20230813_145228-AudioConverter.mp3
1.52M
زمزمه شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها
🎙سبک: سلام آقا که الان روبروتونم
سلام بابا...بیا بنشین به دامانم
سلام بابا...ببین در کنج ویرانم
سلام بابا
سلام بابا... ببین گیسو سپیدم من
به آغوشم... تورو آخر کشیدم من
پدر جانم
پدر جانم پدر جانم پدر جانم...
یه ماه میشه...که لبهام و نبوسیدی
چِشِت روشن... لباسِ پارم و دیدی؟
پدرجانم
خبر داری؟..شبا رو خاکا می خوابم
ببین کرده... موهای سوخته بی تابم
پدر جانم
پدر جانم پدر جانم پدر جانم...
از اون شب که. ..کتک خوردم چشام تاره
منو بد زد... لباسامم پر از خاره
پدر جانم
یه جمله من...میگم با این سرِ پُر درد
بدون جایِ.... بغل کردن .بلندم کرد
پدر جانم
پدر جانم پدر جانم پدر جانم...
ازون مجلس ... دیگه من با همه قهرم
بهم میگن.... کنیزِ مردمِ شهرم
پدر جانم
یه پیغامم... بابا واسه عمو دارم
بیار چادر... آخه من آبرو دارم
پدر جانم
پدر جانم پدر جانم پدر جانم...
✍قاسم نعمتی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
20230813_145708-AudioConverter.mp3
914.2K
نوحه شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها
🎙سبک: همه جا کربلا
خیز و بین عمه جان با طبق سر رسید
رنگ از روی من در کنارش پرید
با لب زخمی و با رخ غرق خون
شد لبم از لبش عمه جان لاله گون
آه و واویلتا آه و واویلتا...
همره خود مرا ای پدر جان ببر
جان من را پدر زین خرابه بخر
من نفس میزنم کنج ویران پدر
دشمن دون زده با لگد بر کمر
آه و واویلتا آه و واویلتا...
من فدای سرت پیکرت در کجاست
هم علمدار و هم اکبرت در کجاست
مونس من شده کنج ویران رباب
از غم اصغرم حال من شد خراب
آه و واویلتا آه و واویلتا...
✍مرتضی محمودپور
https://eitaa.com/Maddahankhomein
تقدیم به #حضرت_رقیه (س)
از زبان دختری زائر پرستو
دختری با چشم خیسش شانه زد موهای خود را
در دل دریای خون انداخت آن قوهای خود را
آسمان می دید دختر مثل مادرهای عاشق
زیر چتر چادرش برده پرستوهای خود را
اربعین آمد که او هم باز باشد یک کبوتر
او که بر بالَش نمی بالید و بازوهای خود را...!
زائر شش گوشه ای شد که برایش آشنا بود
دختری که ذوبِ او بود و النگوهای خود را...
در وداع آخرش حس کرد دردی ناگهان را
در وداع آخرش بارید پهلوهای خود را
#محمد_عابدی
قم المقدسه
https://eitaa.com/Maddahankhomein
یارقیه مددی
چنان از غم دوری افسرده بودم
که از داغِ تو سخت پژمرده بودم
سپر گر نمیکرد عمه خودش را
همان عصر روز دهم مُرده بودم
فقط خون دل بود و اشک دو دیده
غذایی اگر هم که من خورده بودم
گرسنه نخفتم شبی در اسارت
که هر شب پدرجان، کتک خورده بودم
حسابش ز دستم برون گشته آخر
که من اینقدَر زخم نشمرده بودم
حلالم کن امشب اگر شکوه کردم
دلم تنگِ تو بود، آزرده بودم
#عاصی_خراسانی
#علی_مقدم
https://eitaa.com/Maddahankhomein
مناجات، مرثیه حضرت رقیه سلام الله علیها
باب حاجاتم اگر چه در محرم کربلاست
در شب سوم ولی سَمتِ دمشقِ باصفاست
دختر ارباب ما مشکل گشائی می کند
هرچه گوییم از کراماتش دراین وادی بجاست
دست او کوچک ولی دست خدائی علیست
سفره ی نذری او هم سفره ی بذل خداست
دردمندی، مستَمندی، سوی این خانوم بیا
در کَفَش رزقِ گدا و یک نگاهِ او دواست
هر که آمد در حریمش دست خالی رَد نشد
او که مثلِ جدّه خود معدن جود و سخاست
هر چه می خواهی بگو، تأثیر دارد گفتنت
گرچه او خود واقف ازحرف دلِ شاه و گداست
یا رقیه آمدم، حاجات من را کن روا
حاجتم، پای پیاده، اربعین، کرببلاست
گفتی ای بابا چرا مویت سیاه و خونی است؟
علتش کُنجِ تنور خولی یا تشت طلاست!
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
https://eitaa.com/Maddahankhomein
مرثیه حضرت رقیه سلام الله علیها
نوشتم روی قلبم، آه عمه
ببین حالم شده جانکاه عمه
کف پایم پر از خار مغیلان
زِ بس که رفته ام من راه عمه
من از کرببلا تا شام دیدم
یک عده مردم گمراه عمه
همه بر ما جفا کردند بی حد
همه بودند چون بدخواه عمه
قَدَم خم گشته و رویم كبود است
منی که بوده ام چون ماه عمه
یک حسی در دلم دائم بگوید
شده عمرم دگر کوتاه عمه
شبیه من قد سرو تو خم شد
مرا چون بوده ای همراه عمه
بگو از خاطرات کربلایت
بگو از پیکر آن شاه عمه
بگو با من، بدانم چی گذشته
در آن گودی قتلگاه عمه
شِمُردی زخم های او، وَ گفتی..
..هزار و نهصد و پنجاه!، عمه
می آید عاقبت بابایم از راه
خودش گفته به من، والله عمه
می آید، می بَرد من را زِ ویران
تو می مانی و سوز و آه عمه
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
https://eitaa.com/Maddahankhomein
مرثیه حضرت رقیه سلام الله علیها
تمام درس و مشقم آب بابا
ندارم در دلم من تاب، بابا
زِ بعد کربلا هم تشنه بودم
نخوابیدم شبی سیراب، بابا
شدم زهرای دشت کربلایت
شبیه مادرت بی تاب بابا
اَنیس درد بی درمان شبهام
بُوَد نور کمِ مهتاب بابا
سراپا جسم من می سوزد از زخم
کز این رو گشته ام بَدخواب بابا
به روی نیزه تا که دیدمت آه..
غمت جسم مرا کرد آب بابا
من و عمه پریشانیم و گریان
ولی شمر و سنان شاداب بابا
به شام و کوفه مردانِ حرامی
نکردن رحم بر اصحاب بابا
سر بازار بردن دخترت را
میانِ عده ای ارباب بابا
چنان سیلی زدن بر صورت من
که شد ذکرم، مرا دریاب بابا
همه رذل و همه هیز و همه مست
دلاشان بود چون مرداب بابا
من هرجا از تو گفتم، سير خوردم
لگد، همراهِ مشتی ناب بابا
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
https://eitaa.com/Maddahankhomein
مرثیه حضرت رقیه سلام الله علیها
باید این شهر بفهمد که تو بابای منی
با همین روی پر از خون همه دنیای منی
گرچه خونیست لب و موی و دهان و رگ تو
تو شبیه منی و تو گل زیبای منی...
آنقدر گریه کنم تا که بمیرد دشمن
چون بفهمد تو همه هست و تمنای منی
تو نیایی هم اگر من زِ عطش میمیرم،
تو بیا جان که ببینند تو رویای منی
می کُشد دخترکت را به خدا این خِجلَت
من پریشانم و تو محو تماشای منی
همه شب ناله زدم از غم دوریِ پدر
جان فدای تو که لالایی شبهای منی
عاقبت با سر خود آمدی و خوشحالم
که شب تار گذشته است و..تو فردای منی
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
https://eitaa.com/Maddahankhomein
زبان حال حضرت رقیه سلام الله علیها
من از لگد بدم میاد
از حرف بد بدم میاد
از اونکه هی تو صورتم
سیلی میزد بدم میاد
من از طناب بدم میاد
از اضطراب بدم میاد
از اونی که نداد بهم
یه ذره آب بدم میاد
از خیزرون بدم میاد
از ساربون بدم میاد
از اونکه مارو با چشاش
میداد نشون بدم میاد
من از غذا بدم میاد
از دشمنا بدم میاد
از این روزا که میگذره
هی بی بابا بدم میاد
از آبله بدم میاد
از حرمله بدم میاد
از قاتل بابام حسین،
که سنگ دله بدم میاد
از مرد مست بدم میاد
از زجر پست بدم میاد
از اونی که سیلی زد و..
دستام و بست بدم میاد
از میخونه بدم میاد
از ویرونه بدم میاد
از اونکه با خندش مارو
میسوزونه بدم میاد
از جیغ و داد بدم میاد
از زخم حاد بدم میاد
از اون که عمه مو میزد
خیلی زیاد بدم میاد
من از شرور بدم میاد
از حرف زور بدم میاد
از اونکه برد سر تو رو..
توی تنور، بدم میاد
از جام می بدم میاد
از طبل و نی بدم میاد
از اونکه رأس بابامو
زد روی نی بدم میاد
من از سبو بدم میاد
از سُرخْ مو بدم میاد
از اونکه زَد ما رو پیشه
سر عمو، بدم میاد
من از شراب بدم میاد
از تب و تاب بدم میاد
از اونی که سر تو رو..
کرده خضاب بدم میاد
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
https://eitaa.com/Maddahankhomein
اللهم عجل لولیک الفرج (258).mp3
2.53M
#شهادت_حضرت_رقیه_علیهاالسلام
#قابلیت_زمینه_واحد_سه_ضرب
#قابلیت_زنجیرزنی
بیا خرابه صاحب الزمون
میون ناله های عمه ها
پیش سر بریده، نیمه شب
رقیه جان تو رو زده صدا
بیا سرو ببر
از ناله ها و هق هقش، شد عمه خون جگر
بیا سرو ببر
شده رقیه نیمه جون، پیش سر پدر
یا صاحب الزمان...
یا:
یا ربّ الحسین بحقّ الحسین
اشف صدر الحسین بظهور الحجّة...
🌸🌸🌸🌸🌸
خرابه روشنه با نور تو
خوش اومدی بابا به جمعمون
از بعد مجلس شراب چرا
از دندونت هنوز خونه روون
کجا بودی بابا
وقتی با نام خارجی منو زدن صدا
کجا بودی بابا
دیدم دوتا گوشوارمو تو گوش بچه ها
یا أَبَتا حسین...
🌸🌸🌸🌸🌸
هواتو کرده بود دلم بابا
میخوام نگات کنم با چشم خیس
میخوام ببوسمت ولی بابا
روی سر تو جای بوسه نیس
منو دیگه ببر
دنیا برام جهنمه بدون تو پدر
منو دیگه ببر
با زجر بی حیا بشم چه طوری همسفر
یا أَبَتا حسین...
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://eitaa.com/Maddahankhomein
اللهم عجل لولیک الفرج (218).mp3
4.65M
#شهادت_حضرت_رقیه_علیهاالسلام
#زمینه
#قابلیت_زمزمه_واحد_شور..
آقاجون رفتی بازم با چشمای بارونی
توی اون خرابه ای که عمّه هان؛ زندونی
کنار رقیه روی خاک سرد، می شینی
برای سر بریده روضه ها میخونی
آه، بیا آقا
منتقم برس به داد عمّه ها
شامیا برای کودک میارن سر جدا
آه، شد خون جگر
عمّه از زخم روی لب پدر
بیا سر رو از رو دامن رقیه جان ببر
العجل به حقّ ِ....... لاله ی شهیده
جون داده کنار........ یک سر بریده
اللهم عجل لولیک الفرج.....
🌸🌸🌸🌸🌸
بابایی نبودی گوشوار منو دزدیدن
به لباس پاره ی دختر تو خندیدن
برا دق دادن من، دخترای اهل شام
باباشونو هی جلو چشمای من بوسیدن
آه، شدم عذاب
دخترت ببین شده خونه خراب
شده ام سربار عمّه زینب و بی بی رباب
آه،شدی شهید
بعد تو به روز من چه ها رسید
موی دختر سه ساله چه جوری میشه سپید
منو دیگه با خود..... ببر از خرابه
بعد تو، بابایی.......زندگیم عذابه
اللهم عجل لولیک الفرج.....
🌸🌸🌸🌸🌸
کافی بود برای مرگ دختر ِمعصومِت
یه نگاه به زخم لبها و رگ حلقومت
قسمتم اینه که امشب بمیرم، توو غربت
خاک روی تنم بریزه خواهر ِمظلومت
آه، میگه چه زود
رفتی از میون ما ماه کبود
با لباس کهنه خاکت می کنم، کفن نبود
آه، گل حرم
شده ای کمون شبیه مادرم
اربعین جواب ندارم برای برادرم
تنها اینجا موندی..... چاره ای نداشتم
تو رو با دل خون..... توی قبر گذاشتم
اللهم عجل لولیک الفرج.....
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://eitaa.com/Maddahankhomein