eitaa logo
محفل شهدا🌹
1.7هزار دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
2.2هزار ویدیو
5 فایل
کوچه هایمان را به نامشان کردیم که هرگاه آدرس منزلمان را می‌دهیم بدانیم از گذرگاه خون کدام شهید است که با آرامش به خانه می‌رسیم. ارتباط باما : @karbala13701370
مشاهده در ایتا
دانلود
💥قسمت هفتم و هشتم💥 💢خاطراتی از شهید حججی💢 خانه اش ی_چهارم بود توی یک مجتمع مسکونی. آسانسور هم نداشت. باید چهل پنجاه تا پله را بالا میرفتی.😖 یک بار که رفتم ببینمش، دیدم همه پله ها را از اول تا آخر رنگ کرده.خیلی هم قشنگ و تمیز. گفتم: "ای والله آقا . عجب کار توپی کرده ای."😜 لبخندی زد و گفت: "پله های اینجا خیلی زیاده.این ها رو رنگ کردم که وقتی خانمم میخواد بره بالا، کمتر خسته بشه. کمتر اذیت بشه."😍😇👌🏻 ☜✧✧✧✧✧✧ خیلی زهرایم را ❤️ داشت. همیشه زهرا جان و خانمم صدایش میکرد.😌 اگر هم احیانا باهم بگو مگویی میکردند، زود .😇 بعضی موقع ها که خانه مان بودند، میدیدم سرد و سور و بیحال است. می فهمیدم با زهرا حرفش شده. 😞 از خانه که بیرون میرفت زهرا موبایلش را می گرفت توی دستش و با خنده 😃 بهم میگفت: "مامان نیگا کن.الانه که محسن منت کشی کنه و بهم پیامک بده."😍 هنوز نیم ساعت نگذشته بود که پیام میداد به زهرا: "بیام ببرمت بیرون؟"😇 دلش کوچک بود. اندازه یک گنجشک. طاقت دوری و ناراحتی زهرا را نداشت.😔👌🏻 ~~~~~~~~~~~~~ حساس بود روی صبح هایش. اگر احیانا قضا میشد یا میرفت برای آخر وقت، تمام آن روز و پکر بود.😞 بعد از نماز صبح هایش هم هر روز، و و میخواند.😔 هر سه اش را. برای دعا هم میرفت می نشست جایی که سرد باشد. میخواست چشمانش نشود و خوابش نبرد. میخواست بتواند دعاهایش را و با بخواند..😌👌🏻 . .. «لبیک یا سید الشهدا» ✍️ جهاد تبیین به عشق امام حسین🤲 🌙 ═══❖══════❖═══ @Mahfele_shohada60 ═══❖══════❖═══
🌷 اله_صحرایی در تاریخ 24 دى ماه 1362 در روستای پلک سفلی از توابع شهرستان آمل متولد شد. دو تا برادر بودند که روح اله فرزند دوم خانواده بود. در دوران کودکی پر جنب و جوش بود و در نبود پدر که در جبهه های جنگ تحمیلی بود، در خانه پدربزرگ زندگی می کردند. دوران ابتدایی را در مدرسه دوازده فروردین و دوران راهنمایی را در مدرسه شهید بزرگی، سپری کرد و از اول راهنمایی شروع به و کرد و دوره متوسطه را در دبیرستان لسانی گذراند و از همان زمان فعالیت خود را در مهدیه آمل شروع کرد و با علاقه در شرکت می کرد. بعد از گرفتن ، با اینکه بخاطر جانبازی پدر از رفتن به سربازی معاف بود ولی با علاقه به سربازی رفت و در ارتش خدمت کرد، چون اعتقاد داشت که با تحمل سختی ها باید مرد شد. بعد از پایان سربازی به دنبال کار در چند جا مشغول شد، اما هیچ کدام از این موقعیت ها نتوانست رضایتمندی ایشان را برآورده کند و دلش جای دیگری بود، هفته ای دو بار به سپاه آمل میرفت و می پرسید: "سپاه نیرو نمی گیرد"، تا بالاخره پیگیری هایش جواب داد و نام نویسی کرد و با سماجت و علاقه زیاد، چند ماهی طول کشید و سرانجام در سال ۸۶ وارد شد. از خصوصیات بارز اخلاقی شهید صحرایی مى توان و ، و بودن را نام برد. شهيد شبها قبل از خواب را می ‌خواند و صبح ها ایشان ترک نمیشد، به نماز اول وقت و جماعت و به نماز جمعه اهمیت زیادی می‌ داد،عاشق و مطیع بود. ایشان همزمان با شروع خدمت در سپاه به تحصیل خود ادامه دادند و فوق دیپلم تربیت بدنی را از دانشگاه شمال و لیسانس حقوق را از دانشگاه فرهنگ و هنر آمل دریافت کردند. بعد از یکسال و نیم با معرفی یکی از همکاران در تاریخ  31 تير89 مصادف با سالروز ولادت حضرت علی اکبر(ع) با دختر مورد علاقه خود ازدواج كرد و تقریبا نه ماه بعد عروسی گرفت و حاصل این پیوند آسمانی، دو پسر به نام محمد رسول كه در تاریخ 14 تير  91 مصادف با نیمه شعبان بدنیا آمد و محمد جواد در تاریخ 7 خرداد 95 در حالی که شش ماه از شهادت پدر می گذشت به دنیا آمد، در حالی که بابا در تاریخ 16 آذر 94 آسمانی شد و با ذکر یا دعوت حق را لبیک گفت و اسمش را با لقب مدافع حرم حضرت زینب سلام الله علیها تا ابد کرد. ✨️❤️🌹 «لبیک یا سید الشهدا» ✍️ جهاد تبیین به عشق امام حسین🤲 🌙 ═══❖══════❖═══ @Mahfele_shohada60 ═══❖══════❖═══