#هرروز_یک_حدیث
#درمکتب_اهل_بیت
پیامبراکرمﷺ
به #شهید هفت امتیاز از طرف خداوند عطا می شود، اولین آنها بخشیدن تمام گناهان اوست بواسطه اولین قطره خونش.
(وسائل الشیعه، ج11، ص9، حدیث20)
─━✿❀✿🌻✿❀✿─━
@Majid_ghorbankhani_313
#شهید_حسین_پور_جعفری 🌷
راوے برادر زاده #شهید :
چندین بار از ایشان پرسیدیم ،
عمو جان درجه شما در #سپاه چیست .ایشان عنوان کردند :
« من #سرباز هستم »
و تا زمانی که زیرنویس تلویزیون #شهادت ایشان را اعلام کرد ما نمی دانستیم
عموی ما #سردار سپاه است.
ایشان یک روز قبل از شهادت ،
به زادگاه خود گلبافِ کرمان
می رود و از اقوام و خویشان
خود دیدن میکنند واز فرودگاه #کرمان به تهران و از آنجا هم راهی #سوریه و سپس #بغداد
می شود تا اینکه به دست تروریست های آمریکایی
به #شهادت می رسد.
🆔 @Majid_ghorbankhani_313
هدایت شده از مرکز تخصصی امربه معروف 💕 (موسسه موعود)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری_فاطمیه
#استاد_علی_تقوی
#گزیده_بیانات_استاد
◀️ فکر میکنید #جرم خانم حضرت زهرا(س) چی بود که بین در ودیوار #شهید شون کردند؟؟🤔
هیچی، #بیتفاوت نبود، #تماشاچی نبود، #سکوت نکرد❗
اگر سکوت میکرد روی سرشون جاداشت❗
✅ امر به معروف #هزینه داره، نجات دیگران #سخته، مثل نماز آسون نیست❗
به نهضت ما بپیوندید👇
http://eitaa.com/joinchat/1655439360C3ac9fe7eda
این پیام را منتشر کنید...
مرکز تخصصی آموزش و احیای واجب فراموش شده...
تنها کانال رسمی نشر آثار
#استاد_علی_تقوی
#آمرین
🆔️@aamerin_ir
#داداش_مجید❤️
#مجیدبربری
#شهیدمجیدقربانخانی🌹
پسر شر و شوری بود
#چاقو همیشه تو جیبش بود🔪
وقتی میخوابید چاقو رو میزاشت بالاسرش
تو #رفاقت خیلی #بامعرفت بود💫
دست به خیرشم خوب بود🌹
به #مجیدبربری معروف بود
چون دایی هاش نونوایی داشتن و مجید اونجا وایمیستاد و اگر کسی وضع مالی خوبی نداشت نون رو بهشون مجانی میداد و آخرشب خودش پول نون هارو حساب میکرد😊
قهوه خونه داشت☕️
از خالکوبی خوشش اومده بودو دستش رو #خالکوبی کرده بود
رفته بود #کربلا❤️
تو راه کربلاهم تخمه میشکوندن و بگو و بخند راه انداخته بودن...
وقتی رسید کربلا و چشمش به #گنبدآقا افتاد به کل تغییر کرد...🙃
همش تو کربلا گریه میکرد😭،حالش عجیب تغییر کرده بود و دوستاش تعجب کرده بودن از این کاراش🙄😦
وقتی از کربلا برگشت...
گفت: از امام حسین خواستم #آدمم کنه :)
نمیبردنش سوریه چون مادر و پدرش راضی نبودن
قسم داد به #پهلویحضرتزهرا تابردنش💔 :)
به چند ماه نرسید که رفت سوریه...
تو #سوریه شب آخر یکی موقع وضو #خالکوبی های #مجید رو دید، بهش گفت:
مجید حیف تو نیست این #خالکوبی هارو زدی رو دستت😕
داداش مجیدم گفت:
این #خالکوبی ها فردا یا پاک میشه یا خاک میشه🙂🙃
فرداش بود که #داداشمجید #شهید شد...🕊:)
#شهیدمجیدقربانخانی🌹
─━✿❀✿♣✿❀✿─━
@Majid_ghorbankhani_313
🏴پنج شنبه ها...
برای همه هم درد نیست
برای همه سرد نیست
برای همه شعر نیست
برای کسانی پنج شنبه بوی غم میدهد که عزیزترین کس زندگیش را دیگه نبیند
هیچ مشکلاتی به اندازه داغ عزیز مشکل نیست
خدایا به دل تمام مادران داغ دار بخصوص مادران شهدا که با دو چشم خویش دیدند که جانشان میروند و پذیرفتن با جون و دل جوانانشون پر پر بشن صبر جمیع عطا کن🏴 😢
.
⚫پنج شنبه است شادی روح جمیع شهدا و جمیع اموات صلوات و فاتح قرائت شود ⚫🌷
#پنجشنبه_و_یاد_درگذشتگان #دلتنگی
#داغدار #شادی_روح_شهدا_صلوات
#شهدا_شرمنده_ایم
#شهید
#شهید_مجید_قربانخانی #گل #مدافعان_حرم
#مدافعان_حرم_حضرت_زینب
@Majid_ghorbankhani_313
#داداش_مجید❤️
#مجیدبربری
#شهیدمجیدقربانخانی🌹
پسر شر و شوری بود
#چاقو همیشه تو جیبش بود🔪
وقتی میخوابید چاقو رو میزاشت بالاسرش
تو #رفاقت خیلی #بامعرفت بود💫
دست به خیرشم خوب بود🌹
به #مجیدبربری معروف بود
چون دایی هاش نونوایی داشتن و مجید اونجا وایمیستاد و اگر کسی وضع مالی خوبی نداشت نون رو بهشون مجانی میداد و آخرشب خودش پول نون هارو حساب میکرد😊
قهوه خونه داشت☕️
از خالکوبی خوشش اومده بودو دستش رو #خالکوبی کرده بود
رفته بود #کربلا❤️
تو راه کربلاهم تخمه میشکوندن و بگو و بخند راه انداخته بودن...
وقتی رسید کربلا و چشمش به #گنبدآقا افتاد به کل تغییر کرد...🙃
همش تو کربلا گریه میکرد😭،حالش عجیب تغییر کرده بود و دوستاش تعجب کرده بودن از این کاراش🙄😦
وقتی از کربلا برگشت...
گفت: از امام حسین خواستم #آدمم کنه :)
نمیبردنش سوریه چون مادر و پدرش راضی نبودن
قسم داد به #پهلویحضرتزهرا تابردنش💔 :)
به چند ماه نرسید که رفت سوریه...
تو #سوریه شب آخر یکی موقع وضو #خالکوبی های #مجید رو دید، بهش گفت:
مجید حیف تو نیست این #خالکوبی هارو زدی رو دستت😕
داداش مجیدم گفت:
این #خالکوبی ها فردا یا پاک میشه یا خاک میشه🙂🙃
فرداش بود که #داداشمجید #شهید شد...🕊:)
#شهیدمجیدقربانخانی🌹
─━✿❀✿♣✿❀✿─━
@Majid_ghorbankhani_313
#داداش_مجید♥️
#خاطره🎈
بعد از #شهادت #مجید
دوستانش خبر دادند
که فکر میکنیم
#مجید به فلان رستوران
بدهکار بوده.🤷♂
جویای قضیه شدم
فهمیدم به آن رستوران
سفارش کرده بوده که
هرشب سه غذا
سمت مهرآباد بفرستند
وهرماه پولش را حساب میکرد.🌾
یک بار دوتا بچه آمدند
وسراغ مجید را گرفتند
گفتند از وقتی #آقامجید
#شهید شده کسی به ما
سر نمیزنه...😞🖤
[پدرشهید]
#شهید_مجید_قربانخانی🌹
─━✿❀✿🌻✿❀✿─━
@Majid_ghorbankhani_313
کاش #شهید می شدیم!
تا مردم شاهد باشند
سرباز خمینی مرد شهادت است نه تسلیم...✌️🏼💫
#دهه_فجر🇮🇷
─━✿❀✿🌻✿❀✿─━
@Majid_ghorbankhani_313
گلستان شهدا اصفهان به نیابت دوستان گرامی 🕊🥀
#گلستان_شهدا_اصفهان
#شهید
🌱☘🌱☘🌱☘🌱☘🌱☘🌱
@Majid_ghorbankhani_313
☘🌱☘🌱☘🌱☘🌱☘🌱☘
شهید مجید قربانخانی "حرمدافعانحرم"
بسم رب العشق #قسمت_پنجاه_و_پنجم 😍علمدارعشق - مرتضی + جانم - چرا باید یه دختر با بی حجابیش باعث
بسم رب العشق
#قسمت_پنجاه_و_ششم
😍علمدارعشق
به سمت مزار شهید هادی راه افتادیم
+ نرگسم گفتی چیز زیادی از شهید ابراهیم هادی نمیدونی
- اوهوم تقریباهیچی نمیدونم
+ شهید ابراهیم هادی
به
علمدار کمیل
شهرت داره
گمنام هستش
یه بار یکی از راویان جنگ تعریف میکرد
درمورد مرام ورزشکاری شهید هادی
صدای بلند گو دو کشتی گیر را برای برگزاری فینال مسابقات کشوری به تشک می خواند.
ابراهیم هادی با دوبنده ی ... .
محمود.ک با دوبنده ی ... .
از سوی تماشاچیا ابراهیم را می دیدم.
همه ی حدس ها بر این باور بود که ابراهیم هادی با یک ضربه فنی حریف را شکست خواهد داد.
ولی سرانجام ابراهیم شکست خورد.
در حین بازی انگار نه انگار، داد و بیداد مربی اش را می شنود.
با عصبانیت خودم را به ابراهیم رساندم و هر چه نق نق کردم با آرامی گوش می داد و دست آخر هم گفت: غصه نخور ولباس هایش را پوشید و رفت.
با مشت و لگد عقده هایم را بر در و دیوار ورزشگاه خالی کردم، خسته شدم نیم ساعتی نشستم تا آرام شدم و بعد از ورزشگاه زدم بیرون.
بیرون ورزشگاه محمود.ک حریف ابراهیم را دید که تعدادی از آشنایان و مادرش نیز دوره اش کرده بودند.
حریف ابراهیم بادیدن من صدایم کرد: ببخشید شما رفیق آقا ابراهیم هستید؟
با اعصبانیت گفتم : فرمایش .
گفت: آقا عجب رفیق با مرامی دارید، من قبل از مسابقه به آقا ابراهیم عرض کردم من شکی ندارم از شما می خورم ولی واقعا هوای ما را داشته باش . مادر و برادرم اون بالا نشسته اند و ما رو جلوی مادرمون خیلی ضایع نکن.
حریف ابراهیم زیر گریه زد و اینجوری ادامه داد: من تازه ازدواج کردم و به جایزه نقدی این مسابقه خیلی نیاز داشتم ... .
سرم رو پائین انداختم و رفتم .
یاد تمرین های سختی که ابراهیم در این مدت کشیده بود افتادم و به یاد لبخند اون پیرزن و اون جوون، خلاصه گریه ام گرفت.
عجب آدمیه ابراهیم... . این کلمه مرتضی برابر شد با رسیدنمون به یادمان شهید هادی
بازهم من گلاب ریختم و مرتضی شروع کرد به زمزمه این شعر
تنها کسانی شهید می شوند!
که #شهید باشند...
.
باید قتلگاهی رقم زد؛
باید کشت!!
#منیت را
#تکبر را
#دلبستگی را
#غرور را
#غفلت را
#آرزوهای دراز را
#حسد را
#حرص را
#ترس را
#هوس را
#شهوت را
#حب_دنیا را...
.
باید از #خود گذشت!
باید کشت #نفس را...
.
شهادت #درد دارد!
دردش کشتن #لذت هاست...
.
به یاد #قتلگاه کربلا...
به یاد قتلگاه #شلمچه و #طلاییه و #فکه...
الهی،#قتلگاهی...
باید #کشته شویم،تا #شهید شویم!!
بايد اقتدا كرد به #ابراهيم_هادی
نویسنده بانو...ش
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
@Majid_ghorbabkhani_313
شهید مجید قربانخانی "حرمدافعانحرم"
انا لله و انا الیه راجعون🥀 در حمله امروز یک فرد مشکوک ناشناس در حرم مطهر علی بن موسی الرضا(علیه السل
#طلبههامظلومند...
به خاطر چندرغاز شهریه که میگیرند
به عالم و آدم باید جواب پس بدهند.
ملبّس باشند یک جور متلک میشنوند
ملبّس نباشند یک جور...
آخوندهای متحجر و لیبرالِ جای گرفته در
قدرت خطا میکنند، فحشش را اینها میخورند.
بیشترین #شهید را در جبهه دادند، ملت به سربازیشان گیر میدهند.
#طلبه ها خیلی مظلومند...!
❅-----❅-----❅-----❅-----❅
@majid_ghorbankhani_313
#داداش_مجید♥️
#مجیدبربری
پسر شر و شوری بود
#چاقو همیشه تو جیبش بود🔪
وقتی میخوابید چاقو رو میزاشت بالاسرش
تو #رفاقت خیلی #بامعرفت بود💫
دست به خیرشم خوب بود🌹
به #مجیدبربری معروف بود
چون دایی هاش نونوایی داشتن و مجید اونجا وایمیستاد و اگر کسی وضع مالی خوبی نداشت نون رو بهشون مجانی میداد و آخرشب خودش پول نون هارو حساب میکرد😊
قهوه خونه داشت☕️
از خالکوبی خوشش اومده بودو دستش رو #خالکوبی کرده بود
رفته بود #کربلا❤️
تو راه کربلاهم تخمه میشکوندن و بگو و بخند راه انداخته بودن...
وقتی رسید کربلا و چشمش به #گنبدآقا افتاد به کل تغییر کرد...🙃
تو کربلا کارش شده بود گریه😭،حالش عجیب تغییر کرده بود و دوستاش تعجب کرده بودن از این کاراش🙄😦
وقتی از کربلا برگشت...
گفت: از امام حسین خواستم #آدمم کنه :)
نمیبردنش سوریه چون مادر و پدرش راضی نبودن
قسم داد به #پهلویشکستهحضرتزهرا تابردنش💔 :)
به چند ماه نرسید که رفت سوریه...
تو #سوریه شب آخر یکی موقع وضو #خالکوبی های #مجید رو دید، بهش گفت:
مجید حیف تو نیست این #خالکوبی هارو زدی رو دستت😕
داداش مجیدم گفت:
این #خالکوبی ها فردا یا پاک میشه یا خاک میشه🙂🙃
فرداش بود که #داداشمجید #شهید شد...🕊:)
#شهید_مجید_قربانخانی🌹
❅-----❅-----❅-----❅-----❅
@majid_ghorbankhani_313