eitaa logo
- ماھ‌ِحرم‌ .
1.5هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
1.6هزار ویدیو
2 فایل
أفتقد زيارتك يا سيدي ؛ خذني إلى الضريح لأعبدك أريدك أن تعلم أنني أريد المحال . - @Information_00 - صلوات بفرست مومن . کپی به هیچ‌عنوان رضایت نداریم !
مشاهده در ایتا
دانلود
پایان گذاری🤩🌹
موفق باشید امیدواریم خوشتون بیاد😍😉
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸 چهار جا دعا مستجاب است 🔶 قدر دعا رو بدانیم تو این شب های شریف ماه مبارک رمضان 🎙️ ❣️ ❣️ ❣️ 🎙️مرحوم مجتهدی تهرانی 👈دعاهایی که با یقین قلبی باشه به اجابت نزدیکتره
با تشکر از حضور گرمتان، لطفا کانال نمازی به افق عشق(@moharam31)را به دوستان خوب خود معرفی نمایید.🙏
دعای روز بیست‌وپنجم اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي فِيهِ مُحِبّاً لأَِوْلِيَائِكَ وَ مُعَادِياً لأَِعْدَائِكَ مُسْتَنّاً بِسُنَّهِ خَاتَمِ أَنْبِيَائِكَ يَا عَاصِمَ قُلُوبِ النَّبِيِّينَ
نکات کلیدی جز ۲۵💡✔
7.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
☠ ☠ ارتباط جسد مومیایی فرعون و مسلمان شدن یک دانشمند فرانسوی🌹
🙏به استقبال می رویم ❤️حس قشنگی است که در گوش زمين زمزمه کنی و در "" صداى تو را بشنوند. پس خواسته ات را در بگو تا آسمانیان بشنوند و اجابت کنند. به همين سادگی.😉
قابل توجه شما دوست داران رمان راض بابا بنده یه هفته مشکلی دارم که نمی تونم رمان رو بار گزاری کنم با عرض معڐرت😭✋ ⭕️❌⭕️❌⭕️❌⭕️❌⭕️❌
- ماھ‌ِحرم‌ .
قابل توجه شما دوست داران رمان راض بابا بنده یه هفته مشکلی دارم که نمی تونم رمان رو بار گزاری کنم با
راستی در مورد نظراتتون ممنونم بهمون روحیه دادید😍✨انشالله هر موقعی وقت کردم میزارم ❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹 (حجاب من)😍 به دستش نگاه کرد.انگشتای دست چپش خونی بودندست راستشو آورد بیرون.مانتوش سفید بودو اون قسمت دستش که ازش خون گرفته بودن کاملا خونی شده بود دیگه طاقت نیاوردم رفتم جلو دستشو تو دستم گرفتمو به آستین خونیش نگاه کردم اخمام رفت تو هم زینب_ دستمو خوب فشار ندادم ازش خون اومد. میشه ولش کنین دستشو ول کردم. با عصبانیت دستمو فرو کردم تو موهام نازنین_ داداش؟ بریم یه چیز شیرین بگیریم زینب بخوره رنگش خیلی پریده برگشتم دوباره نگاهش کردم فکر کنم فهمید خیلی نگرانم چون روشو از من برگردوند و جوری ایستاد که صورتشو نبینم زینب_ نه من حالم خوبه آجی نگران نباش رفتم سمت یکی از خانمای پشت میز _ ببخشید خانم لطفا جواب آزمایشای مارو تا دو ساعت دیگه آماده کنید عجله داریم سرشو تکون داد.برگشتم پیش بقیه _ بچه ها بیاین بریم همشون دنبالم اومدن و سوار ماشین شدیم. روندم سمت یه کافی شاپ. طاها منورو برداشت طاها_ من یه آب طالبی شماها چی میخورین نازنین_ آب هویج با لبخند به زینب نگاه کردم _ شما چی خانم؟ به قلم : zeinab.z ادامه دارد......