بااخم گفتم:🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼
🍃از سیم خار دار نفست عبور کن🍃
#پارت_۸۴
–من که قبال دلیل اینجا کاردنم رو براتون توضیح دادم.
صدایم می لرزید انتظار همچین برخوردی رانداشتم، اصال
نباید از اول اجازه می دادم آنقدر بامن راحت باشد.
تا همین جاهم زیادی خودمانی شده بود.
سرم را پایین انداختم و راه افتادم. صدایش را شنیدم.
–منتظر پیامتون هستم.
از دستش دلخور بودم جوابش را ندادم.
تا در بازشد ریحانه پاهایم را بغل کرد وبعد دست هایش را
به طرف باال دراز کرد.
فوری بغلش کردم و چند بار بوسیدمش، واقعا زیباو بامزه
بود و من خیلی دوسش داشتم.
آقای معصومی دست به سینه کنار کانتر آشپز خانه لباس
پوشیده روی صندلی نشسته بود و با نگاه پدرانه ایی به من
وریحانه لبخندمی زد.
موهای خرماییش را آب وجاروکرده بودو حسابی به خودش
رسیده بود. کنارم ایستاد.
–یه کاری دارم میرم بیرون، چیزی الزمه از بیرون بخرم؟
ریحانه خودش را از بغلم آویزان بغل پدرش کرد. آخرهم
موفق شد و پدرش درآغوش کشیدش وشروع به نوازشش کرد.
بادیدن این صحنه بغضم گرفت. دلم پدری خواست مثل آقای
معصومی حمایت گرو قوی، چهارشانه باسینهی ستبر، که سرم
راروی سینه اش بگذارم واز دردهایم برایش بگویم.
آقای معصومی سوالی نگاهم کرد.
بغضم راخوردم و گفتم...
🍃به _قلم_لیلا_ فتحی_پور🍃
🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼
بسم الله الرحمن الرحیم 🌱🌷
حکمت 5 نهج البلاغه 📜
📌ارزش علم و ادب و تفکر
وَقَالَ (علیه السلام): الْعِلْمُ وِرَاثَةٌ كَرِيمَةٌ، وَ الْآدَابُ حُلَلٌ مُجَدَّدَةٌ، وَ الْفِكْرُ مِرْآةٌ صَافِيَةٌ.
و فرمود (ع): و دانش، ميراثى است گرانمايه و آداب، زيورهايى نو به نو و انديشه، آينه اى صافى است.
✿مَجٰـانینُالحُـسَّین(؏)
بسم الله الرحمن الرحیم 🌱🌷 حکمت 5 نهج البلاغه 📜 📌ارزش علم و ادب و تفکر وَقَالَ (علیه السلام): الْ
🔶تفسیر حکمت 5 👇
دانش ميراثى ارزشمند است، علم و آگاهى فضيلت نفس عاقله و بالاترين كمالى است كه مورد توجه است، و به همين جهت ميراث ارزشمند دانشمندان بلكه ارزشمندترين ميراث و دستاورد است. مقصود امام (ع) وراثت معنوى است چنان كه در قرآن آمده است: «وَ إِنِّي خِفْتُ الْمَوالِيَ مِنْ وَرائِي وَ كانَتِ امْرَأَتِي عاقِراً فَهَبْ لِي مِن لَّدُنكَ وَلِيّاً - يَرِثُنِي ...»، يعنى دانش و حكمت.
آداب پسنديده، زيورهاى تازه و كهنگى ناپذيرند. مقصود امام (ع) آداب شرعى و اخلاقى پسنديده است، كلمه الحلل و المجدّدة را استعاره آورده است به اعتبار زينت دائمى انسان به وسيله آداب، و تازگى شوكت و زيبايى رضاى روحش در طول زمان، با رعايت آنها و بروز آثار نيك، آداب نيك، مانند زيورهايى كه پيوسته صاحب زيور را تازه و با طراوت نشان مى دهد.
انديشه آدمى آينه اى صاف است، گاهى مقصود از فكر، همان نيروى انديشه، و گاهى -به طور مطلق- حركت نيروى فكرى، به هر صورتى كه باشد، و گاهى هم معناى ديگرى مورد نظر است. اما در اين جا منظور همان نيروى فكرى است.
كلمه: المرآة يعنى آينه، را استعاره آورده است از آن جهت كه نيروى انديشه وقتى كه در پى مطالب تصورى و يا تصديقى برمى آيد و آنها را در مى يابد و عكس بردارى مى كند، چنان است كه در آينه صورت اشيايى كه برابر آن قرار مى گيرد، مى افتد.
کلام بزرگان .....
برای اصیل بودن
کافی است که دروغ نگویی
آغاز اصالت خوب همین است
یعنی نخواهی آن باشی که نیستی
سخن بزرگان
پرسیده شد رجب را که
"شهرَ اللهِ الاصَب" گفته اند
یعنی چه؟ ...
فرمودند:
یعنی این قدر در ماه رجب به شما ثواب اعطا می کند که چشم و گوش کسی ندیده و نشنیده و به قلب کسی هم خطور نکرده است...!
1_1748132.mp3
22.59M
دعای ابوحمزه ثمالی
با صدای استاد سماواتی🙃
#مناجاتاهلبیت
doa_abuhamzeh_thomali_tarjomeh.pdf
792.2K
متن دعای ابوحمزه ثمالی
#التماسدعا
♡•🌹
چله ترک گناه و «خودسازی».."
✅ از گناه هات خسته شدی؟
✅ دوست داری ترکشون کنی؟؟
✅اما نمیدونی چجور؟
عضوم گروه بشو ✅😍
اینجا جایه که همه با هم تلاش میکنیم.
تا گناه رو از خودمون دور کنیم💪💪
صد بار اگر توبه شکستی باز آی
هیچوقت دیر نیستا پس عجله کن تا دیر دیر نشده•☺️🦋•
♡•🌹
https://eitaa.com/joinchat/3860398777C5ab06e17ab
✿مَجٰـانینُالحُـسَّین(؏)
بااخم گفتم:🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼 🍃از سیم خار دار نفست عبور کن🍃 #پارت_۸۴ –من که قبال دلیل اینجا کاردنم رو براتو
🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼
🍃از سیم خار دار نفست عبور کن🍃
#پارت_85
الان چیزهایی،که باید بخرید براتون می نویسم، صبرکنید
یه نگاهی به آشپزخونه بندازم. کابینت مخصوص مواد غذایی
و یخچال را نگاهی انداختم و لیست را نوشتم و دستش دادم.
بعداز رفتن او لباس عوض کردم و شروع کردم به مرتب کردن
اتاق ریحانه، بعدکمی با ریحانه بازی کردم و شیرش را
دادم خوردو خوابید.
من هم کمی درس خواندم وبعد بلند شدم تا چیزی برای شام
آقای معصومی درست کنم.
در فریزرمقداری گوشت چرخ کرده بود. فکر کردم کباب تابه
ایی خوب است. البته معموال زهراخانم برای برادرش
ناهاردرست می کرد، برای شامشان هم می ماند. ولی امروز
خبری ازغذا نبود.
در حال پختن غذا بودم که دیدم آقای معصومی یا هللا گویان
کلید انداخت به در،و با کلی خرید وارد شد.
با خوشحالی وسایل را به سختی روی میز گذاشت.
یک جعبه شیرینی هم بین وسایل بود.
نگاهمان که به هم افتاد اشاره ایی به جعبه شیرینی کردو
بی مقدمه گفت:
–حدس بزنید شیرینی چیه؟
نگاهی به جعبه انداختم و لبخند زدم و گفتم:
–شیرینی رفتن منه؟
حالت صورتش غمگین شد و دستی در موهاش کشید. روی یکی از
صندلی های میز ناهار خوری نشست و گفت:
–نگید، بعد چشم به میز دوخت.
–اگه به من بود که هیچ وقت دلم نمی خواست برید.
ولی انصاف نیست که...
حرفش را قطع کردم وگفتم:
🍃به _قلم_لیلا_ فتحی_پور🍃
🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼
🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼
🍃از سیم خار دار نفست عبور کن🍃
#پارت_۸۶
–شوخی کردم، بعد در جعبه شیرینی را باز کردم .
–تا من یه دم نوش دم کنم شمام بگیدشیرینی چیه.
سرش را باال آوردو گفت:
–خدا مادرتون رو خیر بده که این دم نوش رو باب کرد توی
خونه ی ما. واقعا عالیه. بعد آهی کشید وگفت فقط بعد از
شما کی برامون دم نوش دم کنه.
با تعجب نگاهش کردم. چقدر تغییر کرده بود این آقا."یعنی
این همان آقاییه که اصال حرف نمیزد".
اشاره کردم به شیشه های انواع گیاها که کنار سماور
گذاشته بودم و گفتم:
ببینید کاری نداره دقیقا مثل چایی دم میشه فقط چند
دقیقه دم کشیدنش طوالنیه، هر دفعه هم خواستید دم کنید
یکیش رو بریزید.
سرش را به عالمت متوجه شدن تکان دادوبه عادت همیشه اش
دستش را روی بازویش گذاشت وکمی فشارداد.
بعد از یک سکوت طوالنی گفت:
–راستش شیرینی ماشینه.
ــ مبارکه، پس ماشین خریدید؟ بعد مکثی کردم و گفتم:
–چطوری می خواهید رانندگی کنید؟
ــ دنده اتوماته،دوتا پا نیاز نیست برای رانندگی.
با خوشحالی گفتم:
–خدارو شکر.پس راحتید باهاش؟
ــ آره.می خواهید امشب برسونمتون خودتون ببینید.
"حاال امشب همه مهربان شدند و می خواهند مرا برسانند"
ــ امشب که نمیشه، چون دختر خالم میاد دنبالم باهم قرار گذاشتیم
🍃به _قلم_لیلا_ فتحی_پور🍃
🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨ إِذَا تَمَّ الْعَقْلُ نَقَصَ الْكَلَامُ
🔅 چون عقل كامل گردد، سخن اندك شود
📚 نهج البلاغه، حکمت ٧١