💐 توصیه های بهاری امام رضا
علیه السلام
🌱 خصوصیات فصل بهار
🌷فصل بهار روح زمان هاست.
اول این فصل ماه آزار(ماه رومی) است،در این ماه شب و روز پاکیزه و معطر است،زمین نرم می شود و غلبه بلغم از میان می رود و خون به هیجان می اید.
🌱 غذای ماه آزار (تقریبافروردین) ما چه باید باشد؟
🌷امام رضا علیه السلام:در ماه اول بهار(ازار)بیشتر غذائی که مناسب است،عبارتست:ازخوراکی های لطیف از قبیل :گوشت، تخم مرغ نیم برشت،نوشیدن شربت امام رضا علیه السلام ،پس از انکه ان شربت را با اب خالص تعدیل نموده باشیم.
🌱 پرهیزات بهاری
🌷امام رضا علیه السلام:در فصل بهار(به خصوص ماه آزار)باید از خوردن پیاز و سیر و ترشی پرهیز کرد.
🔰نکته:وجه مشترک این سه مورد جلوگیری از هیجان خون است،در حالی که در فصل بهار صلاح در هیجان بخشی خون جهت رشد ونمو بدن است.
🌱 کارهای بایسته بهاری
🌷امام رضا علیه السلام:در فصل بهار(به خصوص ماه ازار)نوشیدن اشیاء مسهل(ملین و نرم کننده شکم)پسندیده است،رگ زدن و حجامت نیز مناسب است.
🔰 نکته:اگر چه از طریق فصد و حجامت حجم خون کم می شود،ولی چون فصل بهار فصل خونسازی هست،دوباره خون تازه جایگزین ان خون می شود.
🌱 خصوصیات ماه دوم بهار
🌷نیسان(ماه دوم رومی بهار)سی روز است،در این ماه روز بلند می شود،و مزاج فصل قوی می گردد(در تولید و هیجان خون)خون به تحرک در می اید،بادهای شرقی در این ماه می وزد،از غذاهای بریان شده استفاده می شود،و از انچه به سرکه عمل می آید و نیز گوشت های شکارمصرف می شود.
🌱 کارهای بایسته اردیبهشت
🌷امام رضا علیه السلام:در ماه نیسان، روغن مالی بدن در حمام نیکوست.و نوشیدن اب ناشتا مفید بوده،و بوئیدن گلها و عطریات طبیعی سودمند است.
🌱 خصوصیات ماه سوم بهار
🌷ایار(ماه سوم رومی بهار)سی و یک روز است،در این ماه بادها صاف بوده،وان اخرین ماه بهار است.در ان از خوردن غذاهای شور و گوشت های غلیظ از قبیل:کله پاچه،گوشت گاو منع شده ونیز مصرف شیر مفید نیست.
🌱 کارهای بایسته ماه خرداد
🌷امام رضا علیه السلام:در ماه ایار(خرداد)رفتن به حمام در صبح گاه مفید است،و قبل از غذا به کار گیری اعضای بدن در کارهای سخت پسندیده نیست.
📚 طب الرضا علیه السلام ص 134
🌸🍃اللهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ و عجل فرجهم🌿🌺
🌸اللهم عجل لولیک الفرج❣🍃
#دختران_حاج_قاسم
#فداییان_رهبریم♥️✋🏻
💌دُخْتَرٰآنِْ حٰآجْ قْآسِــــــمْ💌↶
http://eitaa.com/Maktab_haj_Gasem
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 #کلیپ استاد #رائفی_پور
📝 «اثبات نام پیامبر (ص) در عهدین قسمت ۱»
#کپی تمام مطالب آزاد😊💫
ان شاءالله ظهور آقا
#صلوات
🌸🍃اللهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ و عجل فرجهم🌿🌺
🌸اللهم عجل لولیک الفرج❣🍃
#دختران_حاج_قاسم
#فداییان_رهبریم♥️✋🏻
💌دُخْتَرٰآنِْ حٰآجْ قْآسِــــــمْ💌↶
http://eitaa.com/Maktab_haj_Gasem
🔻تـــــــرک نـــــمـــــاز
📛زمانیکه از اهل جهنم سوال میشود:
🔻"ماسلککم فی سقر"🔻
➖چه چیزهایی شما را به دوزخ کشانده است و بدان انداخته است؟
🔻"قالوا لم نک من المصلین"🔻
➖می گویند:(درجهان)از زمره نمازگزاران نبودیم.
📖 (قرآن کریم،المدثر۴۲-۴۳) 📖
🍁🍁
🌹رسول الله ﷺ فرمودند:
➖اولین چیزی که بنده در روز قیامت در مورد ان مورد محاسبه قرار می گیرد نـــمـــاز می باشد.
🔻که اگـــر نمازش قبول شود🔻
به سبب ان سایر اعمالش نیز قبول می شود
❌❌و اگر نمازش مردود شدە و به سوی وی بازگردانده شود
➖سایر اعمالش نیز #مردود می گردد
🔴 #نماد های #شیطان_پرستی😈🔥 و #فراماسونری 👈 (قسمت سوم)
👇👇👇👇👇
♦️⭕️ عدد 666
امروزه عدد 666 تحت عنوان شماره تلفن #شیطان شناخته شده ومورد استفاده قرار می گیرد و یکی از مهمترین اعداد #فراماسون_هاست.🔥
🔺هر عددی که مربوط به #ادیان_الهی باشد #فراماسون ها به نشانه ی مخالفت ان را #برعکس می کنند و از ان استفاده می کنند. عدد 999 در #آئین_مسیحیت علامت #منجی است و برعکس آن عدد 666 برای فراماسون ها #مقدس است.
🔺 ارتباط عدد 666 و عبارت www
همگی شنیده ایم عبارت WWW مخفف Worl Wide Web می باشد
تمامی متخصصان امور کامپيوتر و شبکه به خوبی از این موضوع اطلاع دارند که استفاده از www بر اول
نشانی های اینترنتی هیچ ضرورتی ندارد و معلوم نیست که چرا رایج شده است⭕️🔥
ولی ما به شما دلیل آنرا میگوییم :
در زبان #عبری برای نشان دادن اعداد از ابجد حروف بهره گرفته میشود.
حرف W در زبان انگلیسی معادل حرف واو زبان عبری است که عدد ابجد آن معادل 6 میباشد.
🔺 به این ترتیب www معادل عدد 666 میباشد
🔴 #کالای_شیطان👿
♦️ تا به حال به «بارکد» یا شناسنامه تجاری _ بینالمللی کالا ها توجه کردهاید؟؟
🔺 اگر دقت کنید یه ستون دو خطی در اول ، وسط و آخر بارکد قرار دارد که از سایر خطوط بلندتر هستند.
🔺 هر کدام از این خط ها در زبان عبری به معنی عدد 6 میباشد ، که این سه خط در زیر بارکدخوان به عدد 666 خوانده میشود
و امروز در تمام #دنیا🌎 ، یک کالای تجاری باید بارکدی همانند آنچه که گفته شد را باید بر روی خود داشته باشد در غیر این صورت قابل صدور و انتقال نخواهد بود⭕️❌
⭕️ امام علی (ع):
«در #آخرالزمان🌎☄ کالایی مبادله نمیشود، مگر آنکه نام #دجال(شیطان) 👿بر آن برده شود»🔥
⭕️ #نشر_حداکثری🔥
1206534444.mp3
7.83M
کتاب صوتی
خون دلی که لعل شد...
خاطرات خودنوشت مقام معظم رهبری
از زمان کودکی تا،پیروزی انقلاب
قسمت9⃣
🌸🍃اللهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ و عجل فرجهم🌿🌺
🌸اللهم عجل لولیک الفرج❣🍃
#دختران_حاج_قاسم
#فداییان_رهبریم♥️✋🏻
💌دُخْتَرٰآنِْ حٰآجْ قْآسِــــــمْ💌↶
http://eitaa.com/Maktab_haj_Gasem
🌺🌿💫💞🍃
#داستانک🌸🍃💫
روزی مردی ازبازار عبور می کرد که چشمش به دکان خوراک پزی افتاد.
از بخاری که از سر دیگ بلند میشد خوشش آمد ،تکه نانی که داشت بر سر آن می گرفت و میخورد.
هنگام رفتن صاحب دکان گفت : تو از بخار دیگ من استفاده کردی وباید پولش را بدهی.
مرد گفت چه پولی؟؟!!!
پول برای چه؟!!!
از صدای داد وفریادشان
مردم جمع شدند، مرد بیچاره که عاجز ودرمانده شده بود، بهلول را دید که از آنجا می گذشت.
از بهلول درخواست قضاوت کرد.
بهلول به آشپز گفت : آیا این مرد از غذای تو خورده است؟
آشپز گفت : نه ولی از بوی آن استفاده کرده است.!!
بهلول چند سکه نقره از جیبش در آورد و درون دو دستش آنها را تکان داد وگفت : ای آشپز صدای پول را تحویل بگیر!!!
آشپز با کمال تحیر گفت : این چه طرز پول دادن است؟!!
بهلول گفت : مطابق عدالت است ؛
کسیکه بوی غذا را بفروشد در عوض باید صدای پول را دریافت کند....
🌸🍃اللهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ و عجل فرجهم🌿🌺
🌸اللهم عجل لولیک الفرج❣🍃
#دختران_حاج_قاسم
#فداییان_رهبریم♥️✋🏻
💌دُخْتَرٰآنِْ حٰآجْ قْآسِــــــمْ💌↶
http://eitaa.com/Maktab_haj_Gasem
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چند لحظه خنده🍃🌺
🎥 دوربین مخفی؛😂😂😂
کتک خوردن به خاطر نزدن ماسک
واکنش جالب ماسک نزدهها
عیدتون پر از شادی🍃💞🌸
با"علے" در" بدر" بودن
شرط نیسټ....،
اے برادر
"نهروان" در پیش روسټ..
اللهم جعل عواقب امورنا خیرا💫🌺
🌸🍃اللهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ و عجل فرجهم🌿🌺
🌸اللهم عجل لولیک الفرج❣🍃
#دختران_حاج_قاسم
#فداییان_رهبریم♥️✋🏻
💌دُخْتَرٰآنِْ حٰآجْ قْآسِــــــمْ💌↶
http://eitaa.com/Maktab_haj_Gasem
💞💫 اگر بعد از هر نماز 14 مرتبه
🌺🍃 اللهم عجل لولیک الفرج🍃🌺
بگوییم
🌷5 وقت نماز داریم × 14 میشه 70 تا
که عدد کثرت هم هست
#اکثروا_الدعاء ...
(در روایات عدد 70 از جمله اعداد کثرت است)
🌿پس اگر تمام مردمِ نمازگزار (که میلیون ها نفر هم هستند) بعد از هر نمازشون 14 مرتبه بگویند:
❣اللهم عجل لولیک الفرج❣
اینجوری هر روز میلیونها دعا همزمان میره بالا و در وقتِ فرج، تعجیل میشه..
طبق وعده ی حقی که خود حضرت دادن:
اکثروا الدعاء بتعجیل الفرج...
برای تعجیل در فرج من،بسیار دعا کنید
گفتن چهارده بار این ذکر،زیاد وقتمون رو نمیگیره
#کوتاهی_نکنیم
🌸بر هریک ازمامنتظران واجب هست که تاجایی که میتوانیم دیگران راتشویق به دعابرای فرج کنیم.
التماس دعای فرج🤲🏻📿🌱
#نشرحداکثری💞💫🌺🌿
💞🍃💞🍃💞🍃💞🍃
🍃💞🍃💞🍃💞🍃
💞🍃💞🍃💞🍃
#جان_شیعه_اهل_سنت
فصل دوم
پارت ۷۶
نویسنده:فاطمه ولی نژاد
چادر نمازم را از سر کشیدم و از اتاق بیرون دویدم ،که باز پایم همراه دل بیقرارم نشد و همانجا در پاشنه در زمین خوردم و ناله ام بلند شد، اما فوراً خودم را از جا کندم و با پایی که می لنگید از پله ها سرازیر شدم .
بی توجه به فریاد های مجید که مدام صدایم می کرد خودم را به طبقه پایین رساندم .
پدر وحشت زده میان اتاق خشکش زده بود و مادر در آغوش عبدالله از حال رفته بود و پیراهن آبی رنگش از تهوع آلوده شده بود.
با دیدن مادرم در آن وضعیت قلبم از جا کنده شد و جیغ های مصیبت زده ام فضای خانه را شکافت.
مقابل مادر که چشمانش بسته بود و رنگش به سفیدی می زد به زمین افتادم و پیش پاهای بی رنگش زار میزدم .
مجید بازوانم را گرفته بود و با قدرت مردانه اش هر چه می کرد نمی توانست از مقابل پای مادر بلندم کند که عبدالله فریاد زد:«الهه رو ول کن، برو ماشین رو روشن کن، سوئیچ لب آینه است.» و فریاد بعدی را با محبت برادرانه اش بر سر من کشید :«چیزی نشده، نترس! فقط حالش به هم خورده. نترس الهه !!»
نمیدانم چقدر در آن حال وحشتناک بودم تا سرانجام مادر ،در بیمارستان بستری شد و لااقل دلم به زنده بودنش قرار گرفت .
گرچه حالم به قدری بد شده بود که مجید ناگزیر شد مرخصی بگیرد تا در خانه مراقبم باشد.
روی تخت افتاده بودم و مثل اینکه شوک حال صبح مادر، جانم را گرفته باشد ،حتی توان حرف زدن هم نداشتم.
مجید آنقدر لب تخت کنارم نشست تا با همان حال زار به خوابی عمیق فرو رفتم.
💞🍃💞🍃💞🍃💞🍃
💞🍃💞🍃💞🍃💞🍃
🍃💞🍃💞🍃💞🍃
💞🍃💞🍃💞🍃
#جان_شیعه_اهل_سنت
فصل دوم
پارت ۷۷
نویسنده:فاطمه ولی نژاد
جزء چهاردهم قرآن را، با قرائت آیه آخر سوره نحل، به پایان بردم و با قلبی که از جرعه گوارای کلام خدا آرامش گرفته بود قرآن را بوسیدم و
مقابل آیینه گذاشتم.
به لطف خدا با همه گرفتاری های این مدت توانسته بودم در هر روز از ماه رمضان، جزء مربوط به آن روز را بخوانم و امروز هم با نزدیک شدن به غروب روز چهاردهم، جزء چهاردهم را تمام کرده بودم.
تا اذان مغرب چیزی نمانده بود و میبایست سفره افطار را آماده میکردم در ماه رمضان ساعت کار مجید کاهش یافته بود و برای افطار به خانه برمی گشت.
روز داری، در روزهای گرم و طولانی مرداد ماه بندرعباس ،کار سادهای نبود بخصوص برای مجید که به آفتاب داغ و سوزان بندر هنوز عادت نکرده بود و بایستی بلافاصله بعد از سحر مسافت به نسبت طولانی بندرعباس تا پالایشگاه را می پیمود و تا بعد از ظهر در گرمای طاقت فرسای پالایشگاه کار میکرد و معمولاً وقتی به خانه می رسید دیگر رمقی برایش نمانده بود و تمام توانش تحلیل رفته بود .
برای همین هر شب برایش شربت خنکی تدارک میدیدم تا قدری از تشنگی اش بکاهد .
شربت آبلیمو را با چند قالب یخ در تنگ کریستال ریخته و روی میز گذاشتم و تا فرصتی که تا اذان مانده بود به طبقه پایین رفتم تا افطاری پدر و عبدالله را هم آماده کنم.
پدر روی تخت خواب دو نفره که جای مادر رویش خالی بود دراز کشیده بود و عبدالله مشغول قرائت قرآن بود.
تا مرا دید لب لبخندی زد و گفت:« الهه جان ،خودم افطاری رو آماده میکردم تو چرا اومدی ؟!!»
و همچنان که به سمت آشپزخانه می رفتم جواب دادم :«خب منم دوست دارم براتون سفره بچینم .»
سپس سماور را روشن کردم و میخواستم داغ دلم را پنهان کنم که با خوشرویی ادامه دادم :«ان شاالله حال مامان خوب میشه و دوباره خودش براتون افطاری درست میکنه .»
از آرزویم لبخندی غمگین بر صورتش نشست و با لحنی غمگین تر خبر داد :«امروز رفته بودم با دکترش صحبت می کردم...» و در مقابل نگاه مضطربم با صدایی گرفته ادامه داد :«گفت باید دوباره عمل بشه ،میگفت سرطان داره به جاهای دیگه هم سرایت میکنه و باید زودتر عملش کنن..»
💞🍃💞🍃💞🍃💞🍃
💞🍃💞🍃💞🍃💞🍃
🍃💞🍃💞🍃💞🍃
💞🍃💞🍃💞🍃
#جان_شیعه_اهل_سنت
فصل دوم
پارت ۷۸
نویسنده:فاطمه ولی نژاد
هر چند این روزها به شنیدن اخبار هولناکی که هر بار حال مادر را وخیمتر گزارش میداد ،عادت کرده بودم، ولی باز هم دستم لرزید و بشقابی که برای چیدن خرما از کابینت برداشته بودم از دستم افتاد و درست مثل قلب غم زده ام شکست.
عبدالله خم شد و خواست خرده شیشه ها را جمع کند که اشکم را پاک کردم و گفتم:« دست نزن؛ بزار الان جارو میارم.» به صورت رنگ پریده ام نگاهی کرد و گفت:« خودم جارو میزنم» و برای آوردن جارو به اتاق رفت.
با پاهایی که از غم و ضعف روزهداری به لرزه افتاده بود ،دنبالش رفتم و پرسیدم :«حالا کی قراره عملش کنن؟!»
جارو را از گوشه اتاق برداشت و زیر لب زمزمه کرد:« فردا .»
آه بلندی کشیدم و با صدایی که از لایه سنگین بغض به زحمت بالا میآمد پرسیدم:« امروز مامان و دیدی .؟»
سرش را به نشانه تایید پایین انداخت و جارو را برای جمع کردن خرده شیشه ها روشن کرد.
همانطور که نگاهم به خرده شیشهها بود بغضم شکست و با گریه ای که میان صدای گوش خراش جارو گم شده بود ناله زدم :«دیدی همه موهاش ریخته...! دیدی چقدر لاغر شده ...!دیدی چشماش دیگه رنگ نداره...!»
و همین جملات ساده و لبریز از درد من کافی بود تا قلب عبدالله را آتش بزند. جارو را خاموش کرد .
همان جا پای دیوار آشپزخانه نشست و سرش را میان دستانش گرفت تا مسیر اشک را روی صورتش نبینم .
حرف مادر، که این روزها دیگر پوستی بر استخوان شده بود و سر و صورتی که دیگر مویی برایش نمانده بود، کابوس شب های من و عبدالله شده و هر بار که تصویر مصیبت بارش مقابل چشمانمان جان میگرفت، گریه تنها راه پیش رویمان بود.
با چشمانی که جریان اشکش قطع نمیشد و دلی که لحظهای خونابه اش بند نمی آمد به طبقه بالا برگشتم و وضو گرفتم ،که در اتاق با صدای کشداری باز شد و مجید آمد.
صورت گندم گونش از سوزش آفتاب گل انداخته بود و لبهای خشک از تشنگی اش همچون همیشه می خندید و با مهربانی سلام کرد و جعبه زولبیا را روی اپن گذاشت، که نگاهش به پای چشمان خیس و سرخم زانو زد و پرسید :«گریه کردی ؟!»
و چون سکوتم را دید باز پرسید :«از مامان خبری شده؟؟»
سرم را پایین انداختم و آهسته جواب دادم:« میخوان فردا باز عملش کنن.»
💞🍃💞🍃💞🍃💞🍃
💞🍃💞🍃💞🍃💞🍃
🍃💞🍃💞🍃💞🍃
💞🍃💞🍃💞🍃
#جان_شیعه_اهل_سنت
فصل دوم
پارت ۷۹
نویسنده:فاطمه ولی نژاد
همین که جمله ام به آخر رسید،صدای اذان بلند شد و نوای ناامیدی ام در میان آوای آرام اذان گم شد.
نفس عمیقی کشید و با لب هایی که دیگر نمی خندید پاسخ نگاه پر از ناامیدی ام را با امیدواری داد :«خدا بزرگه.» و برای گرفتن وضو به دستشویی رفت طبق عادت شبهای گذشته، ابتدا نماز مغرب را میخواندیم و بعد برای صرف افطاری به آشپزخانه میرفتیم.
نمازم را زودتر از مجید تمام کردم و به آشپزخانه برگشتم، که تازه متوجه شدم کنار جعبه زولبیا یک شاخه گل سنبل سفید هم انتظارم را میکشد.
شاخه سنبل را با دو انگشتم برداشتم و رایحه لطیفش را با نفس عمیقی استشمام کردم ،که مجید از اتاق بیرون آمد و با دیدن شاخه ظریف سنبل مقابل صورتم لبخندی شیرین بر صورتش نشست و با لحنی مهربان زمزمه کرد:« امروز دلم خیلی برات تنگ شده بود ،ولی وقتی حالتو دیدم روم نشد چیزی بگم...» و بی آنکه منتظر پاسخ من بماند قدم به آشپزخانه گذاشت و ساکت سر میز نشست.
از اینکه ماه های اول زندگی مشترک مان این همه تلخ و پر درد و رنج شده بود که حتی فرصت هدیه دادن شاخه گلی را از ما دریغ میکرد دلم گرفت و با سکوتی غمگین سر میز نشستم.
ظرف پایه دار خرما را مقابلم گرفت و با مهربانی تعارفم کرد.به صورتش نگاهی کردم که شیرینی لبخندش کم از شیرینی رطبهای تعارفی اش نداشت و با گفتن «ممنونم» یک رطب برداشتم که با لحن گرم و مهربانش سر صحبت را باز کرد :«الهه جان! میدونی امشب چه شبیه؟!»
خرما را در دهانم گذاشتم و ابروانم را به علامت ندانستن بالا انداختم ،که خودش با نگاهی که از شادی می درخشید پاسخ داد :«امشب شب تولد امام حسن علیه السلامه.» و در برابر نگاه بی روحم با محبتی که در دریای دلش به امام حسن موج میزد ادامه داد:« امام حسن به کریم اهل بیت معروفه یعنی ...یعنی ما اعتقاد داریم وقتی یه چیزی از امام حسن بخوای؛ دست رد به سینه ت نمیزنه. ما هر وقت یه جایی، بدجوری گرفتار میشیم امام حسن رو صدا میزنیم.»
منظورش را خوب فهمیدم که مستقیم به چشمانش نگاه کردم و با طعم تردیدی که در صدایم طعنه میزد پرسیدم:« یعنی تو میگی، اگه شفای مامان من و خدا نمیده امام حسن میده؟؟!!»
💞🍃💞🍃💞🍃💞🍃
💞🍃💞🍃💞🍃💞🍃
🍃💞🍃💞🍃💞🍃
💞🍃💞🍃💞🍃
#جان_شیعه_اهل_سنت
فصل دوم
پارت ۸۰
نویسنده:فاطمه ولی نژاد
از تندی کلامم نرنجید و در عوض با لبخندی مهربان جواب داد:« نه الهه جان منظور من این نیست.» سپس با نگاهی لبریز ایمان به عمق چشمان مشکوکم نفوذ کرد و ادامه داد:« به نظر من خدا به بعضی بنده هاش خیلی علاقه داره و همین علاقه باعث میشه که به احترام اونا هم که شده، دعای یک عده دیگه رو مستجاب کنه. به هر حال تو هم حتماً قبول داری که آبروی امام حسن از آبروی ما، پیش خدا بیشتره.»
نگاهم را به گل های صورتی رو میزی دوختم و با کلماتی شمرده پاسخ دادم :«بله ؛منم برای امام حسن احترام زیادی قائل هستم.»
که به چشمانم دقیق شد و برای نخستین بار در برابر نگاه یک دختر سنی بیپروا پرده از عشقش کنار زد و با صدایی که از احساسی آسمانی به رعشه افتاد بود به میان نطق منطقی ام آمد :«الهه، فقط احترام کافی نیست. باید از ته دلت صداش بزنی. باید یقین داشته باشی که اون تو رو میبینه و صداتو میشنوه، باید یقین داشته باشی که اگه بخواد میتونه برای اجابت دعات پیش خدا
وساطت کنه..» برای لحظاتی محو چشمانی شدم که انگار دیگر مقابل من و برای من نبود، که در عالمی دیگر پلک گشوده بود و به نظاره نقطه ای ناپیدا نشسته بود.
تا اینکه از ارتفاع احساسش نزد من فرود آمد و با لبخندی که مثل ستاره روی آسمان صورتش می درخشید ادامه داد :«الهه جان !!برای یه بارم که شده تجربه کن، من مطمئنم امام حسن نمیذاره دست خالی از در خونش برگردی.»
در جواب جولان جسورانه اعتقاداتش مانده بودم چه بگویم.
من بارها ،با بهانه و بی بهانه و حتی با برنامهریزی قبلی، مقدمه تمایل او به مذهب اهل تسنن را پیش پایش چیده بودم و او بدون هیچ توجهی از کنار همه آنها گذشته بود و حالا به سادگی یک توسل عاشقانه ،مرا به عمق اعتقادات شیعه دعوت میکرد و از من میخواست شخصی را که هزاران سال پیش از دنیا رفته، پیش چشمانم حاضر ببینم و برای استجابت دعایم، او را نزد پروردگار عالم واسطه قرار بدهم.
در برابر سکوت ناباورانه ام لبخندی زد و خواست به قلبم اطمینان دهد که عاشقانه ضمانت داد :«الهه جان خیلی ها بودن که همینجوری خیلی کارا کردن ،به خدا خیلی ها همین جوری تو حرم امام رضا شفا گرفتن، باور کن خیلی ها همین جوری تو هیئت ها حاجت گرفتن..»
سپس مثل اینکه حس غریبی در چشمانم دیده باشد قاطعانه ادامه داد :«الهه!! من از تو نمیخوام که دست از مذهب خودت برداری. من همیشه گفتم تورو همینجوری دوست دارم.»
و بعد سرش را پایین انداخت و با لحنی نرم تر دنبال حرفش را گرفت:«فقط نمیدونم چرا به دلم افتاد که ازت بخوام امشب خدا رو اینجوری صدا بزنی. شاید به خاطر امام حسن ،خدا جوابمون
رو بده..
💞🍃💞🍃💞🍃💞🍃
بے مرحمت ڪہ روز شما شب نمیشود
اصلا تو افریده براے ڪرم شدے
..🍃💚🍃..
#کریمآلالله💞
#دوشنبههایامامحسنے🌱
#شهیدانه🌹
#تلنگر🍃💫
دوستش بهش گفت: باز هم شهید آوردن؟
گفت:که چی!!یک مشت استخونه دیگه!!!!
شب خواب دید تو یه باتلاقه و داره دست و پا میزنه که یه دفعه
دستی آمد و دستش را گرفت...
پرسید: توکی هستی؟
گفت: من همان یک مشت استخوانم...!
#شهدا_دستگیرند🌱❣💫
#شهدا ماراهم دریابید
🌸🍃اللهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ و عجل فرجهم🌿🌺
🌸اللهم عجل لولیک الفرج❣🍃
#دختران_حاج_قاسم
#فداییان_رهبریم♥️✋🏻
💌دُخْتَرٰآنِْ حٰآجْ قْآسِــــــمْ💌↶
http://eitaa.com/Maktab_haj_Gasem
✍آیت الله حقشناس
وقتی جوان برای نماز شـب بلند میشود
اما خوابش می آید😴 و سرش به این طرف
وآن طرف می رود چانه اش پایین می افتد
پروردگار درهای آسمان را باز
میکند و خطاب به ملائکــه می فرماید👇
"انظروا الی عبدی"یعنی به بنده من نگاه کنید👀
خداوند علی اعلی افتخار میکند😌
که ببینید این بنده من کاری را که بر
او واجب نکرده ام چگونه به جا می آورد😍
پروردگار می فرماید👇
به او سه چیز مرحمت_میکنم 🤗
1} اینکه گناهانش را می آمرزم 😍
2} اینکه موفق به توبـه اش می کنم🙏
3} اینکه رزق وسیعی نصیبش
می کنم💕
🌸تعجیل در فرج آقا امام زمان صلوات🌸
#نماز_شب🌺
✅ ثـواب وضــوی قبل از خــواب :
رسول خدا (ص) فرمودند؛
«هر کس به هنگام خواب با:وضـو
به رختخواب رود، تا زمانی که از خواب برخیزد،
ثواب شب_زنده_داری و مناجات به او می دهند».
📚 وسائل الشیعه جلد ۱
همچنین فرمودند:
«کسی که با وضو بخوابد گویا شب تا صبح بیدار (و به عبادت مشغول بوده) است.»
📚 وسائل الشیعه، ج۱ ص۲۶۶
۳ـ کسی که با وضو بخوابد، بسترش تا صبح مسجد و خوابش نمـاز او است و اگر کسی بدون وضو بخوابد، تا صبح مانند مرداری است که بسترش قبرش است.»
📚مستدرک الوسائل، ج۱، ص ۴۲
🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸
#باامامزمانعجحرفبزنید📿
#نمازشبحتمابخونید🤲🏻
#وضوبگیرید💞
#التماس_دعای_فرج
#پایان_فعالیت_امروزمون✋🏻
🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿
🍂🍃🌷🍂🍃🌷🍂🍃🌷
✴️سه شنبه
۳ فروردین ۱۴۰۰
۹ شعبان ۱۴۴۲
۲۳ مارس ۲۰۲۱
🕌 مناسبت و احکام های اسلامی و دینی
🌦روز جهانی هواشناسی .
📌امروز روز مبارک و مختاری است برای امور زیر:
✅شروع به کارها و آغاز شغل.
✅داد و ستد و تجارت.
✅امور زراعی و کشاورزی .
درختکاری .
✅قرض گرفتن و قرض دادن .
✅ ملاقات با افراد و اقوام خوب است .
❌خرید ملک خوب نیست .
🤱زایمان خوب و نوزاد ولادتش آسان و مقبول و محبوب مردم و طالب علم گردد . ان شاءالله
💉بیمار امروز نیز زود خوب شود .
🚌مسافرت :خوب است و مال و ثروت پی در پی دارد .
🔭🌗احکام و اختیارات نجومی
🌙امروز قمر در برج سرطان است
و تا ظهر برای امور زیر نیک است :
✳️امور زراعی و کشاورزی .
✳️کندن چاه .
✳️درختکاری .
✳️و خرید و فروش کالا نیک است .
❌برای ازدواج و بنایی خوب نیست .
💫احکام امور شخصی
💇♂روایات، اصلاح مو(سروصورت)دراین روز از ماه قمری ، باعث درد و بیماری می شود .
🌡خون دادن یا حجامت در این روز از ماه قمری ، باعث درد اعضا می شود .
✂️سه شنبه برای گرفتن ناخن، روز مناسبی نیست و در روایتی گوید باید برهلاکت خود بترسد .
👕👚سه شنبه برای بریدن،و دوختن لباس نو روز مناسبی نیست و شخص، از آن لباس خیری نخواهد دید . ( به روایتی آن لباس یا در آتش میسوزد یا سرقت شود و یا شخص، در آن لباس مرگش فرا رسد)
😴تعبیر خوابی که شب چهار شنبه دیده شود طبق ایه ی ۱۰ سوره مبارکه ” یونس ” علیه السلام است .
دعواهم فیها سبحانک اللهم و تحیتهم فیها سلام ..
و از معنای آن استفاده می شود که از خواب بیننده عمل صالح یا خیری به وجود آید که در دنیا و آخرت به او نفع رساند .ان شاءالله و شما مطلب خود را در این مضامین قیاس کنید.
📿📓بهترین وقت برای استخاره
از ساعت ۱۰ صبح تا ساعت ۱۲ ظهر و بعداز ساعت ۱۶ عصر تاعشای آخر( وقت خوابیدن)
📿ذکر امروز
یا ارحم الراحمین ۱۰۰ مرتبه
📿ذکر بعد از نماز صبح ۹۰۳ مرتبه یاقابض که موجب رسیدن به آرزوها میگردد .
🌷🌱روز سه شنبه طبق روایات متعلق است به حضرت امام سجاد علیه السلام و امام باقر علیه السلام و امام صادق علیه السلام. سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
📚منابع
📕حلیة المتقین
📗مجموعه تقویم های نجومی معتبر
📘مفاتیح الجنان
📒بحارالانوار
📔سایت ژیو فیزیک دانشگاه تهران
📓 مصابیح الجنان
📕تقویم نجومي اسلامی
#دختران_حاج_قاسم
#فداییان_رهبریم♥️✋🏻
💌دُخْتَرٰآنِْ حٰآجْ قْآسِــــــمْ💌↶
http://eitaa.com/Maktab_haj_Gasem
❣#سلام_امام_زمانم❣
حَوِّل حالَنا بِظُهورِ الحُجَّه...
اى کاش که انتظار معنى بشود
بیتابى جویبار معنى بشود
وقتى که سحر، شکوفه صبح دمید
با آمدنت، بهار معنی بشود..
🌸🍃اللهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ و عجل فرجهم🌿🌺
🌸اللهم عجل لولیک الفرج❣🍃
#دختران_حاج_قاسم
#فداییان_رهبریم♥️✋🏻
💌دُخْتَرٰآنِْ حٰآجْ قْآسِــــــمْ💌↶
http://eitaa.com/Maktab_haj_Gasem
☀️#نسیم_حدیث☀️
امام علی علیه السلام فرمودند:
هرگاه یکی از شما وارد منزل خود شود به خانواده اش سلام نماید،
اگر خانواده نداشته باشد چنین بگوید:سلام بر ما از جانب پروردگارمان.
و هنگام ورود به منزل خود سوره ی توحید را بخوانید که فقر را از بین ببرد.
📚تحف العقول، ص۱۱۵
#کپی تمام مطالب آزاد😊💫
ان شاءالله ظهور آقا
#صلوات
🌸🍃اللهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ و عجل فرجهم🌿🌺
🌸اللهم عجل لولیک الفرج❣🍃
#دختران_حاج_قاسم
#فداییان_رهبریم♥️✋🏻
💌دُخْتَرٰآنِْ حٰآجْ قْآسِــــــمْ💌↶
http://eitaa.com/Maktab_haj_Gasem
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 کلیپ استاد #رائفی_پور
📝 «اثبات نام پیامبر (ص) در عهدین قسمت ۲»
#کپی تمام مطالب آزاد😊💫
ان شاءالله ظهور آقا
#صلوات
🌸🍃اللهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ و عجل فرجهم🌿🌺
🌸اللهم عجل لولیک الفرج❣🍃
#دختران_حاج_قاسم
#فداییان_رهبریم♥️✋🏻
💌دُخْتَرٰآنِْ حٰآجْ قْآسِــــــمْ💌↶
http://eitaa.com/Maktab_haj_Gasem