📒#ادامه_شرح_حکمت 111
از اين روشن تر سخنى است كه در تاريخ طبرى و تاريخ ابن اثير از «معاويه» نقل شده كه چون «مغيرة بن شعبه» را در سنه 41 والى كوفه كرد او را فرا خواند و گفت:
من مى خواستم سفارش هاى زيادى به تو بكنم اما چون تو را فرد بصيرى مى دانم از آنها صرف نظر كردم; ولى يك توصيه را ترك نمى كنم و آن اين كه دشنام على و نكوهش او را فراموش مكن و براى «عثمان» فراوان رحمت خدا را بطلب و استغفار كن و تا مى توانى عيب بر ياران على بگذار و آنها را از مركز حكومت دور كن و پيروان «عثمان» را مدح و تمجيد نما و به مركز حكومت نزديك كن.
«مغيره» گفت: من تجربه فراوان در امر حكومت دارم و ديگران نيز مرا آزموده اند و پيش از تو براى غير تو عهده دار مناصبى بوده ام و هيچ كس مرا در اين امر نكوهش نكرده است و تو هم در آينده مرا خواهى آزمود. يا مدح و تمجيد مى كنى و يا نكوهش. معاويه گفت:
ان شاء الله تو را مدح و تمجيد خواهم كرد.
مرحوم سيّد رضى بعد از آنكه تفسير اول را براى اين دو كلام حكيمانه برگزيده مى افزايد:
«گاهى براى اين كلام تفسير ديگرى كرده اند كه اينجا جاى شرح آن نيست»;
(وَقَدْ يُؤَوَّلُ ذلِكَ عَلى مَعْنى آخَرَ لَيْسَ هذا مَوْضِعُ ذِكْرِهِ).
بعيد نيست كه مرحوم سيّد رضى نيز نظرش در آخر كلام خود به دو تفسير ديگرى باشد كه ما در بالا آورديم.
شرح از
14Khorshid.ir
📒#شرح_حکمت_صد_و_یازدهم
📒#عشق_تحمل_ناشدنی_امام_علی_ع
📒آرشیونهج البلاغه
@MaeMaein3
دعای فرج برای ظهور در رأس همه امور
یادمون نره...
اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج 🤲