eitaa logo
مجمع الذاکرین خمین🎤
1.3هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
420 ویدیو
238 فایل
🕋بنام خدای بی نیاز🕋 پدرم گفت علی،عاشق مولا شده ام بین مردم همه جا والهُ شیدا شده ام مادرم داد به من درس محبت با شیر نوکرُ ریزه خور سفرهٔ زهرا شده ام 🎤👋بامابروزمداحی‌کن.👌🎤 https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
مشاهده در ایتا
دانلود
غزل-مثنوی بریز در دل من ناگهان خودت را شعر بریز تا که ببارم به روی دنیا شعر اگر که گل نکند واژه های بی تابم پر از سوال سکوتم لبالبم تا شعر ببخش حرف مرا که چقدر فاصله هست از ین زمین که منم تا به آسمان ها شعر نشست قافیه در ساحل کلام علی چگونه قطره بگوید برای دریا شعر؟ به سجده آمده ام در حرای غار خودم که جبرئیل بیارد برای مولا شعر گلویت آنقدر از زخم استخوان رنجید که بند آمده حالا زبانِ حتی شعر... 🌴 وضو گرفته ام و شقشقیه میخوانم وسیل آمده در گوشه های چشمانم " لقد تقمصها" شانه غزل لرزید لباس غصبی مولا چقدر می ارزید؟ سکوت کردی و حالا.."رایتُ انَ الصبر" شنیده چاه صدا را "رایتُ انَ الصبر " زمین که دید به چشمت غبارو خاشاک است نشست و بر سرِ خود زد، چقدر غمناک است خلافت و شتر ماده ای که میدوشند به روی هجده ذی الحجه چشم می پوشند.. خلافتی که چنین بی حساب می چرخد بدون محور دین، آسیاب می چرخد " اری تراثی نهبا" که ارث غارت شد اگرچه با همه روز غدیر بیعت شد هجوم گله ی پیمان شکن که بسیارند... شبیه ریزش پرپشت یال کفتارند چقدر یخ زده دنیای شان، حقیر شدند درخت های جوان،شاخه شاخه پیر شدند 🌴 کشید آهی و آتش به روی دفتر ریخت و اشک آمد و خاموش، قلب کوثر ریخت اگر که شیوه ی اندیشه ی کسی والاست اگر که قطره به دنبال مسلک دریاست بداند آنکه سبکبال و شیعه ی مولاست از آب بینی بزغاله، پست تر، دنیاست https://eitaa.com/Maddahankhomein
بسم الله الرحمن الرحیم ترکیب‌بند مدح امیرالمومنین؛ همین که بادها خواندند با هوهو سرودش را ملائک مژده آوردند در عالم ورودش را زنان مصر دست خویش را با دیدن یوسف... ولی کعبه به شوق دیدن حیدر وجودش را... بجز مولای ما دیگر امیری نیست در تاریخ که خود زحمت کشید اما به مردم داد سودش را نه ملاها و عالم‌ها، نه سائل‌ها و مسکین‌ها ندانستند قدرش را، نفهمیدند جودش را زمین و آسمان و منبر و محراب دلتنگ‌اند رکوعش را، سجودش را، قیامش را، قعودش را فراز مطلق دنیاست وقتی در تمام عمر ندیده هیچکس جز لحظه‌ی سجده فرودش را خودش را مرکب طفل یتیمی می‌کند مردی که شمشیر آرزو دارد ببیند رنگ خودش را کسی که حق او را ناجوانمردانه غاصب شد گناهی کرد و در چشم دوعالم کرد دودش را چه‌می‌کردیم اگر این ذکر در دنیای‌مان کم بود؟ جهان بی‌نام زیبای "علی" مثل جهنم بود اگر حتی بیفتد در زوایای جهان آتش نمی‌سوزم که از عشق علی دارم به جان آتش به آتش می‌کشم خود را و از خود می‌زنم بیرون که دنیای تعلق را بسوزاند همان آتش خودش عمری‌ست که در شعله‌های کینه می‌سوزد کسی که آرزو دارد برای دیگران آتش اگر از هرکسی -غیر از علی- دم می‌زدم، بی‌شک به چشم خویش می‌دیدم که دارم بر زبان آتش کجا آتش گلستان بقا می‌شد بر ابراهیم اگر مولا نمی‌فرمود اذنش را بر آن آتش همین که ذوالفقارش را به عزم رزم بردارد می‌اندازد به ضربی در زمین و در زمان آتش اگر از اهل دوزخ یک‌نفر یک یاعلی می‌گفت؛ به یُمن نام او خاموش می‌شد ناگهان آتش برای دوستانش می‌شود عرش خدا تزیین برای دشمنانش می‌شود هفت‌آسمان آتش ندارد هیچ‌کس غیر از تو این شان‌وشجاعت را قرائت کن برای خلق آیات برائت را بساط غصه را از هر دلی برچیده‌ای مولا که دنیا شادشد هربار که خندیده‌ای مولا زمین درگیر تاریکی مطلق مانده بود اما تو مثل ماه بر شب‌های آن تابیده‌ای مولا از آن روزی که در کعبه به دنیا آمدی دیگر در عالم قبله‌ی دل‌های ما گردیده‌ای مولا تو عین‌الله ناظر بوده‌ای یعنی به چشم دل خدا را قبل و بعد هر عبادت دیده‌ای مولا کسی با دست‌خالی رد نشد از آستان تو که حتی در نماز انگشتری بخشیده‌ای مولا لباس تازه پوشیدند از لطف تو سائل‌ها اگرچه خود عبایی کهنه را پوشیده‌ای مولا چه شب‌ها که دعای خیر کردی آن کسانی را که عمری بابت رفتارشان رنجیده‌ای مولا نخواهد دید مانند تو را دیگر، که بعد از این تو در چشم جهان خواب خوش نادیده‌ای مولا جهان و هرچه درآن هست پیش تو اضافی بود برای تو دو قرص نان، دو رخت کهنه کافی بود رها کن جسم را یک‌لحظه و جان را تماشا کن علی را بنگر و آیات قرآن را تماشا کن در اخلاص علی، حلم علی، راز و نیاز او صفا بنگر، فتوت بین و ایمان را تماشا کن علی گندم نخورده در تمام عمر ای آدم! تجلّی "وفا بر عهد و پیمان" را تماشا کن چو دیدی نعره‌ی"هل مِن مبارز؟"می‌زند در جنگ یلان ساکت و سر در گریبان را تماشا کن یکی پرسید از پیغمبر خاتم؛ عبادت چیست؟ علی را دیده و فرمود؛ ایشان را تماشا کن کمی از ماجرای دشت ارژن را اگر خواندی هر آیینه کمال بهت سلمان را تماشا کن برای دیدن پیغمبران دلتنگ اگر بودی علی‌جان را، علی‌جان را، علی‌جان را تماشا کن از آن روزی که فرمودی تو را با مرگ می‌بینیم برای مرگ ما شوق دوچندان را تماشا کن برای دیدن مولا هزاران بار می‌میریم اگر هرشب به‌شوق وعده‌ی دیدار می‌میریم نخواهد ماند دیگر شبهه در دین بعد از این نقطه که بالا می‌رود دست تو تا بالاترین نقطه به اذن‌الله یاری از تو می‌جوییم و می‌گوییم؛ ایاک نعبد نقطه، ایاک نستعین نقطه نه مانده حرفی از هر علم در نزد تو نامعلوم نه دور از چشم تو در آسمان و در زمین نقطه اگر هم خطبه‌ی بی‌نقطه و هم بی‌الف داری پر است این آستینت از الف‌، آن آستین نقطه تویی آن نقطه‌ای که رفته زیر با بسم‌الله که اسرار الهی جمع باشد در همین نقطه فراوان است جای زخم و پینه بر تنت، اما نداری از ریا یا سجده بر بت در جبین نقطه تویی اول، تویی آخر، که در محشر سوالی را جوابی نیست جز نام؛ امیرالمومنین . می‌آید یک‌نفر مثل تو از نسل تو ای مولا نخواهد شد کم‌وبیش از همه ارکان دین نقطه می‌آید تا جهان یک‌بار دیگر با علی باشد شعار مردم سرتاسر دنیا علی باشد. https://eitaa.com/Maddahankhomein
هوالعلی... نوشاعران اگر همگی محتشم شوند با عالمان اهل قلم هم قسم شوند مدح تو کار اهل زمین نیست یاعلی حتی اگر تمام درختان قلم شوند ✍مهدی کبیری https://eitaa.com/Maddahankhomein
بسم الله الرحمن الرحیم سلام تقدیم به خاک پای امیرالمومنین علی علیه السلام 🌸🌸🌸🌸 سفره داران گرسنه ی نانش ناخدایان اسیر طوفانش عالمان کودک دبستانش آسمان و زمین به فرمانش تکیه ی آسمان به پشت علیست روزی خلق توی مشت علیست * گردش چرخ بوده از گامش آسمان پر ستاره از وامش کوثر آمد پدید، از جامش عاشقی میکنیم با نامش مستی خلق در سبوی علیست خود الله مست روی علیست * خلق با قنبرش برابر نیست هیچ کس در جهان از او سر نیست حب حق، غیر حب حیدر نیست شیعه با دشمنش برادر نیست با خدا عشق را سهیم علیست معنی راه مستقیم علیست * آرزو کرده ام وصالش را آمدم رو کنم مثالش را آه...در مانده ام خیالش را_ من که باشم? که مدح آلش را... قسم مادرم به جان علیست سر من نذر شیعیان علیست * نام ها را خدا گشود به او اقتدا میکند وجود به او ذکر ما روز و شب درود به او وای بر دشمن حسود به او رود سرچشمه اش وضوی علیست مرگ بر هر کسی عدوی علیست * هر که زخمی شد از عدالت او راه را دید در عداوت او حیف چشم پر از هدایت او مرگ بر منکر ولایت او به دلیل همین حقارتشان حب حیدر نشد لیاقتشان 🌸🌸🌸🌸🌸🌸 *مربع ترکیب https://eitaa.com/Maddahankhomein
💚 🌸این سلطنتِ عشق فقط لایقِ ✨جز هیچ امامے نشناسیم 🌸ما نسلِ و پس از رحلت احمد ✨جز امامے نشناسیم 💚 🌸 پیشاپیش 😍 ┄┅┅❅💠❅┅┅┄ https://eitaa.com/Maddahankhomein
عید ولایت مولا تا ملائک همگی دور علی چرخیدند حاجیان را ز ارادت به علی سنجیدند حاجیان که همگی منتظر حق بودند در بر احمد مختار علی را دیدند با نفس های علی باز خدا ساخت بهشت چون که از برکت حیدر، همه را بخشیدند مثل نقلی روی دستان پر از لطف نسیم اختران را طرف عرش خدا پاشیدند تا که دستان علی را به هوا بُرد نبی دست او را همه ی آینه ها بوسیدند آسمان ها همگی خَم شده و مثل زمین روی خود را به کف پای علی ساییدند زائرانی که ز اخلاص به او رو کردند کوثر از دست خود فاطمه می نوشیدند یا علی بود که از عرش خدا می بارید نور مولا به سر ثانیه ها می بارید عاشقان تو علی، دل که به دریا بزنند این محال است که در شیعِگی ات جا بزنند بارها خواستهٔ قلب بهشت این بوده مثل ایوان تو در جنّت الاعلی بزنند عده ای که رخ ایوان شما را دیدند قید دیدار جنان حین تماشا بزنند قصد کردند ملائک همه در عید غدیر پرچم عشق تو را بر سر دل ها بزنند امر و دستور خدا بوده که باید عالَم بوسه بر خاک در حضرت مولا بزنند کاش می شد بشوم فرش حریم تو علی تا که زوّار تو بر فرق سرم پا بزنند مردمانی که به دنبال خدا می گردند باید آقا که درِ بیت شما را بزنند از غدیر تو به معراج رسیدیم علی کوثر از دست تو یک جرعه چشیدیم علی تو رسیدی که سرآغاز امامت بشود چشم تو معنی ایثار و رشادت بشود هر کسی دیده تو را لحظۀ شمشیر زدن تا ابد شیفتۀ درس شهامت بشود در مقام تو همین بس که در این راه دراز حضرت فاطمه حامی ولایت بشود عکس زهرا که به چشمان تو افتاد خدا بین چشمان تو با فاطمه رؤیت بشود مطمئنم که از این جمله خدا هم راضی ست باید از نام تو هر ثانیه صحبت بشود نوکری تو مدالی ست که زهرا داده آن قدر نذر نمودم که عنایت بشود همۀ حرف من این است شب عید غدیر دیدن صحن نجف کاش که قسمت بشود به خدا می رسد آن کس که تو را پیدا کرد زین جهت بود خداوند تو را مولا کرد من مریض توأم ای شاه شفا می خواهم بی سر و پایم و آقا سر و پا می خواهم منِ بیچاره چه دارم به تو تقدیم کنم تازه امشب سفر کرب و بلا می خواهم تا محرّم بشود چند شبی مانده هنوز روزی نوکری از دست شما می خواهم دامنت را دمی از دست من آقا نکشی بهر شالم نخی از کُنج عبا می خواهم التماست بکنم می کنی آقا نظری چادر سوختۀ فاطمه را می خواهم یک دعا کن که دل نوکر تو قرص شود کارم از کار گذشته ست دعا می خواهم روزیم را شب عید است کمی اشک بده راضی ام؛ اشک مرا هم ز همان مشک بده مهدی نظری https://eitaa.com/Maddahankhomein
عیدولایت به یُمن حضرت دلبر خدا بر من کرامت کرد همین که نامش آوردم دعایم را اجابت کرد نه تنها من سرآغاز امورم " یاعلی " گفتم خدا هم " یاعلی " گفت و شروع امر خلقت کرد تمام انبیا هر جا گره بر کارشان افتاد دم " حیدر " گرفتند و خود مولا وساطت کرد پدر بعد از اذان در گوش من " نادعلی " خوانده همان " نادعلی " عمری از ایمانم حفاظت کرد به دل حب علی دارم، شده زهرا خریدارم خودم لایق نبودم که، ولی مادر محبت کرد گرفتار و پریشانم، سراپا غرق عصیانم دل ویران من را ساقی کوثر مرمت کرد نمی پرسد چرا مستی؟ نمی گوید برو پستی گدا هرقدر بد بوده علی بر او کرامت کرد به هجر او گرفتارم، به دل شور نجف دارم به هرکس که نجف رفته دل زارم حسادت کرد دوباره دیشبی در خواب دیدم زیر ایوانم دوباره این دل شیدای من میل زیارت کرد هوای نوکرانش را همیشه مرتضی دارد در اوج هر گرفتاری مرا راهیِ هیئت کرد . . به دست خاندان او فقط جود و کرم باشد علی باب الحوائج می شود شش ماهه هم باشد مرضیه نعیم امینی https://eitaa.com/Maddahankhomein
غدیر و مدح امیرالمومنین غدیر آمد دلم دریای نور است زمین و آسمان غرق سُرور است صد و ده مرتبه تو (یا علی) گو که ذکر ( یا علی) راه عبور است بیا تا مدح مولا را بگوئیم که وصف مرتضی شور و شعور است به پیش حیدر کرار و صـَفدر برایش عَبدُوَدها مثل مور است ولای او قبولیِ عبادات ولایت را ندارد آن که کور ‌ است علی تفسیر و تبیین رسالت علی قرآن و انجیل و زبور است خدا را شکر گدای حیدر هستیم دل هر بچه شیعه پُر غرور است خدا را شکر که ما مست غدیریم و این مستی تماماً ناب و نور است خدا را شکر که نامش بر لب ماست بدان ذکر علی رمزِ ظهور است تمام حرف یزدان این چنین است فقط حیدر امیرالمومنین است https://eitaa.com/Maddahankhomein
آسمان پای پیاده به غدیر آمده بود زودتر از همه با این همه دیر آمده بود چه خبربود؟! زمان لحظهٔ حساسی بود عرش با آن عظمت نیز به زیر آمده بود چه خبر بود؟! که ابلیس به خود می لرزید و خدا خواسته این گونه حقیر آمده بود چه خبر بود؟! که این قافله ها در پی هم از دل کعبه به این دشت کویر آمده بود چه خبر بود؟! که جبریل به خود می بالید پیک مامور در این امر خطیر آمده بود چه خبر بود؟! که پیغمبر دردانهٔ حق باز هم بر در میخانه بشیر آمده بود روی دستش بگرفت او همهٔ هستی را جان خود را که چه جانانه وزیر آمده بود آی! آهسته!! صدایش برسد تا افلاک ماه و خورشید به تبریک امیر آمده بود فاطمه نانی زاده https://eitaa.com/Maddahankhomein
غرقِ طلوعِ توست، شب انتظار هم مست از شرابِ رؤیتم؛ اما خمار هم گلدسته‌ام؛ خراب؛ ولی دائمُ‌الاَذان ای أشهدت سرودِ لبم در مزار هم از بی‌نوازشانِ یتیمم؛ ابوتراب! پایی بکش به روی سر این غبار هم ای وحی! اگرچه مفتخرم از کتابتت از لکنتِ زبانِ غزل شرمسار هم از ابرهای هر نفست خُطبه می‌چکد از چشمِ شاعرت کلمات قصار هم از خاکِ پای عین شفایت که بگذریم هوی مسیح، می‌وَزد از ذوالفقار هم در شیهه‌های اسبِ تو «هَل‌ مِن‌ مُبارز» است دشمن هراس دارد از او؛ بی‌سوار هم خرمافروشِ نخلِ تو ایمان‌فروش نیست نفروخت شهدِ نام تو را پای دار هم در انزوای خانه‌نشینت نبردهاست شیر است، شیرِ زخمی پشتِ حصار هم تنهاترین قصیده‌ی دنیای شعرکُش! در یاری‌ات سروده نشد یک شعار هم ای عمرِ غصه‌ی دلت از نوح، بیشتر شصت‌وسه‌ی تو پیرتر است از هزار هم نشناختند قدر تو را آن زمانیان ای ناشناس! مردم این روزگار هم https://eitaa.com/Maddahankhomein
💠 مدح مولا علی 💠 ➖➖➖ا دلم برای سرودن بهانه می خواهد از آن طرف دوسه مصرع نشانه می خواهد بیا که حال و هوای غزل عوض بشود بیا که معنی خیر العمل عوض بشود که هر که از تو بگوید نماز می خواند ز رازخانه ی چشم تو راز می خواند فقط تو را که امیری امیر می دانم امیرجان دو سه خط از غدیر می خوانم غدیر برکه ی اخبار تا ابد جاری ست غدیر مثل خدا مرز کفر و دینداری ست غدیر، مکه ی یک بعثت مجدد بود غدیر، شعر تر حضرت محمد(ص) بود گرفت دست علی را نبی ولی به خدا و ما رمیت تجلی نمود در مولا گرفت دست علی را خدا بر آن منبر و کعبه غرق مباهات بود بر حیدر گرفت دست علی را و برد تا بالا نگاه کن که چه لبخند می زند زهرا (س) علی ولایت بر مومنان مبارک باد خلافتت به زمین و زمان مبارک باد 🍃🍃🍃ا دوباره مست نگاهت به هوش می آید دوباره بغض گلویم به جوش می آید نخواستم که دل مثنوی شکسته شود غزل به گریه بیفتد قصیده خسته شود نخواستم که بگویم دو ماه رد شده بود که حرمت سخنت زیر پا لگد شده بود که کعبه مات سقیفه نشست و حیران شد غدیر بئر معطل ترین بیابان شد صحابه ات همه در پشت هم قطار شدند زنان جاهل قومت شترسوار شدند غدیر شد و کلاه از سر نفاق افتاد و قصه ای که نبایست اتفاق افتاد برای حضرت یوسف چه محشری کردند برادران سقیفه برادری کردند 🍃🍃🍃ا نشسته بر سر چاه و به یاد می آرد دوباره اشک علی توی چاه می بارد و باز یاد همان صحنه های دردآور و باز فکر در و کوچه های بی پیکر نشسته بود که نعلین را رفو بزند کسی نبود که مرهم به زخم او بزند... نشسته بود که آهش به آسمان برسد که زخم های عمیقش به استخوان برسد که نیست کار زبان با نگاه باید گفت که حرف های علی (ع) را به چاه باید گفت دوباره درد دلش را به همسرش می گفت به سرورش، به رفیق و برادرش می گفت اگرچه از پیشش یار و همسرش رفته اگرچه تنها مانده برادرش رفته غدیر آمده عید است حرف غم نزنید و از سقیفه و اهل سقیفه دم نزنید برو بخوان که بدانی غم امیرت را بیار حضرت علامه! الغدیرت را علی سکوت نمود؟! این کجای تاریخ است؟ که خطبه های علی لابلای تاریخ است که جای جای مدینه براش منبر بود سکوت، معجزه ی ذوالفقار حیدر بود کسی نبوده شبیه علی و هرگز نیست در این زمینه برادر سکوت جایز نیست https://eitaa.com/Maddahankhomein
از دل مپرس، چون دل زارم شکار توست از جان مگو که تشنه لب ذوالفقار توست مستان درگهت دم یاهو گرفته اند من ماندم و دو چشم تری که خمار توست باشد همیشه تو پدر خوب ها بمان اما بدان که طفل بدت شرمسار توست باید تو را قسم بدهم؟! جان فاطمه... این آخرین تلاش گدای ندار توست خیلی دلم پر است از این خلق بی وفا خیلی دلم هواییِ شهر و دیار توست اصلا نجف نرفته مرا زیر خاک کن در زیر خاک هم دل من بی قرار توست محمد جواد شیرازی https://eitaa.com/Maddahankhomein