🥀مادر توجه کن اگر من به زیارت امام رضا علیه السلام میرفتم مگرشمانگران بودید بلکه خوشحال بودید که به زیارت وپابوس امام خویش رفتم حال شما اصلا نگران نباشید چرا که من به زیارت خدایم وخالق ومعشوقم میروم پس همچون مادران شهید استوار ومحکم باش اگر کسی خواست کار خلافی انجام دهد جلویش بایست حتی اگر از نزدیکان بود🌹🌹🌹
🍀برشی از#وصیت نامه شهید
«لبیک یا سید الشهدا»
✍️ جهاد تبیین به عشق امام حسین🤲
#محفل_شهدا🌙
#به_کانال_خودتان_بپیوندید
═══❖══════❖═══
@Mahfele_shohada60
═══❖══════❖═══
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
#وصیت_نامه_شهیدموسی_دشتی🌷🌷🌷🌷🌷
✨بسم الله الرحمن الرحيم✨
🥀اكنون كه ميهن اسلامي ايران مورد تجاوز وحشيانه حزب بعث عراق قرار گرفته و از آن مهمتر كه دين #اسلام در خطر است اين جانب #موسي_دشتی عازم ميدانهاي نبرد با #كفار ميباشد و اميدوارم بتوانم دين خود را به #قرآن و #اسلام ادا نمايم و در آخرت در پيشگاه #خداوند متعال سر افكنده نباشم و همچنين اميدوارم #ملت_ایران اين موقعيت را كه درك كرده بيش از حد مورد اهميت قرار داده و #امام عزيز را تنها نگذاريد نه تنها #وصيت من به فرزندانم اينست كه اگر اين افتخار نصيب من گرديد كه #شهيد شوم بعد از من #رسالت خون، چون #زينب كبري(س) به اثبات برسانيد و راه #شهدا را ادامه دهند و از ديگر چيزها اينست كه محل دفن من در #دامغان باشد و سعي شود كه #پدرم در تشييع جنازه من شركت كند و از ديگر #وصيتهاي من اينست كه در موقعيت فعلي مجالس آن چنان براي من برگزار نكنند. به اميد #پيروزي مستضعفين بر مستکبران🤲🏻
#روحش_شاد_نام_یادش_گرامی
«لبیک یا سید الشهدا»
✍️ جهاد تبیین به عشق امام حسین🤲
#محفل_شهدا🌙
#به_کانال_خودتان_بپیوندید
═══❖══════❖═══
@Mahfele_shohada60
═══❖══════❖═══
🥀مهمترین #وصیت و سفارش #شهید
#شهدا که رفتند ولی آنچه مهم بوده عمل کردن به سفارشات و #وصایای آنان است. آنچه #شهدا به آن اهمیت میدهند و مورد تاکید قریب به اتفاق شهدا بوده امر #حجاب و #پیروی_ازولی_فقیه بود. طبق فرمایش رسول خدا(ص) اکنون #شهدا کتاب خدا را به #حجاب زنان و #عترتی را عشق و پیروی محض از #ولی_فقیه تشبیه کردند. #عبدالرحیم نیز در ابتدای #وصیت نامهاش نوشت سرباز بی بی زینب(س) شدم میخواهم #شهادت را نصیبم کند.
مادر #شهید: شهدا رفتند تا ما بمانیم از زنان و دختران جامعه میخواهم خواهش کنم به #حجاب خود اهمیت دهند.
#شادی_روحشان_صلوات
«لبیک یا سید الشهدا»
✍️ جهاد تبیین به عشق امام حسین🤲
#محفل_شهدا🌙
#به_کانال_خودتان_بپیوندید
═══❖══════❖═══
@Mahfele_shohada60
═══❖══════❖═══
💠زندگینامه💠
مصطفی روز پنج شنبه هجدهم آبان ۱۳۷۴ در ساعت ده و نیم صبح متولد شد. نوزاد سالمی بود که جای شکر کردن داشت. پنج سالش بود که تجربه جدیدی در بازیهایش پیدا کرد. مصطفی از گل چیزهای قشنگی میساخت که در آن سن دور از انتظار بود. آجرهای گلی ریز میساخت و بعد از خشک شدن با آنها خانههای زیبایی میساخت. خیلی به جعبه ابزار علاقه داشت. برایش یک جعبه ابزار اسباب بازی پلاستیکی تهیه کردیم؛ اما باز سراغ ابزار واقعی میرفت. آشنایی با جعبه ابزار، زمینه ابتکار و خلاقیت را در او زنده کرد. کاردستیهای بسیار زیبایی میساخت. اول یک تراکتور، بعد خانههای زیبا و ظریف، چراغ خواب و … ساخت. ذهن خلاقی داشت و استعداد مهندسیاش از همان دوران کودکی شکوفا بود. اولین تابستانی که سرکار رفت، شانزده ساله بود. همراه پسر خاله اش رنگکاری وسایل چوبی انجام میدادند. با اولین حقوقش برای من بلیت سفر مشهد خرید.
در دبیرستان رشته ریاضی فیزیک را انتخاب کرد.
از انتخاب رشته ریاضی در دبیرستان هدف داشت. فقط بحث علاقه نبود. میگفت: «میخواهم در آینده طراح ناو شوم. یک روزی میرسد که ناوی را طراحی کنم و ناظر ساختن آن میشوم. حتماً مهندسیاش را خودم به عهده میگیرم و کامل نظارت میکنم تا به بهترین نحو ساخته شود.» اولین سال کنکورش، فیزیک اتمی دانشگاه دولتی بیرجند قبول شد. سال بعد مهندسی مکانیک دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران غرب و رشته فیزیک مهندسی دانشگاه دولتی دامغان قبول شد، اما بخاطر علاقه زیاد به مکانیک رشته مهندسی مکانیک را برای ادامه تحصیل انتخاب کرد.
شهیدان عباس بابایی، شهید آوینی و شهید چمران الگوی خود قرار داده بود. کتابهای دکتر شریعتی، شهید چمران، شهید آوینی، رحیم پور ازغدی و تفاسیر قرآن را مطالعه میکرد. میگفت رویای اصلی من این است که خلبان شوم و با هواپیمای پر از مهمات به قلب تلآویو بزنم.
مصطفی بسیار نوآور بود اول راهنمایی که بود به مناسبت سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی جهت نمایشگاه مدرسه هلیکوپتر و زیر دریایی ساخت.
روزی که میخواست عازم سوریه شود، آرام و قرار نداشت. منتظر ماند تا اذان ظهر شود. سجده رکعت دوم بودم که متوجه بستن در و صدای مصطفی شدم که گفت: «مامان، من رفتم خداحافظ».
علاقهی مصطفی به کتابخوانی به قدری بود که سه کتاب از جمله زندگی نامه حاج قاسم سلیمانی را با خود به سوریه برد. مصطفی در دیدارش با حاج قاسم خواسته بود کتابش را امضاء کند که سردار گفته بود من دست شما را میبوسم و شما باید به من امضاء بدهید.
#وصیت_نامه کوتاهی با این مضمون نوشته که مختصری نماز و روزه بدهکارم و پدرش را وصی خود انتخاب کرده است. خواسته بود او را کنار شهدای گمنام پارک قائم(منطقه 18)دفن کنیم و اگر نشد، هر جایی پدرش راضی بود دفن شود. همچنین #وصیت کرده بود او را در امامزاده زید، دفن نکنیم. شاید به این خاطر بوده که میگفتم: «من را در امامزاده زید به خاک بسپارید.» وقتی مصطفی دلیلش را میپرسید، میگفتم:«چون نزدیک است و راحت میتوانید کنار مزارم بیایید.» به نظرم فکر میکرده اگر اینجا دفن شود، تمام کار و زندگیام را تعطیل میکنم و دائم سر مزارش میروم و به همین دلیل، نخواسته بود اینجا به خاک سپرده شود. چند روز پیش وسایلش را برایمان آوردند. خیلی ناراحت شدم و تک تک لباسهایش را بو کردم. یک تسبیح شاه مقصود از مشهد خریده بود و همیشه همراهش بود. توی وسایلش یک تسبیح قرمز رنگ بود که گفتم این برای مصطفی نیست، ولی وقتی مهرههای آن را در دستانم فشردم، متوجه شدم خونهای پسرم، روی آن خشک شده و آن را قرمز رنگ کرده است🌷
«لبیک یا سید الشهدا»
✍️ جهاد تبیین به عشق امام حسین🤲
#محفل_شهدا🌙
#به_کانال_خودتان_بپیوندید
═══❖══════❖═══
@Mahfele_shohada60
═══❖══════❖═══