eitaa logo
مجمع الذاکرین خمین🎤
1.3هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
379 ویدیو
229 فایل
🕋بنام خدای بی نیاز🕋 پدرم گفت علی،عاشق مولا شده ام بین مردم همه جا والهُ شیدا شده ام مادرم داد به من درس محبت با شیر نوکرُ ریزه خور سفرهٔ زهرا شده ام 🎤👋بامابروزمداحی‌کن.👌🎤 https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
مشاهده در ایتا
دانلود
مناجات شب های پایانی ماه مبارک رمضان گریز روضه امام جواد علیه السلام فرصت کم است و اهل دعا را خبر کنید جامانده های ماه ِ خدارا خبر کنید جانم خدا...چه ریخت و پاشی نموده است پایانِ سفره ؛هرچه گدارا خبر کنید قدرِ تمامِ ماه ؛ گنهکار می خرند آلوده هایِ بی سروپا را خبر کنید من گُم شدم زقافله ها دور مانده ام لطفی کنید و راهنما را خبر کنید خیلی دلم ز مردم دنیا گرفته است هم ناله های من ؛ شهدا را خبر کنید تاقبل از عید ... کاش منادی ندا دهد دلداده هایِ کرببلا را خبر کنید فردا که سوی ِ آتشِ دوزخ مرا بَرَند آقام سیدالشهدا را خبر کنید در روز ِ حشر ، وقتِ حساب و کتابِ مان با احترام مادرِ مارا خبر کنید آب از سرم گذشته ، نفسهایِ آخرم قبل از همه امام رضا را خبر کنید بی شک همینکه ناله زنم« یا ابالجواد» بی معطلی امام رضا می رسد به داد اما نبود گوشه حجره به چشم تر جان دادن ِ عزیز دلش را کند نظر بستند روی او همه درهای حجره را می زد به کام تشنه غریبانه دست و پا آنکه ظهور اسم ِ خدای ِ عزیز شد اسباب رقص و شادی چندتا کنیز شد او هرچه داد زد جگرم آب آب آب دادند با دهن کجی و کف زدن جواب لعنت به همسری که دهد شوهرش عذاب ای جان فدای ِ معرفتِ حضرت رباب تا دید روی خاک ، عزیزِ ابوتراب یک عمر گریه کرد و نشست زیر آفتاب با آنکه داغدیده شد و خارجی خطاب پای حسین رفت به آن مجلس شراب @Maddahankhomein
مناجات وگریز امام رضا علیه السلام بتکان سفره و رزق سحرم را برسان نیمه شب روزی چشمان ترم را برسان سفره را جمع نکن تازه من عادت کردم وقت رفتن شده بارِ سفرم را برسان می دهی در رمضان توشهٔ یک ساله من برکتِ کاسبیِ بی ضررم را برسان کمِ من را تو کریمانه زیادش کردی سودِ این سائلی مختصرم را برسان روزهٔ ناقص من را به علی کامل کن جلوی آتش دوزخ سپرم را برسان هر سحر یاد سحرهای نجف افتادم جان زهرا دمِ آخر پدرم را برسان از ازل کار مرا دست حسن جان دادی پس به فریادِ من ارباب کرم را برسان غم ندارم که پناهم ابی عبدالله است فطرس سوخته ام، بال و پرم را برسان دل من تنگ شده کرببلا می خواهد بر مشامم سحری بوی حرم را برسان بارها خانهٔ سلطان خراسان رفتم وقت جان دادن من تاج سرم را برسان وسط حجره غریبانه به خود می‌پیچید ناله می کرد خدایا پسرم را برسان دست و پا می زد و می گفت جوادم بابا با لبت چارهٔ درد جگرم را برسان . صورتم و خاکی و چشمان ترم تار شده در سیاهی نگاهم قمرم را برسان @Maddahankhomein
یا سریع الرضا آمده سر به زیر . دست ِ خالی گدا غرقِ آلودگی .با امیدِ عطا اِعطِنی یا رئوف . مهربان ای خدا یا سریع الرضا آمدم نیمه شب . تا گِره واکنی نامهٔ بخششم . را تو امضا کنی بوده در خانه ات . ناله ام آشنا یا سریع الرضا بسکه بخشیدی ام . من بدعادت شدم زندگی کردم و ‌. با سعادت شدم لحظه ای هم مکن دست من را رها یا سریع الرضا آخرِ سفره را . با کرم چیده ای یک شبه قدرِ یک . ماه تو بخشیده ای دیدنی گشته این . لطف ِ بی انتها یا سریع الرضا دارد این سینه ام . گوهری در صدف بر دلم حک شده . بیتِ شاهِ نجف مستِ انگورم از ‌. دستِ شیرِ خدا یا سریع الرضا هر که نامِ علی . از جگر می بَرَد بارِ اورا خودِ . فاطمه می خَرد فاطمه حاجی و .کعبه اش مرتضی یا سریع الرضا شک‌نکن ای رفیق . روی این حرف من کار مارا خدا . داده دستِ حسن می‌رسد رِزقم از . سفرهٔ مجتبی یا سریع الرضا رحمتِ واسعه . شاهِ کرببلاست تا قیامت حسین . مالکِ قلب ِ ماست جمع ِ ما را رسان . اربعین کربلا یا سریع الرضا رو به باب الجواد . خم نمودم سرم از همان کودکی . شد بهشتم حرم جایِ یارب شده . ذکر من یا رضا یا سریع الرضا گریه کرد و نمود . رو به ابنِ شبیب ‌ ناله زد دیده ای؟ . شاهِ شیب الخصیب تا محاسن گرفت .مادرم زد صدا یا بنی حسین . کشتهٔ سر جدا یا بنی حسین ... روی سینه نشست . پیش من بی حیا با نوک چکمه زد . بر دهانت چرا زیرو رو شد تنت . با نوک نیزه ها یا بنی حسین @Maddahankhomein
298.7K
📣 مناجات نامه ترکی وداع با ماه مبارک رمضان 🌴🌴🌴🌴 باشه یئتیشدی خدا،ماه رحمتون سنون ماخلقه پایلانوب،،نور رأفتون‌سنون میهمانون‌گئدور ،عزتیله سال یولا ایلمه ناامید،،رفعتیله سال یولا الوداع،الوداع،ماه رحمت الوداع۲ 💐💐💐💐💐 بیز قوناق اولدوق بیرآی،،خوان‌ جود و رحمته مهمان ائدوب میزبان،،، آسمانی نعمته ایندی که سویمادوق جامۀ ارادتی سنده گل‌،باغلاما،باب جودورحمتی الوداع..... 💐💐💐💐💐💐 وئرّوک‌ قسم‌ ای خدا،،عزّوجاه حیدره سجده ده قانا باتان،،باشی یاره سروره ایندی که ،،دوتموسان،اللریمی ای خدا گل رها ایلمه،،،جان شاه لافتی الوداع..... ✍ شاعر 💐💐💐💐💐💐 @Maddahankhomein
شب هفت علی شدای دل افکار هوای کوفه شد مشتاق آن دیدار شب هفت و دلم مست رُخ یار دل طفلان شده مجنون و بیمار شب هفت است و دل بی تاب و بیدار دلم شد زاین عزا آشفته و زار شب هفت علی دلها حزین است دل اولاد او زار و غمین است بگو بادصبا محبوب ما کو بگو دلدار بس مجذوب ما کو نگاره دلکش و مطلوب ما کو سرشک و دیده ی مرطوب ما کو بگو آن دلبر بس خوب ما کو جهان فارق از آشوب ما کو هر آن کس جذب دلبر شد بیاید دلی که مست حیدر شد بیاید شب هفت علی دل بی قرار است حسین از داغ اوشب زنده دار است شب هفت است و عالم برمدار است حسن خود اشک ریزان بر مزار است به چشم زینبش ابر بهار است یل نام آوری دلخون یار است شب هفت علی دلها به شین است کنارقبر بابایش حسین است شب هفت است و دل ها شد حسینی پیمبر گفته حیدر " نورُ عَینی " به یادش دارم اشک و شور و شینی دگر زینب توداغ کس نبینی مرا مانده کنون بر دوش دِیْنی تویاحیدر قرار عالمینی شب هفت علی دل پرنواشد دل من راهی کرب و بلا شد اگرصدسال قبرت بی نشان بود دلت آشفته از آن ناکسان بود یقیناً یارت آنشب روضه خوان بود به یاد زینبت اشکش روان بود غم دوری تو بس بی امان بود دو چشم کوفیان بس خون فشان بود شب هفت است وبارانی است حالم زداغت رنگ مشکین است شالم شب یاراست و کار یار آه است دل ما از گنه تار و سیاه است غمینْ دلهای ما تا به پگاه است شب کوفه بسی دلْ تنگ ماه است اسیر آه مهدی گاه گاه است گمانم فاطمه در قتلگاه است شب هفت است و جان ها مست و شیداست که حیدر تا ابدشاه دل ماست (مجنون کرمانشاهی) https://eitaa.com/maddahankhomein
درشب هفت عزا ذکرملائک یا علی در زمین دارم عزایت انت مولانا علی درشب هفت علی عرش خداغرق عزاست شدعزای توبپا درآسمانها یاعلی قاب قوسین نبی در ابروی خم گشته ات عرصِهِ واویلتا شد صحن او ادنی علی مرز و بوم هل اتی وُ انماشدسوگوار برتو شدگویا همه آیات ما اوحی علی نرگس مستت شراب کاسه ی چشمت سبوح ایُّها السّاقی اَدِرْ کأساً وَ ناوِلْها علی برتو گریم ای سپهر دولت حِصنِ حَصین اعتصام اوصیا را ِعُرْوَةِ الْوُثْقَى علی شاهراه رستگاری بشر در دست توست کاشف اسرارِ سبحان الذی اسری علی ذکرموسای کلیم انی اعوذ بالنجف خضر شد سایه نشینت ای مه بطحا علی زحمت پیک اجل بر روی دوش زوالفقار عبدود را گوشمالی داد در هیجا، علی شهپر روح القدس افتاده اندر این عزا گرید از داغ غم تو دیده تقوی علی درشب هفت عزایت دیده عالم گریست چون بنفشه سر فروبردم به زانو یا علی ✍شاعر: (مجنون کرمانشاهی) https://eitaa.com/maddahankhomein
هفت-مولاامیرالمومنین😢 هفتم زعزای شه ومولای جهان رفت هفتم شب آن حیدر کرار زمان رفت افسوس که محراب تو ای کوفه خموش است هفتم شب مولاچو اوراق خزان رفت ماه رمضان روی به اتمام نهاده است فرياد که حیدر ز بر اهل جهان رفت شد زير و زبر عالم امکان زعزایش آن ماه به جمعيت بيداردلان رفت بيقدري کوفه نشود فاش به عالم؟ شاهي که خداونددر او بود نهان، رفت درخانه مولا نبودجزغم واندوه سلطان زمان با قد مانند کمان رفت برداشت ز دوش همه کس بار نهان را حیدرچوخزان آمد و چون کوه، گران رفت آن اشک غيوران به سراپرده مژگان دير آمد و زود از نظر اهل جهان رفت عالم همه درمانده مولاست به عقبی هفتم شب داغ علی آن شیر زمان رفت 🔸شاعر: غلامی(مجنون کرمانشاهی) https://eitaa.com/maddahankhomein
160.3K
نوحه هفتم امیرالمومنین ع در هفتم داغ علی آن حیدر کرار در کل جهان شیعه ی او گشته عزادار داغش زده آتش بر قلب محبان بر او همه گریند دل های پریشان مظلوم علی جان۴ دل های محبان علی خون شده از غم ریزد ز دو چشم همگان اشک دمادم با رفتن حیدر آن نفس پیمبر از غربت مولی کوفه شده محشر مظلوم علی جان۴ زینب بزند یاد پدر بر سر و سینه افتاد به یاد همه غم های مدینه بیت علی لبریز از درد و محن شد یاد غم بابا خون قلب حسن شد مظلوم علی جان۴ خون گریه کند بهر پدر نور دو عینش زینب به سر و سینه زند همچو حسینش آن محور ایثار آن محرم اسرار یاد غم بابا گردیده عزادار مظلوم علی جان۴ همراه حسن زینب او قلب شکسته با یاد پدر دیده ی گریان بنشسته قربان وفا و جان فدای صبرش عباس نشست در کنار قبرش مظلوم علی جان۴ رضایعقوبیان محمود رضایی @Maddahankhomein
168.9K
🎙سینه زنی سبک حاج اکبرناظم (حسین سربازه ره دین بود) هفتم داغ مرتضی امشب است جان تمام شیعیان بر لب است خونجگر از داغ پدر زینب است از این داغ و محن خونجگر شد حسن به یاد سوز و غم حیدر حسین زند بر سینه و سر واویلتا آه و واویلا۲ سوزد ز داغ پدرش مجتبی می نالد او با گریه ی بی صدا فتاده یاد غربت مرتضی همره نور عین سوزد از غم حسین کسی چو زینب غم ندیده قامتش از این غم خمیده واویلتا آه و واویلا۲ زینب او غربت نموده احساس ریزد سرشک از دیده اش چو الماس همناله گشته با حسین و عباس ریزد اشک بصر بهر داغ پدر بعد از علی کوفه خموش است یتیم کوفه در خروش است واویلتا آه و واویلا۲ حسین کنار قبر او نشسته حسن کنارش با دل شکسته به قبر او دخیل گریه بسته بهر یار غریب شد حسن بی شکیب بزم عزا برپا شد امشب غربت او معنا شد امشب واویلتا آه و واویلا۲ رضا_یعقوبیان محمود رضایی @Maddahankhomein
شعر وداع رمضان 🌹🌹🌹🌹🌹 گرچه سفره جمع گشت و میهمانی شد تمام دل ندارد طاقت رفتن از این دارالسلام لحظه تلخ جدایی لحظه تلخ وداع حق نگهدار تو ای ماه خدا، ماه صیام در تو ای ماه خدا دل دمبدم تطهیر شد تیرگیها شسته شد از چشمه فیضت، مدام هر سحر با ذکر یا رب یا اله العالمین عالمی بوده مرا با حضرت ربّ الانام وقت افطار و دعای یا علی و یا عظیم ذکر یا غفار و یا ستار زیب هر کلام نیمه تو حق تجلی کرد در شکل حسن اولین فرزند حیدر آن کریم ذوالکرام درشب قدر تو قدر و قرب این عالم شکست سجده گه از خون فرق مرتضی شد سرخ فام جامۂ مشکی و ذکر یا علی یادش بخیر روضه مشکوفه حیدر و اشکی ناتمام میروی و میرود با تو دل محزون من دیده میدوزم به ره آید مه خون و قیام گر بود عمری، محرّم غرق ماتم می شوم نفس سرکش را به اشک دیده خواهم زد لجام تشنگی در تو حلاوت داشت ای ماه خدا چون عطش عشق است با یاد شهید تشنه کام الوداع ای ماه رحمت الوداع ای ماه عشق الوداع تا سال دیگر، لطف عالی مستدام "ناعمم" از دولت نَعت علی در نعمتم با ولایش آفتابم بی ولایش خشت خام 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 التماس دعا شاعر: محمدی ناعم @Maddahankhomein
-533913853_498932916.mp3
2.63M
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم زمزمه مناجات ماه رمضان و روضه‌یِ حضرت رقیّه سلام اللّه علیها‌‌‌ من خجالت زده‌ام از همین اشکا که می‌باره‌‌ چه کنه بنده‌ای که جز خونه‌تون جایی نداره باز کاسه‌یِ چه کنم به دست گرفته عبدِ عاصی باز کارش رسیده به قافیه‌هایِ التماسی اگه بنده‌َتو نبخشی به قسم می‌رسه کارش قَسمت میدم به طفلِ حرم و چشمایِ تارش به همون سه‌ساله‌ای که مثلِ مادر شده پهلوش جایِ دستِ بی‌حیایی مونده رویِ بَر وُ اَبروش به همون که مثلِ مادر قد و قامتش خمیده به همون شیرین‌زبونی که شده حرفاش بریده با با با با با با جونم تو نبودی که کبودم یه جوری بهم لگد زد درد گرفت کلِّ وجودم سپرِ بلا شد عمّه که امانتیت نَمیره‌‌ التماس می‌کرد حرامی گیسویِ منو نگیره ضربه‌یِ سنگینی خوردم دندونم افتاد تو دستم چه کمردردی گرفتم که پایِ نیزه نشستم حقِّ این گل سه‌ساله بگذر از نوکرِ ارباب برسون یه خبری از ماهِ پنهونیِ سرداب بِ‌رقیّه ربّی اَلعفو /۴/ http://eitaa.com/Maddahankhomein
من و دعای پیمبر چه ماه خوبی بود کنار سفره ی حیدر چه ماه خوبی بود که دیده بر سر یک سفره نوکر و ارباب و همنشینیِ مادر چه ماه خوبی بود من و غریب مدینه ، چه خلوتی، به به به میزبانیِ کوثر چه ماه خوبی بود به افتتاح و ابوحمزه و کمیل و مجیر شدیم جوشنِ یکسر چه ماه خوبی بود بخاطر شب قدرش گناه ما بخشید و یک تولد دیگر چه ماه خوبی بود چقدر گریه به غمهای کربلا کردیم برای چادر و معجر چه ماه خوبی بود شدیم یاور مظلومه ای به گودالی که بوسه داشت به حنجر چه ماه خوبی بود گریستیم به لبهای خشک سقا تا... گلوی اکبر و اصغر چه ماه خوبی بود شبی خرابه نشینِ سه ساله ای بودیم سر پدر، شب دختر، چه ماه خوبی بود سری زدیم گهی در تنور و گاهی دیر سری زدیم به یک سر، چه ماه خوبی بود ز کوچه های مدینه عبور میکردیم کمک شدیم به مضطر چه ماه خوبی بود برای پاره جگرها چه خوب گرییدیم امان ز گریه ی خواهر چه ماه خوبی بود گهی میان مناجاتهای نخلستان شدیم همدم حیدر چه ماه خوبی بود چه خوب شد که گرفتیم عبرت از کوفه شدیم حامی رهبر چه ماه خوبی بود برای ماه محرم ببند بارم را رسیده ماه به آخر چه ماه خوبی بود و کاش چون پسر مهزیار ميگفتند: بیا به خیمه ی دلبر چه ماه خوبی بود وداع ماه مبارک چه سخت و جانفرساست شبیه روضه سختِ وداعِ کرب و بلاست http://eitaa.com/Maddahankhomein