اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
غزل پیوسته حضرت معصومه سلام اللّه علیها
مرغِ حرم بودم ولی رزقم اسارت شد
دلتنگی و دلشوره آدابِ زیارت شد
دستم اگرچه از ضریحت فاصله دارد
قلبم دخیلِ این ضریح و بیقرارت شد
پَر میزنم مثلِ کبوترهایِ این گنبد
جَلدِ هوایت جان و قلبِ دوستدارت شد
لطف و عطایِ این کریمه یا کریمَم کرد
شد آسمانی هر کسی که جیرهخوارت شد
معصومهیِ معصومِ هفتم زینبِ ایران
منظومهیِ آیات نور و مکتبِ سلطان
گیتی نمیبیند زنی چون فاطمه امّا
اِی دخترِ موسیٰ تویی آئینهیِ زهرا
ای سفرهدارِ آسمان ای روضهات رضوان
خیرِ کثیری و به دستَت بوسه زد بابا
مثلِ عموجانت حسن بابُالکرم هستی
مثلِ حسینی پرچمَت تا به اَبد بالا
آرامشِ جانِ علی موسیَ الرِّضایی و....
با یک سفارش میبری کربوبلا ما را
جارو زده صحن و سرایت را مَلک بانو
روبه ضریحت میزند چرخ و فَلک زانو
دردانهیِ بابایی و پروانهیِ دلبر
دختر ولی نطقَت شگفتآور چنان حیدر
شمشیر لازم نیست وقتی در کلامِ تو
باشد نفوذی که به هم میریخت صد لشکر
در عفّت و شرم و حیا تکرارِ زهرایی
هم پاسدارِ دینی و هم سنگرِ محشر
با خطبههایت زنده کردی یادِ زینب را
با هر روایت میکَنی از جا درِ خیبر
چادر اگر دورِ کمر بستی یقین دارم
طوفانی از جنسِ امیرالمؤمنین دارم
دنبالِ دلدارت گذشتی از بیابانها
دریایی امّا دیدهای اَمواجِ طوفانها
گوشه کنارِ این حرم علّامهها دیدم
صحن و سرایِ پاکِ تو میسازد انسانها
ما یکسره دردیم و دَم از تو زدن مَرهم
چون پنجره فولاد دیدیم از تو درمانها
بیمار تصویرِ حریمت را تماشا کرد
باران شد و با ذکرِ تو طی کرد بحرانها
دنیایِ بی روضه ندارد ارزشی آری
ندبه بخوان تا سر شود شامِ گرفتاری
#حسین_ایمانی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#حضرت_معصومه_س_مدح
با اشک شوق جاری از چشم تر سلطان
دارد خبرها میرسد از محضر سلطان
در جمع خوبانش دوباره دعوتم کرده
با مهربانی چشم ذره پرور سلطان
آباء و اجدادش تمامی سرورم هستند
آباء و اجدادم تمامی نوکر سلطان
از سائلان آبرو داری که محتاج اند
امشب دوباره پر شده دور و بر سلطان
قطعا از اینجا دست خالی برنمیگردم
با سفره ای که پهن کرده مادر سلطان
از یاد زهرا پر شده سرتاسر حجره
با عطر و بوی بی نظیر کوثر سلطان
از مادرش که بگذرم باید صدایش زد
این طفل را خیرالنساء دیگر سلطان
نذر قدم های عزیزش هدیه آوردم
ای خواهران من فدای خواهر سلطان
نامش اگر چه ظاهرا معصومه ست اما
"معصومه" نه بلکه بگو "تاج سر سلطان"
مهمان امشب انبیا و اولیا هستند
چشم انتظار دیدن أخت الرضا هستند
نور دل پیغمبر و جان امام آمد
از نسل زهرا دختری والامقام آمد
اولاد این خانه همه آوازه ای دارند
مولودی از نسل کریمان به نام آمد
روی زمین آیینه ی زهرای مرضیه ست
از آسمانها مظهر حسن تمام آمد
حی تعالی زینبی دیگر عطا کرده
پس عمه ی خوب امامان همام آمد
گفتند دختر رحمت است و ما همه دیدیم
ابر کرامت ، منشأ فیض مدام آمد
شیرینی شهد روایت را چشیدم چون
عطر مدینه از حریمش بر مشام آمد
گرم طوافش بهجت و گلپایگانی ها
پس کعبه ی سیار آیات عظام آمد
هرچه بگویم از وجودش باز کم گفتم
بانوی با مهر و محبت ، با مرام امد
ذکر لبانم دم به دم یا ضامن آهوست
عیدی من امشب فقط با ضامن آهوست
چون او ندارد دختری تکتم به این خوبی
بر زخم های کهنه اش مرهم به این خوبی
با خنده ای که میزند دردی نمیماند
از جان مادر می زداید غم به این خوبی
جز دخترش اسرار را با کس نمیگوید
وقتی خدایش میدهد محرم به این خوبی
شاه خراسان بعد از این دیگر چه کم دارد
وقتی که دارد مونس و همدم به این خوبی
"ای جان و جانان رضا جانم به قربانت"
در این همه دیوان ندیدم دم به این خوبی
با لطف او بوده ست اگر که زندگی کردم
در سایه ی امنیت پرچم به این خوبی
دور از پلیدی ها فقط نه ، جمع خوبی هاست
بانو ندیدند اهل این عالم به این خوبی
نجمه به عمر خود ندیده بهتر از او را
زیباتر و والاتر و زهرا تر از او را
شاعر شدم در خلوت کنج شبستانش
من را خجالت میدهد لطف فراوانش
شعرش شهادت میدهد فردا،ضرر کرده
آن که ندارد نام او را بین دیوانش
سعدی اگر مهمان صحن آینه میشد
خرج حرم میشد حکایات "گلستانش"
زیره به کرمان میبرم وقتی که میبینم
شاه خراسان میشود شخصا ثناخوانش
خدمت به او بر خادمانش شأنیت داده
آسیه و حوا و مریم از کنیزانش
جان من و امثال من ارزش ندارد که
موسی بن جعفر میرود وقتی به قربانش
زائر شدم او را بهشتم را ضمانت کرد
پابند خود کرده مرا باران احسانش
وقتی ز پا افتاده ها را دست میگیرد
دستم به دامانش به دامانش به دامانش
تنها نه امثال من بی خانمان بلکه
جبرییل حتی لانه کرده زیر ایوانش
مانند طعم بوسه بر درهای چوبین اش
زیر زبانم مانده طعم خوب سوهانش
هم به دو تا گنبد میان شهر دل بستم
هم در اتوبان حرم تا به حرم مستم
شاعر: #علیرضا_خاکساری
https://eitaa.com/Maddahankhomein
مدح #حضرت_معصومه_س
عُمری غُبارِ حضرتِ معصومهایم ما
تا در جوارِ حضرتِ معصومهایم ما
هرچند بارِ حضرتِ معصومهایم ما
در سایه سارِ حضرتِ معصومهایم ما
اهلِ دیارِ حضرتِ معصومهایم ما
ای آرزویِ پنجره فولاد آمدیم
ای قبلهگاهِ طاقِ گوهرشاد آمدیم
بر خاک بوسه داده و بر باد آمدیم
بابُالجَواد حاجتِ ما داد آمدیم
حالا کنارِ حضرتِ معصومهایم ما
تا نور میدَمی به تمامِ چراغها
رَد میشویم مثل نسیم از رواقها
معراج میرویم به دوش بُراقها
فریاد میشویم از این اشتیاقها
دل بی قرارِ حضرتِ معصومهایم ما
ما را که عُمرِ نوح دَمی نیست پیشِ تو
ما گَشتهایم هیچ غَمی نیست پیشِ تو
شاه و گدا زیر و بَمی نیست پیشِ تو
یادِ بهشت جُرمِ کَمی نیست پیشِ تو
مَحوِ بهارِ حضرتِ معصومهایم ما
روحُ الاَمین که حاجِبِ دولتسَرایِ توست
از خادمانِ کعبهیِ دارالشفایِ توست
تو کیستی که صحنِ رضا در هوایِ توست
ایوان طلا هواییِ گنبد طلایِ توست
شُکرَش دُچارِ حضرت معصومهایم ما
با لطفِ مادرانهات اِحیا شدیم شُکر
بِرکه نَه ، رود نَه ، دریا شدیم شُکر
مولا نگاه کرده و آقا شدیم شُکر
ذُریههای حضرت زهرا شُدیم شُکر
ایل و تبارِ حضرتِ معصومهایم ما
بانو ! اگر چه پیش تو خِشتِ مُحَقَریم
از خِشتهایِ خانهیِ موسی بنِ جعفَریم
عُمریست از کنارِ شما لُقمه میبریم
از صحنِ جامع آمدهایم و کبوتریم
سُجده گذارِ حضرتِ معصومهایم ما
ما را نشان گرفت اگرچه مَلالِ غَم
هرچند پُر شده همهجا قیل و قالِ غَم
ما را گِره زدند به پَرهایِ بالِ غَم
ما را گِره زدند ولی بی خیالِ غَم
تا خاکسارِ حضرتِ معصومه ایم ما
تا سر سپردهی عَلَم زینبیهایم
سر میدهیم و مَردِ غَمِ زینبیهایم
ما از غبارِ محترمِ زینبیهایم
ما کُشته مُردهیِ حرمِ زینبیهایم
چون ذوالفقارِ حضرتِ معصومهایم ما
حسن لطفی
💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠
https://eitaa.com/Maddahankhomein
😢 زمینه ی شهادت #حضرت_معصومه_س
بند اول:
توی کویر قم فقط
تویی که سامان منی
عمه ی صاحب الزمان
خواهر سلطان منی
وقتی میام تو حرمت
روبرو ایوون می شینم
حس میکنم که زائرِ
فاطمه توی مدینم
تو کریمه ای و من هم گدا
حاجتِ منه تو صحنت روا
میگیرم از این حرم کربلا
معصومه معصومه
بند دوم:
عالمه ی علومی و
به همه ی جهان سری
به تو رسیده از ازل
ارثیه های مادری
وقتی که نا امید میشم
از این رفیق و اون رفیق
سفره ی دل وا می کنم
با تو توی صحن عتیق
بی کسم و تکیه گاه منی
مقصد تموم راه منی
همیشه خودت پناه منی
معصومه معصومه
بند سوم:
تا آخرین نفس غمت
دوریِ از برادره
ولی همه اشکات برا
اسیریِ یه خواهره
شکر خدا که سهم تو
بزم شرابی که نبود
نامحرمی تو رو ندید
تو کوچه بازارِ یهود
میخونی زیر لب از کربلا
زینب و چشای نامحرما
سری که بلنده رو نیزه ها
واویلا واویلا
رو لبای شامیا هلهله
همسفره با رباب حرمله
دختر سه ساله و آبله
واویلا واویلا
شعروسبک:
#علی_علی_بیگی
http://eitaa.com/Maddahankhomein
986K
زمینه درد دل با خانم
حضرت معصومه سلام الله علیها
تو حرم دلم آروم میگیره بی بی جونم
تا خدا نفس بده مدحتونو میخونم
بی بی جون بهشت واسم حرم حرم حرم حرم
عاشق کبوتراتم حرم حرم حرم حرم
کاش میشد مسافرتشم حرم حرم حرم حرم
حرم خدا خودش گواهه
حرم حرم واسم پناهه
حرم بزار بیام ثوابه
یافاطمه
یافاطمه یامعصومه
یافاطمه یامعصومه
یافاطمه یامعصومه
صحن تو واسم مثل زینبیه میمونه
مرقدت بی بی برکت واسه کل ایرونه
زینب مولا رضایی بی بی بی بی بی بی بی بی
امید دل گدایی بی بی بی بی بی بی بی بی
به دلم بکن نگاهی بی بی بی بی بی بی بی بی
بی بی من آرزوم همینه
بی بی روضه ی میخ و سینه
بی بی خونده شه تو مدینه
یافاطمه
یافاطمه یامعصومه
یافاطمه یامعصومه
یافاطمه یامعصومه
کاش بشم من لایق با دعای خیرتون
کاش شهید بشم من هم پیش پای عمه تون
بی بی جون من از خدامه برم برم برم برم
شب و روز همین دعامه برم برم برم برم
التماس این چشامه برم برم برم برم
برم برم واسه زیارت
برم برم واسه شهادت
برم بی بی بکن عنایت
یافاطمه
یافاطمه یامعصومه
یافاطمه یامعصومه
یافاطمه یامعصومه
شعر و سبک از سائل حضرت زینب سلام الله علیها
کربلایی حسن رضا محمودی
http://eitaa.com/Maddahankhomein
1728652422453_-2147483648_-212670.ogg
2.11M
زمینه شهادت حضرت معصومه(س)
کرامت از لطف نگات معلومه
توو حرمت چقد دلم آرومه
من همه هستیمو به تو مدیونم
سیدتی یا حضرت معصومه
دنیای، احسانی
بر کویر دلها بارانی
زهرای، ایرانی
زینب حضرت سلطانی
درسته که دلم پر از گناهه
درسته نوکر تو روو سیاهه
تا وقتی زیر سایه ی تو باشم
چادر فاطمه برام پناهه
سیدتی یا حضرت کریمه
از غم دوری رضا دلگیری
فراقه قسمتت عجب تقدیری
توو لحظه های آخرت توو بستر
خاطره هاتو توو بغل می گیری
بی تابی، بی جونی
از داغ این دوری بارونی
بی جونی، بی تابی
مثل مادر شب ها بی خوابی
میباره اشک چشمت آروم آروم
فدای غصه ی دل تو خانوم
درسته که غریبی اما مثل
فاطمه مادرت نمیشی مظلوم
سیدتی یا حضرت کریمه
توو روضه ی تو حرفی نیس از مسمار
خداروشکر نرفتی بین انظار
خداروشکر سیدا دورت بودن
خداروشکر نبردنت توو بازار
حرفی از، سیلی نیس
صورت دختری نیلی نیس
حرفی از، حرمله
حرفی از تنور خولی نیس
درسته توی بسترِ مریضی
توو شهر غربتی، ولی عزیزی
زنای اهل قم هواتو داشتن
کسی نبرده اسمی از کنیزی
سیدتی یا حضرت کریمه
وحید محمدی
http://eitaa.com/Maddahankhomein
کسیکه از فیضه_شکری.mp3
14.28M
زمینه شهادت حضرت معصومه سلام الله علیها
▶️بنفس:کربلایی وحید شکری
کسی که از فیض_مدینه محرومه
میاد به پابوس_حضرت معصومه
باز اومدم/پیش گنبد زرد تو زانو زدم
باز اومدم/راه نوکری کردن و خوب بلدم
باز اومدم/منو رد نکنی اگه حتی بدم
وای....حرمت میده بوی مادر
وای...دختر موسی بن جعفر
وا، دختر موسی بن جعفر
...........
دل تو شد پرخون،تو حسرت دیدار
تو راهو بیراهه ،خیلی دیدی آزار
محترمی/کسی اینجا نکرده بهت ستمی
محترمی/داری دوروبرت خدم و حشمی
محترمی/تو دلت نداری دیگه همّ و غمی
وای...قم شد از نور تو منور
وای...دختر موسی بن جعفر
وای...دختر موسی بن جعفر
.........
گلای باغ تو،اگه شدن پرپر
شکرخدا بی بی ،خاکی نشد معجر
غم همینه_ببینی تن شاهی که رو زمینه
غم همینه_مادری تن بی سری رو ببینه
غم همینه_شمر بی حیا روی سینه ش بشنیه
وای...چادر تو نشد لگدمال
وای...امون از غصه های گودال
وای...ای غریب وطن حسین جان
اللهم عجل لولیک الفرج
http://eitaa.com/Maddahankhomein
#شهادت_حضرت_فاطمه_معصومه_سلام_الله_علیها
ای علمدارِ بزرگان در قیام
حضرتِ بنتُ الامام، اُختُ الامام
ایکه الگوی بزرگِ مکتبی
اولین بانوی بعد از زینبی
در ره مولا چنان زهرا شدی
در وفا چون زینب کبرا شدی
همنوا با کشتههای کربلا
همصدا با راسِ روی نیزهها
عشق را فریاد کردی هرطرف
تا که قم را کردهای اُختُ النَّجف
با احادیث و روایاتِ وِلا
خوب زهرا را شناساندی بما
تو فقیه اهلبیتِ عصمتی
تو ولایت را نشانِ عترتی
در سخن حقاً دلیری کردهای
شیعیان را تو غدیری کردهای
در ره ایمان علَم برداشتی
در صفِ علم و عمل گُل کاشتی
در عمل گفتی بما غوغا کنید
حوزههای علمیه برپا کنید
از عداوتها نترسیدی همی
هیچ کم نگذاشتی در دین دَمی
درسها از بندگی دادی بما
خوب سبک زندگی دادی بما
شیوهی رزمندگی برپا ز توست
پرچمِ روح خدا بالا ز توست
هر دفاع از دین و قرآن میشود
با تو در دنیا و ایران میشود
ای حیاتت آبروی کربلا
راهبردت بود سوی کربلا
ای پیامآور به اهل عالمین
یاد دادی بر همه، راه حسین
پا نهادی جای پای فاطمه
کشتهها دادی برای فاطمه
سِیر در کوی تکامل کردهای
با حرامیها تقابل کردهای
کازاری نابرابر دیدهای
کشتهی هجده برادر دیدهای
دیدهای در خون شناور، یارها
پیشِ چشمِ خونفشان، گلزارها
خواهران را اشکباران یافتی
خویش را مسموم و نالان یافتی
چاره را در راه قم دیدی و بس
راه زینب را پسندیدی و بس
راه تو در امتداد زینب است
قافله سالار، یادِ زینب است
یاد کردی از اسیرانِ حرم
بر زمین جسمِ دلیران حرم
آه بانو، زانچه در پِی دیدهای...
هیجده سر بر سرِ نی دیدهای؟
کِی چهل منزل اسارت رفتهای؟
منزلی را با جسارت رفتهای؟
شهرِ قم، کوتاهی از یاران نکرد
سنگباران جای گلباران نکرد
دیدهای دشنامِ خاص و عام را
دیدهای بزمِ شرابِ شام را
بسکه گرییدی ز چوبِ خیزران
نشر دادی اشک را بر دیگران
کردهای دِق از حجابِ آستین
گشت روحت طایرِ خلد برین
لحظهی جان دادنت گفتی رضا
لحظهای بر دیدن خواهر بیا
حاج محمودژولیده
http://eitaa.com/Maddahankhomein
شهادت حضرت معصومه سلام الله
غمی میان دل خسته ام شرر دارد
دل شکسته ام اینگونه همسفر دارد
کبوتری که نشسته به روی ایوانم
دوباره آمده و از رضا خبر دارد
خیال غربت او می کشد مرا ، اما
دلم ز غصه ی زینب غمی دگر دارد
ز کاروان اسیران و خواهری تنها
که حلقه ای ز یتیمان در به در دارد
زمادری که سپرشد کبودشدخم شد
ز مادری که ز غم دست بر کمر دارد
ز مادری که کنار سر دو طفلانش
ز کوچه های یهودی نشین گذر دارد
زدختری که یتیم است ودر تمامی راه
به سمت نیزه ی بابا فقط نظر دارد
زدختری که به لکنت به عمه اش میگفت
بگو به دختر شامی که این ، پدر دارد
زصوت ضربه ی سنگین سنگ ها فهمید
لبان خشک پدر زخم های تر دارد
سر پدر به زمین خورد و بین آن مردم
کسی نبود که سر را ز خاک بردارد.
التماس دعافرج
http://eitaa.com/Maddahankhomein