4_5898005221518346763.mp3
6.97M
#تلنگری
🏴 ویژه ایام فاطمیه
#استاد_شجاعی
#استاد_میرباقری
✨ داستانِ من و مادرم...
همان حقیقتی است که انسانها را از تمامِ بلاها نجات خواهد داد...
اگر بتوانند ادراک کنند❗️
#من_و_خانواده_آسمانی
#حضرت_زهرا سلاماللهعلیها
#فاطمیه
#امام_زمان
ألـلَّـھُـمَــ ؏َـجِّـلْ لِوَلـیِـڪْ ألْـفَـرَج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 روایت یک مجاهد عراقی؛ از دقایق اولیه در محل ترور شهید حاج قاسم سلیمانی و شهید #أبومهدي_المهندس
و لحظات جمعآوری ابدان مطهر شهدا
یکی از برادرها صدا زد؛ دست #حاج_قاسم اینجاست...
#Hero
🌺 پیامبر اکرم فرمودند:
کسی که دو رکعت #نماز بخواند و درآن دو رکعت،
قلب خود را به چیزی از امور دنیا مشغول نکند، خداوند گناهانش را می آمرزد.
📚بحار الانوار ج ,84 ص 249
#نماز_اول_وقت
#امام_زمان
#اللهمعجللولیکالفرج
- ناشناس.mp3
120.8K
صوت شهید علمدار
آقا امام حسین خیلی بزرگوار است
اوبهتر از همه ما شلمچه را میشناسد
#فاطمیه را بهتر از همه ما تعریف میکند..
🖤💫🖤💫🖤💫🖤💫🖤💫
🌻🌙🌻🌙🌻🌙🌻🌙🌻
#مهرومهتاب
پارت۱۴۰
نویسنده:ت،حمزه لو
فوری گفتم:«بله بفرمایید!!»
گفت:«با مهتاب خانوم کار دارم!»
با استرس گفتم:«خودم هستم،بفرمایید!»
کمی مکث کرد و گفت:«من علی هستم،دوست حسین!حسین ازم خواست باشما تماس بگیرم که نگران نشید. »
با نگرانی پرسیدم :«خودش کجاست؟!»
علی گفت:«نگران نباشید؛یه کمی کسالت داشت،الان بیمارستانه،فردا مرخص میشه،فقط یه امانتی داده که به دستتون برسونم.هرجا بفرمایید میارم براتون.»
دلم فرو ریخت،یعنی چه بود.فوری گفتم:«من الان میام بیرون؟!»
در یکی از میادین معروف باهم قرار گذاشتیم و من فورا راه افتادم.مادرم سرگرم کار بود و متوجه رفتن من نشد.
وقتی رسیدم،علی رسیده بود.از روی نشانه هایی که داده بود شناختمش.جلو رفتم و سلام کردم.سر به زیر جواب سلامم را داد و فوری یک پاکت سفید به طرفم گرفت.با دو دلی،پاکت را گرفتم.
فوری گفت:«با اجازه تون من مرخص میشم!»
آهسته گفتم:«خیلی ممنون ،زحمت کشیدید..»
علی با گامهای بلند و تند،به سیل عابران پیاده پیوست و من به سمت ماشینم حرکت کردم.
در راه خانه به خودم لعنت فرستادم که چرا فراموش کردم بپرسم حسین در کدام بیمارستان بستری است.
به محض رسیدن به خانه به اتاقم رفتم و در را قفل کردم.روی تختم نشستم و با تردید نامه را باز کردم.خط زیبای حسین جلوی چشمانم پدیدار گشت.
گاه می اندیشم،
خبر مرگ مرا با تو چه کس میگوید.
آن زمان که خبر مرگ مرا
از کسی می شنوی، روی ترا
شانه بالا زدنت را بی قید
و تکان دادن دستت که
مهم نیست زیاد
وتکان دادن سر را که
عجب!!عاقبت مُرد؟؟
افسوس!!
کاشکی میدیدم!!
من به خود میگویم
چه کسی باور کرد،
جنگلِ جان مرا
آتش عشق تو خاکستر کرد...
•••به نام خداوند مهربان•••
امیدوارم حالت خوب باشد و زیاد نگران من نشده باشی.
هرچه فکر میکنم ،بیشتر به این نتیجه می رسم که،بهتر است این رابطه همین جا به پایان برسد.من به زودی رفتنی هستم و دلم نمی خواهد تو را هم ،با این همه مشکل و در گیری،وارد زندگی ام کنم
که سختی و مشقتت زیاد شود.
من و تو حتی اکر به نتیجه ای هم برسیم و به فرض محال که پدرت راضی به ازدواج ما بشود،خیلی نمی توانیم باهم باشیم.من میروم و تو باید تنها ،بار یم زندگی سخت را بر دوش بکشی.
چرا من با خودخواهی ام ،زندگی و جوانی تو را فنا کنم !!!
بین ما هنوز هیچ رابطه ی رسمی وجود ندارد،ومن میبینم با هربار شدت یافتن بیماری من تو چطور رنج میبری و چشمانت پر از اشک میشود.!!
باخودم فکر میکنم،اگر من و تو باهم ازدواج کنیم چقدر بیشتر از بیماری من،که جزئی از وجودم شده ،رنج میبری.!!
می دانم که زندگی شاد و سعادت باری در انتظار توست ،منتها بیرون از زندگی من و مشکلاتم.دلم میخواهد تو بیرون از این دایره خوشبخت شوی!!
خواهش میکنم پیشنهادم را قبول کن و مرا یک عمر سپاسگذارت بگذار!!!»
با خشم،نامه را ریز ریز کردم و داد زدم به تو هیچ ربطی نداره...من خودم راجع به زندگی خودم تصمیم میگیرم....بدبخت ترسو!!!!!!
🌻🌙🌻🌙🌻🌙🌻🌙🌻
فنا فیالله شد اما بقا دارد سلیمانی_۲۰۲۲_۰۱_۰۲_۲۰_۲۷_۳۸_۸۳۰.mp3
4.25M
🖤 #زمینه #حماسی بمناسبت
سالگرد_شهادت
#حاج_قاسم
#قهرمان_من
#hero
فنا فی الله شد اما بقا دارد سلیمانی
مقامقدسدرقربخدا دارد سلیمانی
حاج محمود کریمی🎙