و رباب
ناموسِ مرتضی شده اَسبابِ خندهها
پایِ سرِ بریدهیِ در مجلسِ شراب
با نالههایِ دخترِ دردانهیِ حسین
شد کاخِ شام بر سرِ والیِ آن خراب
عالَم فدایِ نالهیِ دردانهیِ حسین
شد دخترِ سهساله که پروانهیِ حسین ....
کنجِ خرابه بویِ خوشِ سیبِ سرخ داشت
ویرانه زیر وُ رو شد و شد خانهیِ حسین
دختر زبان گرفت و همه ناله میزدند
جان میگرفت روضهیِ جانانهیِ حسین
با پشتِ دستِ کوچکِ خود رویِ لب زد و...
خوابید رویِ رگ... نَه سرِ شانهیِ حسین
دِق کرد و هِقهِقش دمِ جاءَالحقی شد و...
گفت العجل تمامیِ افسانهیِ حسین
#خداحافظ_محرم #شام
#امام_حسین_علیه_السلام
#حسین_ایمانی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
نوحه زمینه_سخته برام بابایی بی تو بودن.mp3
3.97M
🏴 نوحه زمینه شهادت بنت الحسین علیه السلام حضرت رقیه خاتون سلام الله علیها
🏴بند اول
سخته برام بابایی بی تو بودن
بی تو همش کارمه غصه خوردن
دختر پادشاهم اما منو
تو این خرابه های شام آوردن
میگن یتیمم کتکم میزنن
منم شدم مثه تو خونین دهن
بسکه زدن منو اینا کعب نی
زخم و کبوده بابایی تنه من
هوای دلم،گرفته بابا
دیگه خسته از این زمونه شدم
تمومِ تنم،میسوزه بابا
که سرباره عمم میدونم خودم
ابتا حسین ابتا حسین ابتا حسین یا حسین یا حسین
🏴بند دوم
ممنونتم که اومدی دیدنم
حالا یکم بشین روی دامنم
نپرس چرا بی گوشوارم اومدم
نپرس چرا پاره شده پیرهنم
چن روزه که غذا نخوردم بابا
کجا بودی سرت بوی نون میده
کجا بودی که سوخته موی سرت
رگای گردنت رو کی بریده
الهی بشم،فدای سرت
برا من بگو که کجاس پیکرت
بمیره برات،بابا دخترت
که سوخته همه رگهای حنجرت
ابتا حسین ابتا حسین ابتا حسین یا حسین یا حسین
🏴بند سوم
عذاب دادن دخترتو شامیا
تا بردنم از وسط بازارا
میون نامحرما بودم بابا
میخواستنم برا کنیزی اونا
اگه کف پاهام پُرِ آبله ست
پشت سرت دویدم از رو خارا
اگه چشام نمیبینه جایی رو
سیلی زدن بِهِم توی معبرا
زمینگیرم و،خمیده قدم
دیگه نا امیدم از این زندگی
سفیده موهام،از افسردگی
شدم مثل زهرا تو سه سالگی
ابتا حسین ابتا حسین ابتا حسین یا حسین یا حسین
🙏التماس دعای خیر
✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
نوحه تک وشورو واحدمصائب شهرشام (شاهمندی).mp3
1.42M
#مصائب شهر شام و حضرت رقیه
#نوحه، زمینه، سنگین، واحد، شور
(به همه سبکها خوانده میشود)
دوباره قِصه ی شام دوباره روضه ی جانکاه
امون از دل زینب رسیده قافله از راه
دوباره درد و بلا دوباره کینه و آزار
همه به رقص و شادی به بام و کوچه و بازار
امون از شام بلا شد دوباره کربلا
امون از دل زینب (۴)
واویلتا شهر شام پر از رنج و درد و بلاست
غم و غُصه ی زینب فراتر از کرببلاست
تهمت خارجی بر آل پیغمبر می زدند
بر لب او خیزرون به پیش خواهر می زدند
امون ای دل خدایا بسوز ای دل خدایا
امون از دل زینب
واویلتا زینب و این مجلس نامحرمان
تشت طلا و راسِ حسین زهرا در میان
قاری قرآن حسین پیش عدو قرآن نخوان
دشمنت با خیزرون میزنه بر لب عطشان
ای خدا بزم شراب دل زینب شد کباب
امون از دل زینب
غریبی و اسیری شد سهم دختر حیدر
از فراقِ حسینش هر لحظه میشه خونجگر
آخه زینب می بینه سرها رُو روی نیزه ها
امون از کوفه و شام خدا امون از کربلا
دل زینب شکسته پای غمها نشسته
امون از دل زینب
ای دوصد لعن و نفرین بر آل بنی امیه
یهودیها می خندن به اشک بی بی رقیه
توی خرابه ی شام عمرش دیگه شده خزون
تا سر بابا رو دید رقیه از غم داده جون
رقیه ی سه ساله پر کشیده با ناله
امون از دل زینب
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
@Maddahankhomein
6- shor.mp3
1.07M
#نوحه_شور_سیدالشهدا (ع)
قلب و جانم گرفته خدا
کن عنایت دوباره به ما
تا رویم سوی کرب و بلا
قرآن من (حسین) ایمان من(حسین)
جانان من(حسین) سلطان من(حسین)
یا اباعبدالله الحسین (۴)
تا ابد عشق تو در دلم
حل نما یا حسین مشکلم
کن کرم گر چه ناقابلم
دنیای من(حسین) عقبای من(حسین)
آقای من(حسین) مولای من(حسین)
یا اباعبدالله الحسین
کربلا کعبه و قبله ام
من به عشق حسین زنده ام
لطف او کرده شرمنده ام
تو دلبری(حسین) تو رهبری(حسین)
تو سروری(حسین) تو بی سری (حسین)
یا اباعبدالله الحسین
من فدای غم و غربتت
غصه های دل زینبت
جسم صدچاک و خونین تنت
شیب الخضیب(حسین) خدالتریب(حسین)
ای بی حبیب(حسین) گشتی غریب(حسین)
یا اباعبدالله الحسین
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
@Maddahankhomein
چه پای آبله خیزی، چه مرکبی و چه راهی
مهار ناقه نیفتد به دست شمر الهی
به خفتگان همه رو نیزه میزدند که برخیز
دریغ و درد، چه راه بلند و شام سیاهی
به غیر سایۀ سرنیزه ها و خار مغیلان
برای طفل سه ساله نبود پشت و پناهی
اسیر بود امامی که کائنات اسیرش
اسیر بود چنان که به سینه، سلسله آهی
به پاره پارهی معجر، مخدرات مکدر
خدا کند که ندوزند اهل شام نگاهی
به چوب خشک، لبی را یزید بست که از خاک
محال بود نروید پی دعاش گیاهی
بدا به شعر که میخواند فی البداهه و میریخت
شراب بر سر پاک بلند مرتبه شاهی
📝 مسعود یوسف پور
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدلله
مرثیه مجلس یزید لعنت الله علیه
میرسد روضه به یک طشت خدا رحم کند
خیزران کاش به زخم دل ما رحم کند
چند جای لبت از چوب ترک خورده حسین
زخم چشمان ترت باز نمک خورده حسین
با سرت خنده کنان حرمله بازی می کرد
خیزران با دل یک قافله بازی می کرد
مگر از خاطره ام می رود آن بزم عذاب
می چکید از لب آن مردک سرمست شراب
خواهرت می رسد از راه طنابی بر دست
دشمنت دور سرت پیک شرابی در دست
مست بود و به دهانش غزلی کفر آمیز
تکیه می کرد به ضرب المثلی کفر آمیز
دخترت خواست روی پنجه ی پا برخیزد
به تماشای تو در طشت طلا برخیزد
هر چه کردم نگذارم به تو سوگند نشد
خیزران از لب و دندان تو دل کند نشد
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان
#امام_حسین_علیه_السلام
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#حسن_کردی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
یارقیه مددی
چنان از غم دوری افسرده بودم
که از داغِ تو سخت پژمرده بودم
سپر گر نمیکرد عمه خودش را
همان عصر روز دهم مُرده بودم
فقط خون دل بود و اشک دو دیده
غذایی اگر هم که من خورده بودم
گرسنه نخفتم شبی در اسارت
که هر شب پدرجان، کتک خورده بودم
حسابش ز دستم برون گشته آخر
که من اینقدَر زخم نشمرده بودم
حلالم کن امشب اگر شکوه کردم
دلم تنگِ تو بود، آزرده بودم
#عاصی_خراسانی
#علی_مقدم
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#ام_المصائب_زینب_س
#ماه_صفر #شام_بلا
#مجلس_یزید_ملعون
بس احترام دیدیم آن هم چه احترامی
در حال انتقامند آن هم چه انتقامی
بغض گلو گرفته با اشک خو گرفته
یک قافله سکوت و غوغای بی کلامی
بعد از تو ای حبیبم شد درد و غم نصیبم
حتی نه آشنایی ، حتی نه التیامی
اطرافمان به شادی سرگرم رفت و آمد
دلشادمان نکردند…حتی به یک سلامی
از کوچهها و بازار در بین چشم انظار
ما را عبور دادند این مردم حرامی
دلخسته از اسارت، مجروح از جسارت
من این چنینم و تو زخمی سنگ بامی
من کشتهی نگاه یک مشت لا ابالی
تو کشتهی مرام یک مشت بی مرامی
پا تا سرم کبودی ؛ دور و برم یهودی
در بین ازدحامم آن هم چه ازدحامی
کنج تنور و نیزه روی درخت و در طشت
یا سنگ خورده یا چوب بر آن لب گرامی
با اینکه من صبورم خورده ترک غرورم
لعنت به مرد شامی…لعنت به مرد شامی
#محمدحسن_بیات_لو
https://eitaa.com/Maddahankhomein
4_5875232415856742996.mp3
3.23M
شور و زمینه واحد حضرت رقیه
هدیه به حضرت رقیه صلوات
اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
خبر داری که دیدم کوچه بازار
من و بردن میونه بزم اغیار
دیدم از مردم شام خیلی آزار
باباجونم بابا جونم بابا جون
خیر داری. چی اومد بر سره من
جای تو کی بودش دوره بره من
به غارت بردن حتی معجزه کن
بابا جونم بابا جونم بابا جون
خبر داری که خردم تازیونه
لب و دندونه من مثل تو خونه
تمومه صورت من ارغوونه
بابا جونم بابا جونم بابا جون
خبر داری که دندونم شکسته
روی گونم بابایی جای دسته
تو عمرکم شدم از دنیا خسته
بابا جونم بابا جونم بابا جون
یادته می زدی شونه به گیسوم
میزدی بوسه به چشم و به آبروم
ببین حالا شده نیلوفری روم
بابا جونم بابا جونم بابا جون
یادته خنده بودش سهم لبهام
هر روز صبح وا میشد روی تو چشمام
اما حالا ببین تاریکه دنیام
بابا جونم بابا جونم باباجون
رضا نصابی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#اسارت
در شهر یهودیان به اجبار
وارد شده زینب عزادار
این بار نخست اوست والله
تا حال نرفته است بازار
جای علی اکبر و اباالفضل
دور و بر اوست خیل اشرار
زینب چه خلاف کرده یا رب
هستند همه از او طلبکار
می داد سلام و سنگ می خورد
سنگ است مگر زبان گفتار؟
این مجلس شوم مجلس کیست
جمع است در آن چقدر کفتار
از حد تصور است بیرون
فهمیدن روضه است دشوار
ناموس یزید در حجاب و
ناموس حسین بین انظار
با دختر فاطمه چه کردی!
نفرین به تو روزگار بی عار...
#علی_ذوالقدر
https://eitaa.com/Maddahankhomein
بنام خدا
#حضرت_رقیه_س
"" "" "" "" "
رقیه اشبه زهراست
یاران
انیس زینب کبراست
یاران
اگرچه دختری بودش
سه ساله
ولیکن شافع عقباست
یاران
بود؛چون عمه اش باب
الحوائج
نگار گلشن طاهاست
یاران
به سن کم؛جفادیدست
بسیار
شرار آه او پیداست
یاران
بود زیر دوپایش پرزپینه
دلش دریاچهٔ غمهاست
یاران
چوکَندند از دوگوشش
گوشواره
از آندم طاقتش فرسا
ست یاران
به دشت کربلاجانش
به لب شد
به حسرت درپی سقا
ست یاران
ز داغ اصغر و قاسم
غمین است
دلش با اکبر لیلاست
یاران
چه آمد بر سرش در
شام غربت
درآنجا بزم غم برپاست
یاران
سخن درپرده بایدگفت
گاهی
که در ویرانسراغوغاست
یاران
چو آمد رأس خونین در
خرابه
از آنشب او پی باباست
یاران
چومهمان رفت صاحب
خانه جان داد
از این غم دیده ها دریا
ست یاران
رقیه رفت قلب عمه
خون شد
از آندم زِین اَب تنها
ست یاران
چسان قبرش نهادند
وامصیبت
چه گویم این محن
عظماست یاران
کفن پیدا نشد بر آن
غزاله
مگرحسرت از این بالا
ست یاران
فکندی شعله بردلها تو
فاخر
بگویند شعر تو زیباست
یاران
"" "" "
شاعر آئینی: مسلم فرتوت(فاخر)
http://eitaa.com/Maddahankhomein