eitaa logo
ماجد نیوز
275 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
528 ویدیو
30 فایل
🤚 ماجد نیوز همراه، همقدم، همنفس می پذیرد؛ می توانید انتقادات و پیشنهادات خود را با نشانی @Majed_admin مدیریت روابط عمومی، رسانه و فضای مجازی حوزه ادارات و کارمندان شهید عباسپور در میان بگذارید. از نشانی زیر نیز می توانید به این کانال بپیوندید 👇
مشاهده در ایتا
دانلود
🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁 🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍁 🍁🍂🍁🍂🍁 🍂🍁🍂 🍁 قسمت دوم ... با قسمت فلزی سوئیچ در زدم، علی که یه عرق‌گیر طوسی پوشیده بود از پنجره‌ی خونه‌ش به سمت پایین خم شد و گفت تویی؟ یه دیقه وایسا اومدم. تنها زندگی می‌کرد، حیاط خونش همیشه مرتب بود ولی تو که میرفتی انگار دو دیقه پیش آمریکا حمله ی هوایی کرده بود، تنها قانون چیدمانش قابل دسترس بودن بود. همون جلو در نشستم و علی شروع کرد به جمع کردن لحاف تشک. _ بابام گفته نباید بری، مادرت مریضه _ حق داره.. اگه جون مادرت در خطره که تکلیف ازت برداشته شده _ مرجع تقلیدی؟ صد بار گفتم تو کار آخوندا دخالت نکن _ به من چه.. خودت برو بپرس رفت سمت فلاسک و یه استکون از رو کابینت ورداشت و یه چایی ریخت _ ببین من به همه می‌گم یه مدت کمک راننده‌ی یکی از دوستام شدم و جنس میبریم قطر، کسیم نمیفهمه کجا می‌رم و میام و مامانمم نگران نمیشه _ خب گیرم که رفتی و کسی هم نفهمید و مشکلی هم پیش نیومد واسه مادرت، دو روز بعد اومدیم و تو به فیض شهادت نائل شدی یا مفقود شدی یا دست و پایی چیزی جا گذاشتی... اون وقت چی؟ مرد حسابی مگه داریم میریم پیک نیک و بچه مدرسه ای هستی که رضایت نامه جعل کنی و بگی کسی نمیفهمه _ مرگ و زندگی دست خداست از کجا معلوم یه روز تصادف نکنم و همین اتفاقا واسم نیوفته؟ مگه کم بودن جوونایی که به مرگ طبیعی از دنیا رفتن؟ خدا بزرگه... اون شعره چی بود... شیشه را در بغل سنگ نگه می‌دارد _ هر جور راحتی، فقط دو روز دیگه مادرت نیوفته گوشه ی بیمارستان و کاسه ی چه کنم چه کنم دستت بگیری _ خدا نکنه.. زبونتو گاز بگیر... حالا کی اعزامه _ هفته ی دیگه... وسایلایی که باید برداریم برات نوشتم و میفرستم از جام بلند شدم _ من دارم می‌رم... به محمد امینم بگو قراره بیام _ کجا... چاییتو نخوردی _باشه یه وقت دیگه رفتم خرید و یه کم خرت و پرت خریدم و یه کوله پشتی که وسایلارو بذارم توش باید شب قضیه ی رفتنمو به خانواده می‌گفتم