84_ امام زمان عجل الله تعالی فرجه
آه ای سحر طلوع کن از شام تار من
بگذار پا به دیده ی شب زنده دار من
شرمنده از گناهم و شرمنده تر که بود
وقت گناه دیده ی تو اشکبار من
از ما هزار حاجت غیر از ظهور هست
ای آرزوی گمشده در روزگار من
گفتم بیا...تو آمدی و....من نیامدم
گفتم کجایی...آه....تو بودی کنار من
تو ناظری به حالم و من تا ببینمت
دستی بکش به آینه ی پر غبار من
میثم مومنی نژاد
@Maddahankhomein
امام زمان عجل الله تعالی فرجه
شده وقت سحر از غصه نجاتم بدهید
ز آتش هجر جهانسوز براتم بدهید
خضر از لعل لبی یافت حیات ابدی
تا نمردم نفسی آب حیاتم بدهید
قبله ی ماه همان صورت گندم گون است
خوشه ای زان مه سیما به زکاتم بدهید
ای ملائک به نفسهای سحر گاه قسم
جلواتی به سوی جلوه ی ذاتم بدهید
تا که محراب به فریاد دل ما برسد
یادی از آن خم ابرو به صلاتم بدهید
تا که صبح و شب ما رنگ شما را گیرد
چشمی از دجله و چشمی ز فراتم بدهید
حج بیتک ، بود آرزوی فی کل عام
یعنی احرام طواف عتباتم بدهید
میثم مومنی نژاد
@Maddahankhomein
یا صاحب الزمان عج ادرکنی
مسیر مه که برون از محاق می افتد
تلاطمی به دل نه رواق می افتد
به شوق ماه رخ او هماره خیره به ماه
ز چشم شب ، گهر اشتیاق می افتد
تمام پنجره ها باز میشود فردا
به سمت نور ، نگاه اتاق می افتد
رسید مژده ، چنان شهد وصل نزدیک است
که دارد آب ، دهان فراق می افتد
اگر ز عمر جهان یک سحر بماند باز
قسم به حق که ظهور اتفاق می افتد
میثم مومنی نژاد
@Maddahankhomein
امام زمان عجل الله تعالی فرجه
تو نور ماه خدایی سلام ماه خدا
دلیل روشن بخشش به بارگاه خدا
طلوع ماه خدا را تو مطلع الفجری
شب سیاه مرا بشکن ای پگاه خدا
چو رازهای دلم ، از تو هیچ پنهان نیست
گناه های مرا دیدی ای نگاه خدا
به اشکهای دو چشم تو میخورم سوگند
که راه دیدن تو میرسد به راه خدا
بیا به ظلم بگو ذوالفقار می آید
به دست عدل تو ای رهبر سپاه خدا
(سلامت همه آفاق در سلامت توست)
جهان بود به پناهت تو در پناه خدا
میثم مومنی نژاد
@Maddahankhomein
#مناجات_مهدوی_فاطمی
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
اگرچه از غریبی ات ، پرت شده حواس ها
و نیست در هوای تو ، سر خداشناس ها
هنوز در نماز شب به فکر درد شیعه ای
شده قنوت تو دعا ، برای ناسپاس ها
چقدر گریه جای ما، چقدر توبه جای ما
به دوش توست از چه رو تمامی تقاص ها
بیا و جان ببخش این نگاه بی تو مرده را
که بشنوی ز اشک ما، حدیث التماس ها
نگاه مرده ای که از قصور دائمش شده
حضور تو میان ما، شبیه ناشناس ها
چقدر ادّعا ولی ، همیشه بی سعادتیم
که زیر سایه ات چنین فقیر یک زیارتیم
اگر هنوز شام ما، سحر به نور تو نشد
هنوز کوچه های ما ،پُر از عبور تو نشد
دلیل فاصله شده گناه سینه های ما
که سینه های ما دمی اسیر شور تو نشد
چه انتظار و ندبه ای،که آخر توسّلات
حوائج دل همه ،فقط ظهور تو نشد
چقدر روبه روی تو ،گناه کرده منتظِر
کسی به فکر غربت دل صبور تو نشد
حواس شیعه نیست که ،غریب این زمانه کیست
به قول مادرت کسی،شکسته دل تراز تو نیست
دوباره مجلس عزا دوباره خون جگر شدی
دوباره بی قرار آن ندای پشت در شدی
میان شعله مادرت خلیل را صدا زده
تو بی گمان شنیده ای ،که دست بر کمر شدی
گریز روضه های تو همیشه حرف کوچه شد
و بعد آن چو مادرت،همیشه محتضر شدی
میان کینه دیده ای ،جسارت غلاف را
میان کوچه شاهد جفای چل نفر شدی
غریب غائب از نظر، بیا امام منتَظَر
که با ظهور تو شبِ غم علی شود سحر
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://eitaa.com/Maddahankhomein
💠 «دعای غریق»
"يَا اللَّهُ يَا رَحْمَانُ
يَا رَحِيمُ يَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ
ثَبِّتْ قَلْبِي عَلَى دِينِك"
«ای خدا، ای بخشنده، ای مهربان، ای دگرگونکنندۀ دلها، قلب مرا بر آیین خویش استوار فرما»
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#مناجات_انتظار_ویژه_ماه_رمضان
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
راه تاریک است، ماهم باش ای معبود من
روشنی بخش نگاهم باش ای معبود من
تا مقام ِ اکمل الایمان نصیب من شود
رهنمای کلّ راهم باش ای معبود من
بال پروازم بده، از فرش تا عرشم ببر
چون زمین خوردم پناهم باش ای معبود من
حُسن نیّت در دل پاکیزه جا دارد ،بیا
پاکی قلب سیاهم باش ای معبود من
با نگاهت زشتی پرونده ام زیبا شود
مصلح هر اشتباهم باش ای معبود من
از خطاهای دلم بگذر که من درمانده ام
باز ستّار گناهم باش ای معبود من
خیر یعنی نوکری در آستان اهل بیت
در همه جا خیرخواهم باش ای معبود من
با ظهور آخرین منجی ،عزیز فاطمه
مرهم یک عمر آهم باش ای معبود من
دل سیاه و جستجوی خیمه اش سخت است ،سخت
راه تاریک است ماهم باش ای معبود من
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
@Maddahankhomein
#مناجات_انتظار_ویژه_ماه_رمضان
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
ای پناه قلب ما آقا نمی آیی چرا
آخرین نور خدا آقا نمی آیی چرا
هر کجا را با امید دیدن تو گشته ام
در کجا جویم تو را آقا نمی آیی چرا
کی گدای دیدن یک لحظه خال هاشمیت
می شود حاجت روا آقا نمی آیی چرا
سامرایی، کاظمینی، در بقیعی یا نجف
یا که در کرب وبلا آقا نمی آیی چرا
منتظر مانده میان کوچه با روی کبود
مادرت خیرالنسا آقا نمی آیی چرا
پشت درب خانه ی حیدر هنوزم مانده است
ناله ی( مهدی بیا) آقا نمی آیی چرا
بین محراب عبادت در میان سجده اش
فرق حیدر شد دو تا آقا نمی آیی چرا
زیر سقف خانه ی خود از جفای همسرش
خون جگر شد مجتبی' آقا نمی آیی چرا
رأس جدّ اطهرت در مقتل کربوبلا
شد شکسته با عصا آقا نمی آیی چرا
یک هزار و نهصد و پنجاه زخم کینه ها
با تنش شد آشنا آقا نمی آیی چرا
ارباً اربا پیکرش از پستی ده بی حیا
زیر مرکب شد رها آقا نمی آیی چرا
شد برای پاره پاره پیکر جدّت کفن
قطعه ای از بوریا آقا نمی آیی چرا
عمّه ی مظلومه ات همراه شمر و حرمله
رفته تا شام بلا آقا نمی آیی چرا
شد جواب ناله های دختران جدّ تو
تازیانه از جفا آقا نمی آیی چرا
خیزرانی شد لبش در غربت بزم شراب
بر روی تشت طلا آقا نمی آیی چرا
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
@Maddahankhomein
#مناجات_انتظار_ویژه_ماه_رمضان
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه والشریف
ای قرار ِقلب شیدا در کجا جویم تو را
ای بهشت آرزوها در کجا جویم تو را
آمده ماه صیام و زخم هجرت تازه شد
ای به زخم دل مداوا در کجا جویم تو را
روز وشب هستی تو ناظر بر گناهانم ببخش
رحمت باری تعالی' در کجا جویم تو را
شیعه مظلوم است بی تو،ای معزّالمؤمنين
ای همه دارایی ما در کجا جویم تو را
حسرت دیدارت آقا برده از دیده قرار
کی کنم رویت تماشا در کجا جویم تو را
در میان نوکرانت ،من نبینم بی کسی
ای بیابان گرد تنها! در کجا جویم تو را
محرم مسمار در شد، سینه ی یار علی
ای جواب آه زهرا در کجا جویم تو را
بین محراب عبادت،از سر بغض عدو
شد شکسته رأس مولا،در کجا جویم تو را
از جفای قوم ظالم،کشته شد جدّت حسین
تشنه در بین دو دریا،در کجا جویم تو را
شد کنار مقتل او روبه روی زینبین
بر سر عمّامه دعوا در کجا جویم تو را
بسته شد دستان زینب،همسفر شد با عدو
شد کتک جای تسلّی' در کجا جویم تو را
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
@Maddahankhomein
#مناجات_انتظار_ویژه_ماه_رمضان
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
دردها دارد دلم در حسرت دیدار تو
شد تمام آرزویم دیدن رخسار تو
درد عشقت را به سینه دارم ومرهم تویی
شکر ایزد که شدم از کودکی بیمار تو
ای گل نرجس تو خوب عالمی اما منم
بدتر از خار و گرفتم عزّت از گلزار تو
لطف اعجاز نگاهت از ازل من را خرید
خود گرفتی دست من گر که شدم دلدار تو
عفو کن این نوکرت را که ندارد جز تو کس
عفو کن این نوکری را که شده سربار تو
با نگاهی قلب رسوای مرا تطهیر کن
تا که شاید من شوم خاک در دربار تو
ای غریب فاطمه راهم بده در خیمه ات
تا شوم صبح و مسا با اشک هایم یار تو
خوب می دانم که در گوش تو مانده همچنان
ناله های مادر ِ بین در و دیوار تو
(آمده ماه صیام و می دهد هر روز وشب)*
غصّه های غربت جدّت علی آزار تو
چون سر بشکسته اش در بین محراب نماز
می چکد خون از نگاه خسته و غمبار تو
*(آمده شب های قدر و می دهد شب تا سحر)
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
@Maddahankhomein
#مناجات_انتظار_ویژه_ماه_رمضان
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
در کجایی ای تمام هست ما یابن الحسن
ای امید شیعیان ،ذُخر ِخدا یابن الحسن
ماه قرآن آمده، ای تالی اش بنما ظهور
کن تلاوت با نوای جان فزا یابن الحسن
دیده ی آلوده ام،یک لحظه رویت را ندید
لایق دیدار خود کن دیده را یابن الحسن
من گنه کردم ولی توبه نمودی جای من
چشم پوشیدی همیشه از خطا یابن الحسن
با نگاه تو رود بالا دعای نوکرت
بر ظهور خود تو هم بنما دعا یابن الحسن
چشم دریایی بده بر من که در شب های قدر
خون بگریم در عزای مرتضی' یابن الحسن
اولین مظلوم عالم بود و در بین نماز
شد سرش بشکسته از تیغ جفا یابن الحسن
در حقیقت کشته ی مسمار درب خانه بود
قاتلش شد کوچه و چل بی حیا یابن الحسن
غسل بازوی شکسته جان حیدر را گرفت
درد هجر فاطمه شد بی دوا یابن الحسن
آخرش راحت شد از درد فراق فاطمه
با شهادت حاجتش گشته روا یابن الحسن
گفته ای هر جا شود حرف از عمویت حاضری
پس به بزم روضه ی سقّا بیا یابن الحسن
بر زمین خورده به صورت در کنار علقمه
چون که دست او شده ازتن جدا یابن الحسن
بعد از آن که کشته شد تنها علمدار حسین
در یم خون جدّ تو زد دست و پا یابن الحسن
ارباً اربا شد تنش با نیزه و شمشیر و تیر
پیکرش شد زخمی از سنگ و عصا یابن الحسن
رأس او از تن جدا و بر روی سرنیزه رفت
پیکرش در بین صحرا شد رها یابن الحسن
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
@Maddahankhomein
❃ ا﷽ ا ❃
#سلام_امام_زمــانم
#سلام_پدر_مهربانم❤️
─┅═✧❁࿇❁✧═┅─
ســلام بـــر قعـــود و بر قیـــام تو
ســلام بـــر تشــــهد و ســــلام تو
ســـلام بر قنــــوت سبز دست تو
ســـــلام بـــر اجــــابت کـــلام تو
نشـــسته در تمام لحظـــه های من
حضــــور بـــی نهــــایت تمـــام تو
میان شعــر ، باز صـــف کشیده اند
تمــــام واژه هــــا به احتـــــرام تو
ولی قلـــم همیشه هست ناتـــوان
ز وصف شــأن و رتبـه و مــقام تو
خوشم که باعنایت توخورده است
تمـــــام روز هــــای مـــن به نام تو
#رقیه_سعیدی_کیمیا
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🤲
https://eitaa.com/Maddahankhomein
📖دعایی که در زمان
#غیبت بایدهر روز خوانده شود:
اللهُمَّ عَرِّفنیِ نَفْسَکَ، فَاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفنی نَفْسَکَ لَمْ اَعرِفْ رَسُولَکَ،
اَللهُمَّ عَرِّفنی رَسُولَکَ، فاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنی رَسُولَکَ لَمْ اَعرِّفْ حُجَّتَکَ،
اللهُمَّ عَرِّفنی حُجَّتکَ فَاِنَّکَ اِنْ لَْم تُعَرِّفنی حُجَّتکَ ضَلَلْتُ عَنْ دِینیِ.
🌷أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌷
@Maddahankhomein
#سلام_امام_زمانم 💚
#ماه_رمضان
هرچه کردم بنویسم ز تو مدح وسخنی
یا بگویم ز مقام تو که یابن الحسنی
این قلم یار نبود و فقط این جمله نوشت:
پسر حیـــدر کرار، تو ارباب منی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@Maddahankhomein
💠 السَّلامُ عَلَیْکُمْ یا اَهْلَ بَیْتِ النُّبُوَّةِ..💠
سالروز ولادت حضرت قاسم بن الحسن علیه السلام گرامی باد.
حضرت قاسم فرزند امام حسن مجتبی عليه السلام در سال ۴۷ ه. ق در مدينه منوره ديده به جهان گشود. مادرش ام ولدى به نام «نفيله» يا «رمله» يا «نجمه» بود. در دوسالگى پدر بزرگوارش را از دست داد؛ و تا هنگام شهادت در دامان پرمهر و عطوفت عموى گرامى خود، حضرت امام حسين عليه السلام، پرورش يافته؛ که در واقعه كربلا به اتفاق مادر و ديگر برادران و خواهران خود حضور داشتن.
[ پژوهشی پیرامون شهدای کربلا، جمعی از نویسندگان مرکز تحقیقات اسلامی، یاقوت، ۱۳۸۱، ص ۳۰۵]
در مورد تاریخ دقیق ولادت ایشان اطلاعی در دست نیست ولی عموما می گویند در پنجم رمضان سال ۴۷ به دنیا آمده است.
http://eitaa.com/Maddahankhomein
4_5935926046120479849.mp3
1.95M
#شور_حماسی_حضرت_قاسم
✅بند اول
ای یله یله یل یل یلا یا قاسم (ع)
آخر وفا آخر صفا یا قاسم (ع)
با تو میگیره قلب ما جلا یا قاسم) ع)
جانم به
روی تو و موی تو و
قدرت بازوی تو و
ذکر هوالهوی تو و
شیرینی شهد و عسل قاسم(ع)
جانم به
ماه دل آرای تو و
قامت رعنای تو و
زلف چلیپای توو
ای پسر شیر جمل قاسم (ع)
از عشق تو شدم دیوانه
اسم تو میبرم مستانه
تو شمعی و منم پروانه
یا قاسم مدد مدد یا قاسم (ع)
✅بند دوم
دلبره حسن یاوره حسین یا قاسم(ع)
پهلوونه نام آوره حسین یا قاسم (ع)
حیدره حسن لشکره حسین یا قاسم
(ع)
ایواالله
بر وجنات مادری
و سکنات اکبری
و جلوات حیدری
و رجز و چاوش تو قاسم(ع)
جانم به
صولت قرآنی تو
سرعت طوفانی تو
قدرت یزدانی و آن
نيروی ازرق کش تو قاسم(ع)
دو چشم مسیحا داری
سالاری عجب سالاری
چه اسم قشنگی داری
یا قاسم مدد مدد یا قاسم (ع)
http://eitaa.com/Maddahankhomein
4_5917879448241179560.mp3
2.32M
#ولادت_حضرت_قاسم_ع
بند اول:
ای قمره مجتبی،قاسم جان
دلاوره مجتبی،قاسم جان
جلالِ آلِ علی،عشق الله
گل پسره مجتبی،قاسم جان
به سمتِ میدون رفتی،همه ترسیدن
هَل مِن مبارز گفتی،به خود لرزیدن
عشقِ شهادت از تو،چقدر میبارید
با جملهٔ اَحلا مِنْ عسل،جنگیدن
ای دلبره نجمه خاتون
صاحبِ لوحُ قانون
آیهٔ بینشون،قاسم قاسم قاسم
آوازهٔ قلبِ مجنون
دستته چرخِ گَردون
جاودان،بی کرون،قاسم قاسم قاسم
سرچشمهُ اصلُ کانون
عالَمی از تو حیرون
معنیِ پهلوون،قاسم قاسم قاسم
یاقاسم یامولا
بند دوم
ای نوهٔ مرتضی،قاسم جان
حامی خونِ خدا،قاسم جان
شبیهِ شیرِ جمل،قهّاری
ای حسن کربلا،قاسم جان
از اون نگاهِ زیبات،کرم میباره
بَه که چقدر رخسارت،صلابت داره
حسن شمایل هستی،تو از بس آقا
نگاهِ ارباب خیره ست به تو همواره
ای ساکن عرشِ اعلا
گوهرِ آلِ طاها
یوسفِ کربلا،قاسم قاسم قاسم
ابن الکریم،ماه رحمت
فضل تو،بی نهایت
معدنِ منقبت،قاسم قاسم قاسم
جنگاورِ با رشادت
کوهِ مِهرُ شجاعت
دنیا تو سیطرَت،قاسم قاسم قاسم
یاقاسم یامولا
بند سوم
ای اسدِ صف شکن،قاسم جان
بی بدل و بی قَرَن،قاسم جان
شاگرد رزم قمر، هستی و
وارثِ مولا حسن،قاسم جان
گرفتی تیغو دستت،چقدر برّانی
میونِ میدون شیر و یلِ غرّانی
با ضربهٔ تو ازرَق هلاک شد آقا
توأم شبیه حیدر، خوده طوفانی
ای شمس و ای نجمِ تابان
حضرتِ شاه و سلطان
بینظیر،قهرمان،قاسم قاسم قاسم
معشوقهٔ حق تعالی
قامتت سروِ رعنا
دلبری،دلربا،قاسم قاسم قاسم
ای آرومِ قلبِ ارباب
یاورِ کل اصحاب
محشر و دُرِّ ناب،قاسم قاسم قاسم
یاقاسم یامولا
#یاحسین"طاها تحقیقی
#علی_مهدوی_نسب
#محمدجواد_رودی
@Maddahankhomein
4_5769423375373960392.mp3
633.6K
سرود میلاد حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام
روی دست امام حسن،میدرخشه تک قمری
از آسمون ستاره ها،میان به دیدنه قمر
به کریم آل عبا،خدا داده گل پسری
ملائکه شدن اسیرِ،چهره ی این گل پسر
قرص کامل ماهه،دلداره و دلخواهه
عشقه دومین شاهه،دلداره و دلخواهه
کریم بن کریمه،قوم بنی هاشمه
به سرای دل ما،امیره و حاکمه
به عمو نور عینه،به عمه عشق دله
صنم مجتبایی،شهزاده قاسمه
(ابن المجتبی قاسم)
اومده نجل مجتبی،تا که بشه نذر حسین
دل مادره بیقرار،لالایی میخونه براش
توی لالاییاش میگه،پسره من زینبیه
قراره توی کربلا،شمشیر بزنه جا باباش
شیر علوی عشقه،عباس علی اومد
یک مرتضوی عشقه،عباس علی اومد
میوه ی باغ زهرا،یه حیدری صولته
مثل عموش ابالفضل،جسور و با غیرته
پسر عموی اصغر،هم داداشه اکبره
مثل حسن خدایی،زیبا و با هیبته
(ابن المجتبی قاسم)
شاعر:
امیرحسین سلطانی
http://eitaa.com/Maddahankhomein
یا قاسم بن الحسن علیه السلام ادرکنی
دست بر سینه همه مهمان قاسم می شویم
دیده گریان، سائلِ احسان قاسم می شویم
سفره دارِ امشبِ ما شد کریم ابن کریم
ریزه خوارِ لطفِ بی پایانِ قاسم می شویم
هر زمانی که دلِ ما می شود تنگِ حسن
بانگاهی زائرِ چشمان قاسم می شویم
سینه چاکانِ حسن خرجِ علیِ اکبرند
پس حسینی ها همه قربانِ قاسم می شویم
روزِ فتحِ مکه با سربندِ سبزِ یاحسن
ما همه رزمندة گردانِ قاسم می شویم
چند تا ایوان طلا سازیم در صحنِ بقیع
ماگدایِ گوشة ایوانِ قاسم می شویم
سِرِّ بابُ القاسم کرببلا دانید چیست؟
روز محشر دست بر دامانِ قاسم می شویم
جملة«الموت اهلی من عسل»توحید ماست
واله و دلدادة ایمانِ قاسم می شویم
ماهِ خیمه بود، اما چهره اش تغییر کرد
مثلِ نجمه بی سروسامانِ قاسم میشویم
تاکه حرفِ دست وپاگم کرده آیددرمیان
یادِ ارباب وتنِ بی جانِ قاسم می شویم
چاره سازِ عالمی بیچاره شد بالا سرش
همچونان فضه که آمد در کنارِ مادرش
دست وپا میزد ولی جان بینِ سینه مانده بود
عالمی را ریخت بر هم ناله هایِ آخرش
زیرِ سُمِ اسبها با هر نفس قد میکشید
باز می شد ذره ذره استخوانِ پیکرش
نعل هایِ کهنه کم کم پیکرش را نرم کرد
پخش میشد هرنفس با هرتکان خاکسترش
مثلِ مویش دنده هایش هم گره خورده بهم
هیچ کاری بر نمی آمد زدست یاورش
#قاسم_نعمتی
http://eitaa.com/Maddahankhomein
مدح میلاد قاسم بن حسن علیه السلام
ای گدایان رو کنید امشب که آقا قاسم است
تا سحر پیمانه ریز کاسه ی ما قاسم است
یادمان باشد اگر روزی بقیع را ساختیم
ذکر کاشی های باب المجتبی یا قاسم است
از همان روزیکه رزق نوکران تقسیم شد
کربلای سینه زنهای حسن با قاسم است
این کریمان به نگاه خود گره وامیکنند
آنکه عمری درد ما کرده مداوا قاسم است
گوسفندی نذر او کردیم و مرده زنده شد
آنکه نامش میکند کار مسیحا قاسم است
روی ابرویش اگر تحت الهنک بسته حسین
در حرم زیباترین فرزند زهرا قاسم است
نعره زد : ان تنکرونی ریخت لشکر را بهم
وارث شیر جمل شاگرد سقا قاسم است
مرد نجمه بود و صاحب خیمه شد در کربلا
سایه ی روی سر مادر به هر جا قاسم است
با اشاره هر کجا میگفت : یا زینب ببین
آن سر عمامه بسته روی نی ها قاسم است
زیر سم اسبها با هر نفس قد میکشید
گفت با گریه حسین ، این تن خدایا قاسم است
نعل های خاک خورده دنده هایش را شکست
مثل مادر این تنی که میخورد پا قاسم است
چونکه قاسم بود بین گرگها تقسیم شد
یوسف پاشیده از هم بین صحرا قاسم است
#قاسم_نعمتی
http://eitaa.com/Maddahankhomein
#مدح_ میلادحضرت_قاسم
گویند فراتر ز زمانی قاسم
تنهاتوفقط جان جهانی قاسم
معنای شجاعت وبلاغت هستی
همواره تودر سطح کلانی قاسم
همچون علی اکبر ی و مانند اباالفضل
در کرببلا یک جریانی قاسم
خواهان توام تا دم عمر ای یل عالم
در گوهردل درعیانی قاسم
مهمان توام درشب میلاد نگاهت
چون معتقدم گنج نهانی قاسم
مانند علی مرتضی بر تن آدم
جسم است اگر مدینه جانی قاسم
ای شیردلاور حسن ماه دوعالم
برهردوجهان روح و روانی قاسم
من باورم این است که از خلقت عالم
مقصود حسین است و نشانی قاسم
مرگ است که شیرین زعسل بود برایش
همواره موذن به اذانی قاسم
ای مونس تنهایی اولاد حسینی
با روضه چنین مرثیه خوانی قاسم
آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
http://eitaa.com/Maddahankhomein
شعر ولادت حضرت قاسم (ع)
با لبت رنگِ عقیقِ یمن از یادم رفت
قصّه یِ عشقِ اویسِ قرن از یادم رفت
میچکد از دو لبت باز عسل دامادم
سخن از تو به میان آمد, منْ از یادم رفت
حمدلله که اسیرم به هوایت صیاد
قفست آمد و میلِ چمن از یادم رفت
بعد از آنی که نقابت به کناری پیچید
قاتل شهر شدی انجمن از یادم رفت
یک دو دم باز رجز خوانی کن
این حسن آمده و آن حسن از یادم رفت
کاکلت خاک گرفت دستِ حرامی افتاد
زلفِ پرپیچ و خم و شب شکن از یادم رفت
بعدِ کوبیده شدن بَه که چه رعنا شده ای
سرو قامت شدی و تا شدن از یادم رفت
آنچنان سنگ زدندَت که پاشید رُخَت
جایگاه بصر و تیغِ دو ابرو, دهن از یادم رفت…!
رضا پوراکرمی
* تضمینی از غزل استاد لطیفیان
http://eitaa.com/Maddahankhomein
شعر ولادت حضرت قاسم (ع)
غزال مجتبی امشب نگاهی از غزل دارد
بهشت خانه ی مولا بهاری در بغل دارد
صراط مستقیم است او, قرار هر دل مست او
کریم ابن کریم است او کرامات از ازل دارد
برای دیدن رویش, به عشق جعد گیسویش
رسیدن بر سر کویش جهان جنگ و جدل دارد
خوشی هر سرانجامی, من و دنیای ناکامی
خدایا! بر لبش جامی لبالب از عسل دارد
بهار سبزه ی چشمش, نگین خالص یشمش
امان از لحظه ی خشمش غضب هایش اجل دارد
عزیز فاطمی صولت, امیر حیدری هیبت
زمین می لرزد از وحشت به زیر پا گسل دارد
امید مرد و زن قاسم, دوای درد من قاسم
اذان گوی حسن قاسم دم خیرالعمل دارد
عجب روی دلارایی, چه رعنا قد و بالایی
عجب میراث زیبایی از آقای جمل دارد
نگاهش اوج بیداری, عجب اخلاص سرشاری
فدایی های بسیاری میان هر محل دارد
میان کربلا اما, تنش افتاده زیر پا
به شوق دیدن بابا نوای العجل دارد
جوان سیزده ساله نمازش داغی از لاله
به خون خویش با ناله قنوتی بی بدل دارد
اسماعیل شبرنگ
http://eitaa.com/Maddahankhomein