#حضرت_مسلم_بن_عقیل_ع
انگار در بهشت خدا پا گذاشتیم
وقتی قدم به مجلس آقا گذاشتیم
در این حسینیه شهدا صف کشیدهاند
اینجا مقدس است که ما پا گذاشتیم
با وحدت عقیده به کثرت رسیدهایم
اینجا بجای واژهی "من"، "ما" گذاشتیم
شور و شعور ناب حسینی خویش را
در خیمهی عزا به تماشا گذاشتیم
زانو زدیم اگرچه در این روضهها ولی
دل را میان کرببلا جا گذاشتیم
"سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است"
ما نیز سر به دامن صحرا گذاشتیم
"باز این چه رستخیز عظیم است" در حرم
گویا قدم به محشر کبری گذاشتیم
امشب هر آنکه آمده مهمان مسلم است
حتی خود حسین پریشان مسلم است
دلدادهای بخاطر دلدار میرود
"پیک امام " و "محرم اسرار" میرود
ترسی در او ز فتنهی إبن زیاد نیست
با غیرت و شکوه علیوار میرود
او نیز شیر بیشهای از نسل هاشمیست
تا قلب فتنه "مسلم کرار "میرود
در یک نگاه کوفه ابوالفضل دیگریست
با شوکت و جلال علمدار میرود
مسلم نگو بیا و بگو میثم حسین
آن میثمی که خود به سرِ دار میرود
کوچه به کوچه شهر دو صدگونه فرقه را
در جستجوی یار فداکار میرود
مثل عموش خسته از اوضاع روزگار
مثل عموش دست به دیوار میرود
بر دختران آل علی گریه میکند
هر ساعتی که بر سر بازار میرود
مسلم اگرچه گرم نماز عشای خویش
کوفی سراغ درهم و دینار میرود
خولی سراغ کعب نی و تازیانه و ...
اشعث سراغ نیزهی بسیار میرود
تیر سه شعبهی دگری میکند شکار
بازار کوفه حرمله هربار میرود
دارد سنان به شهر برای خریدنِ
سرنیزهای شبیه به مسمار میرود
با نام و یاد حضرت زهرا توان گرفت
بالای بام دارالاماره زبان گرفت
جز گریه بر غریبی تو راه چاره نیست
بر ظلمهای کوفه توان نظاره نیست
از این به بعد ماه تمام حمیده باش
وقتی که آسمان شبش را ستاره نیست
اول شهید راه توأم، راضیام حسین
"در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست"
قاضی شریح خون تو را هم مباح خواند
جز حکم قتل صبر تو روی مناره نیست
جز تازیانه بر کمر هر پیاده و ...
جز تیغ تیز بر کمر هر سواره نیست
این مسلخی که دور و بر کوفه دیدهام
جای سپیدی گلوی شیرخواره نیست
اینجا کفن برای تو پیدا نمیشود
جز بوریا برای تنی پاره پاره نیست
إرجع الی مدینه... پدر مادرم فدات
إرجع الی مدینه... مجالی دوباره نیست
شرمندهام که نامه نوشتم بیا حسین
شرمندهام که نامه نوشتم بیا حسین
✍ #علیرضا_خاکساری
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#امام_خمینی_ره_مدح
#امام_خمینی_ره فرمودند: محرّم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته است.
اسلام را محرم او زنده کرده است
این نکته هم ز پیر طریقت به ما رسید
✍ #عباس_احمدی
پیر ما میگفت اسلام از محرم زنده ماند
اشکها از دین پیغمبر حراست میکنند
✍ #سیدپوریا_هاشمی
با محرم، با صفر اسلام جاویدست و بس
یادی از نطق امام پیر امت میکنم
✍ #علیرضا_خاکساری
پیر میخانهی عشاق، خمینی فرمود:
هر چه داریم ز سالار شهیدان داریم
✍#احسان_محسنی_فر
حرف ما حرف خمینیست، سرآمد هستیم!
عاشق حیدر و اولاد محمد هستیم!
✍ #سیدروح_الله_مؤید
این انقلاب از برکت پیر خمین است
در امتداد نهضت پاک حسین است
✍ #یوسف_رحیمی
چنین درس را از خمینی بگیر
"حسینی بمان و حسینی بمیر"
✍ #رضا_دین_پرور
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#فرزندان_حضرت_زینب_س_شهادت
بند پایانی یک #ترکیب_بند
وا میشود سمت سعادت بال هر دو
جبرییل غبطه میخورد بر حال هر دو
با یک قسم هم کار هر دو راه افتاد
یک راهکاری داد مادر، مال هر دو
بیرون نشد از خیمه اما راه افتاد
با پای دل تا معرکه دنبال هر دو
از فرط شور و شوق جانبازی، گل انداخت
با اذن رفتن صورتِ خوشحالِ هر دو
بر یاری مولا کمر بستند وقتی
شد چادر ام المصائب شال هر دو
با سالهای دیگرشان فرق دارد
تقدیرِ با خون شستهی امسال هر دو
دلشورهی خلخال پای دختری هست
در سینهی از غصه مالامالِ هر دو
از میمینه تا میسره هر جا که رفتند
سرنیزه میآمد به استقبال هر دو
تیر و کمان دنبال اقمارالمنیرهاند
خیلی زمان بردهست استهلال هر دو
محکم زمین خوردند هر دو مثل زهرا
بر خاک صحرا نقشی از تمثال هر دو
حتی حسین بن علی هم گریه میکرد
از معرکه تا خیمه بر احوال هر دو
تا غُصهی شرمندگی آقا نگیرد
مادر سراغ بچههایش را نگیرد
✍ #علیرضا_خاکساری
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#حضرت_علی_اکبر_ع_شهادت
#بصیرت #مقام_معظم_رهبری
آفرین بر هرکه گوشش بر دهانِ رهبری ست
رهبری که ناهی سرسخت بدعتآوری ست
افتخار ماست که پیر و مراد راهمان
خلق و خویش فاطمی و راه و رسمش حیدریست
بیرق اسلام باید در زمین محکم شود
این همان تکلیف هر رزمنده در هر سنگریست
جملهی "ما میتوانیم" از پیام کربلاست
اولین رکن و اساس جامعه خودباوریست
روضههای هرشب ما بی رسالت نیست نیست
اشک ما و باور ما موجب روشنگریست
کربلای دیگری برپا نخواهد شد دگر
خاکریز شیعه مملو از حمید باکریست
ارباً اربا هم شویم از حامیان رهبریم
ما مقلدهای چشمان علی اکبریم
خلق و خویش مصطفی و قد و بالایش علیست
چشم و ابرویش پیمبر نور سیمایش علیست
او علی بن حسین بن علی و فاطمهست
مادرش زهرای مرضیهست و بابایش علیست
میمنه تا میسره یا میسره تا میمنه
بهترین شیرینترین ذکر رجزهایش علیست
کوری چشم تمام قاسطین و مارقین
نقش سربندش وَ بازوبند زیبایش علیست
با علی یعنی حیات و بی علی یعنی ممات
عشق امروزش علی و عشق فردایش علیست
ابن ملجمها سر او را نشانه میروند
به همین جرمی که نام بامسمایش علیست
چون مدینه بار دیگر کوچهای وا میکنند
با هجوم تیغ و نیزه ارباً اربا میکنند
تیغ دشمن بی هوا برگ و برش را میبَرد
خنجری از پشتِ سر، بال و پرش را میبرد
هرکسی با حملهای، با حربهای، با ضربهای
پاره پاره پارههای پیکرش را میبرد
بگذرم ...من ماندهام آخر حسین از معرکه
با چه حالی تا حرم تاج سرش را میبرد
لشگری آمد برای بردنش تا خیمهها
چه غریبانه علیِ اکبرش را میبرد
مثل تسبیحی که با چنگی ز هم پاشیده است
تکه تکه در عبا پیغمبرش را میبرد
با چنین وضعی که در بین عبایی جمع شد
اکبرش را میبرد یا اصغرش را میبرد؟
دل شکسته بعد اکبر از دل نامحرمان
سمت خیمه همره خود خواهرش را میبرد
آخرش این مرثیه ما را مدینه میبرد...
✍ #علیرضا_خاکساری
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#امام_زمان_عج_مناجات_محرمی
عطر تو زینت فزای روضهها، مهدی بیا
هجر تو از پا میاندازد مرا، مهدی بیا
مهربانتر از پدر مادر به فرزندان تویی
العجل ای بهترین بابای ما، مهدی بیا
ندبه باید کرد از درد فراق روی تو
اَبکیَنَّکَ صَباحاً و مَسا، مهدی بیا
به تقاص خون جدت یالثارات الحسین!
زودتر با ذوالفقار مرتضی مهدی بیا
ای فدای قد و بالای پیمبر گونهات
وارث حلم تمام انبیا، مهدی بیا
مادرت زهرای مرضیه صدایت میزند
روز و شب مهدی بیا، مهدی بیا، مهدی بیا
جان به لب آمد ولی نامت نیفتاد از لبم
عمر من طی شد فقط با ذکر یا مهدی بیا
صبح عاشورا نشد پس وعدهی ما اربعین
در مسیر از نجف تا کربلا مهدی بیا
شیرخواری با گلوی خشک و با چشمان تر
از دل گهواره میخوانَد تو را مهدی بیا
✍️ #علیرضا_خاکساری
@Maddahankhomein
#حضرت_زینب_س_مدح_و_مصائب
عقیله بود که با دشمنان مقابله کرد
سلاح خطبهی او نیت مقاتله کرد
جهاد زینب کبری جهاد تبیین بود
بنازم " اسکتوا " یَش را که ختم غائله کرد
کلید هر فرجی صبر بود و در همه حال *
تحملش همه جا حل هر معادله کرد
چنان زمین و زمان، پشت شمر میلرزید
شکوه لحن علیگونه خلق زلزله کرد
تمام همت خود را بلا به کار گرفت
مگر که عمهی سادات ترک نافله کرد!
نشسته نافله میخواند شام عاشورا
میان خیمه و گودال بسکه هروله کرد
چقدر زجر در اطراف خیمهها پیچید
چقدر خون به دل عمه جان قافله کرد
کسی که بست به دستش طناب، غافل بود
به دست خویش خودش را اسیر سلسله کرد
سرش شکست و نیاورد خم به ابرویش
در آزمون بلا با خدا معامله کرد
شکسته باد دهانش کسی که در بازار
به دور ناقهی زینب مدام هلهله کرد
رباب را نتوانست منع گریه کند
میان همهمه نفرین به جان حرمله کرد
گرفت در عوض گوشواره، معجر را
برای حفظ حجابش چنین مبادله کرد
✍ #علیرضا_خاکساری
* الصبر مفتاح الفرج
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#حضرت_زینب_س_مدح_و_مصائب
عقیله بود که با دشمنان مقابله کرد
سلاح خطبهی او نیت مقاتله کرد
جهاد زینب کبری جهاد تبیین بود
بنازم " اسکتوا " یش را که ختم غائله کرد
کلید هر فرجی صبر بود و در همه حال*
تحملش همه جا حل هر معادله کرد
چنان زمین و زمان، پشت شمر میلرزید
شکوه لحن علیگونه خلق زلزله کرد
حماسهساز پس از کربلا ببین امروز
عمارت اموی را شبیه مزبله کرد
کبود شد بدنش در مسیر عشق ولی
به وقت عاشقی از تازیانه کِی گله کرد؟
تمام همت خود را بلا به کار گرفت
مگر که عمهی سادات ترک نافله کرد!
نشسته نافله میخواند شام عاشورا
میان خیمه و گودال بسکه هروله کرد
چقدر زجر در اطراف خیمهها پیچید
چقدر خون به دل عمه جان قافله کرد
کسی که بست به دستش طناب، غافل بود
به دست خویش خودش را اسیر سلسله کرد
سرش شکست و نیاورد خم به ابرویش
در آزمون بلا با خدا معامله کرد
شکسته باد دهانش کسی که در بازار
به دور ناقهی زینب مدام هلهله کرد
رباب را نتوانست منع گریه کند
میان همهمه نفرین به جان حرمله کرد
گرفت در عوض گوشواره، معجر را
برای حفظ حجابش چنین مبادله کرد
✍ #علیرضا_خاکساری
*الصبر مفتاح الفرج
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#اربعین_حسینی
هرکجا رفتم شنیدم صحبت جامانده هاست
جای من هم در میان هیئت جامانده هاست
دور هم جمعیم تا ابراز همدردی کنیم
" از حرم جا مانده ای " هم صحبت جامانده هاست
یک زیارتنامه خواندن ظهر روز اربعین
گوشه ی صحن و سرایت ؛ حسرت جامانده هاست
کربلا روزی هر کس شد گوارای وجود
آرزو ماندن به دل هم قسمت جامانده هاست
در خیالم بارها شش گوشه را بوسیده ام
عشق بازی با تو کار خلوت جامانده هاست
شهر خالی میشد از عشاق تو یادش بخیر
ازدحام شهرمان از کثرت جامانده هاست
گریه شاید درد دوری از تو را تسکین دهد
مثل شمعی سوختیم این عادت جامانده هاست
من یقین دارم به او اجر زیارت می دهند
هرکسی روز جزا در کسوت جامانده هاست
بعد زوار حریمت حالی از ماهم بپرس
نوبتی هم باشد اقا نوبت جامانده هاست
دست مان از پنجره فولاد هم کوتاه شد
این هم آقای غریب از غربت جامانده هاست
تکیه ها را شعبه ای از کربلا خواهیم کرد
تکیه ها چشم انتظار همت جامانده هاست
مادرت حتما به هر جامانده ای سر می زند
این تمام دلخوشی و لذت جامانده هاست
حال و روزم را رقیه خوب می فهمد حسین
حاجت طفل یتیمت حاجت جامانده هاست
" صد پسر در خون بغلطد گم نگردد دختری "
خواندن از طفل سه ساله سنت جامانده هاست
طفل از روی شتر افتاده را سیلی زدند
از حرم جامانده ای را بی هوا سیلی زدند
🔸شاعر: #علیرضا_خاکساری
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#اربعین_حسینی
هرکجا رفتم شنیدم صحبت جامانده هاست
جای من هم در میان هیئت جامانده هاست
دور هم جمعیم تا ابراز همدردی کنیم
" از حرم جا مانده ای " هم صحبت جامانده هاست
یک زیارتنامه خواندن ظهر روز اربعین
گوشه ی صحن و سرایت ؛ حسرت جامانده هاست
کربلا روزی هر کس شد گوارای وجود
آرزو ماندن به دل هم قسمت جامانده هاست
در خیالم بارها شش گوشه را بوسیده ام
عشق بازی با تو کار خلوت جامانده هاست
شهر خالی میشد از عشاق تو یادش بخیر
ازدحام شهرمان از کثرت جامانده هاست
گریه شاید درد دوری از تو را تسکین دهد
مثل شمعی سوختیم این عادت جامانده هاست
من یقین دارم به او اجر زیارت می دهند
هرکسی روز جزا در کسوت جامانده هاست
بعد زوار حریمت حالی از ماهم بپرس
نوبتی هم باشد اقا نوبت جامانده هاست
دست مان از پنجره فولاد هم کوتاه شد
این هم آقای غریب از غربت جامانده هاست
تکیه ها را شعبه ای از کربلا خواهیم کرد
تکیه ها چشم انتظار همت جامانده هاست
مادرت حتما به هر جامانده ای سر می زند
این تمام دلخوشی و لذت جامانده هاست
حال و روزم را رقیه خوب می فهمد حسین
حاجت طفل یتیمت حاجت جامانده هاست
" صد پسر در خون بغلطد گم نگردد دختری "
خواندن از طفل سه ساله سنت جامانده هاست
طفل از روی شتر افتاده را سیلی زدند
از حرم جامانده ای را بی هوا سیلی زدند
🔸شاعر: #علیرضا_خاکساری
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#امام_حسن_عسکری_ع_مدح_شهادت
...شیعه از پرچم تو حولهی احرام گرفت
"حرم الله" حریم حرمت نام گرفت
قبلهی قبله تویی، کعبه به تو رو زده است
حجرالاسود از ایوان طلا وام گرفت
خضر اولاد علی ! آب حیاتش دادی
هر که از دست کریمانهی تو جام گرفت
فقه را با نفست بار دگر جان دادی
احتجاجات تو گرد از رخ اسلام گرفت
جاثلیق از سر اعجاز تو مشتش رو شد
و دعای تو فقط بود به هنگام گرفت
بی گمان زیر سر معجزهی چشم تو بود
شیر درنده اگر در قفس آرام گرفت
اسم و رسمش وسط صحن تو از یادش رفت
عاشقی که لقب زائر گمنام گرفت
غافل از همّ و غم شیعه نشد مهدی تو
از سجایای پسندیدهات الهام گرفت
وای از آن دم که نگهبان تو گستاخی کرد
وای از آن لحظه که تصمیم به دشنام گرفت
وارث سینهی آزرده ی زهرا نفست
موقع گفتن تکبیرة الاحرام گرفت
در مناجات شبِ آخرِ خود افتادی
پیش چشمان تر همسر خود افتادی
گریهی چشم ملک از قِبَل مهدی بود
چقدر خوب سرت در بغل مهدی بود
ناله کردی همه با مهر، جوابت دادند
تشنه بودی و سپس جرعهای آبت دادند
اهل خانه کفنی بر تن پاکت کردند
بعد تشییع بلافاصله خاکت کردند
پیکرت تابش سوزندهی خورشید ندید
بوریا جای کفن دور خودش دید؟ ندید
سامرا صحبتی از گودی گودال نشد
سینهات زیر سم اسب که پامال نشد
سر انگشترت انگشت به غارت که نرفت
آه... ناموس تو آقا به اسارت که نرفت
✍ #علیرضا_خاکساری
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#ولادت_رسول_اکرم_ص
اُف بر زمین بگوید اگر اُف به آمنه
چشم زمان زمان توقف به آمنه
تسبیحی از ستاره به دستش گرفته است
حق می دهد مجال تصرف به آمنه
از سادگی صفا شده مهمان خانه اش
اصلا نیامده ست تکلف به آمنه
من فکر میکنم که خداوند در ازل
بخت بلند کرده تعارف به آمنه
عالم دخیل دامن راحیل دیگری ست
پیداست از توسل یوسف به آمنه
از برکت محمدش او هم به عرش رفت
حق داده است اذن تشرف به آمنه
شوق صله مجال تلفظ به من نداد
شعرم از احتیاج دلم گفت به آمنه
این دل که با امید در ابواء دخیل بست
از طیف شاعران مدینه نرفته است
شخصیتی ستوده و برجسته مصطفی
معنا دهد به واژه ی وارسته مصطفی
او تا سپیده دم همه شب سر به سجده داشت
الگوی ناب ؛ بنده ی شایسته مصطفی
بالذات عقل کامل و بالفطره عالم است
کاری نکرده است ندانسته مصطفی
تا حسن عاقبت به همه ارمغان دهد
با جان و مال خویش کمر بسته مصطفی
مرد جهاد بود که طائف به چشم دید
با ابروی شکسته نشد خسته مصطفی
نفرین نکرد امت خود را رسول مهر
سرشار از محبت پیوسته مصطفی
شور و شکوه و روح اذان است و می دهد
پس حیثیت به گنبد و گلدسته مصطفی
بیش از علی که عاشق زهرای اطهر است
باشد به عشق فاطمه وابسته مصطفی
هست علی ست بسته به هستی فاطمه
هستی فاطمه همه از هست مصطفی
بالا گرفت بین تمامی دست ها
دست امام فاطمه را دست مصطفی
وقتی دهد برات مدینه خدا کند
باشم میان جمله ی فهرست مصطفی
هستیم بر ارادت خود پایبند تر
هدیه به محضرش صلواتی بلندتر
در زمره ی بشر نه همانا پدیده است
او را خدا برای خودش برگزیده است
خورشید هم به یاد ندارد طلوع وی
چرخ و فلک شبیه محمد ندیده است
او را نخست قبل ظهور ستاره ها
با دست خویش حضرت حق افریده است
پایان شام زنده به گوری دختران
در ظل افتاب هدایت دمیده است
دل های ما به هم شده نزدیک شام عید
با دست او نسیم محبت وزیده است
دستش میان سفره ی ما نان گذاشته
همواره بانی نعمات عدیده است
از اسمان به سمت زمین میکند شتاب
باران برای بوسه به پایش رسیده است
بی مرتضی تمامی ابیات ابتر اند
ذکر علی به داد قصیده رسیده است
با این که هست جشن رسول خدا ولی
خشنودی پیمبر و زهرا بگو علی
بانی فیض فیض مجدد فقط علی ست
مستم دلیل مستی بی حد فقط علی ست
انگشتری دهد به گدا در رکوع خود
بر عجز مستمند مقید فقط علی ست
میراث مرتضاست کرامات مجتبی
عمری ابالکریم زبانزد فقط علی ست
میل سفر نمیکنم الا سوی نجف
مقصود من ولایت و مقصد فقط علی ست
بی خود که محو گنبد و گلدسته نیستم
نقش و نگار پرچم گنبد فقط علی ست
دزد است ان که تکیه زده جای مصطفی
اهل سقیفه صاحب مسند فقط علی ست
هر شیر پاک خورده قسم یاد میکند
نفس و دم و وصی محمد فقط علی ست
ان کس که میبرد عتباتم فقط رضاست
ان که دهد حواله ی مشهد فقط علی ست
در بند حیدرم نه که در بند قافیه
ارباب تا قیام قیامت فقط علی ست
اول سری به خاک نهاده ادب کنم
دوم از او برات مدینه طلب کنم
🇮🇷شاعر: #علیرضا_خاکساری
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#پیامبر_اعظم_ص_مدح_ولادت
طبع خشکیده را حیات ببخش
همهی شهر را غزلخوان کن
خیر مقدم، خوش آمدی ای عشق!
عاشقی را دوباره بنیان کن
همهی چشمها به چشم تو و
دامن غرق نور آمنه است
چشم وا کن عزیز عبدالله
مادرت را به غمزه مهمان کن
همهدم ای موحد آگاه
میچکد از لب تو بسم الله
بنشین و به ریش کفر بخند
خواب هر خسرو را پریشان کن
نه فقط اینکه طاق کسری را
همهی شهر را به لرزه درآر
نظری سوی هرچه کنگره کن
هرچه آتشکدهست ویران کن
جاهلیت امانمان را برد
سیل ظلم و خرافه راه افتاد
کشتیات را نشان بده ای نوح
و دوباره مهار طوفان کن
آی موسای بی عصای ما
باز هم ساحران همه جمع اند
معجزات نهفتهی خود را
از دل آیهها نمایان کن
داده بودند این بشارت را
که مسیحی ز راه میآید
از غم و غصهها فلج شدهایم
درد ما را بیا و درمان کن
علت خلق هر غزلواره!
ای رسول میان گهواره!
"أَسْلَمُواْ" را بخوان به لهجهی خود
همهی شهر را مسلمان کن
برکت از نگاه تو جاری
لب ما تشنهی ترحم تو
لطف کن ای پیمبر رحمت
سفرهی خلق را پر از نان کن
تو همانی که برگزیده شدی
بعد یک اربعین رسیده شدی
دست داری در عالم خلقت
ولی از چشم شور کتمان کن
عَجَزَ الواصِفونَ عَنْ صِفَتِکْ
ماعَرَفْناکَ حَقَّ مَعرِفَتِک
تا به سجده مرا نیفکندی
قدر خود را به جبر پنهان کن
تو نه تنها مرا "ولی" هستی
تو نبیِ مَعَ العَلی هستی
یاعلی را همیشه پیوستِ
آیههای نجیب قرآن کن
به صلاح است اگر، اجازه بده
تا عجم سهم خویش را ببرد
رحمت واسعه! قنوت بگیر
"روزبه "را "جناب سلمان" کن
چندفصلیست خشکسالیها
کار دادهست دستمان آقا
چشمهی چشممان ندارد اشک
جان زهرا دعای باران کن
به دعایی فقط بسنده نکن
برو بر منبر و نصیحت کن
ماهمه تشنگان موعظهایم
لذت فیض را دوچندان کن
از زمانی که باخبر گشتم
سر به زیر تو سربلند شده
آمدم تا اسیر تو باشم
مور دربار را سلیمان کن
✍ #علیرضا_خاکساری
https://eitaa.com/Maddahankhomein