eitaa logo
|مَکروبِهـ|
1.3هزار دنبال‌کننده
235 عکس
29 ویدیو
9 فایل
-به‌ نامِ نامیِ حضرت مادر(س)- • از هرچه که هست باید منقطع شَویم، باید برایِ "او" شَویم..! • شنوائِ حرف‌های قشـنگتون: https://abzarek.ir/service-p/msg/1954642 • 📌ما را در تلگرام با همین آدرس دنبال کنید
مشاهده در ایتا
دانلود
ناامیدی تو کار مومن راه نداره... داداش ، خواهر انقلابی! میدونم دلمون خونه ولی یادمون باشه ، خون سید مقاومت زمین نخواهد ماند ؛ آقا فرمودن : خون سید عباس زمین نماند خون سید حسن نصر الله هم زمین نخواهد ماند ما حالا حالاها با اسرائیل کار داریم... پس بلند شو جهاد رو شروع کن به هر طریقی؛ آقامون فرمودن اسرائیل ۲۵ سال آینده را نخواهد دید ، پس بدون رفیق چیزی نمونده.. و سید رجعت میکنه و تو قدس نماز خواهیم خواند... سید خودش فرمود: قطعا سننتصر @Makrobe_135
میدونید اولین ضربه رو به پیکرِ حضرتِ علی‌اکبر علیه‌السلام که حتی منجر به شهادتِ حضرت هم شد، چه کسی زد؟! شخصی به اسمِ "مـرة‌بن‌منقـذ!" می‌دونی ابن‌منقـذ کیه؟ کسی بود که توی جنگِ جَمَل که خیلی ها منحرف شدن و صراطِ مستقیم رو گم کردن؛ اومد یارِ امیرالمؤمنین شد! دقت کردید؟ یعنی توی جنگِ جمل حق رو شناخت، تویِ رکابِ حق جنگید؛ اما عاشورا حق رو گم کرد و توی سپاهِ عمر سعد، اونم نه سیاهی‌لشکر بلکه به عنوانِ قاتلِ حضرتِ علی‌اکبر حضور داشت... رفقا ماجرایِ عاقبت بخیری، خیلی ترسناکه! ممکنه یه مدت طرفِ حق باشی اما چند سال بعد حق رو گم کنی و عاقبت به شَر بشـی... درست مثلِ خیلیا که قبلِ وعده‌ی صادقِ دو، انگشتِ اتهام سمتِ جمهوری اسلامی و رهبری گرفته بودن و یادشون رفته بود حاج قاسم، سه بار، نه یکبار! اونم قسمِ جلاله خورد که والله والله والله! از مهمترین شئونِ عاقبت به خیری، رابطه‌یِ قلبی و دلی و حقیقیِ ما، با این حکیمی‌سـت که امروز سکانِ انقلاب را به دست دارد :) @Makrobe_135
امروز سر کلاس استاد یه حرفی زد و از اونجایی که زکات العلم نشـره، گفتم با شما به اشتراک بذارم. بچه‌ها داشتن از سختیِ رشتـه و سنگین بودن واحدها غر می‌زدن و شکایت می‌کردن؛ استاد بعد از اینکه کامل به صحبـت‌ها گوش داد برگشت گفت: شما وقتی یه کاری رو، یه سختی رو بخاطر خــدا تحمل می‌کنید، پاتون رو از خونه می‌ذارید بیرون برای کسب علـم، تا زمانی که شب از دانشگاه خسته برگردید، فوج فوج حسـنه براتون ثبت میشه. خدا میگه این برای من درس خونده، برای من قـلم زده، برای من مسائل مختلف علمـی رو تحلیل کرده. از همچین آدمـی، توی ملکوتِ اعلی یاد میشه! جمله قبلی رو دوباره تکرار کرد و گفت می‌دونید وقتی از یکی توی ملکوت اعلی یاد بشه یعنی چی؟! یعنی بیخیالِ بقیه؛ خدا باید خوشش بیاد، به چشـم خدا بیا. شما نیتتون که علـم آموزی برای این مسیر حـق و خدا باشه، بعدا به جایی می‌رسید که یه مسلمـان حقشه... @Makrobe_135
سختی‌های شیطانـی، مارو به هیچ‌جا نمی‌رسونه؛ مثلا یه نفر رنج می‌کشه که چرا نمی‌تونه یه دوست جنس مخالف پیدا کنه! چطور می‌تونه مخ‌شو بزنه و کلی حرص می‌خوره و گریه می‌کنه! در راه چی؟ در راه شیطان..! اینا میشه سـختی‌های الکی الکی که خودت درستش می‌کنی و به هیچ جا هم نمی‌رسـی. در راه خـدا باش و به خدا اتکا کن؛ به قدرت ایمان، به قدرت نور! @Makrobe_135
دیدید وقتی بزرگ میشیم به خیلی از کاراهی بچگی‌مون می‌گیم مسخره بازی درحالیکه همون موقع توی سنِ خودش، خیلی از نظـرمون همه چی روال و لذت‌بخش بود؟! ولی چندسال بعد حرص می‌خوریم که‌ چرا این کار‌ رو کردیم! استـادمون می‌گفت اون دنیا هم همینه! وقتـی بهمون نشون میدن که چیکار کردیم، اعمال‌مون میاد جلوی چشم‌مون، تعجب می‌کنیم که چه فعل و انفعالاتی اون موقع توی مغزمـون رخ داده! چـون توی این دنیا، اونور رو درک نکردیم! نسبـت این دنیا و اون دنیا همینه... @Makrobe_135
اسـتادمون در ستایش توبه داشت می‌گفت یه چیزی وجودداره که بدتر از گناهه؛ اثـر عمل، خیلی بیشتر از همون عمل گناهه! یعنی چی؟! یعنی به عنوان مثال من داد می‌زنم سر شما، تو میری خونه بخاطر حرف من عصبی شدی سر مامانت غر می‌زنی، مامانت سر بابات غر میزنه و این زنجیره ادامـه پیدا می‌کنه. اینجاست که اگر توبه نکرده باشیم، اون دنیا که پرونده عمل‌مون رو دادن دست‌مون می‌بینی پایینش واست نوشتن قتل! با تعجب میگی من که کسی رو نکشتم! ولی بعـد می‌بینی تو روی یکی اثر گذاشتی و تحریکش کردی و اون تحت تاثیر تو زده یکی رو کشته! حالا چرا در ستـایش توبه می‌گفت؟! بخاطر اینکه خدا مبَدِّلَ السَّیئات بالحَسَناته؛ همین چرخـه رو واست تبدیل به کار خیر می‌کنه اگه برگردی و توبه کنـی :) @Makrobe_135
با کسی صحبت می‌کردم که بچه‌ی طلاق بود. بهش گفتم: ببین بعضی چیزا هست توی سرنوشتِ ماها نوشته شده، مهمم نیست چقدر برایِ تغییرشون تلاش می‌کنیم، چون اصلا قرار نیست تغییر کنن! نه تنها تو، خیلی هایِ دیگه مون هم یه سری چیزا تو سرنوشتمون نوشته شده و می‌دونیم هیچوقت عوض نمیشه! فقط باید بپذیریمشون؛ اما این مسئله به این معنا نیست که دیگه لب به گلایه و شِکوه باز کنیم. چرا؟! چون مسئله‌ی دیگه ای هست به اسمِ "حکمتِ خدا"، پشتِ هر حادثه و اتفاقی حکمتی هست که شاید حتی هیچوقت تو دنیا متوجه نشیم چه حکمتی بوده! تو آخرت نشونمون بدن و بگن به خاطر این قضیه، فلان چیز تو سرنوشتِ تو اتفاق افتاده بود! پس رفیقِ مؤمن و مسلمونِ من! هیچوقت به خدا نگو چرا! نگو چرا من! خدا برایِ کافرشم بد نمی‌خواد، تو قرآن گفته من به هیچکس ظلم نکردم، خودشون به خودشون ظلم کردن! حالا تو که خدا رو قبول داری، خدا میخواد برات بد بخواد؟! @Makrobe_135
|مَکروبِهـ|
دیروز اسـتاد سر کلاس گفتن باید با پوتـین بخوابیم! سؤالی نگاه کردیم که ادامه داد: ما همیشه باید آمـاد
استادمون می‌گفتن گاهی یه حرفی می‌زنی که بعداً می‌بینی واسه‌ت حکم قتل نفس نوشتن! یعنی تو با حرفی که زدی یک نفر رو کُشتی! روحـش بعد از حرف تو ترک برداشته، دلش شکسته؛ حتی اگه جسمی سالم باشه... یاد حـرف تجربه‌گر برنامه‌ی زندگی پس از زندگی افتادم که گفت یکی رو ناراحت کردم و وقتی رفته بود خونه، ناراحتیش روی گل‌هاش هم اثر گذاشته بود و من اون دنیا باید به گل‌هاش هم جواب می‌دادم.. چقدر همه چیز دقیقه و چقدر همه چیز رو شوخی گرفتیم..! @Makrobe_135
می‌گفت باید قطب نمای زندگیت رو بزاری کنار قطب نمای زندگی علی(ع)؛ ببینی چقدر اختلاف داری! کم کم کم‌ش کنی این اختلاف رو! هر زمان که این مسیر رو شروع کردی و احساس کردی داری نزدیک می‌شی به مولا، به خدا، به اولیای الهی و عملکردت داره میشه شبیه مقربین، اونوقته که میشه ادعا کرد توی مسیر رشدی و داری خودسازی می‌کنی.. تا رشدی نباشه، تکلیفی هم نیست! اگر رشد نکردی و فکر کردی که می‌تونی جهاد کنی، راه رو اشتباه رفتی... ساختن خود انسان مهم تر از هر چیزیه؛ پس تا رشدی حاصل نشده، تکلیفی هم نیست.. @Makrobe_135
اگه هنوز از اينکه فلان شخصی که فکر می‌کردیم تحويل‌مون می‌گیره ولی نگرفت، یا برای ما باید بلند می‌شد و نشد، ته دیگ غذا رو به فلانی دادن؛ ولی به ما نه، بهمان رو کنار خودش نشوند اما ما رو نه و .. ناراحت میشیم، یعنی هنوز روح‌مون خیلی کوچیکه! روح اگه بزرگ باشه، دیگه با این چیزهای کوچیک اذیت نمیشه! اگه روح انسان بزرگ بشه، دیگه دغدغه و غم‌ش نمیشه اينکه فلان شخص تحويلش بگیره یا نه؛ بلکه از اينکه مبادا امام زمان‌عج تحویلش نگیره و از چشم امام زمانش بیوفته نگرانه... @Makrobe_135
استادمـون می‌گفت منافق بودن، لزوما به این معنی نیست که توی مسائل بزرگ و حیاتی دنبالش بگردید! هرکسی با خودش روراست باشه، متوجه میشه توی رفتـارش منافقه یا نه.. می‌گفت مثلا من اگه توی جمـعِ رفقای هم‌اعتقادم مثل اونا باشم و توی جمعِ اون دسته از رفقام که با من هم‌اعتقاد نیستن هم، هم‌رنگ اونا بشم، این یعنی من منافقـم! "نفاق"چیزیه که ما اصولاً فکر می‌کنیم باید توی مسائل خیلی خاص دنبالش بگردیم؛ درحالیکه اینطور نیست... @Makrobe_135
می‌گفت مطمئنی امام زمان رو واسه خودش می‌خوای؟! گفتم یعنی چی! گفت فکر کن بگن امام زمان فردا ظهور می‌کنه؛ ولی تو بعدش حقوق نداری، فکر کن مـثلا بگن خونه‌ات مصادره شده، باید nتومن هم بدی واسه امورات.. باز هم امام زمان رو می‌خوای؟! حاضری حقوقت رو نگیری؛ اما پایِ کار وایسی؟ حاضری"بِأَبی أَنتَ و أُمّی"واقعی رو زندگی کنی؟ مردم کوفـه هم امام حسـین رو دوست داشتن؛ ولی گفتن اگر حسـین(ع)بیاد و راه‌ش بدیم، فلان منصب‌مون رو توی فلان جا از دست می‌دیم.. دل‌هاشون با امام حسین بود؛ اما شمشـیرهاشون بر علیهش! تو با خودت دو دوتا چهارتا کردی که واقعی امام زمان رو می‌خوای یا فقط به حرف می‌گی؟! وقت نداریما..! @Makrobe_135