✅ شعرخوانی #محمدرضا_طهماسبی در نخستین #دورهمی_بچههای_انقلاب:
ایران من! ای باغ پر از لاله و سنبل!/ برهم نزند زلف تو را باد تطاول
ای سبزتر از سبزتر از سبزتر از تاک/ ای سرختر از سرختر از سرختر از مل
موسیقی باد است و نوای خوش رود است/ کاین گونه در آمیخته با چهچه بلبل
ای مستی جوشیده به رگ برگ شقایق/ وی شادی پنهان شده در پیرهن گل
ای آنکه زبان قلم از نام لطیفت/ لبرز تناسب شد و سرشار تعادل
تا قند تو پر گشته ز ریتاب سمرقند/ آکنده شده جان سخنها ز تغزل
بر امر روان تو همه حلقه به گوشند/ از قونیه و قاهره تا دهلی و کابل
ای کوه نلرزی به خود از گردش ایام/ وی چشمه نیافتی دمی از جوشش و غلغل
پرواز تو ای فاخته آن قدر بلند است/ نومید شد از صید تو شاهین تخیل
تو جان جهان هستی و کانون توجه/ تو جزئی و جزئی که فزونتر شده از کل
بیش از همگان خویش رساندی به تمدن/ ای پیشروان را همه جا پیش قراول
تاریخ تمدن نرسیده است به گردت/ ای در تو رسیده است تمدن به تکامل
تا در کف مردان دلیر تو کمان است/ بر دامن پاکت نرسد دست چپاول
ای رابطه نام تو با ذلت و خواری/ بیربطتر از رابطه کوه و تزلزل
با باد نشد گرچه گلستان ای آباد/ با تیغ نشد گرچه گلاویز گلایل
تو زنده ای و هرگزت از پای نینداخت/ نه آتش اسکندر و نه فتنه طغرل
انگار نمیفهمد تسلیم شدن را/ نه توس نه دزفول نه تبریز نه زابل
گر خصم در زده بر این صد قفل/ خداوند در مشت تو بنهاده کلیدی ز توسل
بگذار که دیوار به دور تو بچینند/ کافیست تو را پنجره باز توکل
ای شهره به سرسبزی و سرخی و سپیدی/ با پرچمت این آتش تا چند تحمل
رود از چه نموده است به تمساح تسامح/ از کوسه چرا رد شده ساحل به تساحل
ای شیشه اطلس ستم سنگ چه باکت/ تا کی به مماشات و مدارا تمایل
پایان بده بر فتنه بی هیچ توقف/ پاسخ بده بر دشمن بی هیچ تعلل
مگذار گرازان بگریزند زگرزت/ حالا که نمانده است گزیرت ز تقابل
دریا نشود در هم و بر خویش نلرزد/ طفلی اگر انداخت در او سنگ تغافل
از منحنیاش رقصکنان بگذرم ایران/ گر بین من و خاک تو شمشیر زند پل
تو خرم و آباد و تو آباد و تو خرم/ تو خرم و آباد و چه خوب است تسلسل
eitaa.com/MajmaNasheran
Ble.im/MajmaNasheran
instagram.com/mananashr