enc_16722190058195200163193.mp3
4.02M
نرو تازه پا گرفت این خونواده؛
زهرا❤️🩹..
‹مـٰاهِ مَـڹ›
‹مـٰاهِ مَـڹ›
:)
غَسَلَها و کَفَنَها؛
ثُم جَلَسَ وَحیداً یَبکیها.
بَعدها هَمَسَ في لَحَدِها
"زَهراء، اَنا عَلی💔"
غسلش داد و کفنش کرد؛
سپس نشست تنها گریان برایش بعد آرام درون قبر گفت:
"زهرا، منم علی :) .."
روزِ مرا سیاه کرد روز و شبِ پُر آهِ تو
وای از این تبسمت آه از این نگاهِ تو
قاتلِ تدریجیِ من از چپ و راست میشوند
سرفهی خونین تو و نالهی گاه گاهِ تو
ضربه به در نشست و در خورد به تو ...دوباره خورد
خورد به دیوار دوبار شانهی بی پناهِ تو
آه شده جوابِ من آه شده جوابِ تو
خورد شده غرورِ من خورد شده سپاهِ تو :))
‹مـٰاهِ مَـڹ›
برای فرزندِ تنها و رنجور و شرمنده .. از طرف: مهربانترین بابا :)
من اگر به نزد تو نیایم؛
کجا بروم؟
دریاب مرا پدر ..
توی حرم بابا رضا رأس ساعت ۷ دعای عهد پخش میشه؛
بیاین بخونیم و خودمونو تو صحن انقلاب تصور کنیم❤️🩹:).
تا بوده چشم عاشق در راه یار بوده بیآنکه وعده باشد، در انتظار بوده :)#اللهمعجلالولیکالفرج
‹مـٰاهِ مَـڹ›
_
___
﷽
___
مدتیست رنگ شهر پریده، لبانش خشکیده و دستانش سرد است.
به گمانم خبر اتفاق بدی را به گوشش رسانده اند و غمِ شنیدن آن اتفاق است که اینگونه رنگ را از رخساره اش گرفته. بدجور ترسیده..
باید کسی شهر را به آغوش بگیرد،
تا شاید ترسش کمتر شود.
بیچاره مردمانِ شهر،
که غمِ زردیِ چهرهی شهر را متحمل میشوند.
دعا دعا میکنم که کاش دلیلِ آشوبی شهر؛ِ
فاطمیه نباشد :).
[ #زینبِبهار| از پاییز و این روزهای آشفتهاش؛ سهشنبه ۷ آذر ۱۴۰۲ ]
‹مـٰاهِ مَـڹ›
میاین باهم یه #قرار قشنگ بذاریم؟ بیاین روزِ هشتم هر ماهمون رو تقدیم کنیم به بابا رضا؛ به احترامش اون
📌جهتِ یاد آوریِ
#قرار هشتمین روز از ماه.
تازه دوپینگ داره فردا،
چون چهارشنبهاست و روز مخصوص زیارتیِ بابا رضا🫀:).
خلاصه که زرنگ باشید رزق این ماهتون رو بگیرین.
منو هم خیلی دعا کنید❤️🩹.