#هیوا
من خودم را آماده کرده بودم برای تنهایی ایستادن و تنهایی ادامه دادن و تنهایی جنگیدن. من خودم را آماده کردهبودم برای تنهایی کافه رفتن و تنهایی قدم زدن و تنهایی هراسیدن و تنهایی از عهدهی همه چیز برآمدن.
من خودم را آماده کردهبودم برای تنهایی زمین خوردن و تنهایی از زمین برخاستن و خود را از خاک اندوه تکاندن و بلند شدن.
من خودم را آماده کردهبودم توقعم را از رابطهها و آدمها به صفر برسانم و روی داشتههای خودم تمرکز کنم و خودم برای خودم دلخوشی بسازم و دلخوش به حرفها و حضور هیچکس نباشم!
سخت بود اما با تمام سختی بلند شدم، ایستادم، دویدم، زخمی شدم، جنگیدم، به دست آوردم و به قدری مشغله داشتم که فراموش کردم کسی را دوست داشتهباشم یا دلتنگ کسی باشم و جهانم را برای یک انسان یا تمایلِ اشتباه، خراب کنم...
آدمی دقیقا همانجایی بزرگ میشود که با خودش کنار میآید و مسیر منطق را در پیش میگیرد و به احساسات بیهدف و سطحیِ وجودش، اعتنایی نمیکند.
@hiva_channel
#ماهور
برای خودت ارزش قائل باش!
سفرهی ارزش و اعتبار و احترامت پیش خودت که جمع شد، فاتحهی احترام و اعتبار را بخوان! آدمها همین که نگاهت کنند، احساسی که نسبت به خودت داری را میفهمند و بر همان اساس زاویهی نگاه و احترام و رفتارشان را تنظیم میکنند.
همه چیز بستگی دارد به خودت، به اینکه چقدر خودت را دوست داری،
چقدر از خودت رضایت داری و
چقدر برای خودت در هر جایگاه و شرایطی، ارزش قائلی...
@Mahoor_Channel
#کافه_نادری
در مرحلهی خاصی از مواجهه با رنج
انسان تنهایی را بر می گزیند.
چرا که متوجه میشود هر حضوری
تنها رنجش را مضاعف میکند.
درک پریشانی درونش برای ناظر بیرونی ناممکن است. سکوت را انتخاب میکند یا دیگر نقاب ها را خشم، مسخرگی، بی تفاوتی و...
@naderi_cafe | آلبرکامو
#کافه_نادری
«بعضی وقتها احساس میکنم که هیچ چیز معنی ندارد. در سیارهای که میلیونها سال است با شتاب به سوی فراموشی میرود، ما در میان غم زاده شدهایم؛ بزرگ میشویم، تلاش و تقلا میکنیم، بیمار میشویم، رنج میبریم، سبب رنج دیگران میشویم، گریه و مویه میکنیم، میمیریم، دیگران هم میمیرند و موجودات دیگری به دنیا میآیند تا این کمدی بیمعنی را از سر گیرند.
@naderi_cafe | ارنستو ساباتو
گذشته تمام شده.
پس چرا سایه آن را بر اکنون یا بر آینده بیفکنی؟
@U_Channel
#ماهور
امیدوارم دوست خوبی بوده باشم برای تو و امیدوارم توانسته باشی در مشکلات و اندوه و اضطرابت روی من حساب کنی.
امیدوارم در شادی و غمهای تو سنگ تمام که نه، اما لااقل رسم رفاقت را درست به جا آوردهباشم.
امیدوارم دوست خوبی بودهباشم برای تو و خاطرات خوبی از من در ذهن نازنین تو به جا ماندهباشد و هر کجا که صحبت از رفیق شد، گوشهی کوچکی از ذهنت تداعی شوم و به آرامی لبخند بزنی.
برای من مهم است که تو مرا چگونه به یاد میآوری و آیا همانقدر که من از حضور تو در جهانم احساس خوشبختی میکنم، از حضور من در جهانت احساس رضایت داری؟
آیا همانقدر که تو آدمِ خوبِ جهان من بودهای، آدمِ خوبِ جهانت بودهام؟
@Mahoor_Channel
#کافه_نادری
آدم باید یا دیگران را همانطور که هستند بپذیرد، یا همانطور که هستند به حال خودشان بگذارد.
@naderi_cafe | فرانتس کافکا
#ماهور
گفت: در زندگی چه میخواهی؟ پول؟ شهرت؟ عشق؟
گفتم: من کارم از این حرفها گذشته... فقط آرامش میخواهم! میخواهم در هر نقطه و هر مکانی و کنار هرکسی و در هر شرایط و موقعیتی که هستم؛ شبها سرم را بدون نگرانی و اندوه روی بالش بگذارم و آسوده و بدون فکر به خواب بروم و صبحها با انگیزههای سادهای برای زیستن بیدار شوم و ته دلم همیشه چیزی به نام آرامش، در جریان باشد.
دوست دارم با همین دستاوردهایی که دارم و کنار همین آدمهایی که میشناسم، حالم خوب باشد و هر غروب، کنار پنجره نوشیدنیام را در نهایت طمانینه بنوشم و به دلخوشیهای ساده و کوچکی که احاطهام کرده و به اتفاقات خوب و معمولیِ در حال وقوع فکر کنم.
من خستهتر از آنم که برای چیزی بجنگم و برای داشتن و رسیدن و حتی خواستن، صبر کنم. مدتیست که از آرزوهای بزرگ و دور و دراز دست برداشتهام.
فقط میخواهم گوشهی دنج زندگیام لم بدهم و به چیزی فکر نکنم و آرام باشم...
@Mahoor_Channel
اگر میخواهید غمگین باشید , هیچکس در جهان نمیتواند شما را خوشحال بسازد . اما اگر ذهن خود را به ترتیبی بسازید که خوشحال باشد , هیچکس و هیچچیز بر روی زمین نمیتواند آن خوشحالی را از شما بگیرد.
@U_Channel
#ماهور
روزی بالاخره به شرایط ایدهآلت میرسی و فراموش نکن مقابل هرکس که در کمال تعجب، دستاوردهای خودش را با تو قیاس کرد و از رسیدنهای تو و نرسیدنهای خودش و چراهای روزگار حرف زد؛ قاطعانه بایستی و بگویی: "چون من سخت تلاش کردم و به خودم سخت گرفتم و خودم را بیمحابا محدود کردم و تمام وقتهایی که تو به قضاوت و قیاس و تفریح نشسته بودی، داشتم کار میکردم و میجنگیدم و به تنهایی به بنبست میرسیدم و دوام میآوردم و وقتی با من از این پلههای بسیار و دامنهی ناهموار نگذشتهای و ذرهای از دشواریهایی که به جان خریدهام را نچشیدهای و زمانت را به آسایش و راحتطلبی اختصاص دادهای، حق نداری روی قله کنار من بایستی و جوری از سهولتِ رسیدنم حرف بزنی که خستگیهای مسیر به تنم بماند!
آدمها فقط حق دارند خودشان و تلاشها و دستاوردهای خودشان و مسیر زیستیِ خودشان را قضاوت کنند.
تو چه میدانی برای اینکه امروز بتوانم بخندم، چند بار گریستهام و برای نفسهای آسودهی امروزم، چندینبار نفسهایم به شماره افتاده و چندبار به انتهای خطِ طاقتم رسیده و با خستگی و ناکامی بازگشتهام؟
کسی چه میداند در جهانِ دیگران چهها گذشته و آدمهای به مقصد رسیده کدامین مسیرهای صعبالعبور و دشوار را پشتسر گذاشتهاند؟
کسی چه میداند بهای لبخندهای امروز، چندین زخم و آسیب و اندوهِ جانفرسا در دیروز بوده؟
@Mahoor_Channel
#کافه_نادری
هر انسانی ، یک بار برای رسیدن به یک نفر، دیر میکند.
و پس آن برای رسیدن به کسانی دیگر،
عجله ای نمیکند...
@naderi_cafe | یاشار کمال
#کافه_نادری
دلم میخواست همهچیزم را بدهم و دستش را تا ابد در دستم بگیرم.
دلم میخواست بداند تنها نیست! غمی که بر دوشش سنگینی میکرد -هر غمی که بود- دلم میخواست خودم آن را بقیهی عمرم برایش به دوش بکشم...
@naderi_cafe | کالین هووِر