وقتی برای دیگران لقمه ِ بزرگتر از دهانشان
باشی ،
آنها چاره ای ندارند جز آنکه
خُردت کنند تا برایشان اندازه شوی؛
مراقب ِ معاشرت هایت باش !
-کتاب ِ هنر و زندگی ِ پیکاسو .
بیا در لابه لای ورق های این کتاب بر داستان
زندگیمان قدمی بزنیم و خاطراتمان را مرور کنیم .
-𝐌𝐚𝐝𝐡𝐨𝐨𝐬𝐡-
ممکن است کسانی که زمانی برایت غریبه
بودن ، حال آشناترین فرد زندگیت باشند .
-𝐌𝐚𝐝𝐡𝐨𝐨𝐬𝐡-
وصفت چه نويسم كه ملامت نكند عشق
حُسن تو خيالى است كه تصوير ندارد .
-𝐌𝐚𝐝𝐡𝐨𝐨𝐬𝐡-
سکوتم را باور نکن و خود هم خوب میدانی
که در اشعار من چیزی شبیهِ داد و فریادیست .
-𝐌𝐚𝐝𝐡𝐨𝐨𝐬𝐡-
پس از تحمل آن همه درد ،
کسی که به مقصد میرسد
دیگر همانی نیست که به راه افتاده بود .
-𝐌𝐚𝐝𝐡𝐨𝐨𝐬𝐡-
قادر به عشق ورزیدن خواهم بود ، فارغ از آنکه در پاسخ به من عشق ورزیده شود ، قادر به دادن وقتی که هیچ ندارم ، قادر به شادمانه کار کردن حتی در میانهٔ مَشِقات ، قادر به دراز کردنِ دستم حتی در اوجِ تنهایی و تنها ماندگی ، قادر به خشک کردنِ اشكهایم حتی هنگامی که هنوز میگریم ، قادر به باور داشتن ؛ حتی هنگامی که هیچکس به من باور ندارد .
-𝐌𝐚𝐝𝐡𝐨𝐨𝐬𝐡-
کاش میبودی و با چشم خودت میدیدی ؛
که چگونه نفسم با غم ِتو درگیر است !
-𝐌𝐚𝐝𝐡𝐨𝐨𝐬𝐡-
دائما این را به خودم یادآوری می کردم . چون همانطور که دنیایی که در آن زندگی می کنیم درحال تغییر است ، قلب و مغزمان نیز تغییر می کند . چیزهایی که امروز مهم هستند ، فردا مهم نخواهند بود و چیزهایی که امروز مهم نیستند ، فردا فوق العاده مهم می شوند . این در مورد همه صدق میکند .
-𝐌𝐚𝐝𝐡𝐨𝐨𝐬𝐡-
اما ما بیت آشفتهایم در غزلی ناموزون
میل دارم که ردیفی بدهد پایانم...
-𝐌𝐚𝐝𝐡𝐨𝐨𝐬𝐡-
چه می گویند اینها ؟
صحبت یک فنجان و دو فنجان که نیست
یک مزرعه چای خسته ام !
-𝐌𝐚𝐝𝐡𝐨𝐨𝐬𝐡-