🔰گزارش روز
🕎مدیرکل یا سخنگوی صهیونیستها!
رفتار مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در چند سال اخیر نشان میدهد که این سازمان برخلاف منشور و اساسنامه خود، رفتار سیاسی داشته است. یظوری که در دوران مدیریت رافائل گروسی، آژانس بینالمللی انرژی اتمی از تخصصگرایی و از یک سازمان فنی به سمت موضعگیریهای سیاسی و یکجانبه رفته است.
🔸️گزارههایخبری:
پایگاه اینترنتی شبکه «المیادین» در گزارشی به روند کار و فعالیتهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی اشاره کرده و مهمترین چالشها در عملکرد آن را سیاسیکاری، وابستگی به قدرتهای جهانی و انحراف از مسیر درست در بررسیهای فنی خود برشمرده است. این گزارش همچنین به خارج بودن رژیم صهیونیستی از دایره نظارت سازمان انرژی اتمی و عدم اطلاعش از فعالیتهای هستهای تلآویو اشاره میکند که نشانگر استانداردهای دوگانه این نهاد است. «اکثم سلیمان» روزنامهنگار و کارشناس مسائل اروپا، در گفتوگو با شبکه المیادین، در اشاره به تفاوت لحن صحبتها و مواضع «رافائل گروسی» مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در مذاکرات رفع تحریمهای ایران و نیروگاه زاپروژیا اوکراین، تصریح کرد: «لحن صحبتهای مدیرکل آژانس بینالمللی اتمی درباره نیروگاه زاپروژیا، لحنی دیپلماتیک است؛ و دلیل این لحن ترس از سیاسی شدن روند رسیدگیهای آژانس است که سابقهای تاریخی دارد؛ آژانس انرژی اتمی نباید مثل پلیس غرب عمل کند، بلکه باید عملکرد و نقش آن باید صرفاً عملکردی فنی باشد.»
🔸️گزارهتحلیلی: در طول روند مذاکرات احیای توافقنامه هستهای، مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی همواره سعی داشته است که با موضعگیریهای سیاسی در کنار آمریکا به جمهوری اسلامی ایران فشار بیاورد. اتهامزنی مدیر کل به ایران در حالی است که جمهوری اسلامی ایران طبق 15 بار تأییدیه خود آژانس هیچگونه انحرافی در فعالیتهای صلحآمیز هستهای نداشته است. با این حال رافائل گروسی در مصاحبهای با شبکه پیبیاس ایران را متهم به انحراف در فعالیتهای هستهای میکند که این موضوع نشان میدهد وی جایگاه و منافع آژانس بینالمللی انرژی اتمی را قربانی اهداف رژیم صهیونیستی کرده است و بیشتر وی به عنوان سخنگوی رژیم صهیونیستی، اطلاعات نادرست و غیر واقعی موساد را به زبان میآورد. رفتار دوگانه آژانس نسبت به نیروگاه زاپروژیا اوکراین و زاردخانههای هستهای رژیم صهیونیستی، جایگاه سازمان بینالمللی انرژی اتمی را به شدت تنزل داده است و این سازمان از جایگاه تخصصی و فنی، به یک سازمان جانبدار سوق داده است.
✍️ #اکبر_معصومی
🔰گزارش روز
📍علت تغییر رویکرد آمریکا در منطقه چیست؟
رفتار آمریکا در منطقه غرب آسیا همواره بر محور هزینهـ فایده طراحی شده است. بازپسگیری دلارهای نفتی که در اختیار برخی از کشورهای حاشیه خلیجفارس قرار دارد، مهمترین هدف این کشور است. در کنار این موضوع نحوه دشمنی آمریکا با جمهوری اسلامی ایران سیاستگذاری میشود. یکی از مهمترین بسترهای تأمین دلار نفتی از کشورهای مرتجع عرب و دشمنی با ایران قوی، خلیجفارس است. ایالات متحده با سیاست تبلیغات و با ترساندن اعراب از ایران تحت عنوان ایران عامل ناامنی منطقه است، نیروهای تروریستی خود را در خلیجفارس مستقر کرد. حال شنیده میشود که به دنبال تغییر نوع حضوری خود در منطقه است.
🔸️گزارههای خبری:
1️⃣ مایکل کوریلا، فرمانده «ستاد فرماندهی مرکزی آمریکا» موسوم به تروریستهای «سنتکام» در سخنانی در جریان کنفرانس سالانه «گفتوگوی منامه» در بحرین در این باره اظهار داشت: «تا سال آینده میلادی در همین زمان، یگان ویژه ۵۹، ناوگانی متشکل از بیش از ۱۰۰ شناور سطحی و زیرسطحی بدون سرنشین را تشکیل خواهد داد که با هم در ارتباط خواهند بود.» واکاوی خبرهای مختلف نشان میدهد که ایالات متحده استقرار شناورهای بدون سرنشین را در خلیجفارس دنبال میکند.
2️⃣مرکز فرماندهی نیروی دریایی آمریکا تحت فرماندهی ناخدا مایکل براسور که یکی از متخصصان روباتیک و از اعضای مؤسس طرح ساماندهی دریایی بدون سرنشین ناتو بوده در حال تشکیل کارگروه TF59 میباشد. تا تکنولوژی جدید بیسرنشینی را در ابعاد هوایی، زمینی و زیرآبی آزمایش کند. هدف از این ابتکار ادغام سریع سامانههای خودگردان پیشرفته با عملیاتهای دریایی و کرانهای در منطقه تحت کنترل ناوگان پنجم میباشد که شامل خلیجفارس، تنگه هرمز، خلیج عمان، و... است.
🔸️گزارههای تحلیلی:
ناتوانی آمریکا در مهار ایران و شکستهای متعدد این کشور در منطقه باعث شده است که آنها به دنبال تغییر رویکرد باشند. ناوهای غول پیکر به خاطر وجود شناورهای تندرو و پهپادهای ایرانی کارآیی خود را از دست دادهاند و قدرت ناوهای هواپیمابر غول پیکر میلیارد دلاری از بین رفته است. لذا رویکرد جدید آمریکاییها شکلدهی یک ناوگان مسلح از شهپادها و پهپادهای خود موسوم به TF95 است. بدون شک وجود شناورهای بدون سرنشین آمریکایی در خلیجفارس و تنگه هرمز بر امنیت کشتیرانی تأثیر منفی خواهد داشت که نباید نسبت به آن بیتفاوت بود. توان بالای نیروی دریایی سپاه در حوزه فناوری و هشدارهای سریع مقامات امنیتی و نظامی کشورمان به ایالات متحده چالش جدید آمریکاییها نیز مدیریت خواهد شد. البته هر چقدر اینها تلاش دارند که حضور این ناوگان را حمله به نفتکش در عمان مربوط کنند ولی واقعیت این است که مدتهاست آمریکاییها به دنبال تغییر رویکرد بوده و در حال بازسازی رویکرد خود در مواجهه با نیروی دریایی سپاه هستند. از سویی نباید فراموش کرد که ایالات متحده همچنان به دنبال دوشیدن برخی از کشورهای منطقه است و همچنان به دنبال امنیت وارداتی میباشند و امیدوار به سراب آمریکا باقی خواند ماند.
◀️نکته پایانی؛ نیز توجه به این موضوع است که در نگاه نخبگان سیاسی غرب تمرکز بیش از اندازه آمریکا بر منطقه غرب آسیا، باعث شده است ایالات متحده توان مدیریت دیگر کشورها بخصوص در حوزه پاسفیک از دست بدهد و این موضوع هژمونی برتر آمریکا را با چالش مواجهه کرده است. در این خصوص به قدرتگیری چین اشاره کرد. بنابراین در این شرایط آمریکا به دنبال کاستن حضور خود در منطقه و افزایش توان و نیروی خود در جنوب شرق آسیاست. بدیهی است که ایالات متحده توان حضور پر قدرت در دو قسمت از جهان را ندارد و این از نشانههای افول قدرت آمریکا در سالهای اخیر میباشد.
✍️ #اکبر_معصومی
🔰حرف روز
🔻نتیجههای یک گذار موفق
واکاوی اتفاقات سه ماهه اخیر در کشور نشان میدهد که آمریکا و اروپا با همراهی برخی کشورهای منطقه تمام توان خود را برای ضربه زدن به جمهوری اسلامی ایران به کار گرفته بودند. براساس برخی از اظهارنظرها، اغتشاشات اخیر در کشور ماحصل دو سال برنامهریزی محور شیطانی عبریـ غربیـ عربی بوده است که با هدف «ضربه نهایی» به جمهوری اسلامی صورت گرفت. رصد تحرکات آمریکا و حمایت علنی آنها از لیدرها و اپوزیسیون نشان میدهد که دشمن با مدل جنگ ترکیبی که اساس آن نیز جنگ شناختی بود، به دنبال نتیجهگیری از داخل ایران در ازای «هیچ» بوده است که با شکست سنگینی روبهرو شد. این موضوع بدون شک جایگاه و اعتبار آمریکا را نزد جامعه بینالمللی کاهش خواهد داد.
از اینرو رفتار بعدی واشنگتن را باید بر مبنای یک تفکر شکست خورده در مقابل جمهوری اسلامی ایران ارزیابی نمود. موضوع مهم در جریان ناکامی آمریکا مقابل نظامی اسلامی، توجه به رفتار برخی از کشورهای اروپایی است. «نمایش احضار» سفرای ایران توسط اتحادیه اروپا، انگلیس، فرانسه، آلمان و... را میتوان در راستای تنفس مصنوعی به فتنه آمریکایی اخیر اشاره نمود که اروپا در صدد است با رفتار پروپاگاندی خود، ناکامیهای میدانی را در روان و ادراک جامعه بینالمللی تغییر دهد. بنابراین میتوان رفتار اتحادیه اروپا همانند سربازی دانست که میکوشد با رفتارهای نمایشی، از میزان شکست فرمانده خود(آمریکا) در نزد افکار عمومی بکاهد.
به نظر میرسد که آمریکا و اروپا تصور میکردند که حتی با نتیجهبخش بودن حداقلی شلوغیهای اخیر بتوانند امتیاز جدیدی از ایران بگیرند ولی امروز به این نتیجه رسیدهاند که آنچه میاندیشیدند جز توهم نبوده است. بنابراین نباید رفتارهای کشورهای غربی را از روی قدرت تجزیه تحلیل کرد و رفتارهای نمایشی آنان را باید از روی استیصال و درماندگی غرب تجزیه و تحلیل کرد. پشت سر گذاشتن فتنه اخیر آن هم به صورت موفق، میطلبد که این گذار را به عنوان یک پشتوانه و برگ برنده در تعامل یا مذاکره مطرح و تفسیر نمود.
حال همراهی مردم با نظام اسلامی توان و قدرت چانهزنی ایران را در عرصههای مختلف بینالمللی افزایش داده است، باید بر مبنای اقتدار منافع جمهوری اسلامی جامعه بینالمللی را مطالبه کرد و با فعالسازی دیپلماسی فرهنگی، موفقیت و همراهی مردم با نظام اسلامی را به همه کشورهای دنیا اعلام نمود.
✍️ #اکبر_معصومی
🔰 حرف روز
💢 تحلیل مشارکت ۴۱ درصدی
اگر روند انتخابات ۱۴۰۲ را کمی آن سوتر نگاه کنیم، به عمق پیروزی ملت ایران در ۱۱ اسفند پی میبریم. ۱۸ ماه قبل، اتفاقات تلخ پاییز ۱۴۰۱ باعث شد تصور براندازی جمهوری اسلامی نزد ضدانقلاب و مخالفان جدیتر شود و آنها نسبت به رفتارهای خود امیدوار باشند. کنشگریهای فیکی که در فضای مجازی اتفاق میافتاد، باعث شد که آنها ادعای سقوط پایگاه اجتماعی جمهوری اسلامی را مطرح کنند و در دل همین اتفاقات بود که مدعی میشدند پایگاه اجتماعی نظام اسلامی به ۱۰ تا ۱۵ درصد سقوط کرده است. با همین استدلال در روزهای منتهی به انتخابات ۱۱ اسفند اعلام کردند میزان مشارکت و حضور مردم در انتخابات به زیر ۲۰ درصد خواهد رسید. در واقع، کنشگری سیاسی ۴۱ درصد از واجدان شرایط در انتخابات به معنای شکست پروژه تجزیهطلبان، سلطنتطلبان، منافقان و مخالفان داخلی است؛ از اینرو با این میزان مشارکت همه انگارههای برساخته تحریم و براندازی یکجا فروریخت و هیچ یک از اهداف مخالفان نظام محقق نشد.
📍بنابراین، این انتخابات یک حماسه بزرگ برای نظام شد که
▫️اولاً از طریق انتخابات و دموکراسی توانست مخالفان و معاندان خود را شکست دهد و با کمترین هزینه بزرگترین نتیجه را بهدست آورد.
▫️ثانیاً اثر این انتخابات تحریم کنندگان را در بدترین شرایط ممکن قرار داد. آنان که در خیابان راه به جایی نبردند و پروژهشان برای جنگ داخلی در ایران و در نهایت تجزیه به بنبست رسیده بود، در تلاش برای احیای ناآرامیهای ۱۴۰۱ در شکلی جدید، وارد فاز سیاسی شدند و عملیات «تحریم انتخابات» را کلید زدند که این میزان مشارکت آنها ناامید کرد.
▫️نکته سوم نیز تأکید بر روی این مسئله است که روند مشارکت در طول ۴۵ سال گذشته متفاوت بوده است. ۱۰ و ۱۱ فروردین ۱۳۵۸ همهپرسی نظام جمهوری اسلامی برگزار و نتایج آن ۱۲ فروردین اعلام شد. در این همهپرسی ۹۷/۵ درصد واجدان شرایط رأی دادن، شرکت کردند. ۱۱ ماه بعد، یعنی ۲۴ اسفند همان سال انتخابات نخستین دوره مجلس شورای اسلامی برگزار شد. میزان مشارکت در آن انتخابات ۵۲ درصد بود. در سال ۱۳۷۴، ۷۱ درصد واجدان شرایط در انتخابات شرکت کردند. آیا میتوان گفت که در سال ۱۳۵۸، ۴۸ درصد مخالف نظام بودند و در سال ۱۳۷۴، ۲۹ درصد؟ طبیعی است که با شکستی که محور شیطانی در سال ۱۴۰۱ متحمل شد، تلاش میکند به نوعی با وارونه سازی آمارها بر آن شکست سرپوش بگذارد.
👈 نکته آخر اینکه باید این سؤال را مطرح کرد که کسانی که تا دیروز انتخابات در ایران را تحریم کرده بودند و روند انتخابات را زیر سؤال میبردند، چطور امروز به دنبال آمار مشارکت هستند؟
✍️ #اکبر_معصومی