قایق تو به راحتی غرق نشده و نخواهد شد. موجهایی می آیند، تو از میان طوفانهایی عبور میکنی و احتمالاً هرازگاهی دریازده خواهی شد، اما سفر تو از میان آن اقیانوس که ما آن را زندگی مینامیم، ادامه خواهد داشت.
-𝐌𝐚𝐝𝐡𝐨𝐨𝐬𝐡-
به احمقانه ترین شکلِ ممکن ، دلتنگِ کسی هستم که
هیچ خیابانی را با او قدم نزده ام
اما او در تمامِ خاطراتِ من راه می رود .
-𝐌𝐚𝐝𝐡𝐨𝐨𝐬𝐡-
موفقیت کوچیکی بود؛ ولی کنار موفقیتهام ذخیرهش میکنم، جوری جمعشون میکنم که شاید یه روزی شکستها رو حذف کنن.
_کتاب رهایت میکنم
-𝐌𝐚𝐝𝐡𝐨𝐨𝐬𝐡-
تویی آن "شوخ شیرین کار شهر آشوب" فالِ من
چه شوری با تو در هر بیت برپا میشود عشقم
-𝐌𝐚𝐝𝐡𝐨𝐨𝐬𝐡-
خانه نشین شدهام اما از خودم رفتهام و دیگر به خودم باز نمی گردم. تو، پاسخ چرای تمام در به دری های من هستی !
-𝐌𝐚𝐝𝐡𝐨𝐨𝐬𝐡-
ولی همیشه برای کتاب خواندن وقت میگذاشتم. هر بار که کتابی را برمیداشتم، برایم مثل فرار بود. برای یکی دو ساعت، به جای دنیای کسل کننده خودم، بخشی از دنیای کتاب میشدم.
-𝐌𝐚𝐝𝐡𝐨𝐨𝐬𝐡-