33.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مستندرقص خون ♥️🌿
برایعزیزانیکهقادربهتماشانشدند....
مستند «رقص خون» به کارگردانی امیر نیکزاد و تهیهکنندگی سیاوش مختاری برای اولین بار روز سهشنبه ۱۰ مرداد ساعت ۱۷:۱۵ روی آنتن شبکه سه سیمارفت.
این مستند گزارشی که با حمایت مرکز مستند سوره ساخته شده است، برای روشن شدن حقیقت ماجرای شهادت آرمان علیوردی در گفتگو با اعضای خانواده، دوستان و افرادی که شاهد عینی این اتفاق تلخ بودند، تهیه شده است. همچنین این اثر نگاهی به زندگی شخصی این طلبه ۲۱ ساله دارد.
آرمانعزیز⚘️🕊
"شهیدآرمانعلیوردی"
#شهید #شهدا #شهادت
📌قسمتچهارم
✍🏻 دستخطی از شهید آرمان علیوردی
🔰 با موضوع: هدف ♥️🌿
در آینده فردی سیاسی، اجتماعی، اعتقادی، علمی، مذهبی و... شوم.
فردی باشم که باعث پیشبرد اهداف اسلام، جمهوری اسلامی، رهبری شوم.
یکی از مسائلی که اینجانب به آن فکر میکنم مسئله ی اسرائیل میباشد، چرا که رهبر در سخنرانی ۳ سال پیش خود فرمودند که اسرائیل تا ۲۵ سال دیگر نابود خواهد شد و این نکته عملی نخواهد شد مگر با همت و اراده و پشتکار ما جوانان و همچنین از دیگر اهداف میشود به اسلام بدون مرز اشاره کرد که باید مهمترین اهداف شیعیان باشد.
علاوهبر اینها من سعی دارم باید راههایی که برای زندگی انتخاب میکنیم توانایی پیدا کنم تا جمعیتی را از راههای غیر انقلابی نجات دهم و این دسته از افراد را متقاعد کنیم و آنها هم به این راه جذب کنم تا هم باعث عاقبتبخیری خود در دنیا و آخرت شوم و هم باعث تکمیل و گسترش شیعه شوم.
یاعلے
آرمانعزیز⚘️🕊
"شهیدآرمانعلیوردی"
#امام_زمان
#فاطمیه
#شهدا
34.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨ بسم رب الشهداء ✨
📽️ مستند کُد ۳۲۴
🎬 روایتی کوتاه از زندگی
#شهید مدافع امنیت محسن رضایی
🎙️ ناگفته هایی از زبان همرزمان شهید
❌لطفا نشر دهید ❌
#پیشنهاد_دانلود
#مستند #شهدا
#امام_زمان
🌷🕊🍃
هر شهید🕊
مثل یڪ فانوس است
مےسوزد و
نور مےدهد✨
و از کنار او بودن
تو هم نورانی مےشوی
با #شهدا که رفیق شدی
#شهید می شوی
#عاقبتمون_شهدایی 🕊
یهطوریباشبهتکهمیرسنبگنمالکدوم
مکتبیکهاینقدمشتیهستی؟!
+بگی مکتبِحاجقاسم
#شهدا
مثل بچگیاتون
دست علی بدین با این #شهدا
اینا وسط راه
قالتون نمیذارن بابا
#حاجحسینیکتا
🖇 #شهدا 🌱
کـوچه هایمـان را به نامشـان کردیـم،
که هرگاه آدرس منزلمان را می دهیم
بدانیم که
گذرگاه خـون کدام شهیـد است که با
آرامش به خانه می رسیم((:
فقط به عشق امام زمان (عج)🙂♥️
#شهدا
🌹غیورمردی که پیکر شهید حججی را شناسایی کرد.
🌷سردار مدافع حرم «حاجمهدی نیساری» که در شب ۲۱ ماه رمضان آسمانی شد!فردی بود که برای شناسایی پیکر «شهیدحججی» به مقر داعش رفت و از «سیدحسن نصرالله» لقب پهلوان مقاومت را گرفت.
🌷ماموریت ویژه سردار نیساری برای شناسایی پیکر مطهر شهید محسن حججی👉
بعد از شهادت حججی تا مدتها، پیکر مطهرش در دست داعشیها بود تا اینکه قرار شد حزبالله لبنان و داعش، تبادلی انجام دهند.
بنا شد حزبالله تعدادی از اسرای داعش را آزاد کند. داعش هم پیکر محسن و دو شهید حزبالله را تحویل بدهد و یکی از اسرای حزبالله را آزاد کند.
به من گفتند:
«میتوانی بروی در مقر داعش و پیکر محسن را شناسایی کنی؟»
میدانستم میروم در دل خطر و امکان دارد داعشیها اسیرم کنند و بلایی سرم بیاورند اما آن موقع، محسن برایم از همه چیز و حتی از جانم مهمتر بود. قبول کردم. با یکی از بچههای سوری بهنام حاج سعید از مقر حزبالله لبنان حرکت کردیم و به طرف مقر داعش رفتیم.
در دل دشمن بودیم. یک داعشی که دشداشه سفید و بلند پوشیده بود و صورتش را با چفیه قرمز پوشانده بود، با اسلحه ما را میپایید.
پیکری متلاشی و تکهتکه را نشانمان داد و گفت:
«این همان جسدی است که دنبالش هستید!»
میخکوب شدم. از درون آتش گرفتم. مثل مجسمه، خشک شدم.
رو کردم به حاج سعید و گفتم:
«من چهجوری این بدن را شناسایی کنم؟! این بدن اربا اربا شده، این بدن قطعه قطعه شده!»
بیاختیار رفتم طرف داعشی. عقب رفت، اسلحهاش را مسلح کرد و کشید طرفم. داد زدم:
«پستفطرتا، مگه شما مسلمون نیستید؟! مگه دین ندارید؟! پس کو سر این جنازه؟! کو دستهاش؟!»
حاجسعید حرفهایم را تندتند برای آن داعشی ترجمه میکرد. داعشی برای آنکه خودش را تبرئه کند، میگفت:
«این کار ما نبوده. کار داعش عراق بوده.»
دوباره فریاد زدم:
«کجای شریعت محمد آمده که اسیرتان را اینجور قطعه قطعه کنید؟!»
داعشی به زبان آمد و گفت:
«تقصیر خودش بود. از بس حرص مون رو درآورد. نه اطلاعاتی بهمون داد، نه گفت اشتباه کردهام و نه حتی کوچکترین التماسی بهمون کرد که از خونش بگذریم. فقط لبخند میزد!»
هرچه میکردم پیکر قابل شناسایی نبود. به داعشی گفتیم:
«ما باید این پیکر رو برای شناسایی دقیق با خودمون ببریم.»
اجازه نداد. با صدای کلفت و خشدارش گفت:
«فقط همینجا.»
نمیدانستم چه بکنم. شاید آن جنازه، پیکر محسن نبود و داعش میخواست فریبمان بدهد.
در دلم متوسل شدم به حضرت زهرا علیهاالسلام. گفتم:
«بیبی جان! خودتون کمکمون کنید، خودتون دستمون رو بگیرید. خودتون یه راه چاره بهمون نشون بدید.»
یکباره چشمم افتاد به تکهاستخوان کوچکی از محسن. ناگهان فکری توی ذهنم آمد. خودم را خم کردم روی جنازه و در یک چشم بههم زدن، استخوان را برداشتم و در جیبم گذاشتم! بعد هم به حاجسعید اشاره کردم که برویم.
نشستیم توی ماشین و سریع برگشتم سمت مقر حزالله. از ته دل خدا را شکر کردم که توانستم بیخبر از آن داعشی، قطعه استخوانی را با خودم بیاورم.
وقتی برگشتیم به مقر حزبالله، استخوان را دادم تا از آن آزمایش DNA بگیرند.
دیگر خیلی خسته بودم. هم جسمی و هم روحی. واقعا به استراحت نیاز داشتم.
فردای آن روز حرکت کردم سمت دمشق. همان روز خبر دادند که جواب DNA مثبت بوده و نیروهای حزبالله، پیکر محسن را تحویل گرفتهاند.
به دمشق که رسیدم، رفتم حرم بیبی حضرت زینب علیهاالسلام. وقتی داخل حرم شدم، یکی از بچهها آمد و گفت:
«پدر و همسر شهید حججی به سوریه آمدهاند. الان هم همین جا هستن، توی حرم.»
من را برد پیش پدر محسن که کنار ضریح ایستاده بود. پدر محسن میدانست که من برای شناسایی پسرش رفته بودم.
تا چشمش به من افتاد، جلو آمد و مرا در بغل گرفت و گفت:
«از محسن خبر آوردی.»
نمیدانستم جوابش را چه بدهم. نمیدانستم چه بگویم. بگویم یک پیکر اربا اربا را تحویل دادهاند؟! بگویم یک پیکر قطعه قطعه شده را تحویل دادهاند؟! بگویم فقط مقداری استخوان را تحویل دادهاند؟
گفتم:
«حاجآقا، پیکر محسن مقر حزبالله لبنانه. برید اونجا خودتون ببینیدش.»
گفت:
«قَسَمَت میدم به بیبی که بگو.»
التماسش کردم چیزی از من نپرسد. دلش خیلی شکست.
دستش را انداخت میان شبکههای ضریح حضرت زینب علیهاالسلام و گفت:
«من محسنم رو به این بیبی هدیه دادم. همه محسنم رو. تمام محسنم رو. اگه بهم بگی فقط یه ناخن یا یه تار مویش رو برام آوردی، راضیام.»
وجودم زیر و رو شد. سرم را انداختم پایین. زبانم سنگین شده بود. به سختی لب باز کردم و گفتم:
«حاجآقا، سر که نداره! بدنش رو هم مثل علیاکبر علیهالسلام اربا اربا کردن.»
هیچ نگفت. فقط نگاه کرد سمت ضریح و گفت:
«بیبی، این هدیه رو قبول کن.»
▫️هرگزشهدایی را که امنیت مان رامدیون شان هستیم،فراموش نکنیم.روحش شاد یادش گرامی.
۱۸مردادشهادت شهیدحججی
🍃کوچه هایمان را به نامشان کردیم ؛
که هرگاه آدرس منزلمان را می دهیم بدانیم ...
از گذرگاه خون کدام شهید است که با آرامش به خانه می رسیم :))🥀
#شهدا
#هفته_دفاع_مقدس