eitaa logo
✿مَجٰـانین‌ُالحُـسَّین(؏)
1.7هزار دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
2هزار ویدیو
62 فایل
به‌توکل‌نام‌اعظمش‌🙂✨ هرکس‌که‌حسینی‌است‌حقیرش‌مشمار دررتبه‌کبیراست‌صغیرش‌مشمار عنوان‌گدائی‌درش‌آقائی‌است آقاست‌گدای‌اوفقیرش‌مشمار🙂❤️‍🩹 #اینجا؟محل‌‌‌تجمع‌نوکرای‌آقا🥺☘️ +‌کپی؟ _روزمرگی و هشتگ های خود کانال❌️مابقی آزاد؛به شرط دعا برای شهادت خادمین✅️
مشاهده در ایتا
دانلود
ali-fani-8.mp3
21.06M
🌸دعــــــــــاۍ‌عــــــــــــــــــــــھد🌸 صبحٺ بخیر آقاۍ مݩ آقاۍ دݪتنگۍ💔 صبحٺ بخیر آقاۍ مݩ آقاۍ تنهایۍ💔 قرار‌صبحگاھے‌موݩ💕:) العجݪ‌‌العجݪ‌یآ‌صاحب‌الزماݩ 🍀
ذکر صلوات: اٰللـٌّٰهًٌُمٓ صَلِّ عٓـلٰىٰ مُحَمَّدٍ وُاّلِ مُحَمَّدٍ وٓعٓجٓلِ فٓرٰجٰهٌٓم🌿🌿 تعداد:3360 ------ ذکر روز هفته: اٰللـٌّٰهًٌُمٓ صَلِّ عٓـلٰىٰ مُحَمَّدٍ وُاّلِ مُحَمَّدٍ وٓعٓجٓلِ فٓرٰجٰهٌٓم🌱🌱 تعداد:2760 تعداد ذکرها گفته شده را اعلام کنید با مراجعه به آیدی @Mahe_213
🍃بسم الله الرحمن الرحیم🍃 جزء8 ختم قران به نیابت از‌ شهید بابک نوری هریس، شفای همه‌ی بیماران سلامتی و تعجیل در ظهور حضرت‌مهدی [عجل‌الله]💞🥺🌱 _ صفحه ۱۵۴🌺 صفحه۱۵۵🌺 صفحه۱۵۶🌺 صفحه۱۵۷🌺 صفحه۱۵۸🌺 صفحه۱۵۹🌺 صفحه۱۶۰🌺 صفحه۱۶۱🌺 صفحه۱۶۲🌺 صفحه۱۶۳🌺 صفحه۱۶۴🌺 صفحه۱۶۵🌺 صفحه۱۶۶🌺 صفحه۱۶۷🌺 صفحه۱۶۸🌺 صفحه۱۶۹🌺 صفحه۱۷۰🌺 صفحه۱۷۱🌺 صفحه۱۷۲🌺 صفحه۱۷۳🌺 صفحه۱۷۴🌺 صفحه۱۷۵🌺 _ هرصفحه ای رو خواستید پیوی اطلاع بدید🌺 @Fatemeh83833
{💛🌱} ‌ﺭﻭﺯ‌ ﻗﯿــﺎﻣـﺖ ﻧﯿﮑـی‌ ﻫﺎمــان‌ ࢪا ، به ﻣﺤﺒـــﻮﺏ‌ ﺗﺮﯾـﻦﻓـــــﺮﺩ‌ ﺯﻧﺪﮔﯿمــان ، ﻧﺨـﻮﺍﻫیــــم‌ ﺩﺍﺩ..‼️' ﺍﻣـﺎ‌ مجـﺒــﻮﺭ ﻣﯿﺸﻮیـم‌ .. بـﻪ ﮐﺴﯽﻧﯿـﮑﯽ‌ ﻫﺎیمـان ﺭﺍ ﺑـﺪﻫیـم ، ﮐﻪ ﺍﺯ ﺍﻭ مـﺘﻨﻔــﺮ ﺑﻮﺩیـم ﻭ ﻏﯿﺒﺘﺶ را ﮐﺮﺩیم..‼️' ✍🏼در کل حق‌ الناس، اوج‌ حمــاقت‌ است‌ .. نه‌ زرنـگی‌!💔
{🧡🌿} 💡 ‼یادتون باشه‼ سبد میوه 🍎 نیستش ڪه مثلا موز🍌 رو برداری و خیار 🥒رو نه! روزه بگیری🗣 و نماز 🌼 نه! ذڪر بگی و ترڪ غیبتـــــ نه! نماز بخونی و اهنگـــــ غیر مجاز گوش بدی!! چادر بپوشی و حیا نداشته باشی😏 ریش بذاری اما چشم چرونی ڪنی😒 {تمامی تلنگرها مخاطبـــــ اولش خودمونیم}😔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگرمرگ به سراغم آمدویکدیگررا،ندیده بودیم فراموش مکن که من خیلی دیدنت راآرزومیکردم...💔 🤍_یا صاحب الزمان_🤍
‹🍃 › - ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اَیُّھا‌النَّاس...! بِخواهیدڪہ‌آقابرسد.. بُگذارید،دِگردردبہ‌ِپایان‌برسد! همگۍدَرپَس‌هرسجده بہ‌ِخالق‌گوئیدڪہ‌بہ‌مارحم‌ڪند! یوسُف‌زَهرا‌بِرسد. 💕
"🔗🕊'' تعجیݪ‌ ڪݩ بھ خاطر صدها هزار چشم اے پاسخ گرامے اَمَّنْ یُجیبْ‌هـٰا السلام‌علیڪ‌یاخلیفة‌الله‌فےارضھ..✋🏻- 🌿
🖇 ✨🌱 بۍ‌سَۅادۍراگُفتَند: ؏ِـشق‌چَندحَرف‌دارَد؟ بۍ‌سَۅادگُفت:چھـٰارحَرف! هَمِہ‌خَندیدَنـد، بۍ‌سَۅادبـٰاخۅدمیگُفت: مَگَرمَھدۍچَندحَرف‌دارد؟!✨🙂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔻📸 دعای هر روز ماه رجب
«📷🌴» 📜بخشی از وصیت نامه: بال هایم هوس با تو پریدن دارد بوسه بر خاک قدم های تو چیدن دارد من شنیدم سر عشاق به زانوی شماست و از آن روز سرم ، میل بریدن دارد♥️! 🕊 .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌 🌹شهید بابک نوری هریس: چنان زندگی کن؛ که کسانی که تو را می‌شناسد و خدا را نمی‌شناسد! به واسطه آشنایی با تو با خدا آشنا شوند.
میگفت: آقا‌ صبح‌ بہ‌ ، شما باز میڪنہ .. این‌ عشق‌ نیست...! بعد ما صبح‌ ڪہ‌ باز میڪنیم ؛ بجاۍ عرض‌ ارادت‌ بہ‌ آقا .. گوشیامونُ‌ میڪنیم "💔😭
بسمـ ربـ الحسینــ🌱
✿مَجٰـانین‌ُالحُـسَّین(؏)
🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼 🍃از سیم خار دار نفست عبور کن🍃 #پارت_۱۲۲ برای این که پیروز این نبرد باشم گوشیام رااز کیفم
ــ🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼 🍃از سیم خار دار نفست عبور کن🍃 چون امروز آخرین روزیه که اینجایید، می خوام بهتون خوش بگذره. بزارید به حساب تشکر.االنم اونا رو نشورید، بیشتر از این شرمنده ام نکنید.قراربود فقط مواظب ریحانه باشید. ولی شما همه ی کارهاروبی توقع انجام می دید. به خاطر همه ی لطف هایی که در حق ما کردید ممنونم. از تعریفش خجالت کشیدم و آخرین بشقاب را هم در آب چکان گذاشتم و گفتم: –من که کاری نکردم، االن آماده میشم. ــ وسایالتونم بردارید چون از اونجا می رسونمتون خونتون. بعد از این که آماده شدم پوشک ریحانه را هم عوض کردم و وسایلش را داخل ساکش گذاشتم. وقتی سوار ماشین شدیم آقای معصومی، ریحانه را داخل صندلی بچه، که روی صندلی عقب ماشین بسته بود گذاشت. ماشین را روشن کرد و خیلی مسلط رانندگی کرد. به خاطر اتومات بودن ماشین فقط به پای راستش نیاز داشت، واین خیالم را راحت کرد که باالخره به زندگی عادی برگشته است . اولش موزه رفتیم،موزه دفاع مقدس. تاحاال موزه نرفته بودم، برایم خیلی جالب بود. آقای معصومی در مورد عملیاتها و شهدایی که عکس و اسمشان آنجا بودگاهی توضیح می داد، اونقدرمسلط بودکه ناخوداگاه پرسیدم: –شماجنگ رفتید؟ عمیق نگاهم کرد. –نه، سنم کم بودبرای رفتن. نگاهش راپدرانه برداشت کردم و قدوهیکلش روازنظرگذراندم وگفتم: –شک ندارم اگه شما میرفتیدجنگ هشت سال طول نمی کشید. خندیدوپرسید؟ 🍃به _قلم_لیلا_ فتحی_پور🍃 🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼
🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼 🍃از سیم خار دار نفست عبور کن🍃 چطور؟ –خب اونقدرقوی هستید که همه رو درجا می کشتید. فقط خندید، بلندوطوالنی. تو این مدت که خانه اش بودم ندیده بودم اینطور بخندد، چقدرخنده به صورتش می آمد. به خصوص باآن دندانهای سفیدویک دستش. حتماقبال آدم شادی بوده ومن وسعیده بابالیی که سرخودش ودخترش آوردیم، شادی راازشان گرفتیم. ما باعث شدیم ریحانه یتیم بشود وحسرت محبت مادرش به دلش بماند. بااین فکرها غم صورتم راگرفت، آنقدرکه بغض کردم. آقای معصومی دوباره می خواست برایم از آزادی شهرخرمشهربگوید، ولی همین که بغضم رادیدپرسید: –اگه ناراحت میشیدبریم؟ سرم رابه عالمت منفی تکان دادم وزل زدم به روبرویم، که یک تندیس، از شهیدی بود که پا نداشت، نمی دانم چرافکرکردم ماهم مثل عراقیها پای آقای معصومی راناقص کردیم. بعدنگاهی به پایش انداختم وتوی دلم خداروشکرکردم که دیگر می تواند راه برود وهمه چیز تمام شده است. بابای ریحانه باتعجب نگاهم کردوریحانه رااز بغلش پایین آوردو ودستش راگرفت وگفت: –ریحانه خانم دیگه بایدبریم پارک. ریحانه پای پدرش را بغل کردو چندبارکلمه ی بغل راتکرارکرد. همین که خم شدم از پدرش جدایش کنم وبغلش کنم، زودتراز من آقای معصومی به آغوش گرفتش. –شماخسته شدید، اجازه بدیدیه کم هم من بغلش کنم. بااخم ریزی که بین دوابرویش نشست نگاهم کردوگفت: –دیگه میریم، بقیه اش بمونه واسه وقتی که حالتون خوب شد. می خواستم مخالفت کنم وبگویم، ناراحتیم ازدست خودم است نه اینجا، ولی نگفتم و سربه زیردنبالش راه افتادم. 🍃به _قلم_لیلا_ فتحی_پور🍃 🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼