eitaa logo
ذاکرین خمین🎤
1.6هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
701 ویدیو
368 فایل
🕋بنام خدای بی نیاز🕋 پدرم گفت علی،عاشق مولا شده ام بین مردم همه جا والهُ شیدا شده ام مادرم داد به من درس محبت با شیر نوکرُ ریزه خور سفرهٔ زهرا شده ام 🎤👋بامابروزمداحی‌کن.👌🎤 https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
مشاهده در ایتا
دانلود
مناجات وگریز امام رضا علیه السلام بتکان سفره و رزق سحرم را برسان نیمه شب روزی چشمان ترم را برسان سفره را جمع نکن تازه من عادت کردم وقت رفتن شده بارِ سفرم را برسان می دهی در رمضان توشهٔ یک ساله من برکتِ کاسبیِ بی ضررم را برسان کمِ من را تو کریمانه زیادش کردی سودِ این سائلی مختصرم را برسان روزهٔ ناقص من را به علی کامل کن جلوی آتش دوزخ سپرم را برسان هر سحر یاد سحرهای نجف افتادم جان زهرا دمِ آخر پدرم را برسان از ازل کار مرا دست حسن جان دادی پس به فریادِ من ارباب کرم را برسان غم ندارم که پناهم ابی عبدالله است فطرس سوخته ام، بال و پرم را برسان دل من تنگ شده کرببلا می خواهد بر مشامم سحری بوی حرم را برسان بارها خانهٔ سلطان خراسان رفتم وقت جان دادن من تاج سرم را برسان وسط حجره غریبانه به خود می‌پیچید ناله می کرد خدایا پسرم را برسان دست و پا می زد و می گفت جوادم بابا با لبت چارهٔ درد جگرم را برسان . صورتم و خاکی و چشمان ترم تار شده در سیاهی نگاهم قمرم را برسان @Maddahankhomein
یا سریع الرضا آمده سر به زیر . دست ِ خالی گدا غرقِ آلودگی .با امیدِ عطا اِعطِنی یا رئوف . مهربان ای خدا یا سریع الرضا آمدم نیمه شب . تا گِره واکنی نامهٔ بخششم . را تو امضا کنی بوده در خانه ات . ناله ام آشنا یا سریع الرضا بسکه بخشیدی ام . من بدعادت شدم زندگی کردم و ‌. با سعادت شدم لحظه ای هم مکن دست من را رها یا سریع الرضا آخرِ سفره را . با کرم چیده ای یک شبه قدرِ یک . ماه تو بخشیده ای دیدنی گشته این . لطف ِ بی انتها یا سریع الرضا دارد این سینه ام . گوهری در صدف بر دلم حک شده . بیتِ شاهِ نجف مستِ انگورم از ‌. دستِ شیرِ خدا یا سریع الرضا هر که نامِ علی . از جگر می بَرَد بارِ اورا خودِ . فاطمه می خَرد فاطمه حاجی و .کعبه اش مرتضی یا سریع الرضا شک‌نکن ای رفیق . روی این حرف من کار مارا خدا . داده دستِ حسن می‌رسد رِزقم از . سفرهٔ مجتبی یا سریع الرضا رحمتِ واسعه . شاهِ کرببلاست تا قیامت حسین . مالکِ قلب ِ ماست جمع ِ ما را رسان . اربعین کربلا یا سریع الرضا رو به باب الجواد . خم نمودم سرم از همان کودکی . شد بهشتم حرم جایِ یارب شده . ذکر من یا رضا یا سریع الرضا گریه کرد و نمود . رو به ابنِ شبیب ‌ ناله زد دیده ای؟ . شاهِ شیب الخصیب تا محاسن گرفت .مادرم زد صدا یا بنی حسین . کشتهٔ سر جدا یا بنی حسین ... روی سینه نشست . پیش من بی حیا با نوک چکمه زد . بر دهانت چرا زیرو رو شد تنت . با نوک نیزه ها یا بنی حسین @Maddahankhomein
بی سرپناهم سرپناه از دست دادم بی تکیه گاهم تکیه گاه از دست دادم من روسپیدی بهارمغفرت را پاییز با روی سیاه از دست دادم  من هرچه را با دل به دست آورده بودم با یک نظر با یک نگاه از دست دادم  من اشک هایم این قدیمی همسفر را همچون رفیقی نیمه راه از دست دادم  هی رزق هی روزی مقدر کردی اما هی با خطا هی با گناه از دست دادم سهم من از مهمانیت شد نان حسرت این ماه را هم غرق آه از دست دادم شاعر: ┄┅═✼✿‍✵✿‍✵✿‍✼═┅┄ 🆔 @Maddahankhomein ┄┅═✼✿‍✵✿‍✵✿‍✼═┅┄
من که سی روز مست و دیوانه کج شدم هی به راه میخانه مثل شمعی کنار پروانه سوختم در جوار جانانه پای هر دار یاعلی گفتم صد و ده بار یاعلی گفتم بی علی در عذاب افتادم هو زدم در شراب افتادم باز در پیچ و تاب افتادم پای عالیجناب افتادم سر نمودم بلند فهمیدم خویش را زائر نجف دیدم از مِی و ساغر و سبو گفتم غرق حق گشتم و از او گفتم مست گشتم که ذکر ،،هو،، گفتم در خفا و به رو به رو گفتم: زنده هستم فقط به نام علی او امام است و من غلام علی روز و شب را که با خداست علی در یم عشق ناخداست علی بشر است او یا خداست علی دو قدم مانده تا خداست علی عقل حیران شده ست در ذاتش عشق اما نموده اثباتش شده تزریق در وجودم علی ذکر سرمستی و سجودم علی در تجارت تمام سودم علی شاه بیت هر سرودم علی ای قسیم بهشت از دوزخ دست ما را بگیر در برزخ در خیالم که زائرت گشتم زائر قبر طاهرت گشتم با غزلها مسافرت گشتم لطف حق بود شاعرت گشتم کربلا و نجف تو قسمت کن و به پابوسی ات تو دعوت کن عده ای داده دل به برجامند از سوی غرب، خوش به پیغامند با سفیران، اروپا اعزامند لیک در قصدشان چه ناکامند نقشه هاشان همه برآب شده خواب رویایشان سراب شده با علی میشود ولایت داشت چشمهایی پر از حقیقت داشت دستهایی پر از سخاوت داشت بین هر فتنه ای بصیرت داشت عمرو عاصان ببین زیاد شدند و زیادها همه چه شاد شدند طرح این دشمنان فروپاشی ست قصد ایشان جنون و اوباشی ست جنگ و خونریزی است و پرخاشی ست مرگ بر صهیونیست بر فاشیست حرف شیعه هنوز یک کلمه ست کل ایران ،،مدافع حرم،، است جعفری eitaa.com/Maddahankhomein
. قدم از قدم برندارم حسین مگر جایِ پایت گذارم حسین مرو اینچنین از برم با شتاب که قلبم شود از فراقِ تو آب به که میسپاری حرم را، به من؟! من و اینهمه لشکرِ اَهرمن؟! مرو از برم، سایه ی بر سرم که بایست محکم کنم معجرم گمانم که هنگام غربت شده خیامِ حرم، غرقِ وحشت شده ز هر خیمه، نِعمَ الاَمیری رسد از این جمع، بوی اسیری رسد کنون که ز پیشِ حرم میروی چرا باشتاب از برم میروی بمیرم ز طرزِ وداع گفتنَت پیام از جدایی دهد رفتنَت کمی صبر کن، علتِ آه من! بیا قدری آهسته رو ماه من! مَجالی به خواهر ز رویت بده بمن بوسه ای از گلویت بده ز مادر ترا جوشن آورده اَم ببین کهنه پیراهن آورده ام خودت پاره آنرا به خنجر نما که عریان نسازند جسم ترا ترا چونکه کشتند، نامردمان چسازم من و خیلِ نامحرمان پس از اینکه حلقِ ترا میدرند... از اینجا حرم را کجا میبرند؟ رباب از غمت بیقراری کند سکینه پِیَت گریه زاری کند رقیه ندارد توانِ فراق رسد سرنوشتش به شام از عراق حریمِ تو وقتی به غارت رسد اسارت، جسارت، خسارت رسد من و قافله داری اَم بعد از این پرستاری از سیدُ الساجدین اگر حکمِ حمله شود بر صِغار به گوشی نمانَد دگر گوشوار همه زخمها مان نمک می‌خورند یکایک یتیمان کتک می‌خورند چو تنها بمانم، نه خواهر نه تو نه عباس هست و نه اکبر نه تو مگر از سرِ نی نگاهم کنی کسی را علمدارِ راهم کنی مبادا شوم با عدو همسفر که جانِ یتیمان شود در خطر http://eitaa.com/Maddahankhomein
Hasan Shirazi~ Music-Fa.ComHasan Shirazi - Kami Ahestetar (320).mp3
زمان: حجم: 5.32M
کمی آهسته تر به كجا میروی بدون زینبت تو چرا میروی! بدون زینبت تو چرا میروی مهلا مهلا حسین یابن الزهرا حسین! یابن الزهرا حسین دل من اسیر دام گیسوی تو… تپش های دلم نام نیكوی تو تپش های دلم نام نیكوی تو… به زخم دل من یا اخا مرهمی پس از تو برایم كو دگر محرمی… یابن الزهرا حسین مهلا مهلا حسین… به جای مادرم آمدم به سویت تا زنم یا اخا بوسه بر گلویت! خدا همراه تو تو روی كربلا وعده ملاقات از سر نیزه ها… مهلا مهلا حسین یابن الزهرا حسین! حسین شیرازی 🎤 https://eitaa.com/Maddahankhomein
نسیمی جانفزا می آید بوی کرببلا می آید واویلا واویلا واویلا کاروانی به راه افتاده مادری ناله ها سرداده شد حسین راهیِ کربلا واویلا واویلا واویلا نسیمی جانفزا.... آمده بدرقه یک مادر می زند شانه مویِ اکبر کن تماشا به چشمان تر وداعِ اکبر ولیلا را واویلا واویلا واویلا می کند گریه ام البنبن گوید عباس من دلغمین همه حرفم به تو باشد این جان تو جانِ پورِ زهرا واویلا واویلا واویلا بِکِش ناز همه دخترها جان ِ تو جانِ این خواهرها نشکند غرور معجرها لحظة بی کسی در صحرا واویلا واویلا واویلا دورِ گهوارة اصغر باش دائما دورِ این مادر باش فکرِ این رباب مضطر باش پرنگهداری تو مشکش را واویلا واویلا واویلا شب جمعه شد وغوغا شد روضه خوانِ حرم زهرا شد واویلا واویلا واویلا مادرت روضه بر پا کرده برایت ظرفِ آب آورده کرده با گریه محشر بر پا واویلا واویلا واویلا بُنَی بُنَی جان من دورِ تو حلقه میزد دشمن وای از آن غارت پیراهن بر سر جسم تو شد دعوا واویلا واویلا واویلا رویِ نیزه سرت را بردند باکتک خواهرت را بردند معجر دخترت را بردند وای از آن غروب عاشورا واویلا واویلا واویلا https://eitaa.com/Maddahankhomein
سفره آخر جمع شد ، سائل ولی در خانه ماند جای لبهای من میخواره بر پیمانه ماند دست و پا کردی برای باده نوشان کاری و در دل من آرزوی خدمت میخانه ماند دانه خوردند و پریدند از کنار سفره ات یک کبوتر از کبوترهای تو بی دانه ماند نان مشهد خورده ام ، جز این نمی سازد به من این کبوتر جلد دستان تو شد در لانه ماند نان خورت هستم ، زکاتم را تقبل کن خودت این گدا چشمش به حاتم بخشی سالانه ماند پایم از باب الجوادت رد نشد ، اذنم بده چون گداهای سر کویت سرم بر شانه ماند نوکرت تا پشت در با پای عقلش راه رفت در حرم با پای دل زائر شد و دیوانه ماند گنبدت خورشید را گرم طواف خویش کرد هر کسی پیش نگاهت شمع شد پروانه ماند https://eitaa.com/Maddahankhomein
. قدم از قدم برندارم حسین مگر جایِ پایت گذارم حسین مرو اینچنین از برم با شتاب که قلبم شود از فراقِ تو آب به که میسپاری حرم را، به من؟! من و اینهمه لشکرِ اَهرمن؟! مرو از برم، سایه ی بر سرم که بایست محکم کنم معجرم گمانم که هنگام غربت شده خیامِ حرم، غرقِ وحشت شده ز هر خیمه، نِعمَ الاَمیری رسد از این جمع، بوی اسیری رسد کنون که ز پیشِ حرم میروی چرا باشتاب از برم میروی بمیرم ز طرزِ وداع گفتنَت پیام از جدایی دهد رفتنَت کمی صبر کن، علتِ آه من! بیا قدری آهسته رو ماه من! مَجالی به خواهر ز رویت بده بمن بوسه ای از گلویت بده ز مادر ترا جوشن آورده اَم ببین کهنه پیراهن آورده ام خودت پاره آنرا به خنجر نما که عریان نسازند جسم ترا ترا چونکه کشتند، نامردمان چسازم من و خیلِ نامحرمان پس از اینکه حلقِ ترا میدرند... از اینجا حرم را کجا میبرند؟ رباب از غمت بیقراری کند سکینه پِیَت گریه زاری کند رقیه ندارد توانِ فراق رسد سرنوشتش به شام از عراق حریمِ تو وقتی به غارت رسد اسارت، جسارت، خسارت رسد من و قافله داری اَم بعد از این پرستاری از سیدُ الساجدین اگر حکمِ حمله شود بر صِغار به گوشی نمانَد دگر گوشوار همه زخمها مان نمک می‌خورند یکایک یتیمان کتک می‌خورند چو تنها بمانم، نه خواهر نه تو نه عباس هست و نه اکبر نه تو مگر از سرِ نی نگاهم کنی کسی را علمدارِ راهم کنی مبادا شوم با عدو همسفر که جانِ یتیمان شود در خطر http://eitaa.com/Maddahankhomein
❃﷽ ❃ ─━⊰••❃❀❃••⊱━─ دو ماه خیــمه زدم در دلم برای حسین دو مــاه ناله زدم در غــم عزای حسین دو ماه اشک سرودم که اربعین برسم به شهر شاه شهیدان به کربلای حسین دو مـاه بزم عـــزای حسیــــن برپا بود زدیم دست تیــمم به خاک پای حسین اگر چه جمع شد امشب بساط روضهٔ او میان سینه مهیــاست روضه های حسین نشـــسته اند همــــیشه تمام مهمــــانان به دورِ ســــفرهٔ پر بار و بی ریای حسین دلم گرفتـــه از امشب که جمع شد سفــره شکسته قلبم و دارم به سر، هوای حسین به خاک پاک حریمش می آورم ســجده که "کیمــیا" شوم آخر به زیر پای حسین ─━⊰••❃❀❃••⊱━─ ✍رقیه سعیدی(کیمیا) https://eitaa.com/Maddahankhomein