...♡❤️🍃🌹🍃
#روزعشق❤️
#داستان_عشق 1
💌 یکی دوتا نبودند خواستگارها. خیلی ها آمده بودند، و جواب رد شنیده بودند و رفته بودند. ثروت داشتند، شهرت داشتند، چیز های دیگری هم داشتند که برای فاطمه مهم نبود!
💌 او که آمد، از مجاهدت هایش گفت و از پیش قدم شدنش در اسلام. تایید پیامبر را که شنید، خواسته اش را گفت؛ خواستگاری کرد بانو را.
💌 علی مثل «همه» نبود، عزیز و جان پیامبر بود و جانشین بعد از او. همه می دانستند قصه محبت رسول خدا به او را. اما به این جا که رسید، پیامبر جواب داد...
🍀🍀🍀
آدم عاقل
فرق دزد و اهل و از همین نقطه ها میفهمه. از همین خط و ربط ها.
تفاوت قائله بین کسی که از دیوار میاد یا در خونه رومی زنه.🙂🙃
کسی که آبرو وسط می ذاره رو ترجیح میدهه به کسی که بی آبرویی میکنه.😌😔
🌸💖 دختر خوشبخت،
دست در دست هر دستی نمی ذاره!
🦋💙 پسر خوشبخت،
دست سمت هر دستی دراز نمی کنه!
🌱نو+جوان
@Mahdi_Yaaraan
...♡❤️🍃🌹🍃❤️♡...
#روزعشق
#داستان_عشق 2
💌 پیامبر علی را می شناسد، قبول دارد، دوست دارد. اما تصمیم ازدواج فاطمه را به تصمیم فاطمه اش گره میزند. سراغش می رود، نظرش را می پرسد، اما جواب نمی شنود!
💌 سکوت دختر به گوش می رسد و صدای پیامبر:
_ الله اکبر... نشانه رضایت است!
☘️☘️☘️
قدیم ترها ازدواج دختـ♡ـر یک شرط داشت که رضـایت پـدر بود!✔️
جدیدا هم یک شرط حضور فعال داره و اون هم سلیقه دختره!🌈
اما اسلام عزیز😍
تمام بد ها رو رد می کنه!
هم رضایت پدر رو وسط می کشه برای شناخت پسر🔍
هم پسند دخترو شرط می کنه برای زندگی با پسر!❣
🌱نو+جوان
@Mahdi_Yaaraan
مهدی یاران
...♡❤️🍃🌹🍃❤️♡... #روزعشق #داستان_عشق 2 💌 پیامبر علی را می شناسد، قبول دارد، دوست دارد. اما تصمیم از
...♡❤️🍃🌹🍃❤️♡
#داستان_عشق 3
💌 عروسی ساده گذشت. خرج شام هم تقسیم شد. گوشت و نان با پیامبر و روغن و خرما با علی-؏-
💌 فقیری هم آمد و دست خالی نرفت! عروس لباسش را بخشید✨ و با همان لباس قدیمی ساده... عروسی برگزار شد.
💌 عروس و داماد رفتند سراغ زندگی... بدون دغدغه دنیا👑 و بدون شکستن دل فقیر!
☘️☘️☘️
◾️ سنگ بزرگ برداشتن نشانه ی نزدن است!
این را قدیمی ها می گفتند و برای جدیدی ها هم جواب میدهد!
می خواهند زندگی را طوری شروع کنند که اصلا شروع نشود!
عروســــ🍗🥞💍🎊🏖ــــــی گرفتن سخت تر می شود از زن گرفتن!
🌱نوجوان
@Mahdi_Yaaraan
...♡❤️🍃🌹🍃❤️♡...
#داستان_عشق 4
💌 پیش پیامبر رفتند برای یک سوال!
💌 زندگی کار دارد و کار هم، برنامه می خواهد؛
برنامهے کـار و زندگی را از پیامبـر طلب کردند...
💌 شخصیت و احترام هردو مهم تر بود از پول و درآمد خانه!
💌 نظم این بود که هر کس سر کار خودش باشد!
کار خانه بر دوش فاطمه افتاد🌸🏡
و کار بیرون سهم علی شد!🌼🏡
💌 هردو راضی بودند و خوشحال! و خدا هم راضی بود...
🍀🍀🍀
بعضی ها نظم✖️ ندارند!
کار ها را بهم ریخته تقسیم میکنند!
چشـم می بندند روی توانایی ها و روحیه ها
متاسفانه😔
زن را جای مرد می گذارند و مرد را جای زن!
اسمش را می گذارند حق و
عالم را به وارونگی🍂💥 می کشانند!
🌱نو+جوان
@Mahdi_Yaaraan