eitaa logo
‌‹مـٰاه‍ِ مَـڹ›
563 دنبال‌کننده
448 عکس
90 ویدیو
10 فایل
‹﷽› سوگند به قلم¹ و آنچه مینویسد. می‌نویسم از گفته‌های‌نگفته‌ و شنیده ‌های نشنیده؛ در‌ پیِ‌وصال می‌گردیم و مأموریم‌به وظیفه. . . -کپیِ نوشته‌های خودم با نامِ ‹ #زینبِ‌بهار › و #ماهك؛ و مطالبِ دیگر با ذکر‌صلوات برای فرجِ‌مهدیِ‌فاطمه:).
مشاهده در ایتا
دانلود
قاتلِ تدریجیِ من از چپ و راست می‌شوند سرفه‌ی خونین تو و ناله‌ی گاه گاهِ تو
خنده‌ی تلخ می‌کند آنکه شکست پشت من راهِ نفَس گرفته‌است آنکه گرفت راهِ تو
باورِ کس نمی‌شود خاصه دلیرانِ عرب خانه‌ی مرتضی شده گوشه‌ی قتلگاهِ تو
ضربه به در نشست و در خورد به تو ...دوباره خورد خورد به دیوار دوبار شانه‌ی بی پناهِ تو
آه‍ شده جوابِ من آه‍ شده جوابِ تو خورد شده غرورِ من خورد شده سپاهِ تو :))
قسمت بچه‌ها نشد بازی مادرانه‌ات قسمت گهواره نشد بچه‌ی بی گناهِ تو..
•حسن لطفی
توی حرم بابا رضا رأس ساعت ۷ دعای عهد پخش میشه؛ بیاین بخونیم و خودمونو تو صحن انقلاب تصور کنیم❤️‍🩹:).
تا بوده چشم عاشق در راه یار بوده
بی‌آنکه وعده باشد، در انتظار بوده :)
‌‹مـٰاه‍ِ مَـڹ›
_
___ ﷽ ___ مدتی‌ست رنگ شهر پریده، لبانش خشکیده و دستانش سرد است. به گمانم خبر اتفاق بدی را به گوشش رسانده اند و غمِ شنیدن آن اتفاق است که این‌گونه رنگ را از رخساره اش گرفته. بدجور ترسیده.. باید کسی شهر را به آغوش بگیرد، تا شاید ترسش کم‌تر شود. بیچاره مردمانِ شهر، که غمِ زردیِ چهره‌‌ی شهر را متحمل می‌شوند. دعا دعا می‌کنم که کاش دلیلِ آشوبی شهر؛ِ فاطمیه نباشد :). [ | از پاییز و این روزهای آشفته‌اش؛ سه‌شنبه ۷ آذر ۱۴۰۲ ]