eitaa logo
ذاکرین خمین🎤
1.6هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
723 ویدیو
370 فایل
🕋بنام خدای بی نیاز🕋 پدرم گفت علی،عاشق مولا شده ام بین مردم همه جا والهُ شیدا شده ام مادرم داد به من درس محبت با شیر نوکرُ ریزه خور سفرهٔ زهرا شده ام 🎤👋بامابروزمداحی‌کن.👌🎤 https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🌺 در مدح معلمانِ بی بدلِ خلقت؛ 🌺🍃 خدا گفته ست با جبرییل، وقتِ خلقتِ انسان محمد(ص)شهر علم است و علی(ع)درب ورود آن* همان شهری که نه! آغاز و پایانش مشخص نیست همان علمی که دارد ریشه در خط به خطِ قران همان علمی که با وحی الهی دلنشین تر شد در آیه آیهٔ أعراف و إبراهیم و ألرحمن همان علمی که با وحدانیت انداخت بت ها را به روی خاکدانِ این زمینِ مملو از عصیان همان علمی که با بعثت؛ خریدارِ محبت شد تمام خارها گل داد بعد از بارش ِ باران همان علمی که دارد آبرو از پنج تن؛ تنها گرفت از اولین روزِ ازل در جانشان جریان همان علمی که زهرا(س) در صحیفه پیش بینی کرد نوشت از سرنوشتِ تک تکِ آیندگان؛ هرآن همان علمی که حیدر را سرآمد کرد در عالم وَ قران را کتابت کرد و إحیا کرد صد سلمان اگر تردید داری که علی(ع) علامه پرور هست بپرس از جرج-جرداقی که شد نهج البلاغه-خوان همان علمی که مولا را به سائل سوق میداد و نشد یک عمر! حتی در رکوعش غافل از "احسان" همان علمی که صیقل داد با آن ذوالفقارش را بصیرت ریخت در تیغی که شد نام آورِ دوران چه علمی بود که شد بانیِ صلحِ حسن‌(ع) حتی چه صلحی بود که شد سخت، جنگ تن به تن حیران چه علمی! ضربِ شمشیرِ حسین بن علی(ع) بود و فرود آمد به فرقِ کفر و باطل؛ کاری و برّان چه آقایی! که علمش رنگی از آزادگی را داشت أبالأحرار نامش بود و شد اسطورهٔ ادیان! 🌺قال رسول اللّه(ص): أنَا مَدینَةُ العِلمِ وعَلِیٌّ بابُها، فَمَن أرادَ العِلمَ فَلیَأتِ البابَ پیامبر خدا(ص): من شهر دانشم و علی(ع) دروازه آن است. آن که دانش میخواهد، باید از [این] دروازه در آید. ابن عبّاس؛ المناقب، ابن شهرآشوب، ج۲، ص۳۴ ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅ @Maddahankhomein ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅
لبیک یاحسین😢 رفته بودم به زیارت که حرم گفت حسین تاشنیدم همهٔ دوروبرم گفت حسین مادرم نام را به من آموخته بود بادلی سوخته اماپدرم گفت حسین روضه خوان داشت زِ بی آبی طفلان میگفت وسط روضهٔ توچشم ترم گفت حسین همچو ققنوس نشدقسمت من قلهٔ قاف سوختم درغم توبال وپرم گفت حسین روزه بودم وسط روزترک خوردلبم تاعطش کارگرافتدجگرم گفت حسین من حسینی شده ی روز اَلستم انگار چون خداوند به بالای سرم گفت حسین : ❤️ حالا که عزت وشرف وشوکتم ز تـوست گردن به پیش خلق چرا کج کنم، حسین صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم ياابا عبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله،روزتون بخير، روزتون معطر بنام بیادسرداردلها وشهداء مدافعان وطن صلوت. https://eitaa.com/Maddahankhomein
غم میخورم با کفترانی که نداری در حسرت آن آستانی که نداری این شعرجای روضه هایی که نخواندیم دفتر به جــای سایبانی که نداری در خواب دیدم گریه میکردند با هم رو به ضریحت خادمانی که نداری رؤیای من،روضه میان بود دیگر چه رؤیایی زمانی که نداری مشهد که رفتم در خیابانهاش حتی پُر بود از ، همانی که نداری میترسم آخر بگذری از قاتلانت در سینه ات جز مهربانی که نداری : 💔 گرچه بی صحن وسرامانده کنون شاه کرم در دلم یک حرم ناب به نام حسن است صلي الله عليڪ يامظلوم ياحسن سلام عليكم و رحمة الله،روزتون بخير، https://eitaa.com/maddahankhomein
لبیک یاحسین😢 رفته بودم به زیارت که حرم گفت حسین تاشنیدم همهٔ دوروبرم گفت حسین مادرم نام را به من آموخته بود بادلی سوخته اماپدرم گفت حسین روضه خوان داشت زِ بی آبی طفلان میگفت وسط روضهٔ توچشم ترم گفت حسین همچو ققنوس نشدقسمت من قلهٔ قاف سوختم درغم توبال وپرم گفت حسین روزه بودم وسط روزترک خوردلبم تاعطش کارگرافتدجگرم گفت حسین من حسینی شده ی روز اَلستم انگار چون خداوند به بالای سرم گفت حسین : ❤️ حالا که عزت وشرف وشوکتم ز تـوست گردن به پیش خلق چرا کج کنم، حسین صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم ياابا عبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله،روزتون بخير، روزتون معطر بنام بیادسرداردلها وشهداء مدافعان حرم صلوت. https://eitaa.com/Maddahankhomein
🏴 نذر شهادت پیامبر اعظم حضرت 🏴 از امت جاهل چه بلایا که ندیدم خواندند مرا أمّي و دشنام شنیدم حیران شدم از فتنهٔ یک عده منافق در خون دل خویش همه عمر تپیدم شد فاطمه(س) دلواپس من بعدِ خدیجه(س) می دید چه شبها که فقط آه کشیدم زهرا(س) همهٔ دلخوشی ام بود و پر از بغض میزد نگران بوسه بر این موی سفیدم با درد عجین گشتم و عمرم به سر آمد دل از همهٔ خلق به یکباره بریدم در بسترِ غم خواستم ابزارِ نوشتن تا ثبت کنم اینکه علی(ع) هست مریدم مکتوب کنم غیر علی(ع) نیست خليفه در وادیِ معراج علی(ع) بود امیدم گفتند پریشانی و داری تبِ هذیان در باطنشان آتش ِ بی واهمه دیدم از کینهٔ پی در پیِ آن چند صحابه جان دادم و آخر به خداوند رسیدم رفتم ولی ای وای که میزد به کبودی هر قسمتی از نیمرخِ یاس سپیدم شد بسته دو دستِ فلق و سورهٔ انسان در کوچه لگد خورد به قرانِ مجیدم! https://eitaa.com/Maddahankhomein
🏴 نذرشهادت حضرت خاتم الانبیا 🏴 از جهلِ مادرزادیِ أعرابِ ناآگاه یک عمر هر لحظه کشید از عمق جانش آه مکرِ ابوسفیانِ لاکردار پیرش کرد مکری که ریشه داشت در مال و مقام و جاه از کینهٔ سنگیِ باباهایِ دختردار تا گورهای تنگ و سرد و ساکت و جانکاه از روزگارِ شب شده آزرده خاطر شد با دیدنِ لات و هبل در زیرِ نورِ ماه توحید را آورد و بت ها را به خاک انداخت آمد به همراهِ خدایِ عاشق و دلخواه خیلی محبت داشت بر امت! ولیکن شد جبرانِ مهربانی اش حرفِ بد و بیراه بردند تا بیراهه جریانِ خلافت را خون به جگر کردند او را فرقهٔ گمراه میخواست وقتِ جان سپردن، یک قلم-کاغذ میخواست بنویسد گفتند یک عده منافق؛ با لبی خندان امروز هذیان باز میگوید رسولُ الله(ص) طی شد میانِ بغض حتی احتضارش هم شد چشمهایش بسته با دلواپسی ناگاه! https://eitaa.com/Maddahankhomein
🌹 نذر میلاد خاتم المرسلین 🌹 از نزول وحی، از آیاتِ قرآنی بگو از تب غار حرا پیش از مسلمانی بگو از شبِ شقّ القمر، از طاق کسری، از خسوف از جهانی مملو از اعجازِ ربّانی بگو از غرور از جهل، از سرمای دست دختران از شکنجه گاه، از حالِ زمستانی بگو از خدای لالِ مادرزاد؛ از لات و هبل از رواج کفرِ مطلق هر چه میدانی بگو مهربان و رحمةٌ للعالمین می خوانَمت یامحمد(ص) از محبت های پنهانی بگو باز کن دستار را با شیوهٔ تحت الحنک دلبری کن از عجم! از یار ایرانی بگو دوست دارم از لبت «سلمانُ منّا» بشنوم لطفا از این قومیت با لحن جانانی بگو از علی(ع) و جانشین خود در آغازِ غدیر از همان که شیعه را شد باعث و بانی بگو گرچه توصیفش هزاران سال فرصت میبرَد قدرِ فهم ما...کمی از آن فراوانی بگو ما ندیدیمَش بیا و جانِ مشتاقان، شبی- -از نگاه نافذش وقت رجزخوانی بگو از زمانی که درِ خیبر به دستش بوسه زد زد زمین آنجا که مرحب را به آسانی، بگو از هجوم ذوالفقارِ خشمگینش در اُحد از فراری هایِ لبریز از پریشانی بگو از لقب هایش که هر یک هست بابی از بهشت از «أمیرالمؤمنین» در بیت پایانی بگو! https://eitaa.com/Maddahankhomein
🌺 نذرمیلادسراسر خیر و سعادتِ 🌺 با نام تو انسان؛ لباس نو به تن کرد وحدانیت، عرفان؛ لباس نو به تن کرد یک نورِ ممتد کرد مکه را احاطه خورشید، شد تابان؛ لباس نو به تن کرد شد ذکر گل: صَلوا علیکَ یامحمد(ص) با نم نم ِ باران لباس نو به تن کرد آتشکده خاموش شد اما به عشقت روشن شد آتشدان؛ لباس نو به تن کرد تا آمدی...بر خاک افتادند بت ها با دستِ تو "ایمان" لباس نو به تن کرد دریاچهٔ ساوه کویری شد ولیکن سرتاسرِ ایران؛ لباس نو به تن کرد فردایِ میلادِ تو دیدم کاخ کسری- آباد شد...ایوان؛ لباس نو به تن کرد در جشن میلاد تو ای پیغمبرِ وحی اسلام ِ جاویدان؛ لباس نو به تن کرد در عرش، خادم شد برایت جبرائیل و بینِ فرشتگان؛ لباس نو به تن کرد از تو هراسان و به قصدِ امّتِ تو آماده شد شیطان؛ لباس نو به تن کرد* در صبحِ میلادت به همراه ملائک مثل علی(ع)...سلمان؛ لباس نو به تن کرد تا حضرتِ آدم به دیدار تو آمد با توبه از عصیان؛ لباس نو به تن کرد تازه-مسلمان تا که از چشمت شفا یافت فوراُ پس از درمان؛ لباس نو به تن کرد! ✅هنگام ولادت پیامبر اسلام(ص) ابلیس(پدر شیطانها) جیغ و فریاد بلندی کشید که همه شیطانها به گرد او جمع شده، پرسیدند:ای سرور ما چه حادثه ای تو را این گونه بیتاب و وحشتزده کرده است؟ ابلیس در جواب گفت: وای بر شما! امشب وضع آسمان و زمین پریشان و دگرگون شده، و این نشانه بروز حادثه بزرگی است که از زمان عروج عیسی(ع) به آسمان، چنین حادثه ای رخ نداده است. در همه جهان پراکنده شوید و جستجو کنید تا ببینید این حادثه چیست؟ شیاطین در سراسر زمین به جستجو پرداخته سپس نزد ابلیس آمده و گفتند: چیز تازه ای نیافتیم. ابلیس گفت: من خود برای جستجوی آن حادثه سزاوارترم. آنگاه به شکل گنجشکی درآمد و از جانب کوه حراء به مکه وارد شد. جبرئیل به او نهیب زد: «بازگرد، خدا تو را لعنت کند.» ابلیس: ای جبرئیل! یک سؤال از تو دارم؛ حادثه ای که امشب رخ داده چیست؟ جبرئیل: محمّد(ص) چشم به جهان گشوده است. ابلیس: آیا من در آن بهره ای دارم؟ [می توانم او را فریب دهم؟] جبرئیل: نه، هرگز. ابلیس: آیا در امّت او راه نفوذی دارم؟ جبرئیل: آری ابلیس: به همین اندازه خشنود شدم 📚منتهى الامال، شیخ عباس قمی،ج۱،ص۲۱ 📚بحارالانوار،ج۱۵، ص۲۵۸ 📚آیینه عبرت،ص۲۵۵ https://eitaa.com/Maddahankhomein
😢نام حسین😢 نام را که نوشتم قلم گریست اول قلم گریست، سپس دفترم گریست هرچند باعث همه‌ی گریه‌ها غم است اما همین که داغ تو را دید، غم گریست اشکی نداشت چشم من از کثرت گناه آن را به حق دادم قسم، گریست با ارزش است پیش تو و مادرت حسین چشمی که پای روضه‌ی تو دم‌به‌دم گریست خوشبخت آن که بین حسینیه گریه کرد خوشبخت‌تر کسی که میان حرم گریست گوشه‌به‌گوشه ی روضه‌های توست اینگونه بود زائر تو هر قدم گریست یک قطره‌اش شفاعت یوم‌الورود ماست چشمان ما برای تو با این رقم گریست در روز حشر حسرت بسیار می‌خورد هرکس که در مصیبت ارباب کم گریست فرموده است: مرهم زخم دل من است چشمی که در عزای گریست : ❤️ هم خودم، هم پدرم، هم پسرم نوکـر تو نسل ما را به خدا صاحب و ارباب تویی سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام https://eitaa.com/Maddahankhomein
غم میخورم با کفترانی که نداری در حسرت آن آستانی که نداری این شعرجای روضه هایی که نخواندیم دفتر به جــای سایبانی که نداری در خواب دیدم گریه میکردند با هم رو به ضریحت خادمانی که نداری رؤیای من،روضه میان بود دیگر چه رؤیایی زمانی که نداری مشهد که رفتم در خیابانهاش حتی پُر بود از ، همانی که نداری میترسم آخر بگذری از قاتلانت در سینه ات جز مهربانی که نداری : 💔 گرچه بی صحن وسرامانده کنون شاه کرم در دلم یک حرم ناب به نام حسن است صلي الله عليڪ يامظلوم ياحسن سلام عليكم و رحمة الله،روزتون بخير، https://eitaa.com/Maddahankhomein
لبیک یاحسین😢 رفته بودم به زیارت که حرم گفت حسین تاشنیدم همهٔ دوروبرم گفت حسین مادرم نام را به من آموخته بود بادلی سوخته اماپدرم گفت حسین روضه خوان داشت زِ بی آبی طفلان میگفت وسط روضهٔ توچشم ترم گفت حسین همچو ققنوس نشدقسمت من قلهٔ قاف سوختم درغم توبال وپرم گفت حسین روزه بودم وسط روزترک خوردلبم تاعطش کارگرافتدجگرم گفت حسین من حسینی شده ی روز اَلستم انگار چون خداوند به بالای سرم گفت حسین : ❤️ حالا که عزت وشرف وشوکتم ز تـوست گردن به پیش خلق چرا کج کنم، حسین صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم ياابا عبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله،روزتون بخير، روزتون معطر بنام بیادسرداردلها وشهداء مدافعان وطن صلوت. https://eitaa.com/Maddahankhomein
🍃 در حمایت از حزب الله لبنان و نیروی مقاومت، با آرزوی نابودی صهیونیست و آزادی فلسطین 🌺🍃 شاخ و برگش گرچه در دستِ خزان افتاده است ریشه اش اما در استحکام فوق العاده است قدّ این سروِ تناور در بلایا و گزند میشود هر روز بیش از هر زمانی سربلند بینِ طوفانهایِ سنگین ایستاده استوار ایستاده با صلابت در میانِ کارزار میزند فریاد رو به قدس: "قَطعاً نَنتَصِر" نام ِ این سروِ است حزب الله؛ جِیشُ المُقتَدِر رزمشان از جرأتِ دارد نشان آیهٔ نصرُ مِنَ الله است ذکرِ حرزِشان با سلاحِ استقامت؛ دل به میدان میزنند در عمل حرف از مسلمانانی و ایمان میزنند خالصانه با یقین ماندند محکم پایِ دین خط به خط؛ قرآن بشارت میدهد بر صابرین با حمایت هایِ ایران! دست در دستِ حماس میشود ویرانه حیفا بیهوا، دور از هراس قهرمانانه برای کشتنِ دیو آمدند یک به یک با نیّتِ حذفِ تل‌آویو آمدند رو به پایان است کارَش! روزهایِ آخر است مرگِ صهیونیست آغازِ حیاتی دیگر است میشود ختم ِ به نور این جادهٔ صعبُ العبور شک نکن فتحِ فلسطین است آغازِ ظهور ظلم ها دیده...اسیرِ پنجهٔ دجّالهاست خیره بر کعبه شده بیت المقدس سالهاست عاقبت این ظالم ِ بر جا مانده از نسلِ یزید(لع)- نغمهٔ نابِ "أنا، صَمصام"* را خواهد شنید میرسد با ذوالفقارِ خشمگين آخر امام میشود مکتوب در تقویم؛ یَومُ الإنتقام پیش از هر کار؛ یادی میکند از "نورُ عَین..." روضه خوانی میکند با "إنّ جَدّیَ الحُسَین(ع)..." میکِشد آهی برایِ جدّ بی غسل و کفن روضه میخوانَد برایِ کشتهٔ دور از وطن روضه میخوانَد از آن خواهر که حیران مانده بود از تنی که غرقِ خون بر خاک؛ عریان مانده بود عمه جان-زینب(س) به رویِ تلّ دلش آشوب شد سمّ مرکب ها به نعلِ تازه ای مرغوب شد وای از لبهایِ تشنه...از "شِفاهِ الذّابِلاتِ"* وای از خونِ قفا...وای از "دِمآءِ السّآئِلاتِ"* * زمانی که حضرت مهدی(عج) ظهور میکند، [کنار کعبه] مابین رکن و مقام می‌ایستد و پنج ندا میدهد که دومین ندای حضرت این است: ألا یا أهل العالم أنا الصمصام المنتقم؛ آگاه باشید ای اهل عالم که منم شمشیر انتقام گیرنده. سومین ندای حضرت: ألا یا أهل العالم إن جدّی الحسین(ع) قتلوه عطشان؛ آگاه باشید ای اهل عالم که جدّ من حسین(ع) را تشنه کام کشتند. * لب های خشکیده * خون های جاری 📚 یزدى حایرى، إلزام الناصب فی إثبات الحجة الغائب(عج) مصحح عاشور، ج۲، ص۲۳۳ https://eitaa.com/Maddadhankhomein