و مرا ببخش که یادم میرود ...🤍
╭─━━━━─╯"🕊"𝐉𝐎𝐈𝐍 ╰─━━━━─╮
@MajaninalHossein
─━━🌱━━━─ ─━━━🌱━━─
Entezar-Azan(320)(2).mp3
1.33M
╭─━━━━─╯"🕊"𝐉𝐎𝐈𝐍 ╰─━━━━─╮
@MajaninalHossein
─━━🌱━━━─ ─━━━🌱━━─
🌟🌹 نماز اول وقت.....یادمان نرود
ان شاء الله
التماس دعا...🙂🌺
╭─━━━━─╯"🕊"𝐉𝐎𝐈𝐍 ╰─━━━━─╮
@MajaninalHossein
─━━🌱━━━─ ─━━━🌱━━─
تعقیبات نماز ظهر و عصر
╭─━━━━─╯"🕊"𝐉𝐎𝐈𝐍 ╰─━━━━─╮
@MajaninalHossein
─━━🌱━━━─ ─━━━🌱━━─
شاید با خودتون فکر کنید
چرا سنگ قبر نداره
اصلا مگه مزار بدون سنگ قبر میشه؟!
#شهید_فخار وصیتکرده بودن که قبرش مانند ائمه بقیع ،گِلی و بینام و نشان باشد...
● ولی بنیاد شهید بر اثر توجه نداشتن به وصیتایشان ، روی قبر مطهر شهید ،سنگ قبر میگذارند
فردای آن روز میبینند که سنگ قبر شکسته
شده ، دوباره سنگ قبر برای آن شهید قرار
میدهند روز بعد با کمال تعجب میبینند که
سنگ قبر دوم هم شکسته شده است..!
شب روز دوم شهید به خواب نزدیکانش میآید
و میگوید :مگر من وصیت نکردهام که قبر من
خاکی باشد و از آن روز تا الان قبر آن شهید در
گلزار شهدای کازرون خاکی است..
#شهید_صمد_فخار🕊🕊
╭─━━━━─╯"🕊"𝐉𝐎𝐈𝐍 ╰─━━━━─╮
@MajaninalHossein
─━━🌱━━━─ ─━━━🌱━━─
_ #عاشقانهیشهدایی😍 _
نشست روبه رویم.خندید و گفت:(دیدید آخر به دلتون نشستم!) زبانم بند آمده بود. من که همیشه حاضر جواب بودم و پنج تا روی حرفش می گذاشتم و تحویلش می دادم ،حالا انگار لال شده بودم.خودش جواب خودش را داد:(رفتم مشهد،یه دهه متوسل شدم.
گفتم حالا که بله نمیگید،امام رضا از توی دلم بیرونتون کنه،پاکِ پاک که دیگه به یادتون نیفتم.نشسته بودم گوشه رواق که سخنران گفت:اینجا جاییه که می تونن چیزی رو که خیر نیست،خیر کنن و بهتون بدن.نظرم عوض شد.دو دهه دیگه دخیل بستم که برام خیر بشید!!
#شهیدمحمدحسینمحمدخانی
╭─━━━━─╯"🕊"𝐉𝐎𝐈𝐍 ╰─━━━━─╮
@MajaninalHossein
─━━🌱━━━─ ─━━━🌱━━─
#درسےازشهدا 🕊
همیشه میگفت:
"براے اینکہ گره محبت ما برای همیشه محکم بشه
باید در حق همدیگه دعا کنیم🤲🏻♥️🖇
#شهید_عباس_دانشگر 🌿
╭─━━━━─╯"🕊"𝐉𝐎𝐈𝐍 ╰─━━━━─╮
@MajaninalHossein
─━━🌱━━━─ ─━━━🌱━━─
✿مَجٰـانینُالحُـسَّین(؏)
#درسےازشهدا 🕊 همیشه میگفت: "براے اینکہ گره محبت ما برای همیشه محکم بشه باید در حق همدیگه دعا
به سوریه که اعزام شده بود
بعضی شبها با هم در فضای مجازی پیام میدادیم.
بیشتر حرفهایمان احوالپرسی بود،
او چیزی مینوشت و من چیزی مینوشتم
و اندک آبی هم میریختیم بر آتش دلتنگیمان.
روزهای آخر ماموریتش بود؛
گوشی تلفن همراهم را که روشن کردم
دیدم عباس برایم کلی پیام فرستاده
وقتی دیده بود که من آنلاین نیستم
نوشته بود:
آمدم نبودی؛ وعده ی ما بهشت
راوی همسر #شهید_عباسدانشگر🕊🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تو کارته همه رو دعا کنی
گره ای تو کارمونه واکنی🥺
داری از چشام میخونی چی بگم ؟!!😭
یک روز عاشقانه تو از راه میرسی
آن روز واجب است بمیرم برایتان...
#دلتنگی
#امام_زمان
╭─━━━━─╯"🕊"𝐉𝐎𝐈𝐍 ╰─━━━━─╮
@MajaninalHossein
─━━🌱━━━─ ─━━━🌱━━─
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨﷽✨
💠 حکم شرعی نواختن و شنیدن پیانو
╭─━━━━─╯"🕊"𝐉𝐎𝐈𝐍 ╰─━━━━─╮
@MajaninalHossein
─━━🌱━━━─ ─━━━🌱━━─
بسم الله الرحمن الرحیم 🌱🌷
حکمت 57 نهج البلاغه 📜
📌ارزش قناعت
وَ قَالَ (علیه السلام): الْقَنَاعَةُ مَالٌ لَا يَنْفَدُ.
[قال الرضي رحمه الله تعالى و قد رُوِيَ هذا الكلام عن النبي (صلی الله علیه وآله)].
و فرمود (ع): قناعت ثروتى است كه از ميان نرود.
سید رضی گوید: اين سخن از پيامبر (ص) هم روايت شده است.
╭─━━━━─╯"🕊"𝐉𝐎𝐈𝐍 ╰─━━━━─╮
@MajaninalHossein
─━━🌱━━━─ ─━━━🌱━━
✿مَجٰـانینُالحُـسَّین(؏)
بسم الله الرحمن الرحیم 🌱🌷 حکمت 57 نهج البلاغه 📜 📌ارزش قناعت وَ قَالَ (علیه السلام): الْقَنَاعَةُ
🔸تفسیر حکمت 57👇
امام(علیه السلام) در این گفتار کوتاه و حکمت آمیز به اهمیت قناعت اشاره کرده مى فرماید: «قناعت مالى است که هرگز تمام نمى شود»; (الْقَنَاعَةُ مَالٌ لاَ یَنْفَدُ).
در تعریف قناعت مى توان گفت: حالتى است که انسان با داشتن آن به حد اقل ضروریات زندگى مى سازد و به دنبال زرق و برق و اضافاتى که فکر و وقت انسان را پیوسته به خود مشغول مى دارد و آلوده انواع محرمات مى کند نمى رود.
داشتن این روحیه به منزله ثروت پایان ناپذیر است، چرا که انسان را از تمام ثروت هاى دنیا بى نیاز مى سازد; همواره سربلند زندگى مى کند و با عزت و آبرو ادامه حیات مى دهد. دست نیاز به سوى دیگران دراز نمى کند و عمر خود را در مسیر تشریفات و تجملات بر باد نمى دهد.
در گفتار حکیمانه 44 که قبلاً گذشت امام(علیه السلام) در فضیلت قناعت پیشگان فرمود: «طُوبَى لِمَنْ ذَکَرَ الْمَعَادَ وَعَمِلَ لِلْحِسَابِ وَقَنِعَ بِالْکَفَافِ; خوشا به حال کسى که (پیوسته) به یاد معاد باشد و براى روز حساب عمل کند. به مقدار کفایت قانع گردد و از خدا راضى باشد».
در خطبه 192 نیز امام در میان اوصاف انبیا این وصف برجسته را شمرده بود: «مَعَ قَنَاعَة تَمْلاَُ الْقُلُوبَ وَالْعُیُونَ غِنًى; آنها داراى قناعتى بودند که دل ها و چشم ها را پر از بى نیازى مى کرد».
در بحارالانوار نیز از آن حضرت نقل شده که فرمود: «طَلَبْتُ الْغِنَى فَمَا وَجَدْتُ إِلاَّ بِالْقَنَاعَةِ عَلَیْکُمْ بِالْقَنَاعَةِ تَسْتَغْنُوا; من در جستجوى توانگرى برآمدم ولى آن را جز در قناعت نیافتم (زیرا حرص، غالب توانگران را راحت نمى گذارد) بنابراین قناعت پیشه کنید تا غنى شوید».
قابل توجه این که این گفتار حکیمانه از پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) نیز نقل شده است همان گونه که سیّد رضى مى گوید: «وَقَدْ رُوِىَ هذا الْکَلامُ عَنِ النَّبِىُ(صلى الله علیه وآله)».
این حدیث را «متقى هندى» در کتاب کنز العمال که از منابع معروف اهل سنت است آورده است.
این نکته نیز حائز اهمیت است که سرچشمه بسیارى از نارضایى هاى مردم و شکایت آنها از وضع زندگى کمبودها و فقر نیست، بلکه گاه مى بینیم همه چیز دارند اما باز ناله و فریاد مى کنند. عامل اصلى آن عدم قناعت و توقعات بى حد و حساب است و اگر همگى به مقدار نیاز قانع باشند آرامش بى مانندى در جامعه حاکم مى شود و بسیارى از پرونده هاى جنایى و تجاوز بر اموال برچیده خواهد شد و کرامت انسانى و پاکى دامان از گناه فراهم مى شود.
ابن ابى الحدید در اینجا گفتار زیبایى از «بقراط» (سقراط) نقل مى کند که مردى او را در حال خوردن بعضى از سبزى هاى بیابان دید. به او گفت: اگر در خدمت پادشاه بودى نیاز به خوردن این نداشتى. سقراط گفت: اگر تو نیز این گونه غذا مى خوردى نیازمند نوکرى پادشاه نبودى.
شاعر مى گوید:
گنج آزادگى و گنج قناعت گنجى است *** که به شمشیر میسر نشود سلطان را
╭─━━━━─╯"🕊"𝐉𝐎𝐈𝐍 ╰─━━━━─╮
@MajaninalHossein
─━━🌱━━━─ ─━━━🌱━━─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
راهکار آیت الله بهجت برای علاقه پیدا کردن به خواندن قرآن
#ماه_رمضان
#قرآن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عالیجناب عصرهای جمعه؛
دعا کن در این #شب_قدر، قَدرَت را بدانیم..
#امام_زمان
╭─━━━━─╯"🕊"𝐉𝐎𝐈𝐍 ╰─━━━━─╮
@MajaninalHossein
─━━🌱━━━─ ─━━━🌱━━─
#داستان_آموزنده
🔆پيشگوئى
خدا رحمت كند ((استاد حسين مشكل گشا)) را، ايشان يكى از مردان خدا بود. نجّار بود. واين اواخر كلبندى چينى هاى شكسته را بهم وصل مى كرد. او مرد بزرگوارى بود كه خدمت آقا ((امام زمان )) عليه السّلام رسيده بود.
ايشان مى فرمود: آن وقتى كه در اهواز كارمى كردم آنجا خيلى كم كسى نماز مى خواند و وقتى كسى را مى ديدم نماز مى خواند خوشحال مى شدم .
يك روز همين طور كه روى چوب بست بودم ، ديدم يك مردى يك چيزى مثل گونى پوشيده و داخل در شط شد و خودش را شست . بعد آمد جاى مسحش را خشكاند، بعد وضوگرفت و ايستاد نماز، من خيلى از اين خوشم آمد. گفتم : خدا كند اين با من رفيق شود.
يك شب آمد گفت : استاد. گفتم : بله . گفت : من يك قدرى از اين چوب ها را ببرم آتش روشن كنم گرم شوم ؟ گفتم : ببر. دوباره شب ديگر آمد، گفتم : اگر بخواهى مى توانى پيش من بيايى .
گفت : اى استاد من كجا شما كجا. شما استاد هستى من رعيت بى چيز با هم جور در نمى آيد. گفتم : اين حرفها را نزن ((ما همه بنده خدا هستيم و با هم فرق نمى كنيم )) بيا پيش من .
گفت : من سه تومان به اين بقاله بدهكارم . گفتم : برو به بقاله بگو بدهكارى شما را پاى مشكل گشا بنويسد. خلاصه بعد از آن آمد پهلوى من .
نزديك ((ماه مبارك رمضان )) كه شد، گفت : استاد من روزه مى گيرم اگر شما روزه نگيرى رفاقتمان نمى شود. گفتم : نه من هم روزه مى گيرم ، يك مّدتى كه با من بود. يكى از اين شبها يك نامه از اصفهان آمد كه بچه ات گلويش درد مى كند، من وقتى خواندم ناراحت شدم . گفت : استاد ناراحت نشو بچه ات گلويش خوب شد.
گفتم : تو از كجا مى دانى ؟ گفت : انشاءالله گلويش خوب شد. حالا اين هفته نامه مى آيد مى گويند كه گلويش خوب شد. گفت : اتفاقا يك نامه آمد و گفتند: گلويش خوب شد.
اين بنده خدا ((سيد آقا)) مريض شد و ماه مبارك چند روز روزه گرفت ، مرضش شديدتر شد. هركارى كردم كه روزه ات رابخور روزه اش رانخورد. هى مى گفت : استاد اگر مى خواهى رفيق داشته باشى كارى بامن نداشته باش فقط افطار كه شد بنشين و براى من جگاره سيگار تا سحر بپيچ ، و اين تا سحر جگاره مى كشيد و سحر و افطار يك آب جوش مى خورد و تبش شدّت داشت و هر كارى كردم كه دكتر برايت بياورم بيا ببرمت دكتر. گفت : خير.
يك روز از بس اين تب داشت كه آن طرف نفس مى كشيد اينجا من مى سوختم ، اوقات من تلخ شد گفتم : بابا آن كسى كه روزه را واجب كرده همان هم دستور داده وقتى مريض هستى روزه ات را بخور. و دكتر برو. گفت :
خير استاد من امروز خوب مى شوم شما برو سر كارت . من با خودم گفتم ؛ اين يك ساعت ديگر مى ميرد، سر كار رفتم اما چشم براه بودم تا شب خبرى نشد، شب كه آمدم ديدم اينجا را جارو كرده و آب پاشيده پِرمز را روشن كرده آب جوش آورده حالش بسيار خوب است .
گفت : استاد نگفتم من امشب خوب مى شوم .
بعد از ماه مبارك رمضان يك روز صبح به من گفت : استاد. گفتم : بله . گفت : امروز پالتوات را بردار عصر باران مى آيد. گفتم : تو از كجا مى دانى فقط خدا مى داند كى باران مى آيد. گفت : باران مى آيد پالتوت را بردار. به او اعتنا نكردم و رفتم سر كارم تا عصر شد يك گله ابر آمد بالا سرم تا آمدم از روى چوب بست پائين بيايم تمام لباسهايم خيس شد، وقتى پايين آمدم ديدم اين سيد آقا پالتوى مرا آورد و گفت : استاد سرما را خوردى حالا بگير بپوش وقتى آمديم توى منزل . گفتم : سيد آقا تو از كجا خبر اينها را دارى ؟!
گفت : اى استاد من مى دانم فردا چطور مى شود.
بعد متوجه شدم همه اينها بر اثر تقوى و اخلاص و بندگى خداست كه اين بنده خدا داشت .
╭─━━━━─╯"🕊"𝐉𝐎𝐈𝐍 ╰─━━━━─╮
@MajaninalHossein
─━━🌱━━━─ ─━━━🌱━━─