#پارت_شصتو_سه🌹
(حجاب من)😍
تحسینو میشد تو چشمای همشون دید اما عجیب ترینشون محمد بودحس میکنم نگاه اونم مثل بقیه تحسین برانگیزه اما یه چیزی این وسط هست که پاک گیجم کرده. دلیل رفتاراشو
نمیفهمم، خیلی سرسنگین و آقاست اما گاهی توجهش زیاد میشه. اصلا... اصلا چرا اینقدر ساکته؟ در صورتی که خوب
یادمه نازنین گفته بود محمد هم دقیقا مثل خودم شیطونه ولی این محمد که من میبینم با محمدی که نازنین گفته زمین تا
آسمون فرق داره
وای خدا من که میدونم آخرش از دست این خانواده خلو چل میشم البته اگه تا الان نشده باشم
صدای نازنین اومد
نازنین_ وای آجی واقعا عالیه
طاها_ آبجی دست پختت حرف نداره. اصلا انتظارشو نداشتم
بهشون لبخند خجولی زدم. کال وقتی ازم تعریف میکنن خیلی خجالت میکشم
نرگس جون و آقای شمس هم کلی تعریف کردن که دیگه واقعا از شدت خجالت سرم چسبیده بود به سینم
نرگس جون_ الهی قربون تو دختر خجالتی ببین چه سرخ هم شده
همه برگشتن سمتم
ای بابا چقدر چشم خو یه طرف دیگرو نگاه کنین دیگه
فکر کنم فهمیدن چون سرشونو گرم غذا خوردنشون کردن
بعد از اینکه غذا خوردنمون تموم شد و دوباره همه کلی تعریف و تشکر کردن ظرفارو جمع کردیمو گذاشتیم داخل سبد تا
وقتی رفتیم خونه بشوریمشون.
چند دقیقه بعد هرکس یه گوشه نشسته بود و داشت با بغل دستیش حرف میزد
حوصلم شدید سر رفته بود که صدای نازنین بلند شدنازنین_ موافقین بریم یکم قدم بزنیم؟ هم حوصلمون سر نمیره هم غذامون هضم میشه.
نرگس جون_ شما جوونا برین ماهم اینجا نشستیم حرف میزنیم. البته اگه فاطمه جون موافق باشن
مامان_ این چه حرفیه. هرچی شما بگین
نرگس جون_ اختیار داری عزیزم .بعد رو کرد به ما. بچه ها پس شما برین خدا به همراهتون
مامان_ فقط مواظب باشین. زود برگردین
هر چهار نفر _ چشم
بلند شدیم حرکت کردیم به سمت راست که به دریا ختم میشد
مثل دفعه ی قبل منو نازنین جلو اون دوتا هم پشتمون بودن
منو نازنین شیطنت میکردیمو اونا هم در حالی که چشماشون از خوشحالی برق میزد بهمون نگاه میکردن میخندیدن.
رسیدیم به دریا.
نگاه کردن به دریا، طلاتم و امواجشو دوست دارم اما از اینکه برم داخلش اصلا خوشم نمیاد
، هممون خیره شده بودیم به آبیه زیبای روبرومون که به شدت بی قرار بود و داشت عصبانیتشو با تمام وجود به رُخمون
میکشید. از هیچکس هیچ صدایی در نمیومد. غرق آرامش عجیبی بودم که باز هم صدای نازنین سوهان روحم شد
نازنین_ پایه ی آب بازی هستین؟
با قاطعیت_ نه
محمد_ منم نه
نازنین_ اه شما دوتا چقدر بی احساسین....
به قلم : zeinab.z
ادامه دارد....
#تک_حرف⟮.▹🌻◃.⟯
#تاج_مشکی من؛😍
این روزها باد مخالف
زیاد مےوزد.....
مےخواهند #تو💙را
از سرمـ بر دارند،
بیخیال بادهای مخالف؛ 😌
من اما . . .
آن بیدی🌿 نیستمـ ڪه
با این بادها بلرزمـ.
#چادرانه
ٵللِّھُمَ؏َـجِّݪلِوَلیڪَالفَࢪج°•🌱📿•°
📖#ڪلام_شهید
🌷امروز حسیـن زمان
یاری دهنده می خواهد ؛
و بـدا به حـال ڪسی ڪہ
صدایِ «هل من ناصر ینصرنی»
امام زمـانش را بشنود
و بـه یـاری او نشتابـد ...🍃
💐ولادت : ۶۰/۰۶/۳۰ فسا شیراز
🌹شهادت : ۹۴/۱۰/۱۱ سوریه
🥀🕊#پاسـدار_مدافع_حـرم
#شهید_عبدالله_قربانی
#سالروز_شهـادت🕊🥀
🦋🦋🦋
#معرفی_شهید 💔
#مهمان_گردان ❤️
نام: محمدولیقرنی🧔🏻
محلتولد: تهران🏰
تاریختولد: ۱۲۹۲/۰۱/۰۱🦋
تاریخشهـادت: ۱۳۵۸/۰۲/۰۳🥀
محلشهادت: درخانه😔
علتشهادت: ترور💔
آدرسمزار: حرمحضرتمعصومه♡
وضعیتتاهل: متاهل 🧡
تولد:👇🏻🌿
سید محمدولی قرنی (زاده ۱ فروردین ۱۲۹۲ در تهران – درگذشته ۳ اردیبهشت ۱۳۵۸ در تهران) سرلشکر نیروی زمینی شاهنشاهی و نخستین رئیس ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران از ۲۳ بهمن ۱۳۵۷ تا ۷ فروردین ۱۳۵۸ بود.
تحصیلاتوشغل:👇🏻🌿
او در سال ۱۳۰۹ وارد دانشکده افسری شد و پس از شرکت در کودتای ۲۸ مرداد به ریاست رکن دوم ارتش شاهنشاهی رسید. در مهرماه سال ۱۳۳۶ موفق به اخذ درجه سرلشکری شد، ولی کمتر از یکسال بعد در تیرماه ۱۳۳۷ در پی کشف طرح کودتا علیه شاه دستگیر و پس از محاکمه و سه سال زندان از ارتش اخراج گردید.
شهادت:👇🏻🌿
قرنی حدود دو دهه بعد در اوج انقلاب بار دیگر وارد کارزار شد و به انقلابیون پیوسته و ریاست جناح نظامی شورای انقلاب را بر عهده گرفت. او پس از انقلاب رئیس ستاد مشترک ارتش شد ولی به علت اختلاف با کابینه دولت موقت استعفا داده و برکنار شد.محمدولی قرنی چند ماه پس از انقلاب در روز سوم اردیبهشت ۵۸ به ضرب گلوله اعضای گروه فرقان در خانهاش ترور شد.
#شهید_محمدولی_قرنی
#انگیزشی 💛☁️
همیشه کہ نباید همه چیز ، خوب باشد !😕🤞🏻
دࢪ دلِ مشکلات است که آدم ، ساخته می شود .
گاهی همین سختی ها و مشکلات ؛
پله ای می شوند به سمتِ بزرگترین موفقیت ها .☄️🌈
در مواقعِ سختی ، نا امید نباش .🌸🕯
برایِ آࢪزوهایت بجنگ .💪🏻
و محکم تر از قبل ، ادامه بده …🏃♀️
چه بسیارند ؛ جاده های همواری ، کہ به مرداب ختم می شوند ،
و چه بسیارتر ؛ جاده های ناهموار و صعب العبوری ؛
که به زیباترین باغ ها می رسند .♥️🖇
تسلیم نشو … !❌
شاید پله ی بعد ؛
ایستگاهِ خوشبختی ات باشد …🦋🎈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺دم غروب ماه رمضان
بریم #حرماباعبدالله(ع)🌺
به نیابت از #حاجیبزرگوار
🌱سیدمجیدموسوی🌱
🗒یاحسین غریب مادرتویی ارباب دل من..😭🌷
🗒چشمای قشنگ عباسخوابو از چشامگرفته..😭🌷
🎤 #کربلاییذاکروعلیمی 🌱
حالا عدد³¹³بالای اسم چیکار میکنه همونطور که میدونید امام زمان۳۱۳ یار دارن بدلیل همین بالای اسم کانال ³¹³ هستش🤲😍