شعر مدح ولادت پیامبراکرم(ص)
باید تو را بالاتر از بالا صدا کرد
باید تو را والای بی همتا صدا کرد
ای رحمه للعالمین ما محمد
ای بی کران باید تو را دریا صدا کرد
ثبت است بر طاق فلک نام بلندت
مثل خدا باید تو را یکتا صدا کرد
ما حلقه بر گوشیم پس یعنی همیشه
مولای من باید تو را مولا صدا کرد
نام تو نقش خاتم پیغمبران بود
باید تو را یس، تو را طه صدا کرد
از بین لب هایت هزاران ماه بارید
هر بار که زهرا تو را بابا صدا کرد
بر موج غم نوح نبی، موسی به دریا
نام تو را وقت عروج عیسی صدا کرد
نام تو حلال تمام مشکلات است
راه نجات مؤمنین و مؤمنات است
از جمله ی پیغمبران سر می شوی تو
یعنی که از خلقت فراتر می شوی تو
تو خاتم پیغمبرانی یا محمد
با حاصل آن ها برابر می شوی تو
وقتی خدا زهرا به تو بخشید یعنی
سر رشته ی آیات کوثر می شوی تو
«معراج تازه ابتدای راهتان است»
بین حرا وقتی پیمبر می شوی تو
در کوچه های قلب ما با خنده هایت
پرواز تا خورشید را پر می شوی تو
آقا هنوز عطرت میان شهر جاری است
با سیب زهرایی معطر می شوی تو
جان تو و جان علی نفسی است واحد
وقتی که با حیدر برادر می شوی تو
نام علی وقتی که از نامت جدا نیست
گاهی محمد را علی گفتن خطا نیست
همتایت ای والای بی همتا علی بود
مولای مولا تو، به ما مولا علی بود
بالاتر از بالاتر از بالا تو بودی
بالاتر از بالاتر از بالا علی بود
زیباتر از زیباتر از زیبا تو بودی
زیباتر از زیباتر از زیبا علی بود
ما از لب حق گوی تو این را شنیدیم
چرخیده حق دور علی، هر جا علی بود
این نور را بعد از تو حتی کور هم دید
حق با علی حق با علی حق با علی بود
وقت جدایی در شب معراج حتی
ذکر خدا هم با رسولش یا علی بود
در چین پیشانیت غم پیدا نمی شد
در لشکر تو یا محمد، تا علی بود
شکر خدا نام علی ذکر لب ماست
عشق علی و فاطمه نان شب ماست
عشق تو در جان علی، در جان زهراست
عشق تو ایمان علی، ایمان زهراست
ای سر لولا بین لبخند تو مستور
مستور لبخند تو در رضوان زهراست
نور خدا جاریست در پیشانی تو
روی تو بدر کامل تابان زهراست
یک قطره از آب وضویت را گرفتیم
دیدیم آری، کوثر قرآن زهراست
خیلی گرفتارم ولی این بار را هم
آقا قبولم کن، بگو مهمان زهراست
وقتی شما مهمان زهرایید یعنی
امید عالم سفره احسان زهراست
قبر شهید بی پلاک خفته در رمل
پائین پای تربت پنهان زهراست
باید که بر بالای هر منبر بگوئیم
تو یادمان دادی به او مادر بگوئیم
وحید محمدی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
مدح #پیامبر_اعظم_ص
حدّ مدحِ تو برتر از قلم است ، قلم از عجزِ خویش گشته خجل
که خدا مدح کرده است تو را ، شده قرآن به مدح تو نازل
تو زلالی زلال تر از آب ، تو لطیفی لطیف تر از گُل
نیست فرشی مناسب قدمت ، زیر پایت مگر بریزم دل
تویی آن بنده ی خدای نما ، تویی آن جلوه نخستینش
که رسیدی به قاب قوسین و نیست بین تو و خدا حائل
ابتدای رسالتت "اقرا" ، انتها و کمال آن "بلّغ"
که بدون ولایت حیدر ، نرسد بارِ دین به سرمنزل
شاعر: #عاصی_خراسانی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
🌺 روز میلاد🌺
برای روز میلادت دلم در تاب و تب افتاد
نمی دانم چراازعشق سخن برروی لب افتاد
تلاطم های عشق تو زبانه زد به قلب من
قلم با شور می رقصد زِ عطر بوی پیراهن
برای روز میلادت چراغانی شده هر جا
تلاطم های قلب من رسید تا ساحل دریا
به یُمن روز میلادت شده ام مست میخانه
دلم آرام می گیرد فقط در قلب این خانه
شب ظلمت به سر آمد خبر داری سحر آمد
برای این دل غمدیده ام شمس و قمر آمد
جهانم گشته نورانی رسیده موسم دیدار
دمادم عشق می ریزد برای این دل بیمار
✍رسول چهارمحالی(ساقی عطشان)
https://eitaa.com/Maddahankhomein
مدح میلادپیامبراعظم حضرت محمد (ص)
قلم می چرخد از میم تو تا دال دلالت ها
جهان پرگار و تو نقطه بر دور ضلالت ها
برایت می سرایم من غزل یا مثنویِ عشق
برای تو غزل گفته خدایت در حکایت ها
تویی دریا جهان چون قطره دور توست
تویی عقبا زمان چون ذره دور توست
وجودت گوهری از جنس مروارید سر زنده
سجودت غرق در عشق خدا آن نور تابنده
تو رامی جویم اندر لحظه های ناب ترازناب
به دنبال تو می گردم مرا سیراب کن از آب
شاعر رسول چهارمحالی(ساقی عطشان)
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#مدح_ولادت_حضرت
#پیامبر_پیامبراعظم_ص
#و_امام_صادق_ع
امشب دوگل دمیده در مکه و مدینه؟
یا سر زده سپیده در مکه و مدینه
مرغان نغمهخوان باغ بهشت خواندند
امشب دو گل دمیده در مکه و مدینه
ای تشنگان رحمت از حق نسیم رحمت
بر خاکیان وزیده در مکه و مدینه
چشم ملائک حق جز شور و شادمانی
چیزی دگر ندیده در مکه و مدینه
یزدان بر آسمان علم و رسالت خود
خورشید آفریده در مکه و مدینه
یکسو نبی اکرم یکسو امام صادق
اینک ز ره رسیده در مکه و مدینه
از آن دو پیک رحمت عرش خدای رحمان
حمد خدا شنیده در مکه و مدینه
با یک مرام و ایده حق امشب آفریده
دو رهبر عقیده در مکه و مدینه
از بس دلم هوائی شد در هوای آنها
مرغ دلم پریده در مکه و مدینه
با سائلان بگوئید دست کرامت حق
خوانی بزرگ چیده در مکه و مدینه
خنده نشست بر لب تا ای «وفائی» از عرش
گفتند گل دمیده در مکه و مدینه
#سیدهاشم_وفایی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
🌺در منقبت امام صادق(ع)
تو صاحب مکتب ولایی
تو وارث دین مصطفایی
ای بانی شش جهت به عالم
ای دُّر گران تو پربهایی
ای صادق و ای ناطق قرآن
تو وارث علم مرتضایی
شاگرد کلاس توست آدم
تو مظهر نص اِنَّمایی
جز جد گرامیت محمد
الگوی تمام انبیایی
ادریس و شعیب پای درست
بنشسته رسد ز تو عطایی
عقل همهی عقول مات است
از این همه علم کبریایی
تو مخزن گنجینهی اسرار
علم آمده پیش تو گدایی
در سنگر علم و دانش و فضل
تو حافظ خون شهدایی
آیینهی اسما و صفاتی
احیاگر و مظهر خدایی
مدیون علوم توست عالم
ابواب علوم وا نمایی
با این همه هنگام توسل
تو راوی دشت کربلایی
پایان کلاس روضه خوانی
چون جدهی خود اهل بکایی
#مرتضی_محمودپور
https://eitaa.com/Maddahankhomein
اشعار ولادت پیامبراعظم حضرت محمد(ص) #حضرت_امام_جعفرصادق(ع)
معنی آیه های والطوری
یامحمد تو سرِّ مستوری
تا ابد شرح سوره ی نور ی
کی کند عاشقت زتو دوری
من گدای گدایتان هستم
تاقیامت فدایتان هستم
یامحمد من ازتومیخوانم
من کیم ازتبار سلمانم
یامحمد میان میدانم
بی تو خیلی فقیرمیمانم
من مسلمان دست قرآنم
چون ز ایل وتبار سلمانم
یانبی دردماتومی دانی
بَرهوتم من و تو جانانی
جبروت و جلال ایمانی
ملکوت و کمال سبحانی
رزق وروزی چکد ز انگشتت
رونق این زمانه در مـُشتت
باخدایی به لیلة المعراج
بوده ای برسر ملائک تاج
جزخدابرکسی ندادی باج
یامحمدتویی صراط و سراج
باتوعمری خدایی هستم من
باهمین ذکر مست مستم من
حـب پیغمبرِّ از اَزل گیرم
یک سبد لاله در بغل گیرم
مصرعی چند از غزل گیرم
شهد وشیرینی عسل گیرم
خوانده ام آیه های کوثر تو
هردوعالم فدای حیدر تو
نام توباشعور میخوانم
فتنه رابا غرور می رانم
باحضور و ظهور می مانم
پای دین و ولی و ایرانم
فتنه راپشت فتنه پس زده ام
یاعلی گفتم و نفس زده ام
وارث ذوالفقار می آید
تکسوار بهار می آید
مژده یِ وصل یار می آید
بی قرارانْ قرار می آید
برلبانش عـلی ولـی الله
تکیه اومیزند به بیت الله
شاعر: حاج آرمین غلامی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#مدح_ولادت_حضرت_محمّد_ص
#وامام_صادق_علیه_السلام
ما در این دنیا پی جاه و جلالی نیستیم
اهل شکوه کردن از رنج و ملالی نیستیم
پخته ی عشقیم، در دوران کالی نیستیم
با محمد جاودانیم و زوالی نیستیم
خورده بخت ما گره با رحمة للعالمین
ذکر طوفانی ما یا رحمة للعالمین
از همه سیریم الا رحمة للعالمین
ظرف مان خالی شود هم دستْ خالی نیستیم
ما اگر در راه پر نور ولایت مانده ایم
با دعاهای محمد پر صلابت مانده ایم
با عنایت زیر باران محبت مانده ایم
تشنه و بی کس زمان خشک سالی نیستیم
گشته ایم از لطف احمد آشنای اهل بیت
مبتلای احمدیم و مبتلای اهل بیت
بچه های ما همه یک جا فدای اهل بیت
قوم سلمانیم، قوم بی کمالی نیستیم
جان احمد در حقیقت هست جان فاطمه
در دو عالم هست شیعه در امان فاطمه
ما نمک گیریم... محشر در جنان فاطمه...
... غیر کوثر در پی جام حلالی نیستیم
شیخ آورده حدیثی را که از پیغمبر است:
از صراطِ روز محشر رد شدن دردسر است
برگ تضمین عبور از آن ولای حیدر است
غافل از این نقل زیبای امالی نیستیم ¹
باطن سیر به سوی حق همان سیر علی است
بیشتر از ما خدا گوینده ی خیر علی است
هر کجا باشیم راه حق مگر غیر علی است؟!
حق مداریم و پی هر قیل و قالی نیستیم
ذاکر عشقیم با قرآن، اسیر احمدیم
آیه آیه راوی خط غدیر احمدیم
با برائت از سقیفه در مسیر احمدیم
پیرو آن دو خبیثِ لاابالی نیستیم
پیر عشقیم امتحان عاشقی پس داده ایم
نام حیدر که وسط باشد همه آماده ایم
عبد دربار نجف هستیم، رعیت زاده ایم
ما علی داریم بی مولی الموالی نیستیم
شمس تابان امامت منجلی باشد بس است
یک ولی الله در عالم ولی باشد بس است
نائب صاحب زمان سید علی باشد بس است
با ولی باشیم در راه ضلالی نیستیم
هم چنان پای همان قول و قرار سابقیم
در نگهداری از این مکتب سراپا عاشقیم
راوی دین با روایات امام صادقیم
غیر از این شیوه پی کسب تعالی نیستیم
می رسد بوی غریبی از مدینه با نسیم
در کنار گنبد و ایوان طلای یک حریم
طرح صحن جامع شیخ الائمه می کشیم
بی خیال آن حریم و آن اهالی نیستیم
آخرش این فتنه را از ریشه در می آوریم
حرف آل الله باشد بال و پر می آوریم
سر بخواهند این قبیله کوه سر می آوریم
بنده ایم و اهل ترک امتثالی نیستیم
عاقبت همدرد یار بی قرینه می شویم
دسته جمعی کارگرهای مدینه می شویم
مرهمی کوچک برای زخم سینه می شویم
منتظر هستیم، اهل بی خیالی نیستیم
شاعر: #محمدجواد_شیرازی
۱. شیخ طوسی در کتاب امالی از پیامبر اکرم (صلی اللّه علیه و آله و سلّم) نقل می کند:
هنگامی که روز قیامت می شود و صراط بر روی جهنم نصب می گردد. هیچ کس نمی تواند از روی آن عبور کند مگر اینکه جوازی در دست داشته باشد که در آن ولایت امیرالمؤمنین (علیه السلام) باشد و این همان است که خداوند می گوید: «و قفوهم انهم مسئولون»
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#مدح_ولادت_حضرت_محمّد_ص
جبرئیلی که از او جلوهی رب میریزد
به زمین آمده و نُقل طرب میریزد
دارد از نخل خبرهاش رُطب میریزد
خنده از لعل لب «بنت وهب» میریزد
آمنه ! پرچم توحید برافراشتهای
آفرین ! دست مریزاد ! که گل کاشتهای
پیش گهوارهی خورشید ، قمرها جمعاند
ملک و حور و پری ، جن و بشرها جمعاند
بعد تو شاید و امّا و اگرها جمعاند
جلوی بتکدهها باز تبرها جمعاند
ماه و خورشید و فلک مژده به عالم دادند
لات و عزّی و هبل ، سجدهکنان افتادند
«یوسف مکّه» شدی بس که جمالت زیباست
چه قدَر ای پسر آمنه ! خالت زیباست
رحمت واسعه ای ، خلق و خصالت زیباست
چه کسی گفته که زشت است بلالت ؟! زیباست
ای که در دلبری از ما ید طولی داری
«آن چه خوبان همه دارند تو تنها داری»
هدف خلقتی و «خواجهی لولاک» شدی
«انّما» خواندی و از رجس و بدی پاک شدی
یکی یک دانهی حق ، محور افلاک شدی
در جنان صاحب یک باغ پر از تاک شدی
ما که از بادهی پیغمبریات مدهوشیم
فقط از جام تولای تو مِی مینوشیم
تا تو هستی به دل هیچ کسی غم نرسد
از کرمخانهی تو هیچ زمان کم نرسد
به مقام تو که درک بنی آدم نرسد
پر جبریل به گرد قدمت هم نرسد
شب معراج ، تو از عرش فراتر رفتی
به ملاقات علی ـ ساقی کوثر ـ رفتی
آمدی امر نمایی که امیر است علی
ولی الله وَ مولای غدیر است علی
اوج فتنه بشود باز بصیر است علی
صاحب تیغ دو دم ، شیر دلیر است علی
چه بلایی به سر اهل هنر آورده
ذوالفقارش که دمار از همه در آورده
«اوّل ما خلق الله» فقط نور تو بود
حامل وحی خدا خادم و مأمور تو بود
یکی از معجزه ها سبحه ی انگور تو بود
دوستی علی و فاطمه منشور تو بود
ما گرفتار تو و دختر و داماد توایم
تا قیامت همگی نوکر اولاد توایم
پشت تو فاطمه و حضرت حیدر ماندند
اهل نجران ، همه در کار شما در ماندند
نسل تو سبز و حسودان تو ابتر ماندند
نوههایت همگی سیّد و سرور ماندند
ای پیمبر چه نیازی به پسرها داری ؟
صاحب کوثری و حضرت زهرا داری
ای عبای نبوَی ! پنج تنت را عشق است
ای اولوالعزم ! علی ـ بت شکنت ـ را عشق است
یاس خوشبو و حسین و حسنت را عشق است
می نویسم که اویس قرنت را عشق است
بُرده هوش از سر ما عطر اویس قرنی
حرف من حرف اویس است : تو در قلب منی
زندگی تو که انواع بلاها را داشت
با وجودی که ابوجهل سر دعوا داشت
خم به ابروت نیامد ، لب تو نجوا داشت
صبرت ایّوب نبی را به تعجّب وا داشت
بُت پرستی که برای تو رجز میخواند
به خدا مال زدن نیست خودش میداند
ای که در شدّت غم «چهرهی بازی» داری
چون مسیحا چه دم روحنوازی داری
تا که چون شیر خدا شیر حجازی داری
به فلانی و فلانی چه نیازی داری؟!
کوری چشم حسودان زمین خورده و پست
افتخار تو همین بس که کلامت وحی است
عشق تو عاشق بیتاب عمل میآرد
قمر روی تو مهتاب عمل میآرد
خم ابروی تو محراب عمل میآرد
خاک پای تو زر ناب عمل میآرد
همهی عشق من این است مسلمان توام
عجمی زاده و همشهری سلمان توام
شاعر: #محمد_فردوسی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
دوبیتی های صلواتی میلاد حضرت رسول اکرم(ص) و امام صادق(ع)...
#رباعی_صلواتی
از عرش ندایِ سرمدی می آید
از سمتِ سرایِ ایزدی می آید
بر دامن پاک آمنه در این ماه
یک شاخه گل محمدی می آید
بر اهل جهان مژده زِ بالا آمد
جِبرْيل اَمين بَهرِ تماشا آمد
بفرست در این ماه مکررصلوات
چون خاتم الانبیا به دنیا آمد
شدماهِ ربیع و دل پر از شور و نشاط
از ناحیه ی رَب شده نازل بركات
زیبنده ترین ذکر در این ماه بُوَد...
بر حضرت مصطفی و آلَش صلوات
بفرست تو ای شیعه ی عاشق صلوات
بر زینت و اَشرفِ خلایق صلوات
در ماهِ ربيع الاول از روی اَدب
کن هدیه به احمد و به صادق صلوات
از سمتِ مدینه این ندا آمده است
باقر به لبش ذکر و ثنا آمده است
بفرست به مصطفی و آلَش صلوات
چون صادق آل مصطفی آمده است
جِبرْیلِ اَمین دوباره پَر را وا کرد
بر روی زمین بَزم شعف برپا کرد
بر باقر و اُمّ فَرْوه چون امشب حق
یک دسته گلِ محمدی اهدا کرد
ای شیعه مَکن وحشت قبر و سَکرات
تا حضرتِ مرتضی ست کشتی نجات
در وقت سوالشان بگو با دو ملک
من شيعه ی حیدرم، به حیدر صلوات
ای شیعه بگو بلند و ممتد صلوات
تا که بشود راهِ بلا سد صلوات
بر احمد و زهرا و علی و حَسَنین
بر پنج تن و آلِ محمد صلوات
در اوجِ عطش آب حیاتی دارد
زين ذکر مدامش حَسَناتی دارد
هنگام خطر برای دفعش، شیعه..
..بر احمد و آلَش صلواتی دارد
سر منشأ خیر و برکاتم صلوات
در اوجِ خطر راه نجاتم صلوات
ای کاش بیاید به زبانم یک آن..
هنگامه مرگ و سَکراتم، صلوات
(اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم)
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
https://eitaa.com/Maddahankhomein
مدح #ولادت_باسعادت
#حضرت_رسول_اکرم_و
#امام_صادق_علیهما_السلام
میلاد تو آغازِ جمیعِ برکات است
رفتار تو الگوی وقار و سکنات است
لبخند ملیحِ تو نماد حسنات است
خال لب تو محور مجموع کرات است
ای حضرت محبوبِ خداوند، محمد!
ای بنده ی محجوبِ خداوند، محمد!
سر منشاءِ هر خوبی و احسان، قدم توست
محرابِ دلِ غمزده، ابروی خَم توست
هر ماذنه ای نام تو دارد، حرم توست
از روز ازل دستِ علی بر علَم توست
یعنی، تو و حیدر شجری واحده هستید
چون خار به چشمان بنی ساعده هستید
دارید اگر دشمنِ بد ذات، غمی نیست
تا هست علی با تو، تو با او اَلَمی نیست
در مکتبِ عشاق، بجز تو صنمی نیست
این عشقِ تو و حب علی، چیز کمی نیست
تا بود، خدا بود و علی بود و محمد
قبل از همه، انوارِ جلی بود و محمد
ای احمد مختار، تو قبل از همه بودی
با رخصتِ دادار، تو قبل از همه بودی
با حیدر کرار، تو قبل از همه بودی
با عترتِ اطهار، تو قبل از همه بودی
آنگه که مَلَک هم نرسیده به ولادت
بودید خدا را ز دل و جان به عبادت
روزیکه نه تسبیح و نه تهلیل بپا بود
اَذکارِ شما سنتِ رایج به سما بود
سر حلقه ی این ذکر، لب لعلِ شما بود
زهرای تو مَجذوبه ی در ذات خدا بود
تا نور دو عینِ تو هدایتگرِ ما شد
چشمانِ حسینِ تو هدایتگر ما شد
بودند ملائک همه دیوانه و مستت
بستند همه دیده به تسبیحِ دو دستت
چون یاد گرفتند صفا را ز نشستت
خود را بجز از ذکرِ خداوند گسستند
ما مستِ حسینِ تو شدیم از ازل ای یار
پابستِ حسینِ تو شدیم از ازل ای یار
با نورِ تو شد، نورِ حسینِ تو که لاحق
از او به وجود آمده نه حجتِ ناطق
مکشوف شد از نهضت او خیلِ حقایق
برخاسته از کرب و بلا مکتبِ صادق
میلاد تو زیباست به این طالعِ مسعود
از زهره ی زهرای تو تا مهدیِ موعود
گر منتظرِ مجلسِ میلادِ تو هستیم
ما چشم براهِ شب امداد تو هستیم
آماده ی ره توشه از این یاد تو هستیم
کشکول به دستیم و نمک زاد تو هستیم
دنبالِ بهانه، پیِ یک ذکرِ گریزیم
تا بهرِ قتیلُ العبَرات اشک بریزیم
گویند روایات که ممنونِ حسینی
او خونِ خدا باشد و تو خونِ حسینی
او محوِ اِله هست و تو مفتون حسینی
دلباخته و واله و مجنونِ حسینی
از عرصه ی منبر به سر آیی به سرایش
تا پیرهنِ او نکند گیر به پایش
این پیرهن از کودکی اَش مسئله دارد
زهرا هم از این قصه ی پر غم گله دارد
یک جامه ی پاره چقدَر مشغله دارد
غارتگرِ این جامه مگر حوصله دارد؟!
جسمی که به او ضربه، ز هر رهگذر آید
بی سر که شود، پیرهنش زود درآید
با اینکه به گودال، به لب داشت مناجات
اَعراب نکردند بر او هیچ مراعات
هر قوم به یک حربه نمودند مباهات
آن لحظه که با خالقِ خود کرد ملاقات
یک تن نَه،،، بریدند گروهی سرِ او را
بد جور شکستند دلِ مادر او را
میدید حرم پیکرِ او را شده غارت
هم کشتن و هم غارت و هم قصدِ جسارت
آغاز شد از بعدِ شهادت چو اسارت
بردند حرم را به چه سختی و حقارت
یارب سرِ بازار کجا و حرم یار
دیگر برسان، بر سرِ دیده قدم یار
✍استادمحمودژولیده
#ولادت_باسعادت_حضرت_رسول_اکرم_و_امام_صادق_علیهما_السلام_مبارک_باد.
https://eitaa.com/Maddahankhomein
بسم الله الرحمن الرحیم
#مخمس_میلاد_حضرت_محمد_صلوات_الله_علیه_و_آله🌺
🌹🌹🌹🌹ا🌹🌹🌹🌹
عالم همه چون قطره و دریاست محمد
شاهان جهان بنده و مولاست محمد
سر سلسله ی رحمت دنیاست محمد
سر تا به قدم جنت الاعلی ست محمد
محبوب خداوند تعالی ست محمد
🌹🌹🌹🌹ا🌹🌹🌹🌹
بنویس محمد وَ بخوان جانِ دو عالم
ذریه ی اویند کریمان دو عالم
به سفره ی او خورده گره نان دو عالم
ریزد به دعاهاش گناهان دو عالم
از بس که کرم دارد و آقاست محمد
🌹🌹🌹🌹ا🌹🌹🌹🌹
مانند خدا رحمت او لایتناهی
بر خیل فقیران بدهد منصب شاهی
والله خدا هست بر این حرف ، گواهی
برتر شده از کُلِّ رسولان الهی
زیرا پدر حضرت زهراست محمد
🌹🌹🌹🌹ا🌹🌹🌹🌹
با مقدمِ او عالم فانی شده زیبا
بوسه زده سر تا قدمِ دختر خود را
اینگونه بیان کن کَرَمش را به دو دنیا
نفرین نکند در وسط جنگ به اعدا
الحق وَالاِنصاف که زیباست محمد
🌹🌹🌹🌹ا🌹🌹🌹🌹
هر جا قدمش رفت علی پشت سر او
در خیبر و احزاب علی شد سپر او
یعنی همه جا بوده علی بال و پر او
حجاج پی کعبه ، علی دور و بر او
برتر بود از کعبه و والاست محمد
🌹🌹🌹🌹ا🌹🌹🌹🌹
با یاد علی هست تمام ضربانش
در سجده علی میچکد از بین لبانش
دائم به علی می نگرد در سخنانش
پیغمبر ما جسم و علی هم شده جانش
هر جا که علی هست همانجاست محمد
🌹🌹🌹🌹ا🌹🌹🌹🌹
والله سرودن ز شما عیش مدامست
دوری ز تو و مسلک تو عین حرامست
نطق تو خدایی بود و ختم کلامست
گفتی که علی بر همه ی دهر امام است
فرمان شما واجب الاجراست محمد
🌹🌹🌹🌹ا🌹🌹🌹🌹
شاعر امیر قربانی فر
https://eitaa.com/Maddahankhomein