🌼🌼🌼🌼 🍂از سیم خاردار نفست عبور کن🍂 #پارت_۲۳۵ ریحانه خودش رااز روی میز پایین می کشید دیگر سیر شده بود. ریحانه را روی زمین گذاشت و همان جور که سرش پایین بودگفت: –پسر خوبی به نظر میاد، شما هم که بهش عالقه داری، پس چرا جواب منفی دادی؟ با شنیدن حرفش یخ کردم، زبانم بند امد. او سرش پایین بودومن به او زل زده بودم. اینبار او قاشق داخل سوپش می چرخواند. حرکاتش و غرق بودن در افکارش، مرا یاد روزهایی انداخت که بغض داشتم و نمی توانستم غذا بخورم ولی باید می خوردم. در همین فکر بودم که قاشقش را با اکراه بلند کرد و به طرف دهانش برد و سنگین نگاهم کرد. آنقدر سنگین که چشم هایم طاقت نیاوردند و خیلی زود از این بار شانه خالی کردندوخودشان را به طرف پایین سُر دادند. انگار نگاهش هزارتا حرف داشت ولی من هیچ کدام را نتوانستم بخوانم، شاید چون نمی فهمیدمش. ولی او تنها حرفم را، از چشمهایم خواندو لبخند تلخی زدو گفت: –بهم زنگ زد. اونجور که زهرا می گفت، امده دم در خونه باهام حرف بزنه وقتی گفتن نیستم، مسافرتم، از شوهر خواهرم تونسته شماره موبایلم رو بگیره. مثل این که بهش گفته کارش خیلی واجبه و از این حرف ها... سرش را پایین انداخت و قاشقش را کناربشقابش گذاشت وصاف نشست ودستهایش را روی سینه اش جمع کرد. –وقتی زنگ زداولش گرم سالم و احوالپرسی کرد و بعد از کلی مقدمه چینی، یه جورایی خواست باهاتون صحبت کنم و ازتون بخوام بیشتر فکر کنید. البته اینم گفت که بارها ازتون خواسته که باهاش حرف بزنید ولی شما قبول نکردید و اونم مجبوره که به دیگران متوسل بشه. بعد آرامتر ادامه داد : – معلوم بود حالش خیلی بده به نظر منم باهاش صحبت کنید. با شنیدن این حرف ها ازدست آرش عصبانی شدم، چرا این کار رو کرده بود. سعی کردم خودم را کنترل کنم و با صدایی که از ته چاه درمی آمد گفتم: –من باهاش حرف زدم جوابمم گفتم. بعید می دانستم که حرفم را شنیده باشد، ولی انگار همه تن گوش بود وخوب شنیده بودکه جواب داد. 🌼🌼🌼🌼🌼 ╭─━━━━─╯"🕊"𝐉𝐎𝐈𝐍 ╰─━━━━─╮ @MajaninalHossein ─━━🌱━━━─ ─━━━🌱━━─

🌼🌼🌼🌼 🍂از سیم خاردار نفست عبور کن🍂 #پارت_۲۳۶ –آره خودشم گفت که دلیلتون به خاطر مذهبی نبودنش بوده. ولی اون حرفهایی زد که فکر می کنم اگه شما باهاش ازدواج نکنید کال از مذهب و دین و شایدم مسلمونی ببُره. یه وقتهایی آدم باید به خاطر خدا نفسش رو زیر پا بزاره، به خاطر بنده ایی که تمام امیدش به خداست و تازه معنی امید بستن به خدا رو درک کرده. خجالت می کشیدم راحت حرفم رابزنم. ولی از این که کارآرش باعث شده بود آقای معصومی دوباره مثل یک استاد برایم حرف بزندونظرش رابگوید خوشحال بودم. دلم می خواست با او دراین زمینه مشورت کنم ولی همیشه حجب وحیا مانع میشد. حرفهایی راکه می شنیدم برایم عجیب بود. حیرت کرده بودم. کمی مِن ومِن کردم وگفتم: –ولی من الان دقیقا نفسم رو زیر پام گذاشتم. برای همین بهش جواب منفی دادم. بشقابش را کمی عقب کشیدو ساعدهایش راروی میز گذاشت. –می تونم راحت باهات صحبت کنم؟ چشم دوختم به میز ناهار خوری و گفتم : –بله. همانطور که به بشقاب سوپ من نگاه می کرد گفت: –می دونم که شما یه معیارهایی تو نظرتون هست که شاید مهمترین اونهارو این آرش خان نداشته باشه. می دونم شما می خواهید با یه خانواده ی مذهبی وصلت کنید وعمری رو در آرامش زندگی کنید، اینم می دونم که الان سختتون بوده جواب رد بهش بدید. به نظرم طور دیگه هم میشه فکر کنید. به این که آرش خان از خدا فقط شمارو می خواد، به این که اگه با هم ازدواج کنید چقدر می تونید کمکش کنید،اون به خاطر عالقه ایی که به شما داره ممکنه خیلی تغییرکنه. بعد آهی کشیدوادامه داد: –شما هم با هر خدمتی که به همسرآیندتون می کنید یا هر جا که تحملش می کنید به خاطر خدا، فقط خدا میدونه اجرش چقدره. اگه واقعا آدما دنبال رضایت خدا باشن، تو هرشرایطی میشه به دستش آورد. این می تونه برای شما یه امتحان بزرگ باشه. درسته که ما همه اختیارداریم وحق انتخاب، ولی خب نمیشه از قسمت هم فرار کرد . بعد سرش راپایین انداخت. 🌼🌼🌼🌼🌼 ╭─━━━━─╯"🕊"𝐉𝐎𝐈𝐍 ╰─━━━━─╮ @MajaninalHossein ─━━🌱━━━─ ─━━━🌱━━─

🔅 وَلَا تُخْزِنِي يَوْمَ يُبْعَثُونَ ﴿۸۷﴾ 🔸 و روزی که خلق را از قبرها برانگیزند در آن روز مرا رسوا (و هلاک) مگردان. 🔅 يَوْمَ لَا يَنْفَعُ مَالٌ وَلَا بَنُونَ ﴿۸۸﴾ 🔸 آن روزی که مال و فرزندان (هیچ به حال انسان) سود نبخشند. 🔅 إِلَّا مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ ﴿۸۹﴾ 🔸 و تنها آن کس سود برد که با دل با اخلاص پاک (از شرک و ریب و ریا) به درگاه خدا آید. 💭 سوره: شعراء

🔅 إِنَّمَا يَسْتَجِيبُ الَّذِينَ يَسْمَعُونَ ۘ وَالْمَوْتَىٰ يَبْعَثُهُمُ اللَّهُ ثُمَّ إِلَيْهِ يُرْجَعُونَ ﴿۳۶﴾ 🔸 -تنها زنده دلان عالم که گوش شنوا دارند اجابت می‌کنند، و مردگان را خدا برمی‌انگیزد، آن گاه خلایق به سوی حق بازگردانده می‌شوند. 🔅 وَقَالُوا لَوْلَا نُزِّلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِنْ رَبِّهِ ۚ قُلْ إِنَّ اللَّهَ قَادِرٌ عَلَىٰ أَنْ يُنَزِّلَ آيَةً وَلَٰكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ ﴿۳۷﴾ 🔸 -و کافران گفتند: چرا بر او معجزه‌ای از خدا فرو نیامد؟ بگو: خدا بر اینکه آیتی فرستد قادر است، و لیکن بیشتر آنان نمی‌دانند. 💭 سوره: انعام

🔅 خشم نادان در سخن اوست و خشم خردمند در رفتارش است.

سلام پناه خستیگیم✋🏻🥺 #حسین_مولا امور فرهنگی کانال مجانین الحسین(علیه السلام) ╭─━━━━─╯"🕊"𝐉𝐎𝐈𝐍 ╰─━━━━─╮ @MajaninalHossein ─━━🌱━━━─ ─━━━🌱━━─

🔹نحوه شهادت :روایات متعددی در باب شهادت امام علی(ع) وجود دارد. در برخي از روايات آمده كه حضرت در مدخل ورودی مسجد مورد حمله «ابن ملجم» قرار گرفته است. در نقل‌ دیگر آمده امام(ع) در حال بیدار کردن مردم برای نماز بود که مورد حمله قرار گرفته است. اما بسیاری از تواریخ، اشاره به نقل نخست دارند. در مقابل، روایات دیگری زمان حمله «ابن ملجم» را در هنگام نماز می دانند. لذا «میثم تمار» می گوید: امام نماز صبح را آغاز کرده بود و در حالی که یازده آیه از سوره انبیاء را خوانده بود، که «ابن ملجم» با شمشیر ضربتی به سر امام زد. 🔹تاریخ شهادت : ۲۱ رمضان ۴۰ هجری ۶۳ سال (۳۰ عام‌الفیل) 🔹مرقد: نجف، عراق ╭─━━━━─╯"🕊"𝐉𝐎𝐈𝐍 ╰─━━━━─╮ @MajaninalHossein ─━━🌱━━━─ ─━━━🌱━━─

تشنگی سخته امام حسین میدونه (: این تشنگی کجا اون تشنگی کجا ..💔(: #رمضان #کلیپ

از نظر شما روزه ینی چی چرا روزه میگیریم ؟ نمیخام خیلی ادبیش کنم و نمیخام محفلش کنم طولانی بشه فقط ی درکی از روزه ..؛

فلسفه ی تشنگی این نیست ک ت فقط ی روز اب نخوری ! تشنگی ینی دلتم تشنه ی خدا باشه ! ینی بتونی زبون و دل و عملتم تشنه ی خدا و محبتش کنی .. مگه روزه این نیست ک هم از لحاظ جسمی برای سلامتت خوبه پس این سلامته باید ب روحتم برسه باید برای روحتم تلاش کنه باید روحتم تشنه ی خدا ک رضای خدا باشه (؛ وقتی روزه میگیری موقع افطار فقط دنبال اب نگرد دنبال خدا هم بگرد دنبال بابامهدی هم بگرد روزه رو فقط چیزی برای مساوی شدن با فقرا نبینین ؛ روزه چیزی فراتر از تصورات شماست وقتی ت حتی نفس کشیدنتم عبادته ، وقتی خوابیدنتم عبادته ، وقتی سحر از خوابت میزنی تا فرداشو روزه بگیری ، وقتی کار میکنی و ت گرما روزه هستی همه ی اینا باید راه و پلی باشه برای رسیدن ت ب خدا .. اگه فقط اینارو انجام بدی ولی تاثیری نگیری و یا اصلا نفهمی و ب خدا و امام زمان نردیک نشی ک فایده نداره .. توی رمضان باید حتی وجودت هم روزه باشه ن تنها زبونت ..!

وقتی شما معنیه روزه داریو نفهمید و یا اصلا فرهنگشو نفهمید روزه گرفتنتون فایده نداره ! چون فقط ظاهری و قلبتون درکش نکرده ! اما وقتی فرهنگ و معنای این تشنگی و گرسنگی و سحر و افطارو بدونید راحت میتونید چندپله ب خدام نزدیک بشید (؛

ماه مهمونی خداست دیه ینی خدا میزبانه وقتی میرید مهمونی مگه مدام حواستون نیس ک با میزبان خوب رفتار کنید ؟ روزه هم باید دل و عملتون با خدا خوب بشه صرفا فقط ظاهری روزه نگیرید

طرف روزه میگیره بعد تا لنگ ظهر ک هیچ خوابه فقط بلند میشه نمازی میخونه بازم میگیره میخابه ! الان بنظرتون این فقط ظاهری نیست ؟ ظاهری یا ریا فرق میکنه الان ک میگم ظاهری ینی فقط زبونتون روزس و دلتون روزه نگرفته

شما وقتی روز اول ماه رمضون نیت میکنید میگید قربه الی الله ینی برای خدا ینی فقط برای رضای خدا .. پس خوابیدنه و نماز خوندنه فقط شرط نیست باید دلتونو رمضانی کنید باید عملتونم رمضانی کنید .. ماه رمضان فرصتیه برای اونایی ک رجب ادم نشدن و فرصیته برای اونایی ک ب خدا نزدیک بشم و فرصیه برای اونایی ک برای محرم خودشونو اماده کنن خدا وقتی بخاید اخلاص بنده هاشو بگیره با روزه داری اونارو میسنجه !

خب دیه خیلی وقتتونو نمیگیرم یادتون باشه شبای احیا هم قشنگی ماه رمضان ک هم عزاداریه و هم دعا واس فرج یادتون نره بابامهدی این روزا غریب تر شده (: خوب ب حرفام فک کنید ببینید ب جایی میرسید یا ن از الان طاعات و عباداتتون قبول درگاه حق✨ خیلی خیلی خیلی زیاد التماس دعا

این کلیپو پارسال از یکی هدیه گرفتم خیلی ب دلم نشست از ماه رمضون پارسال تا امسال توفیق پیدا کردیم ک امسالم زنده باشیم و دعوت شیم ب مهمونی خدا خدا عاقبت هممونو بخیر کنه بتونیم بلکه توی این ماه ادم شیم🥲💔

[از جهاد این عماد اینگونه باید نوشت پسری که تیپ امروزی داشت ولی غیرت دیروزی] #شهید‌جهاد‌مغنیه♥️

💚 «بسم رب المهدی عج»💚 💚...به_وقت_رمان ...💚

❓#کجای_قصه‌ی_ظهوری؟! 5⃣2⃣ قسمت بیست و پنجم وآخرین قسمت 🤲 حمید ادامه داد: اون گفت من هیچی ازتون نمی‌خوام، فقط ازتون می‌خوام برام یه دعا کنین. دعا کنین منم مثل عزیزام، پای این انقلاب و امام‌زمان تا آخر بمونم. مسئول مذکور شگفت‌زده شده بود! چون اون مادر با وجودِ دادنِ چندتا شهید و داشتن مقام معنوی، به این معرفت رسیده بود که موندن پای انقلاب و امام‌زمان یعنی عاقبت‌به‌خیری. خیلیا بودن که انقلابی بودن، بسیجی بودن، اما سر بزنگاه از قطار انقلاب پیاده شدن! 🩸نای قدم برداشتن ندارم. حتی نمی‌تونم توی چهره حمید و تک‌تک رفقاش نگاه کنم. تازه می‌فهمم خوشبختی یعنی چی. یعنی پای عشقت، پای امامت، پای حضرت آقا، با قطره‌قطره خونت بمونی. اربا اربا بشی و در نهایت توی خونت بغلطی... یاد شعر‌خوانی حاج‌قاسم می‌افتم که می‌گفت: رقص و جولان بر سر میدان کنند رقص اندر خون خود مردان کنند چون رهند از دست خود دستی زنند چون جهند از نقص خود، رقصی کنند 🍂 صدای خش‌خش برگای پاییزی زیر قدم‌هامون نشون می‌داد وقت خداحافظیه. کاش می‌شد زمان رو نگه داشت. کاش هیچ‌وقت از حمید و دوستاش جدا نشم. برگشتیم سمت مزار شهدا، اما من هنوز به حرفای حمید فکر می‌کنم. هوای مزار شهدا بدجور به ریه‌هام می‌سازه. ⏰ دم غروب، حمید بغلم کرد، مثل شبای عملیات، منو بوسید. بازوهامو فشار داد و گفت: ان‌شاء‌الله ببینمت رفیق! گفتم: یه چیزی بگو دلم آروم بشه. یه یادگاری، یه حرف آخری! گفت: جان برادر! مدام از خودت بپرس کجای قصه ایستاده‌ای. اگه جایگاه خودت رو بشناسی، در هر جایی که هستی، چه دانشجو، چه معلم، چه خانه‌دار، چه راننده، چه مسئول، چه خادم... تلاش کن جوری زندگی کنی که یقین داشته باشی امام زمان هر لحظه می‌بینت، درست مثل لحظه کشیک‌دادنت توی حرم... مواظب دلت باش، بگذار ساعت قلبت به وقت جمکران تنظیم بشه رفیق! 🔆 آخرین جمله‌ش آتیشم زد وقتی که گفت: دوست دارم اگه یه بار دیگه دیدمت، بگی صدای «هل من ناصر ینصرنی» امام رو می‌شنوی! اون موقع من و رفقام منتظر می‌مونیم یه روزی توی جمعمون ببینیمت! خداحافظی کرد و رفت. دلم شاعر شده بود. با خودم زمزمه کردم: برگرد از اول برو چشمانم پر از اشک بود واضح ندیدمت... 📖 #داستان_کوتاه ╭─━━━━─╯"🕊"𝐉𝐎𝐈𝐍 ╰─━━━━─╮ @MajaninalHossein ─━━🌱━━━─ ─━━━🌱━━─

یک پارت ازرمان تقدیم نگاهتون 🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿 یامادرم حضرت زهرا سلام الله🤍

همیشه نگاهت ب خدا باشه ! جز اون بالاسری هیچکی دیه نمیتونه هیچ کاری برات انجام بده فقط و فقط خودش بلده چجوری ارومت کنه و چجوری مشکلاتتو حل کنه ((؛💙🌱

درهـرتپش‌قلبـم‌حضـورمعبودیست‌ڪه بی‌منـت‌برایم‌خدایـی‌می‌ڪند بی‌منـت‌می‌بخشـد و‌بی‌منـت‌عطـٰا‌می‌ڪند . .✨! #خدا

╭─━━━━─╯"🕊"𝐉𝐎𝐈𝐍 ╰─━━━━─╮ @MajaninalHossein ─━━🌱━━━─ ─━━━🌱━━─

دعای شعبانیه ╭─━━━━─╯"🕊"𝐉𝐎𝐈𝐍 ╰─━━━━─╮ @MajaninalHossein ─━━🌱━━━─ ─━━━🌱━━─