🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
در کربلا دو امان نامه برای حضرت عباس و برادرانش فرستاده شد. امان نامه اول را #عبدالله بن ابی المحل بن حزام عامری آورد که برادرزاده ام البنین، مادر عباس(ع) بود، فرستاد و امان نامه دوم را #شمر بن ذی الجوشن در ظهر عاشورا به عباس و برادرانش پیشنهاد کرد و او را با عنوان «پسر عمه » صدا زد، اما جوابی نشنید.
حضرت عباس، او و امان نامه اش را لعنت کرد و گفت:«ای دشمن خدا! مرگ بر تو که ما را به اطاعت از کفر و ترک همراهی برادرم حسین(ع) فرامی خوانی.» (ابن اثیر، الکامل، 1371ش، ج11، ص162)
برادران حضرت عباس در روز عاشورا پیش از او به شهادت رسیدند. #جعفر در 29 سالگی، #عبدالله در 25 سالگی و #عثمان در 21 سالگی شهید شدند. (اردوبادی، موسوعة العلامة الأردوبادی، 1436ق، ج9، ص 73 – 84 )
پس از شهادت همه اصحاب و خاندان بنی هاشم، #عباس قصد کرد تا برای خیمه ها آب بیاورد. او به سمت شریعه فرات حمله کرد و توانست از بین نگهبانان شریعه خود را به آب برساند.
عباس وقتی وارد شریعه فرات شد، دو دستش را پر از آب کرد تا بنوشد، اما وقتی آن را به صورت نزدیک کرد به یاد تشنگی #حسین افتاد و آب را رها کرد و با لب تشنه به همراه مشکی پر از آب از فرات بیرون آمد. (مجلسی، بحار الانوار، 1403ق، ج45، ص41 )
در راه برگشت، دشمن به او حمله کرد. او در نخلستان با دشمن نبرد می کرد و به سمت خیمه ها می رفت که #زید بن ورقاء جهنی از پشت نخلی بیرون پرید و ضربه ای به دست راستش وارد کرد😭. عباس شمشیر را به دست چپش گرفت و به نبرد با دشمن ادامه داد.
#حکیم بن طفیل طائی که پشت درختی خود را پنهان کرده بود ضربه ای به دست چپش وارد کرد😭 و بعد از آن نیز عمودی بر سر عباس وارد کرد و او را به شهادت رساند.😭😭 (ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، 1376ق، ج3، ص256 )
وقتی #عباس(ع) شهید شد امام حسین(ع) بر نعش برادر حاضر شد، به شدت گریه کرد و فرمود:اَلآنَ اِنکَسَرَ ظَهری وَ قَلَّت حیلَتی:اکنون کمرم شکست و چاره ام اندک شد. (خوارزمی، مقتل الحسین(ع)، 1374ش، ج2، ص34 )
محل دفن حضرت ابوالفضل (ع)
محل دفن حضرت عباس در شهر کربلا در 378 متری شمال شرقی حرم امام حسین(ع) قرار دارد و یکی از مهمترین زیارتگاه های شیعیان است. حد فاصل حرم حضرت عباس و حرم امام حسین (ع) را بین الحرمین می نامند.😭😭😭
#یاحسین
🖤#دهه_اول_محرم
«لبیک یا سید الشهدا»
✍️ جهاد تبیین به عشق امام حسین🤲
#محفل_شهدا🌙
#به_کانال_خودتان_بپیوندید
═══❖══════❖═══
@Mahfele_shohada60
═══❖══════❖═══
✍ #زندگینامه_شهید_سلمان_امیر_احمدی
🌷اواسط مهر ماه سال گذشته، اغتشاش و آشوبی که از دو هفته قبلش شروع شده بود به محله فلاح در منطقه ۱۷ تهران رسید؛ محلهای که زادگاه بستگان و برادرهای «سلمان امیراحمدی» بود و او از کوچه پس کوچههای آن، مردمانش و مساجدش خاطرات بسیاری به یاد داشت.
پدر و مادر سلمان پس از ۴ سال زندگی در منطقه فلاح به شرق تهران رفتند. محمدعلی و روحالله برادرهای سلمان متولد فلاح بودند، اما سلمان در سال ۱۳۶۶ در پیروزی به دنیا آمد. او سالها همراه با پدر و مادرش در شرق بود و سپس به شمالشرق تهران رفت تا اینکه به سن جوانی رسید و ازدواج کرد. سلمان ازدواج که کرد به محله فلاح رفت و همراه با همسرش در یکی از خانههای آن محله زندگی کرد و خدا در همان محله دو فرزند پسر به او عطا کرد که یکی را « #محمدصالح» و دیگری را « #عباس» نام گذاشتند.
آن شب که محله فلاح شلوغ شد و #اغتشاشگران پا به آن منطقه گذاشتند، سلمان همراه با برادر بزرگترش محمدعلی راهی کوچه و خیابان شد تا شاید بتواند کاری انجام دهد و آرامش را به آن محله برگرداند. اغتشاشگرها به هر چیزی که میرسیدند آسیب میرساندند و با سنگ و آجر و هر چیزی که دستشان بود به سوی مغازههای مردم، وسایل عمومی و نیروهای مدافع امنیت حمله میکردند. خیابانها و کوچهها را هم میبستند تا کسی نتواند رفت و آمد کند.
سلمان و محمدعلی و عدهای دیگر تا حدودی توانستند به محله سر و سامان بدهند و آرامش را برقرار کنند، اما اغتشاشگرها دست بردار نبودند. از این خیابان به آن خیابان و از این کوچه به آن کوچه میرفتند و مانند #داعشیهایی که در سوریه یک روز در این شهر و یک روز در آن شهر بودند و همه چیز را خراب میکردند، بودند.
آن دو برادر به کوچهای رسیدند. در فاصله یک متری از یکدیگر ایستاده بودند. صدای نعره و فحاشی اغتشاشگرها میآمد. هر لحظه نیز سنگی از سویی به سمت آنها پرتاب میشد. مردم هم از این وضعیت کلافه شده بودند و هر از چند گاهی یکی از آنها به پشت پنجره میآمد و میگفت بس کنید دیگر. در همین حین یکی از اغتشاشگران که مسلح بود و تفنگ داشت خود را به پشت بام یکی از ساختمانها رساند و یک تیر به سوی سلمان شلیک کرد.
برادر میگوید یک لحظه دیدم تیری به سر سلمان اصابت کرد و بر زمین افتاد. سر و صورتش غرق خون شد و در حال پر کشیدن و رفتن به سوی معبود است. بعدها در کالبدشکافی مشخص شد که 52 ساچمه به سر و صورت و بدن سلمان اصابت کرد و آن تیر از اسحلهای شلیک شده بود که قدرت فوقالعادهای داشت.
مادر گویا از این ماجرا و نحوه شهادت سلمان خبری ندارد یا اینکه نمیخواست به زبان بیاورد و دلش دوباره #شرحه_شرحه شود. برای او همین که داستان «دو برادر» تکرار شد، سخت و جانکاه است؛ 17 سال پیش سلمان شاهد شهادت برادرش « #روحالله» توسط اراذل و اوباش بود و اکنون محمدعلی میدید که چگونه اغتشاشگرها برادرش را غرق زمین کردند.🌷
#نام_یادشان_گرامی
«لبیک یا سید الشهدا»
✍️ جهاد تبیین به عشق امام حسین🤲
#محفل_شهدا🌙
#به_کانال_خودتان_بپیوندید
═══❖══════❖═══
@Mahfele_shohada60
═══❖══════❖═══